eitaa logo
ندبه هاے دلتنگے
278 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
992 ویدیو
3 فایل
بزرگتــرین گـــناه ما... ندیدن اشــڪ های اوست! اشــــڪ هایی ڪـــه او... برای دیدن گناهــان مـــا می‌ریزد!😔💔 ❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄ خـــادم ڪانال: اگر برای خداست .بگذارگمنام بمانم🍂
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠روزشمار غدیر💠 🌺امیرالمؤمنین عليه السلام: 🌸سخن نيكو و مختصر بگو؛ زيرا اين براى تو زيباتر است و بر فضل تو، دلالت بيشترى دارد. ✅غررالحكم حدیث 2735 🌹۱۴ روز تا بزرگترین عید خدا 🌹
میگفت : اگه‌قاطی‌بشی؛✨ رفیق‌بشی،دوست‌بشی با‌امام‌زمان‌خودمونی‌بشی؛🌱 بی‌ریشه‌پیشه‌بشی، بی‌خورده‌شیشه‌بشی، پشتِ‌رودخونه‌ی‌چه کنم‌چه‌کنمِ‌زندگی؛🌊 رشته‌یِ‌دلت‌دستِ‌آقا‌باشه... آقاخودش‌عبورت‌میده...! :) ♥️✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ندبه هاے دلتنگے
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 #داستان_واقعی #دختر_شینا #قسمت_۸۳ *═✧❁﷽❁✧═* گریه ام گرفت. می نالیدم 😫و می گفتم: «تو ر
🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷 ۸۴ *═✧❁﷽❁✧═* آقای احمد مسگریان، دوست صمد، در دم شهید🌷، اما صمد زخمی می شود. جلوی در بخش که رسیدیم، تیمور به نگهبانی که جلوی در🚪 نشسته بود گفت: «می خواهیم آقای ابراهیمی را ببینیم.» نگهبان مخالفت کرد و گفت: «ایشان ممنوع 🚫الملاقات هستند.» دست خودم نبود. شروع کردم به گریه و التماس🙏 کردن. در همین موقع، پرستاری👩‍⚕ از راه رسید. وقتی فهمید همسر صمد هستم، دلش سوخت و گفت: «فقط تو می توانی بروی تو. بیشتر از دو سه دقیقه⌚️ نشود، زود برگرد» پاهایم 👣رمق راه رفتن نداشت. جلوی در ایستادم و دستم 🤚را از چهارچوب در گرفتم که زمین نیفتم. با چشم تمام تخت ها را از نظر گذراندم. صمد در آن اتاق نبود. قلبم ❤️داشت از حرکت می ایستاد. نفسم بالا نمی آمد. پس صمد من کجاست⁉️ چه بلایی سرش آمده؟! یک دفعه چشمم افتاد به آقای یادگاری، یکی از دوستان صمد. روی تخت کنار پنجره خوابیده بود. او هم مرا دید👀، گفت: «سلام خانم ابراهیمی. آقای ابراهیمی اینجا خوابیده اند و اشاره کرد به تخت کناری.» باورم نمی شد. یعنی آن مردی که روی تخت خوابیده 😴بود، صمد بود. چقدر لاغر و زرد و ضعیف شده بود. گونه هایش تو رفته بود و استخوان های زیر چشم هایش بیرون زده بود. جلوتر رفتم. یک لحظه ترس😰 بَرَم داشت. پاهای زردش، که از ملحفه بیرون مانده بود، لاغر و خشک شده بود. با خودم فکر کردم، نکند خدای نکرده...😱 رفتم کنارش ایستادم. متوجه ام شد. به آرامی چشم هایش را باز کرد و به سختی گفت: «بچه ها👧👧 کجا هستند؟!» بغض راه گلویم را بسته بود. به سختی می توانستم حرف بزنم؛ اما به هر جان کندنی بود گفتم: «پیش خواهرم هستند. حالشان خوب است. تو خوبی⁉️» نتوانست جوابم را بدهد. سرش را به نشانه تأیید تکان داد و چشم هایش را بست😔 ══ ೋ💠🌀💠ೋ══ 👈 ادامه دارد... 🔜👉 🌷👩🏻🌷👩🏻🌷👩🏻🌷
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
گـــروه ختم صلواتـــــــ eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
هدایت شده از امام‌ زمانی ام ³¹³
گـــروه ختم صلواتـــــــ eitaa.com/joinchat/1608187940Ccb69ba07b6
🌙🌷🌙🌷 مبارکه ی توبه آیه ۱۸ 🥀بسم الله الرحمن الرحیم🥀 👈إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَىٰٓ أُولَٰٓئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ . 👈جز این نیست كه مساجد خدا را كسانی آباد میكنند (به آبادی مادی و معنوی) كه به خدا و روز واپسین ایمان آورده و نماز را برپا دارند و زكات بپردازند و (در انجام وظایف دینی) جز از خدا نترسند، پس امید است كه آنان از هدایت‌یافتگان باشند. 👌ابادکردن مساجد فقط بعهده مومنین است. 🌙🌷🌙🌷
❣ حال من بی‌ تو خراب است💔 کجایی آقا❓ نقش من بی‌ تو سراب است کجایی آقا❓ اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──