eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
277 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 💠آقا سید هاشم حداد می‌فرماید: 🔸حضرت آقا (قاضی تبریزی) خیلی در گفتارشان و در قیام و قعودشان و به طور کلی در مواقع  تغییر از حالتی به حالت دیگر، خصوص کلمه‌ی «یا صاحب الزمان» را بر زبان جاری می‌کردند. 🔸یک روز یک نفر از ایشان پرسید: آیا شما خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا فداه مشرف شده‌اید؟! فرمودند: کور است هر چشمی که صبح از خواب بیدار شود و در اولین نظر نگاهش به (عجل الله) نیفتد... 📚روح مجرد ص۵۱۳ 🍂عیب از ماست که هر صبح نمی‌بینیمت... 🍂چشم بیمارشده تار شدن هم دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۳۰ *═✧❁﷽❁✧═* اما نه خاطره برق نگاه👀 برادران اسیرمان
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ ۴۳۱ *═✧❁﷽❁✧═* دعا 🤲خواندن و گریه کردن ممنوع ! شوخی و خنده ☺️ممنوع ! دست دادن 🤝و رو بوسی ممنوع ! نگاه کردن 👀به یکدیگر ممنوع ! بگیر و بیار ممنوع !عیادت از مجروح و مریض 🤒ممنوع ! سلام ممنوع !علیک السلام ممنوع ! قرآن خواندن با صدای بلند ممنوع ! جوانه زدن ریش ممنوع ! نگاه کردن به اطراف ممنوع ! ماندن در دستشویی و توالت🚽 بیشتر از یک دقیقه ممنوع ! با دختران ارتباط برقرار کردن ممنوع 🚫 همه اینها مجازات شدید دارد اما ارتباط بر قرار کردن با دخترها مجازات مرگ💀 دارد . هروقت سربازان اردوگاه از کنار شما رد شدند ، در هر حالت که هستید موظفید سرپا بایستید و خبر دار به آسایشگاه خودتان بروید🚶‍♂ در خارج از آسایشگاه باید حتماً لباس نظامی به تن داشته باشید ! همه اینها دستور است👌 با این وصف ، همه چیز ممنوع اعلام شد😑 جز نفس کشیدن ، برای اینکه هم به در زده باشد و هم به دیوار به اتاق ما هم آمد و گفت : - شما هم قطعا متوجه مقررات اردوگاه شدید؟ - بله متوجه حرف های شما شدیم اما ما نظامی نیستیم ، ما نیروهای هلال احمریم😒 با این خط و نشان های سرگرد ناجی که مثل راه رفتن🚶‍♂ روی یک تار مو بود مجازات خاطی به قیمت جانش تمام می شد . لباس هایمان مندرس و رقت بار شده بود . سعی می کردیم جز به ضرورت در محیط بیرون ظاهر نشویم تا موجب غم و غصه بیشتر اسرایی که خود کوه درد🤕 بودند ، نباشیم . به سمت سرویس های بهداشتی 🚽رفتیم . برخلاف موصل که عدنان دست و پا چلفتی ، نگهبان ما بود ، دو سرباز دوش به دوش ، تمام حرکات و نگاه های 👀ما را تا سرویس های بهداشتی تحت نظر و کنترل داشتند ، وقتی به سرویس بهداشتی 🚽رسیدیم دیدیم چهار عدد قوطی شیر خشک نیدو، دو بسته پنیر 🧀و چهار قوطی کنسرو لوبیا 🥫در لباس خاکی برادران پیچیده شده و در گوشه ای گذاشته شده است . آن قدر شگفت زده 😱شدیم که نمی توانستیم باور کنیم . حالا مانده بودیم با این همه ممنوعیت ها ، قوطی های به این بزرگی را چگونه از آنجا ببریم🤔 اصلاً آنها را چه کسی و از چه طریقی به آنجا رسانده است ⁉️ احتمالاً در همان زمانی که ناجی مشغول ایراد سخنرانی بوده اسیر دلاور جان بر کفی مشغول انجام این عملیات ممنوعه بوده .... قطعا اگر بعثی ها متوجه می شدند ، بهانه خوبی برای شکنجه بیشتر برادران فراهم می شد✅ باید زیرکانه آنها را به داخل اتاق می بردیم ، شجاعت💪 و ذکاوت بچه ها را تحسین کردیم و فهمیدیم همه این ممنوعیت ها آدمی را هشیار تر و بیدارتر می کند👌 بالاخره به هر تدبیری بود ما هم مثل کسی که صابون خورده باشد ، در آن یک ساعت ، نوبتی فاصله اتاق تا سرویس بهداشتی را که تقریباً صد متر بود به سرعت و در پناه هم رفت و آمد🚶‍♀ می کردیم و حمزه هم بدو بدو دنبال ما در رفت و آمد بود ، به قوطی آخر که رسیدیم مشکوک شده بود ، من آخرین نفری بودم که وارد دستشویی🚽 شدم که مقنعه ام بلند بود آخرین قوطی شیر خشک را زیر بغلم قایم کردم . ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 ☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم ۲ 《یا اَیُّها الذینَ ءَامَنوا لِمَ تَقولونَ ما لا تَفعلون》 گویید_عمل_کنید ای کسانی که ایمان آورده اید چرا سخنی که می گویید ,عمل نمی کنید?
♥️سلام امام زمانم♥️ آفتاب؛ شعاع مهربانی شما بر کوچک و بزرگ این شهر است و نسیم؛ لطافت دستان تان است، آن هنگام که برای مان، دست به دعا می بردارید!... مهربان تر از پدر و دل سوزتر از مادر؛ امام زمان!... امروز را هم بعد از بردن نام خدا، با یاد شما شروع می کنم!... امروز، بی نظیرترین روز زندگی ام خواهد بود!... سلام بر تو ای سرچشمه ی زندگانی!..... 🌺 اللهم عجل لولیک الفرج🌺
🏴پسر فاطمه از گرفتگی حال و هوای دنیا معلوم است که این روزها عجیب دلت گرفته. رعد و برق‌هایی که در آسمان می‌زند صدای بغض‌های شکستۀ توست که در ماتم مادر از حنجرۀ ماتم گرفته‌ات بیرون می‌زند. این روزها اگر کسی توفیق سخن گفتن با تو را بیابد باید دست به دامان خدا شود تا از غصّۀ صدای تو نمیرد. صدای غم گرفتۀ تو قامت کوه را می‌شکند ما که جای خود داریم آقا! تو تنها زائر مزار پنهان مادری و مدینه این روزها بوی تو را می‌گیرد. وقتی به روز شهادت مادرت نزدیک می‌شویم باید در مدینه کوچه به کوچه دنبال تو بگردیم. کاش فاطمیۀ امسالمان بهانۀ فاطمی شدن حالمان شود. چه قدر فاطمیه آمد و رفت ولی حال دلمان فاطمی نشد و فاطمیه رفت و شرمندگی ما در برابر تو به جا ماند. ما با مادر تو زندگی نکردیم که آب و هوای شب و روزمان پاییزی است. کاش فاطمیه‌ای که در زمستان برپا می‌شود دلمان را برای همیشه بهاری کند! آقای غریب! امسال بیا مددکارمان شو تا بر نفْس خویش پیروز شویم و بندۀ حلقه به گوش مادرت شویم. دیگر از این همه آزادی خسته‌ایم ما را اسیر مادرت کن!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••『📖📮』•• * بعضی وقتها نه ها خیلی وقتی... سرمون آنقدری گرم زندگی ایست... که کُلُهم فراموش می کنیم زمین هم به خاطر مولامونو که نفس می کشید و در برابر گناهان ما ، کم نمیاره... اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──