ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۲۹ *═✧❁﷽❁✧═* اردوگاه در بیابانی خشک و شوره زار بود
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۳۰
*═✧❁﷽❁✧═*
اما نه خاطره برق نگاه👀 برادران اسیرمان که ازچشم های گود رفته آنها از پشت پنجره های اردوگاه موصل برخاسته بود به ما قدرت 💪و جراتی مثال زدنی می داد .
سرم را مثل باد بزن تکان می دادم تا از شر هیولایی که افکار😇 مرا به بیغوله ها می برد خلاص شوم چهار کیسه سبز نظامی با دو پتو ویک کفش کتانی 👟و یک دست بلوز و شلوار به ما دادند بلوز👕 و شلوارها👖 را همانجا گذاشتیم و با کوله ای نظامی دنبال دو تا سرباز راه افتادیم اردوگاه از دوتا قسمت تشکیل شده بود حیاطی که پاسداران و بسیجیان در آن بودند و حیاط دیگری که افسران👨✈️ و خلبانان در آن نگهداری می شدند .
سربازی جوان ، بلند قد وسبزه رو به نام حمزه را به عنوان سرباز نگهبان👨🏭 به ما معرفی کردند در طول مسیر همه نگاهمان به پنجره ها بود برعکس اردوگاه موصل پنجره ها خالی از هر سرو نگاهی بود با خودم گفتم : یعنی اینجا برادران منتظر ما نیستند❓ در کنار هر پنجره یک سرباز بعث عراقی با کابل ایستاده بود که حکایت از خشونت😡 و فشار و اختناق حاکم بر آن اردوگاه داشت در انتهای طبقه دوم اتاقی دوازده متری بود که ما در آن زندانی شدیم .
اولین چیزی که در آن اتاق جلب توجه می کرد تسلط کامل برج دیده بانی بر ما بود وقتی سرباز خواست اتاق را ترک کند🚶♂ پرسید :
- چیزی لازم ندارید ؟
- فقط یک تکه پارچه که پنجره را بپوشانیم .
در🚪 را بست و آن روز هیچ صدایی و هیچ اثری از دیگر اسیران جنگی دیده و شنیده نمی شد ❌با گرسنگی و تشنگی دمساز بودیم ولی وحشت از نگا ه های محمودی نمی گذاشت به چیز دیگر فکر کنیم🚫
صبح روز بعد وقتی در آسایشگاه برادران باز شد همهمه زیادی بر خواست ما برای گرفتن خبر از موقعیت خودمان و بقیه اسیران جنگی کنجکاو 🤔بودیم ، از نگهبان خواستیم در را برای استفاده از سرویس بهداشتی 🚽و هوا خوری باز کند او گفت : فرمانده ناجی هنوز دستور نداده است .
فردا صبح ناجی و محمودی و رفیق همیشگی اش آن سگ گرگی🐕 وارد اردوگاه شدند . به دستور آنها تمام اسرای قسمت بسیج و سپاه را با ضربه های بی رحم کابل به صف کردند و در آسایشگاه ما را باز کردند و ما هم همان طبقه بالا در گوشه ای ایستادیم .
بعضی از نگهبان ها که استعداد و ابتکار عمل بیشتری در شکنجه دادن داشتند 😏، سر کابل های شان را قیر اندود کرده بودند تا پوست و گوشت را با هم قلوه کن کنند اگر یکی از برادران کوچکترین تکانی می خورد ، به بهانه در یک خط راست نبودن ، با همان کابل های قیر اندود آنها را روی دو پا 👣سیخ و صاف نگه می داشتند ، برادران آنقدر ضعیف و رنجور بودند که با یک نگاه 👀می شد اول تا آخر داستان آنها را دریافت .
بعد از اینکه مجبورشان کردند یک ساعت در گرمای پنجاه درجه ایستاده سر به سوی آسمان بلند کنند وبا چشمان👀 باز بدون پلک زدن به خورشید زل بزنند ، فرمانده وارد اردوگاه شد و در جایگاه ایستاد و بعد از نگاهی به طبقه بالا یعنی سمتی که سلول ما قرار داشت ؛ درباره مقررات انضباطی اردوگاه نظامی عنبر را گوشزد کرد و گفت :
- خوب گوش👂 کنید ، از امروز دستورات با انضباط بیشتری باید انجام گیرد و خلاف آن موجب تنبیه شدید متخلفین می شود . این دستورات و مقررات اردوگاه است ؛ نماز جماعت ممنوع 🚫
اجتماع بیش از دو نفر در خارج و داخل آسایشگاه ممنوع 🚫 حرف زدن با نگهبانان اردوگاه ممنوع 🚫
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_ممتحنه_آیه۳
#عدم_تاثیر_خویشاوندان_در_روز_قیامت
وهرگز بستگان و اولاد شما سودی به حالتان نخواهند داشت.
زیرا خداوند روز قیامت میان شما و آنها جدایی می افکند. ( پس مبادا به خاطر آنها دست به گناهی بزنید)
#السلام_ایها_غریب
#یاصاحب_الزمان_عج❤️
دیریست دچار غم #هجران تو هستم
سامان منی، بیسر وسامان توهستم
ای #یوسف_گمگشته در وادی غیبت
#یعقوب صفت مانده به کنعان تو هستم
ای حجت حق، جان جهان، لیلی عالم
درمانده و #مجنون پریشان تو هستم
بردار دمی پرده ز آن چهره ی زیبا
مشتاق نظر بر رخ رخشان تو هستم
بیمار توام ای تو طبیب همه عالم
باز آی، که محتاج به درمان تو هستم
تو بارش رحمانی ، پایان زمانی
خشکیده زمین،تشنه باران تو هستم
گویند #ظهور تو بهاران جهان است
من منتظر فصل #بهاران تو هستم
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🏝ما عمری است که
در تاریک سرای هجرانتان،
حیران کوچههای شب زدهایم ...
ای کاش طلوع میکرد
صبح روشن ظهورتان
و لبخند معطر شمعدانیها،
بهار را در این جانهای یخ زده،
جار میزد...🏝
⚘حَتَّى لاَ تَدَعَ لِلْجَوْرِ یَا رَبِّ دِعَامَةً إِلاَّ قَصَمْتَهَا وَ لاَ بَقِیَّةً إِلاَّ أَفْنَیْتَهَا
تا آنجا كه ديگر پايگاه و نيرويى برای اهل ستم و جور نگذارى جز آنكه تمام را در هم بشكنى و اثری از بيدادگران عالم نماند جز آنكه نابود گردانى⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#فاطمیه #امام_زمان
۱۱روزماندهتاپرواز#حاج_قاسم
💚 «امام محمد باقر (علیه السلام)»:
🌤فَیاطوبی لِمَن أَدْرَكَهُ وَ كانَ مِن أنصارِهِ، وَ الوَیلُ كُلُّ الوَیلُ لِمَن خالَفَهُ وَ خالَفَ أَمرَهُ وَ كانَ مِن اعدائِه.
🌼 خوشا به حال آن کس که زمان حضرتش را دریابد و در جمع یاوران او باشد،
و بدا و بسیار بدا به حال کسی که با او مخالفت و ستیزه کند و از حضرتش فرمان نبرد و در زمرة دشمنانش درآید.
📚بحار، ج ٥٢، ص ٣٤٨
🗒 #وصیت_نامه آسمانی ۱
#شهیدسپهبدحاجقاسم_سلیمانی
💖«#قسمت_اول»
"بسم الله الرحمن الرحیم"
🌷 شهادت میدهم به اصول دین؛
اشهد أن لا اله الّا الله و اشهد أنّ محمداً رسول الله و اشهد أنّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب و اولاده المعصومین اثنی عشر ائمتنا و معصومیننا حجج الله.
💢شهادت میدهم که «قیامت» حق است، قرآن حق است...
«بهشت و جهنّم» حق است...
«سوال و جواب» حق است
«معاد، عدل، امامت، نبوّت» حق است...!!
▪️خدایا! تو را سپاس میگویم بخاطر نعمتهایت🤲
▫️خداوندا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن،
از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت، خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم.🌹
💠اگر توفیق صحابه رسول اعظمت، محمد مصطفی را نداشتم و اگر بی بهره بودم از دوره مظلومیت علی بن ابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.✨
▪️خداوندا!
تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیّع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز که جانم فدایِ جان او باد قرار دادی.....
❣️🍃🌸🍃❣️
#شهید_مهدی_محمدی
🌷🌷🌷🌷🌷
ای برادران و خواهران بسیجی ، بدانید که شما نماینده خون هزاران شهید هستید ،
پس مواظب رفتارتان باشید و از ورود افرادی به بسیج که قصد بد نام کردن بسیج را دارند و از فعالیت آنها در این نهاد مقدس جلوگیری کنید و اینرا نیز بدانید که از همین بسیج ، شهدای زیادی از پیروان راستین حسین (علیه السلام) بیرون آمده اند👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷