eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
277 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «تحریف ادیان؛ قسمت اول» 👤 استاد 💢 قارون و سامری مبدأ تحریف در بنی‌اسرائیل، تفکری که تا الان ادامه دارد...
👤 استاد : 📗 حضرت صادق علیه السلام اين دعا را به زُراره آموختند و فرمودند كه در زمان غيبت و امتحان شيعه بخوانند: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى» (کافی، ج١، باب ‌فی الغیبه، ص٣٣٧) 🔺 اگر امام زمانت را نشناسی، گمراهی و تا زمانی که از وجود امام محروم باشی، یعنی موردِ غضبِ خداوندی. پس هر روز در نماز می‌خوانیم «غَیرِ المَغضُوبَ عَلَیهِم ولاَ الضَّالَّینَ» 📚 برگرفته از
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۶۸ *═✧❁﷽❁✧═* تنها صدایی که این سکوت جانفرسا را می
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۲۶۹ *═✧❁﷽❁✧═* با نگاه نگران و مضطرب 😰از هم خداحافظی کردیم. بعد از گذراندن چند راهروی طولانی وارد اتاق شدیم که اتاق رئیس زندان(داوود ) بود،نزدیک ،به جایی که اولین شب🌃 برای بازجویی ما را به آنجا برده بودند. در بدو ورود خانمی🧕 میانسال با ظاهری ساده و چارقدی به رنگ فیروزه با گل های ریز بنفش و کت و دامن رنگ و رو رفته ای که باکفش هایش هیچ تناسبی نداشت 😒در برابر ما به نشانه ی ادب و احترام بلند شد و نشست .او قرار بود مترجم ما و رئیس زندان باشد اما متاسفانه بیشتر از اینکه رئیس زندان حرف بزند و او ترجمه کند ،خودش سخنرانی می کرد و بعد حرف های خودش را برای ما توضیح می داد😏 جالب این بود😊 که نه به ما اجازه ی صحبت می داد و نه به رئیس زندان ،با لهجه عربی و فارسی دست و پا شکسته یک ریز و پشت هم نطق می کرد و حرف هایی از جنس نصیحت می زد🙄 در پایان سخنرانی اش گفتیم ما تقاضای ملاقات کردیم و می خواستیم صحبت کنیم. گفت: هنوز هم حرف دارید❓ با تعجب😱 گفتیم :ما که تا حالا حرفی نزدیم.این شما بودید که حرف می زدید. -خب حالا هر آرزویی دارید بگویید. برای اینکه جملات و کلمات را درست بفهمد 😇و ترجمه کند سعی کردیم بیشتر از کلماتی که او به کارمی برد استفاده کنیم،مثلا به جای تقاضا می گفتیم آرزو👌 -ما قبول داریم که اسیر جنگی هستیم،آیا ایشان هم قبول دارند که ما اسیر جنگی هستیم❓ -بله قبول دارند. ایشان قبول دارند که اینجا زندان امنیتی است و محل نگهداری اسیران جنگی نیست ❌ما آرزو داریم که به اردوگاه اسیران جنگی برویم. داوود بلافاصله گفت:وین مخیم اسری الحرب ؟(اردوگاه اسیران جنگی کجاست❓) -نمی دانیم فقط می دانیم که اینجا نیست. -شنو الفرق بین المخیم و السجن ؟(چه تفاوتی بین اردوگاه و زندان هست❓) -ما باید توسط صلیب سرخ جهانی ثبت نام📝 و دیده شویم .از اخبار جنگ مطلع شویم،وضعیت بهداشت و تغذیه ی درستی داشته باشیم .در هوای آزاد باشیم. -شما اسیر جنگی هستید اما بودن شما ارتباطی به سرنوشت جنگ ندارد.شما باید به زندگی در زندان عادت کنید😕 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم مبارکه احزاب آیه۵۶ خداوند و فرشتگان بر پیامبر صلی الله علیه وآله درود می فرستند ای کسانی که ایمان آورده اید براو درود فرستید وسلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.
••|💓💒|•• سالها منتظر سيصد و اندے مرد است آنقدر مرد نبوديم ڪه يارش باشیم💔 اگر آمد خبر رفتن مارا بدهيد👣🍃 به گمانم ڪه بنا نيست کنارش باشيم! التماس دعای فرج💚🌱 💓•••|↫ 💓•••|↫ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز، جمعه است و من، هیچ توقعی ندارم، جز ظهور تو!... این را قبول دارم که کم و کاستی، سراسرِ کوله پشتیِ اعمالم را گرفته!... اما وعده ی خداوند که شاید و... اما و... اگر... ندارد! و شاید این، تنها و زیباترین توقعی ست که منتظر تو می تواند داشته باشد!... یا مولای یا صاحب الزمان!... "هذا یوم الجمعه و هو یومک المتوقع فیه ظهورک" سلام! جمعه ها دلم بی قراری می کند! 🌱