هدایت شده از امام زمانی ام ³¹³
☘مرحوم شیخ رجبعلی خیاط می گوید:
✅برای نماز به مسجد رفتم، دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است و هاله ای از #نور دور سر اوست.
🔹پیش خود گفتم بروم با او مأنوس شوم و ببینم که چه خصوصیتی دارد که در نماز چنین حالتی برای او پدیدار است.
♨️پس از نماز با او همراه شدم، نزدیک در مسجد، او با خادم بگو مگویی (مشاجره) پیدا کرد و بعد دیدم آن هاله نور از دور سرش محو شد...
📝 کتاب کیمیای محبت، ص ۲۴۲
@Emamzamaniam313
🌱🌷🌱🌷
#سوره مبارکه ی آل عمران آیه ۷۶
🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀
👈بَلَىٰ مَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ وَاتَّقَىٰ فَإِنَّ اللَّهَ
يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ .
👈آری، هر كه به پیمانش وفا كند و
پارسایی نماید، بیتردید خداوند،
پرهیزگاران را دوست دارد.
👌1- در برابر تفكّرات غلط، موضعگیری
كند. «بَلی» (كلمه «بلی» غالباً در موردی
بكار میرود كه منطق و تفكّر قبلی را رد
میكند.)
2- تقوا، انسان را از دروغ بستن به خدا
و ضایع كردن حقّ مردم بیمه میكند.
«یَقُولُونَ ... الْكَذِبَ ... بَلی مَنْ أَوْفی
بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی»
3- شعار، كار ساز نیست، عمل و تقوا لازم
است. «أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی»
4- وفای به عهد، از نشانههای تقواست.
«أَوْفی بِعَهْدِهِ وَ اتَّقی»
5- وفای به عهد وتقوا، ملاك محبوبیّت
است، نه عالم و اهلكتاب بودن. «یُحِبُّ
الْمُتَّقِینَ»
🌷🌱🌷🌱
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
#مهدی_جانم❤️
امسال بهار بي تو آغاز نشد
امسال گذشت و باز اعجاز نشد
کِيْ سين سلام بر لبت مي شکفد
عيد آمد و سفره دلم باز نشد!
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🖼 #طرح_مهدوی ؛ #از_زبان_پدر
🔆 امام مهدی فرمودهاند: ملعون و نفرینشده است، کسی که نماز صبح را عمداً تاخیر بیندازد تا موقعی که ستارگان ناپدید شوند.
📚 الغیبه (طوسی)، الغیبه للحجه، ص ۱۹۹
🔖 #روزشمار_نیمه_شعبان ؛ ۷ روز تا سالروز میلاد منجی عالَم
🤲 #سلام_بر_تو
❤️ سلام بر تو ای نور خدا که رَهجویان به آن رَه مییابند.
📚 زیارت امام زمان در روز جمعه
🌷🌷🌷🌷🌷
ایندنیا با تمام زیبایی ها
محلگذر است و تمامی ما باید برویم،
و راه این است... دیر یا زود فرقی نمےڪند؛
اما چه بهتر که زیبا برویم...👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
#نوروز
#انتخابات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۶۷ *═✧❁﷽❁✧═* زهرا الماسیان از بچه های خوب و مذهبی م
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۶۸
*═✧❁﷽❁✧═*
اراجیف او فرصتی برای سامان دادن به افکار 😇درهم ریخته ام شد تا دلیلی برایش بتراشم.
روسری ام را مثل دستمال دوره گردها در دست هایش ✋می چرخاند و می گفت:
همه ی این کثافت کاری ها زیر سر این لچک به سرهاست😖هر چی لحاف و تشک روی سرشون می اندازن تا کچلی سرشون🧕 رو بپوشونن بازم رسوا می شن این همه کلاه🎩 فرنگی های شیک و جورواجور و ...
بعد سراغ پرونده های ما رفت🚶♀ و گفت: پرونده هاتون رو زیر بغلتون بذارین و برین خونه هاتون تا تکلیفتون مشخص بشه☹️
بالاخره زینت و مریم با ثبت توبیخ در پرونده راهی کلاس شدند و من اخراج شدم🚫در آن وقت و ساعت⌚️ روز، به خانه برگشتن با کلی سوال و جواب همراه می شد ولی به بهانه ی دل درد😰 با دم کردن گل گاوزبان آن روز را سپری کردم.
روز بعد هم چون نمی توانستم به مدرسه بروم دل درد را با سردرد 🤕همراه کردم تا چند روزی بگذرد و ببینم چه پیش می آید.
مریم و زینت بعدازظهر به عیادتم آمدند. روسری پوشیده بودند 🧕 من که مثلا بیمار بودم با دیدن👀 آنها از زیر پتو بیرون پریدم😍
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️