🌙⭐️🌙⭐️
#سوره مبارکه ی ص آیه ۷۶
🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱
👈قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِي مِنْ نَارٍ
وَخَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ .
👈گفت: من از او بهترم، مرا از آتش و او
را از گل آفریدی.
👌غرور باعث نابودی است.
🌙⭐️🌙⭐️
•|💙🌻|•
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
مـهدی جــ❣ــان 🦋
🌱 به لحظه های"بی"توبودن سلام می کنم
به سینه ام دلی هست به نام می کنم 🌻
🌱 بخوان از غربت زرد نگاه خسته ما
که بار انتظارت شانه مان را خم نموده 🥀
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
✍ #نکات_دعای_عهد 14
«علاقه ی پر شور»💕
📝تا اینجا چند عهد با مولای خودمون بستیم و در ادامه عهد دیگری می بندیم؛ «وَالْمُسارِعينَ اِلَيْهِ في قَضاءِ حَوائِجِهِ»
📌پیمان میبندیم که در برآورده کردن حاجات امام، سرعت عمل داشته باشیم و از دیگران پیشی بگیریم!
👌بنابر قولی که خداوند در قرآن داده حتما دین و ولیّ خود را یاری خواهد كرد.
💟 اما در این مسیر، عده ای این توفیق را پیدا می کنند كه یاور خدا و ولیّ او باشند و هر كس در این مسیر جا بمونه، دیگری جای او رو خواهد گرفت.
⚠️ پس در یاری اون حضرت باید سرعت بگیریم، مبادا که از این فیض بزرگ محروم بمونیم...!
🔴 اما اینکه حوائج امام زمان چیه؟؟ در یکجمله؛←"حوائج مومنین و شیعیانِ امام زمان، حوائج خود امام زمان هست!"
و تو ای عزیز! بخوان از این مجمل حدیث مفصل را.....‼️
#شهید رسول استوار
🌷🌷🌷🌷🌷
👈روزهایم یڪ بہ یڪ میگذرند !
حال و روزم خنده دار است ...
پر شده ام از ادعــــا !
دم از #شهــدا میزنم ...
بہ خیال خودم #شهیـــد خواهم شد
خوشـا بہ حالشان
بدون ادعــــا #شهیــد شدند
بُعد فاصلہ ام با #شهــدا بیداد میڪند !
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
#برجام
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🏚 بیا که خانه دل بی تو رو به ویرانیست
🙏 صلی الله علیک یا اباصالح المهدی
#شهید_محسن_فخری_زاده
#_حدیث_مهدوی
در حدیثی درباه حضرت مهدی(ع) آمده است:
«علامت مهدی(عج) آن است که با کارگزاران خود شدید [و دقیق] است.👌
دست بخشندهای دارد و با مسکینان مهربان است.»💞
📘(بشارهالمصطفی، ج2، ص207)
بیماری ما غفلت از یاد نگار است
دور از طبیبان هم دوا معنا ندارد
من که گناهم را کمی هم کم نکردم...
در معصیت این حرفها معنا ندارد
تو وعده صدق خدا هستی و اینقدر
آقا بیا...آقا نیا...معنا ندارد
ای مهربانتر از پدر مادر چه گویم
بی تو رسیدن به خدا معنا ندارد
باید که نوکر سوی اربابش بیاید
از ما به تو لفظ بیا معنا ندارد
وقتی تو از دست دلم راضی نباشی
یا ربنا یا ربنا معنا ندارد
نگذار بین غفلت کبری بمانیم
باید میان غیبت کبری بمانیم
باید فراق و سوختن باشد همیشه
در به دری از مرد و زن باشد همیشه
پیغمبرانه دلبری کن مثل اینکه
باید اویسی در قرن باشد همیشه...
آواره ی صحرا نماییدم چه باک است
مجنون اگر دور از وطن باشد همیشه
ای کاش نامم عبد تو باشد همیشه
ای کاش نامت رب من باشد همیشه
بی یوسفش تا کی دمادم چشم یعقوب
دلخوش به بوی پیرهن باشد همیشه
من خواستم ذکر نمازم تادم مرگ...
یا بن الحسن یا بن الحسن باشد همیشه
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۲۰۵ *═✧❁﷽❁✧═* کمی که گذشت، دست🖐 کرد توی جیبش؛ قرآن کوچ
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
#داستان_واقعی
#دختر_شینا
#قسمت_۲۰۶
*═✧❁﷽❁✧═*
گفتم: «تو که می خواهی بروی جبهه، مرا برای چی می خواهی⁉️ چند روزی پیش صدیقه می مانم و برمی گردم.»
گفت: «نه، اگر تو هم بیایی، مادرم شک نمی کند. اما اگر تنهایی بروم، می فهمد😇 می خواهم بروم جبهه. گناه دارد بنده خدا. دل شکسته💔 است.»
همان روز عصر دوباره برگشتیم همدان. این بار هم سمیه ستار را با خودمان آوردیم. فردای آن روز🌞 صبح زود از خواب بیدار شد.
نمازش را خواند و گفت: «قدم! من می روم، مواظب بچه ها باش. به سمیه ستار برس. نگذاری ناراحت شود😔 تا هر وقت دوست داشت نگهش دار👌»
گفتم: «کی برمی گردی⁉️»
گفت: «این بار خیلی زود!...
پایان هفته بعد صمد برگشت.
گفت: «آمده ام یکی دو هفته ای پیش تو و بچه ها بمانم✅»
شب اول، نیمه های شب🌌 با صدایی از خواب بیدار شدم. دیدم صمد نیست. نگران شدم😢بلند شدم رفتم توی هال. آنجا هم نبود. چراغ💡 سنگر روشن بود. دیدم صمد نشسته توی سنگر روی سجاده اش و دارد چیز می نویسد📝
گفتم: «صمد تو اینجایی؟!»
هول شد. کاغذی📃 را تا کرد و گذاشت لای قرآن.
گفتم: «این وقت شب اینجا چه کار می کنی⁉️»
گفت: «بیا بنشین کارت دارم.»
نشستم روبه رویش. سنگر سرد بود. گفتم: «اینجا که سرد است.»
گفت: «عیبی ندارد. کار واجب دارم👌»
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷