ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۷۵ *═✧❁﷽❁✧═* آن شب را در آن اتاق گذراندیم . همه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۷۶
*═✧❁﷽❁✧═*
و جا ماندن هر کدام مان می توانست جان و
نفس بقیه را بگیرد و بعد از کلی داد و بیداد ، نگهبان اجازه داد یکی یکی به دیدن 👀فاطمه برویم .
وقتی فاطمه را روی تخت ، سِرم در دست دیدم انگار نه بغضم ، بلکه قلبم💔 در سینه ترکید . اشکم از صورتم سرازیر شد . به سمتش رفتم و او را محکم در بغل 🤗فشردم . صدایش زدم و از او خواستم چشم هایش را باز نگه دارد . این بار جایم را با فاطمه عوض کرده بودم . همیشه او به من صبر و امید می داد اما این بار من برای او از صبر و امید و انتظار و پیروزی✌️ حرف می زدم . با همه ضعف و بی حالی چشم هایش را باز کرد و گفت :
- جنگ ، جنگ تا پیروزی ، حتی اگر بمیریم ، امیدوار می میریم .
طولانی شدن پرواز ، استرس هایی😰 که حضور عراقی لباس شخصی به ما تحمیل می کرد و نامشخص بودن مقصد ، فاطمه را بی حال و نگران😢 کرده بود . فاطمه بین دو سالن روی برانکارد خوابیده بود . وقتی چشم به آن یکی سالن چرخاندم ، اسرایی را دیدم که در فرودگاه با چشم های خسته به ما نگاه👀 می کردند و نگاههای نگرانشان را از ما برنمیداشتند .
بعد از پروازی طولانی موقع فرود آمدن هواپیما ✈️دستم را از دستهای فاطمه جدا کردم و رفتم سرجای خودم نشستم . پنجرهها از دوطرف پوشیده بود و زبانها در کام نمیچرخید . وقتی هواپیما در باند فرود آمد ، فاطمه هم آمد کنار ما نشست . یک ساعت دیگر را در بلاتکلیفی و انتظار روی صندلیها نشستیم😞 چقدر لحظات سنگین و کند میگذشتند . به صداها و حرکات و رفتارها خیره بودیم تا اینکه همان لباس شخصی آمد و گفت :
- پیاده شوید.
وقتی در باند فرودگاه ایستادیم ، با چهرههای جدیدی مواجه شدیم که به ما لبخند😊 میزدند و معلوم بود عراقی نیستند . بعد از آن مردی به همراه سه خانم 🧕که مانتو، شلوار و مقنعه سرمهای پوشیده بودند، خوشحال و شتابان به سمت ما آمدند . به فارسی با ما سلام ✋و احوال پرسی کردند . پرسیدم :
- شما هم اسیرید؟
گفت :
- نه! ما آمدهایم اسیرهایمان را ببریم.
ـ کجا؟
ـ ایران!
ـ ایران؟؟ ما داریم میریم ایران❓❓
ـ بله. به هواپیمای ایران ایر اشاره کرد و گفت : این هواپیما منتظر شماست!
ـ اینجا کجاست❓
ـ آنکارا! اسارت تمام شد .
ـ یعنی جنگ تمام شد❓
چشمهایم را میمالاندم . سرم را به شدت تکان میدادم تا از گیجی بیرون بیایم . به فاطمه و حلیمه و مریم مات و مبهوت🙄 نگاه میکردم . زبانم سنگین شده بود . پاهایم به هم میپیچید . باد سردی که از پشت بر سر و کمرم میوزید ، سرعت راه رفتن ما را چند برابر میکرد . وقتی وارد هواپیمای✈️ ایران شدیم ، همه خوشحال بودند و میخندیدند . گره همه ابروها باز شده بود . همه به فارسی حرف میزدند و دیگر نیازی به مترجم نبود . آن قدر شوکه شده بودم که در مقابل رفتار خوب میهمانداران هواپیما هیچ عکسالعملی نداشتم . از حرف زدن میترسیدم 😰به دور و برم نگاه میکردم . هیچ کس نعره نمیکشید! هیچ کس نمی خواست سرم را به این طرف و آن طرف بکوبد . حتی قاب پنجرهها بالا بود و من از پنجره به بیرون خیره شده بودم تا کسی با من حرف نزند و از من چیزی نپرسد و بتوانم تکه تکه آخرین جملاتی را که شنیده 👂بودم به هم وصل کنم .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_بقره_آیه۲۳۸
#اهمیت_نمازها
(ای مومنین) از نمازهای( پنجگانه و خصوصا ) نماز ظهر( که در وسط روز و لابه لای کارهای روزمره قرارگرفته غفلت نکنید و بخوبی مراعات و محافظت کنید.
(و نمازها را در اول وقت و با ادب مخصوص بجای آورید و همانطور که همه عالم هستی با خشوع و خضوع در اطاعت خدا هستند) شما هم برای خداوندمطیعانه به نماز بایستید
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا طَالِبَ ثَارِ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ اَلْأَنْبِيَاءِ...
🌱سلام بر تو ای خونخواه فرستادگان خدا...
سلام بر تو و بر روزی که ذوالفقار تو بر گردن دشمنان خدا بنشیند و قلب مظلومان تاریخ را التیام بخشد!
📚 صحیفه مهدیه، زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
امتحاناتِ جامعهٔ ما.mp3
2.99M
🔊 #صوت_مهدوی
🎵 #پادکست «امتحانات جامعهٔ ما»
🎙 استاد #پناهیان
💢 چرا انقلاب اسلامی مقدمهسازِ ظهور امام زمان است؟
🇮🇷 ویژهٔ #دهه_فجر
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «انقلاب کردیم که چی بشه؟»
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 مهدویت فقط یک آرمان نیست! واقعیته، محقق خواهد شد...
#انقلاب_و_مهدویت
برخیز ...
برای ستاندن حقی که پایمال شد
و نظم جهان را بر هم زد
و حاصلش دنیای کنونی ماست...
آقا به حق فاطمه پا در رکاب کن...
السَّلاَمُ عَلَى صَاحِبِ الصَّمْصَامِ وَ فَلاَّقِ الْهَامِ
عادت سلام کردن به امام زمان را نشر میدهیم
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان
📌 کلید ظهور
🌪 خدای شنهای طبس، خدای ملائک بدر و خدایی که هزاران بار، امدادهای غیبیاش، دلِ رزمندگان دفاع مقدس را در طوفان حوادث، آرام کرد، بشارت داده است که کلید ظهور را به دست امتی میسپارد که قلبشان در راه ولایت و دوستی او میتپد.
🇮🇷 همان امتی که پیامبر رحمت، در وصفشان فرموده است: «يَخْرُجُ ناسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَيُوطِئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلطانَهُ...».
«مردمى از مشرق قيام مىكنند و زمينهٔ حكومت مهدى را فراهم مىآورند...».
و چه افتخاری بالاتر و چه بشارتی شیرینتر از این که انقلاب ملت ما، مقدمهساز ظهور آخرین منجی عالم، مهدی موعود باشد.
💐 22 بهمن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران گرامی باد.