eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
278 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼 امام هادی (علیه السلام) : أمّا إنّک لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِ العَظیمِ عِندَکم لَکنتَ کمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیِّ (علیه السلام) 👈بدان که اگر قبر "عبد العظیم" در شهر خودتان را زیارت کنى، همچون کسى باشى که (علیه السلام) را زیارت کرده باشد. (میزان الحکمه، ح ۷۹۸۴) 🌺 رهبرمعظم انقلاب: جناب عبدالعظیم حقاً و انصافاً به ری به تاریخ ری آبرو داد و حق عظیمی به گردن همه‌ی تهرانیها و اهل ری دارد.👌 👈ای دامن مدینه ری ، کربلای تو ریحانه امام حسن ، سیدالکریم مدح تو را امام زمان تو گفته است نجل کریم آل محمّد(صلی الله علیه وآله) تویی تویی (چهارم ربیع الثانی سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام مبارک)🌹 🍃🌺🍃🥀🍃🌸🍃💐
منم و جمعه های بی سامان  منو و این ندبه های بی پایان در این کویر پر زسراب کجاست آن باران . . . ؟ یا ایها العزیز ... ندارها مهدی جان ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌
📌 🔆 تشنه‌ی یار 📝 شناخت امام زمان از استاد (قسمت دوم)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷 طوری کنید کِه اگر روزی زمان عجل الله تعالی فرجهم فرمودند: " یه سرباز میخام بفرمایند ؛ فلانی بیاید " سربازی کِه هیچ‌ نداشته باشه بدردِ اقا نمیخوره.. برید جسمانیِ خودتون رو ببرید بالا مومن باشید.. همراه با آمادگیِ جسمانی...👌 هدیه محضر ارواح مطهر شهدا 🌷وامام شهدا🌷صلوات 🌷 🕊🌷 🌷🕊🌷 🕊🌷🕊🌷
5fb7c15377b33_25453323.mp3
زمان: حجم: 4.36M
🔊 📆 جمعه ها: 📝 بدون ترک گنه انتظار بی معناست 👤 حاج میثم
🔹امام علی(ع) فرمودند: «... هر کس در زمان غیبت قائم ما در دینش استوار باشد✨ و قلبش به واسطه طول غیبت امامش دچار قساوت و سختی نگردد🖤، او در روز قیامت هم درجه من است👌...» 📕 کمال‌الدین، ج1، باب26، ح14، ص303
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۱۸۸ *═✧❁﷽❁✧═* یک هفته ای🗓 گذشته بود. شینا حالش خوش ن
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۱۸۹ *═✧❁﷽❁✧═* «آره، بچه 👼به دنیا آمده.» می گفتم: «من حالم خوب است. تو چطوری؟! خوبی؟! سالمی⁉️» معصومه با ایما و اشاره می گفت: «بگو بچه به دنیا🌍 آمد، بگو.» از همسایه خجالت می کشیدم🙊 معصومه که از دستم کفری شده بود😖گوشی را گرفت و بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «حاج آقا! مژده بده💶بچه به دنیا آمد. قدم راحت شد.» صمد آن قدر ذوق😍 زده شده بود که یادش رفت بپرسد حالا بچه دختر است یا پسر. گفته بود: «خودم را فردا می رسانم👌» از فردا صبح چشمم👀 به در بود. تا صدای تقه در می آمد، به هول از جا بلند می شدم و می گفتم حتماً صمد است. آن روز که نیامد، هیچ. هفته بعد هم نیامد. دو هفته گذشت. از صمد خبری نشد❌ همه رفته بودند و دست تنها مانده بودم؛ با پنج تا بچه و کلی کار و خرید و پخت و پز 🍲و رُفت و روب. خانم دارابی تنها کسی بود که وقت و بی وقت به کمکم 💪می آمد. اما او هم گرفتار شوهرش بود که به تازگی مجروح 🤕شده بود. صبح زود بنده خدا می آمد کمی به من کمک می کرد. بعد می رفت سراغ کارهای خودش. گاهی هم می ایستاد پیش بچه ها👶👧 تا به خرید بروم ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا