#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم
✨💙السلام علیک یا ابا صالح المهدی💙✨
اے نگاهت دواے هـــر دردے 🌺🍃
آرزو مے كنم كه بــــــرگردے 🌺🍃
كاش من باخبر شـــوم روزی🌺🍃
لحظه اے بر دلم گـــذر كردی🌺🍃
زنده ام من به عشـق دیدارت🌺🍃
بسته جانم به روے زیبـــایت🌺🍃
منتــــظر مانده چشم گریانم🌺🍃
پس كجایے؟ دلم به قربــانت🌺🍃
💙✨اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ💙✨
🦋 #یــاقـائــــم_آل_محـــمد✾🌸✾
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
( #دعای_افتتاح )
📖 وَارْتُقْ بِهِ فَتْقَنا،
🔆 خدایا با ظهور امام زمان، از هم گسیختگی ما را پیوند بده
🌙 ویژهٔ ماه مبارک #رمضان
#سر_سفره_افتتاح
.وَالْحَمْدُ لِلّٰهِ قاصِمِ الْجَبَّارِينَ، مُبِيرِ الظَّالِمِينَ، مُدْرِكِ الْهارِبِينَ، نَكالِ الظَّالِمِينَ، صَرِيخِ الْمُسْتَصْرِخِينَ...
✦ جبـار در وصف خدا،
به معنىِ مصلح است و در وصف انسان، به معناىِ ظالم.
- در دنیایی که از هر گوشهاش فریاد مظلومی بلند است؛ ریشهی ظلم را باید در اعماقِ تاریخ جستجو کرد.
- در اولین بذر سیاه اندیشهای که اهل بیت را از مقام حاکمیت جامعه کنار زد و مانع از درخشش فرهنگ الهی در زمین شد!
✦ قرنها دوریِ بشریت از حیات انسانی و سعادت،
عمیقترین دردِ عــالم است که باید آن را فریاد زد.
فَعَلَى الْأَطائِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍّ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما... وَلْيَصْرُخِ الصَّارِخُون
.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💫
#شب_قدر
#ظریف
🌙ماه رمضان همراه با شهید ابراهیم هادی
💫 #روز_هجدهم
🟡ابراهیم هرماه وقتی حقوق میگرفت، بیشتر هزینه آن را به خانواده های نیازمند میداد.
🟢امام صادق علیه السلام میفرمایند:
کسی که خداوند مالی به او ببخشد و او از آن مال صدقه ای ندهد، از رحمت خدا به دور است.
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۰۱ *═✧❁﷽❁✧═* مدتی گذشت .آقای مطهر که متوجه 😇این عزل
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۰۲
*═✧❁﷽❁✧═*
مراقب باشید چون این راه بسیار باریک و پر دست انداز است👌 در پایان تابستان دو برنامه طراحی شده بود.یکی برنامه ی تفریحی سفر به اصفهان همراه بچه های👧👦 یتیم خانه و دیگری اردوی خرم آباد و منظریه ی تهران که جنبه ی سیاسی و فرهنگی و خود سازی داشت.
اسم من در هر دو سفر بود اما عمو سید با حسین آتشکده ، مهدی رفیعی ، علی جیرانی، محمد اسلامی نسب و میمنت کریمی راهی اصفهان شدند و من با علی اصغر زارعی ،حمید اکبری ،آذرنوش و زهرا الماسیان راهی اردوی منظریه شدیم🚶♀ چون می دانستم اردوی منظریه ی تهران جنبه ی خودسازی و تزکیه ی نفس💖 دارد با گروه همراه شدم .
مادرم خیلی خوشحال😍 بود از اینکه برای مدتی از آبادان خارج می شوم اما نمی دانست این اردو در امتداد همان کلاس ها و برنامه های خودسازی است . زمان برگشت از اردوی منظریه ی تهران مصادف شد با زایمان زن برادرم کریم که ساکن تهران بودند .
روز سی و یکم شهریور همزمان با حمله ی♨️ عراق به ایران میثم به دنیا آمد.مادرم هنوز دوست نداشت که به آبادان برگردم و مرتبا ًمی گفت: چند روزی برای مراقبت از زن برادرم و میثم کوچولو تهران بمانم.چون صدام حمله کرده و آبادان جنگ ♨️است.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️