📌 وظایف نُوّاب ۱
⁉️با دقت تو صورت بچهها متوجه شدم که چند نفرشون سوال دارند. جالبه! قبل از اینکه من بگم «اگر سوالی دارید بپرسید»، سعید گفت:«وظیفهٔ نواب دقیقاً چی بوده؟»
🔸گفتم: «نواب اربعه از جانب امام مسئول رسیدگی به برخی امور و انجام وظایفی خاص بودند که من به مهمترین اونها اشاره میکنم
1⃣نخستین و مهمترین وظیفهٔ نایبان بهویژه نایب اول، یعنی عثمان بن سعید، از بین بردن شک و تردید مردم دربارهٔ وجود امام زمان بود. یعنی نایبان باید به شیعیان ثابت میکردند که امام حسن عسکری فرزندی دارد که الان امامه و این فرد، نایب خاص اون حضرته
2⃣دومین وظیفهٔ اونها حفظ جان امام مهدی از راه پنهان کردن نام و مکان حضرت بود؛ امری که دستور خود حضرت بود. امام در توقیعی به محمدبن عثمان تأکید کردند که از ذکر نام و نشان ایشون خودداری کنه و برای پنهان کردن نام و مکان حضرت تلاش کنه
3⃣اما سومین وظیفهٔ نایبان، سازماندهی و سرپرستی سازمان وکالت بود. سازمانی که وظایفی مثل پاسخ به پرسشها و شبهات دینی مردم، دریافت وجوه شرعی مردم و انتقال اونها به نایبان و امام رو بهعهده داشت»
📌 همه جا هست
◽️ من که از هجر فراق تو زِ پا افتادم / لطف تو کِی شود یار، خدا میداند
🌐 یکی از پایههای برقراری حکومتِ واحد جهانی، نزدیکی و بههم پیوستگی دنیا از نظر وسایل ارتباطی و پیوندهای اجتماعی است.
📖 در حدیثی امام صادق میفرماید: «هنگامی که قائم ما قیام کند، خداوند آنچنان گوش و چشم شیعیان ما را تقویت میکند که میان آنان و آن حضرت، نامهرسان نخواهد بود؛ با آنها سخن میگوید و آنان سخنش را میشنوند و او را میبینند، در حالی که او در مکان خویش است (و مردم در نقاط دیگر جهان)»*۱
◽️ این یعنی در زمان ظهور، وسایل ارتباطی به گونهای است که مردم میتوانند در هر گوشه و کنار جهان، ایشان را ببینند.
🔰 شاید در گذشته باور اینکه فردی به این شکل در همهجا حاضر باشد سخت بود، اما امروزه با پیشرفت وسایل ارتباطی این موضوع دور از انتظار نیست و مردم در همهجا میتوانند امام را ببینند و با ایشان صحبت کنند.
🙏 السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نُورَ اللَّهِ الَّذِی لا یُطْفَی.
سلام بر تو ای نور خدا که خاموش نخواهد شد!
📚 ۱- الکافی ج ۸، ص ۲۴۰
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۳۰ *═✧❁﷽❁✧═* به ناچار تقاضای دیدن دکتر 👨⚕ راحتی و
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۳۱
*═✧❁﷽❁✧═*
از همان روز اول لباس های👚راحتی زنانه ی انهارا نمی خواستیم هنوز لباس های روز اول را به تن داشتیم انهارا تکه تکه می شستیم 💦و خیس خیس می پوشیدیم. درزهای آنها پوسیده و پاره شده بود و يك نگرانى ديگر به نگرانى هاى ما اضافه شده بود😔
تن پوشى كه مارا از نگاه عراقى ها محفوظ مى داشت و به ما ابهت ميداد و مارا در نظر دشمن بزرگ اما زشت و بى ريخت جلوه مى داد؛نازك و كاغذى شده بود😢
براى رفع اين مشكل نياز به سوزن📌 داشتيم ولى وقتى مسواك و خمير دندان از اقلام ممنوعه بود قطعأ نخ و سوزن آلت قتاله حساب مى آمد.
بايد چاره اى مى انديشيديم🤔
هرچند شلوارم👖 را همان سنجاقى كه به قيمت جانم مى ارزيد بر پايم ثابت نگه داشته بود اما آن را در اوردم و آن سنجاق تنها وسيله ى حفظ حيثيت و آبرويمان شد✅نخ هاى كناره ى پتو را كشيديم و با قسمت نازك رويه پوشك هاى بهداشتى كه شانس نصيبمان كرده بود از بالا تا پايين لباس هايمان را دوختيم.
به فاطمه گفتم:حالا تكليف شلوارم👖 كه فقط با اين سنجاق به كمرم بند شده بود چه مى شود؟ خنديد😁 و گفت:دختر نگران نباش،شلوارت را اندازه ى كمرت مى كنم.
من خياطى بلد بودم اما فاطمه بهتر و ظريف تر از من مى دوخت👌رويه ى پوشك ها كنى از دستمال كاغذى ضخيم تر بود و بايد با دقت بيشترى دوخته مى شد. اينجا بود كه دوره هاى خياطى خانم دروانسيان حسابى به دادم رسيد😍
سر سنجاق قفلی📌 را كج كرده بوديم و مثل قلاب با آن دوخت و دوز ميكرديم.حالا براى لباس هاى 👕چهارنفرمان يك آسترى درست شده بود.اين آستر ها كمى از اضطراب ما كم كرد.از سر ديگر سنجاق براى نوشتن📝 و يادگارى گذاشتن روى ديوارهاى سلول استفاده مى كرديم. اين نقش مى توانست سند رسوايى رژيم بعث باشد.روى همه ى ديوار هاى سياه سلول نام و نشان خودمان را به يادگار مى نوشتيم📝اگرچه گاهى ثبت اين نقش مثل هر حادثه ى كوچك ديگرى براى ما مصيبت بار بود😔
غم بار ترين نقش ديوار هر سلولى نام و نشان چهار دختر ايرانى بود كه در مهر ماه ١٣٥٩ به اسارت🙌 نيروهاى عراقى در آمده بودند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ۱۱۱ سوره مومنون
إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ
من امروز به خاطر آن كه (مؤمنان در برابر تمسخر و خندهى شما) صبر كردند، به آنان پاداش دادم كه ايشانند رستگاران.
قالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ «
(خداوند) از آنان مىپرسد: شما در زمين چقدر مانديد؟
قالُوا لَبِثْنا يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَسْئَلِ الْعادِّينَ «113»
مىگويند: يك روز يا بخشى از يك روز، پس از شمارشگران بپرس.
قالَ إِنْ لَبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَوْ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «
مىگويد: اگر آگاهى داشتيد مىدانستيد كه جز اندكى درنگ نكردهايد.
نکته ها
كلمه «فوز» به معناى رسيدن به مقصود است.
در قيامت از مردم سؤال مىشود: شما چه مدّتى در دنيا اقامت داشتيد؟ «كَمْ لَبِثْتُمْ» اين سؤال چندين بار در قرآن مطرح شده وهركس طبق پندار خود پاسخى مىدهد از جمله:
ما به مقدار ساعتى از يك روز، در دنيا مانديم. «ساعَةً مِنْ نَهارٍ»
يك شامگاه، يا يك صبح. «عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها» «2»* يك روز يا قسمتى از يك روز. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ» «3»*
ممكن است مراد از «كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ» مدّت توقّف در قبر و عالم برزخ باشد.
پیام ها
1- پاداش صابران، از طرف خود خداوند است. «إِنِّي جَزَيْتُهُمُ» (صبر در برابر اذيّتها، نيشها و تمسخرها پاداش بزرگى دا
2- رستگارى در سايهى استقامت است. «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
3- در قيامت تنها گروه رستگار صابرانند. «1» «أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»
صبر وظفر هر دو دوستان قديمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
4- حسرت بزرگ آن است كه انسان براى لذّت و راحتى چند روزه، دوزخ و عذاب هميشگى را خريدارى كند. «لَبِثْنا يَوْماً»
5- به مهلت روزگار مغرور نشويد، كه مدّتى بسيار اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
6- همهى عمر دنيا نسبت به ابديّت اندك است. «يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ»
7- برخى از فرشتگان، مأمور شمارش و آمار ايّام هستند. «فَسْئَلِ الْعادِّينَ»
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ المُرتَجیٰ لِإزالَهِ الجَورِ وَالعُدوانِ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که همه مظلومان تاریخ به ظهور تو چشم دوخته اند.
سلام بر تو و بر روزی که درخت ستم و دشمنی را از ریشه خواهی خشکاند!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج