eitaa logo
نوحوا علی الحسین🎤
2.9هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
515 ویدیو
23 فایل
متن روضه، نوحه، زمزمه، زمینه، تک، واحد، واحد حماسی، شور،مناجات و.. به همراه اجرای سبک مناسبت های مختلف اهل بیت و 🎤آموزش مداحی🎤 @noaheh_khajehpoor کانال مولودی و عروسی خوانی مرج البحرین @marajalbahrain ارتباط با مدیر کانال خواجه پور _ 6998 342 0917
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5801091951658801240.mp3
11.11M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بدون‌عشق ِ‌حسین .. عشق‌به‌من‌نمیاد .. پس‌نزن‌به‌احساسم .. آبروم ُ‌میریزن‌ ، من‌مردم ُ‌میشناسم :))) کربلایی حسین ستوده🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را بیا و گرم کُن از چهره‌ات شبِ ما را "من و جُدا شدن از کویِ تو خدا نکند" که بی حرم چه کُنَم غصه‌های فردا را خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را به موجِ سینه زنانت قسم به نامِ توام که بُرده گریه‌یِ ما آبرویِ دریا را گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم به یک نگاهِ کریمانه‌ات دو دنیا را مرا بِبَر بِچِشَم زیرِ پا مغیلان را مرا بِبَر که ببینم به نیزه سرها را خدا کند که بیایی شبی به روضه‌یِ ما شنیده‌ام که به سَر سَر زَدی کلیسا را خوشا به پنجه‌ی راهب که شانه‌ات میزد به آنکه بُرد دلِ راهبانِ ترسا را به پیر‌مردِ غریبی که شُست گیسویت گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را خوشا به بزم عزاخانه‌اش که تا دَمِ صبح شنید پیشِ سرَت روضه‌هایِ زهرا را چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من چرا نشاند به خون این دو چشمِ زیبا را چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت؟ چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را؟ به رویِ نیزه سَرَت بود و خیمه‌ها می‌سوخت رسید شعله و زلفِ تو در هوا می‌سوخت شاعر: حسن لطفی @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 می دود سمت دشتِ لب تشنه بانویی از تبار دریاها دست ها را گرفته روی سر می رود تل خاک را بالا دید گودال رو به رویش را یک نفر در میان جمعی بود در طوافند گوئیا دورش مثل در باد مانده شمعی بود سنگ ها دور او فراوان بود شیشه ی آینه ترک خورده دید بر خاکِ گرم، عشقش را پرِ از بوسه های شمشیر است نیزه داران به دورِ پیکر او فاتحه بهرِ زنده می خوانند ▪️بمیرم برای آن لحظه ای که زینب آمد بالای بلندی ، دید یک عده دارند با شمشیر حسینش را می زنند.. 😭 یک عده دارند با نیزه می زنند ، کماندار با تیر می زند.. آنهایی که حربه ای ندارند دامن هایشان را پر از سنگ کردند بر عزیز فاطمه... 😭 زینب دست هایش را روی سر گذاشت صدا زد : وامحمدا ، واعلیا، وااُماه ، واحسینا... هذا حسینٌ مرملٌ بالدما.. از تل زینبیه ، زینب صدا می زد حسین با قامتی خمیده زینب صدا می زد حسین هر جا به هر بهانه زینب صدا می زد حسین در زیر تازیانه زینب صدا می زد حسین هاااای حسین... 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 📜 در مقتل ابو مخنف آمده كه سرهاى شهداء را از دروازه خیزران وارد كردند. سهل مى‏گوید: من از جمله مردم بودم كه دیدم نود و نه عَلم از دروازه وارد شد پس از سرها اسرا وارد شدند. ▪️ سر آقا حسین (علیه السلام) را بر رمح بلندى زده بودند و خولى آن رمح را مى‏كشید و به آواز بلند مى‏گفت: انا صاحب الرمح الطویل انا صاحب المجد الاصیل منم آن كسى كه دشمنان یزید را كشتم و به خون آغشتم. علیا مكرمه ام كلثوم با چشم گریان فرمود: اى دشمن خدا فخر مى‏كنى به كشتن كسى كه جبرئیل گهواره جنبان او بوده و میكائیل ذكر خواب گوینده و اسرافیل به دوش كشنده و اسمش در عرش خدا نوشته جدش خاتم الانبیاء بوده و مادرش فاطمه زهراست و پدرش قاتل مشركین اس؟.. 😭 🔸خولى گفت اى ام كلثوم حقا كه دختر شجاع و خودت شجاعه مى‏باشى. و فى نسخه اخرى سهل گوید: سرهاى جوانان را شماره كردم هیجده سر بود بعد از سر امام حسین (علیه السلام) سر على اكبر (علیه السلام) را آوردند پس از او سر عباس بن على (علیه السلام) بر نیزه بود و حامل آن سر قشعم جعفى بود. بعد از او سر عون بود نیزه دار سنان بن انس نخعى بود همین نحو سرها را پشت سر هم مى‏كشیدند و مى‏بردند. ▪️سهل مى‏گوید: پشت سرها اسیران آمدند پیشاپیش آنها زین العابدین (علیه السلام) با تن خسته بر شتر بغیر وطاء نشسته و پشت او مخدره بر ناقه سوار كه برقع از خزادكن داشت و هى ناله مى‏كرد: و ابتاه وا محمداه وا علیاه وا حسناه وا حسیناه وا عباساه وا حمزتاه..😭 ▪️ از روز سیاه خود مى‏نالید.. من نگاه مى‏كردم ناگاه دیدم صیحه بر من زد چنانچه بند دلم گسیخت پیش رفتم گفتم بى بى براى چه بر من صیحه زدى فرمود: آخر حیا نمى‏كنى اینقدر به حرم پیغمبر (صلى الله علیه و آله و سلم) نظر مى‏نمائى من عرض كردم خاتون من چشمم بركنده باد اگر نگاه بریبه به صورت شما كرده باشم. فرمود كیستى؟ عرض كردم: سهل بن سعد شهرزورى از جمله غلامان شما و دوستان شمایم. رو كردم به امام بیمار (علیه السلام) عرض كردم آقا من یكى از موالى و شیعیانم چه كنم؟ كاش در كربلا بودم و جان فدا مى‏كردم اكنون فرمایشى دارید بفرمائید تا اطاعت كنم؟ فرمود آیا پول همراه دارى؟ عرض كردم بلى هزار درهم موجود است. فرمود قدرى از آنها را به آن حامل سر بده و بگو قدرى از پیش حرم دورتر ببرد تا مردمان اینقدر به ما تماشا نكنند..😭 عرض كردم به چشم رفتم پول را دادم و برگشتم امام بیمار دعاى خیر درباره من كرد و این اشعار را با سوز و گداز مى‏فرمود. اقاد ذلیلا فى دمشق كاننى من الزنج عبد غاب عنه نصیره و جدى رسول الله فى كل مشهد و شیخى امیرالمؤمنین وزیره فیالیت امى لم تلدنى ولم اكن یرانى یزید فى البلاد اسیره ▪️ما حصل این كلمات این است كه اى كاش مرده بودم و روى یزید را نمى‏دیدم و او مرا اسیر خود نمى‏دید.. 😭 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔹سهل ساعدی، می گوید:عازم بیت المقدس بودم كه در مسیر راه خود، به دمشق وارد و دیدم رودخانه هایش پرآب و درختانش انبوه است و بر در و دیوارهای آنجا پرده های دیبا آویخته اند. مردان شادمانی می كردند و زنان بر دف و طبل می نواختند. با تعجب به اهالی شام گفتم كه این شادمانی از چه روست؟ آنگاه ماجرای این جشن را از گروهی كه در گوشه ای انزوا اختیار كرده بودند پرسیدم. 🔸 گفتند:ای پیر مرد گویا تو مردی بیابانگردی؟ گفتم:من سهل بن ساعد، صحابی رسول خدا (ص) هستم. گفتند: ای سهل نمی گویی چرا آسمان خون نمی گرید؟ و زمین ساكنان خود را نمی بلعد؟ گفتم: مگر چه روی داده؟ ▪️گفتند: این سر بر نیزه، سر حسین ابن علی (علیه السلام) فرزند پیامبر(ص) است كه از عراق سوغاتی آورده اند. گفتم: واحسرتا! سر حسین را آورده اند و مردم پایكوبی می كنند؟! از كدام دروازه آنها را وارد می كنند؟ گفتند ازدروازه ساعات. ▪️به مقابل دروازه ساعات رفتم، دیدم كه پرچم ها یكی از پس دیگری نمایان شد. از دور سری نورانی و زیبا را بر نیزه دیدم كه احساس كردم لبخند می زند. آن سر عباس ابن علی (ع) بود سپس سواری را دیدم كه بر نیزه اش سر مبارك امام حسین (ع) را قرار داده بود. آن سر شبیه ترین چهره به رسول خدا (ص) بود عظمتی پر شكوه داشت، نور از آن ساطع بود محاسنش رنگین شده بود چشمانش درشت و ابروانی باریك و به هم پیوسته داشت و تبسمی زیبا بر لبانش نقش بسته بود. 🔸 دیدگانش به سوی مشرق دوخته شده بود، باد محاسن شریف او را حركت می داد گویی امیر المومنین (ع) بود. ▪️ ام كلثوم را دیدم كه چادری كهنه بر سر كشیده و روی خود را گرفته بود..😭 🔸به حضرت زین العابدین (ع) سلام كردم و خود را معرفی نمودم. امام پاسخ مرا داد و فرمود: اگر می توانی چیزی به نیزه دار بپرداز تا سر امام (ع) را كمی جلوتر ببرد كه ما از تماشاچیان در زحمت هستیم..😭 رفتم و یكصد درهم به نیزه دار پرداخت كردم تا از بانوان دور شود. كار بدین منوال بود تا سرها را نزد یزید بردند. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 📜عنایت به بانوی یزدی 🔹محدث قمی می‌نویسد: حاج محمدعلی یزدی ـ که مرد فاضل و صالحی بود ـ همسایه‌ای داشت که از کودکی با هم بزرگ شده بودند و نزدیک معلم می‌رفتند تا آنکه رفیقش بزرگ شد و به عشاری (باج‌گیری و پول زور‌گرفتن) مشغول شد و پس از آنکه از دنیا رفت، در نزدیکی همان مقبره‌ای که حاج محمدعلی یزدی شب‌ها در آن بیتوته می‌کرد، دفن شد. 🔸حاج محمدعلی چند روز پس از فوتش او را در خواب می‌بیند که در ظاهری نیکوست و جایگاهش خوب است؛ پس از او پرسید : من از کارهای تو در دنیا خبر داشتم و احتمال نمی‌دادم که این مقام تو باشد؛ زیرا مقتضای شغل تو جز عذاب نبود. بگو با کدام عمل به این درجه و مقام رسیدی؟ گفت: همین‌طور است که تو می‌گویی، من از روزی که از دنیا رفتم، به بدترین نوع عذاب گرفتار بودم تا اینکه دیروز همسر استاد اشرف حداد را در این مکان دفن کردند. ▪️امام حسین«علیه السلام» در شب وفات او سه‌مرتبه او را زیارت کرد و در مرتبه سوم امر فرمود که عذاب را از این قبرستان بردارند، آن‌گاه حال ما نیکو شد و در وسعت و نعمت الهی افتادیم. از خواب بیدار شدم و به جستجوی استاد اشرف حداد پرداختم. او را در بازار آهنگران یافتم و از او پرسیدم: تو همسری داشتی؟ گفت: بله، دیروز وفات کرد و او را در فلان مکان دفن کردم. گفتم: او به کربلا رفته بود؟ گفت: نه گفتم: مصایب آن حضرت را ذکر می‌کرد؟ گفت: نه گفتم: مجلس تعزیه‌داری داشت؟ گفت: نه آن‌گاه پرسید: دنبال چه هستی؟ خوابم را برایش بازگو کردم، گفت: آن زن مرتب زیارت عاشورا می‌خواند. @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
1ac13b3d56516a72522853b9b024ab5f32gipg544ag9g06.mp3
7.56M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ای مدینه از سفر برگشته زینب ای مدینه بی برادر گشته زینب ▪️واحسیناه واحسیناه من خبر از ظهر یک آدینه دارم داغ هجده دسته گل در سینه دارم ▪️واحسیناه واحسیناه با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
Javad Moghadam - Karbala Ghatan.mp3
3.94M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 کربلایی جواد مقدم🎤 کربلا قطعاً جنت الاعلامه دیدن صحنت آخر دنیامه هر کجا حرز اسم تو همرامه ثارالله الهی بمیرم آقا زیر قدم تو سر پناهمه علم تو حاجتم شده حرم تو ثارالله ▪️جان آقام آقام حسین جانم در تب و تابم از دم جانانِ تربت و خاکت دردم و درمان عشق تو مرز کفر و ایمانه ثارالله نفس می‌کشم عمریه تو هوای تو هر چی که دارم برای تو دل اسیر کربلای تو ثارالله ▪️جان آقام آقام حسین جانم شاهی و من بر درگه تو سائل لطف تو هر جا بر غلامت شامل روزیم از دست خیر ابوفاضل یا اباالفضل میون روضه ذکر طوفانی ابوفاضل جان و جانانی ابوفاضل شاه شاهانی یا اباالفضل @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌
4_5848332730739201090.mp3
16.76M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 راهب که به عمری ره باطل پی برد تو یک شبه عاقبت به خیرش کردی.. 😭 راهب از اسرار آگه نیستی هیچ دانی میزبان کیستی میهمانت میزبان عالم است هر چه داری احترامش را کم است.. حاج حنیف طاهری🎤 با ما بهترین ها را دریافت کنید 👇 @noaheh_khajehpoor هشتک کانال حذف نشود ❌