🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼
امام هادی (علیه السلام) :
أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام)
👈بدان که اگر قبر "عبد العظیم" در شهر خودتان را زیارت کنى، همچون کسى باشى که #حسین_بن_على (علیه السلام) را زیارت کرده باشد.
(میزان الحکمه، ح ۷۹۸۴)
🌺 رهبرمعظم انقلاب: جناب عبدالعظیم حقاً و انصافاً به ری به تاریخ ری آبرو داد و حق عظیمی به گردن همهی تهرانیها و اهل ری دارد.👌
👈ای دامن مدینه ری ، کربلای تو
ریحانه امام حسن ، سیدالکریم
مدح تو را امام زمان تو گفته است
نجل کریم آل محمّد(صلی الله علیه وآله) تویی تویی
(چهارم ربیع الثانی سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام مبارک)🌹
🍃🌺🍃🥀🍃🌸🍃💐
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
#صبحتبخیرمولایمن
منم و
جمعه های بی سامان
منو و
این ندبه های بی پایان
در این کویر پر زسراب
کجاست آن باران . . . ؟
یا ایها العزیز ...
ندارها مهدی جان
#آدینهتونمهدوی
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
#عبدالعظیم_حسنی
استاد محمودیشناخت امام زمان - قسمت دوم.mp3
زمان:
حجم:
3.17M
🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #شناخت_امام_زمان
📌 قسمت دوم
👤 استاد #محمودی
#سلسله_مباحث_مهدویت
#حاج_قاسم
🌷🌷🌷🌷🌷
طوری #تَلاش کنید کِه اگر روزی
#امام زمان عجل الله تعالی فرجهم فرمودند:
" یه سرباز #متخصص میخام
بفرمایند ؛ فلانی بیاید "
سربازی کِه هیچ #کارایـی
نداشته باشه بدردِ اقا نمیخوره..
برید #آمادگیِ جسمانیِ
خودتون رو ببرید بالا
مومن باشید..
همراه با آمادگیِ جسمانی...👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات
#جمعه
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#حدیث_مهدوی
🔹امام علی(ع) فرمودند:
«... هر کس در زمان غیبت قائم ما در دینش استوار باشد✨ و قلبش به واسطه طول غیبت امامش دچار قساوت و سختی نگردد🖤، او در روز قیامت هم درجه من است👌...»
📕 کمالالدین، ج1، باب26، ح14، ص303
#جمعه
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۸۸ *═✧❁﷽❁✧═* یک هفته ای🗓 گذشته بود. شینا حالش خوش ن
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۱۸۹
*═✧❁﷽❁✧═*
«آره، بچه 👼به دنیا آمده.» می گفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی⁉️»
معصومه با ایما و اشاره می گفت: «بگو بچه به دنیا🌍 آمد، بگو.»
از همسایه خجالت می کشیدم🙊 معصومه که از دستم کفری شده بود😖گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «حاج آقا! مژده بده💶بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد.»
صمد آن قدر ذوق😍 زده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: «خودم را فردا می رسانم👌»
از فردا صبح چشمم👀 به در بود. تا صدای تقه در می آمد، به هول از جا بلند می شدم و می گفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفته بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد❌
همه رفته بودند و دست تنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز 🍲و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بی وقت به کمکم 💪می آمد.
اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح 🤕شده بود. صبح زود بنده خدا می آمد کمی به من کمک می کرد. بعد می رفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم می ایستاد پیش بچه ها👶👧 تا به خرید بروم
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷