🌷🌷🌷🌷🌷
👈شهید محمودرضا شهریانی سگوند متولد سال ۱۳۴۳ است
که ۲۱ بهمن ۱۳۶۱ در سن ۱۸ سالگی در عملیات والفجر مقدماتی به فیض شهادت رسید
👈در سفر عاشقی هرکه سبک بال تر
قافله ی عشق را قافله سالارتر
راه شهیدان عشق از همه راهی جداست
راهی این خطه راست دیده ی بیدارتر
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#شبتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
📜 قرائت زیارت #آل_یاسین
🗓 روز بیست و یکم
ـــــــــــــ
📌 #نکات_زیارت_آل_یس 21
🔸فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ بِرَسُولِهِ وَبِأَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ
🍃اي مولاي من كه برنامهريزي جان و قلب و زندگيام را با دستورات شما تنظيم كردم!
❤️ به شما عرضه ميدارم كه جان من به خداي يگانه، مؤمن است و در مسير دينداري به «توحيد» نائل شدهام،
🌴 به طوري كه در حضور مطلق حضرت «الله» و در تدبير او و در فرمان او، اَحدي را در عرض او نميدانم و نميبينم
🔹و نيز به رسول او مؤمن هستم و ميبينم كه در سرتاسر كلام و حركاتِ او ظهور يگانگي خداست، رسول اوست و از او ميگويد،
🔰و به اميرالمؤمنين و به شما فرزندان آن حضرت از اوّل تا آخر مؤمن هستم،
🔆رسيدهام به جايي كه قلبم شماها را تصديق ميكند، همه شما وصيّ رسول خدا هستيد كه از طرف خداوند براي تبيين حقيقت انتخاب شدهايد،
✅ اگر دستي بر زمين داريد و به زمينيان اشاره ميكنيد، دستي هم بر آسمان داريد و از عالم معنا ميگيريد،
🌀من شما را صحيحترين، بلكه تنها جريان صحيح در ميدان معارف بشري ميبينم و بر اين امر بسيار مفتخر و شادم.
📝خاك بوديم اينچنين موزون شديم
خاك ما زر گشت، سيمين جان شديم
ندبه هاے دلتنگے
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۲۱ *═✧❁﷽❁✧═* چنان سرگرم گل چیدن شده بودم که وقتی دس
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۲۲
*═✧❁﷽❁✧═*
اگرچه دلم❤️ می خواست شیشه بشکند اما زورم نرسید. مادرم همه گل ها را دسته کرده بود و از راز و رمز گل ها 💐و عطر آن ها برایم می گفت. اما من هر چند لحظه یکبار یاد بچه ها می افتادم و از مادرم می پرسیدم:
اینها همه با هم کجا رفتند؟ من هم دلم ❤️می خواست لباس عیدم را بپوشم و سوار ماشین شوم.
از آنجا که خانه ی ما پر از پسر👦 بود، من و فاطمه ، اجازه نداشتیم دامن بپوشیم و همیشه لباسمان بلوز و شلوار 👖بود.
مادرم برای اینکه مرا آرام کند اجازه داد بلوز و شلوار عیدم را بپوشم😍من هم لباس هایم را به سرعت پوشیدم و برای اینکه برگشتن آنها را زودتر از همه ببینم، رفتم و کنار در چمباتمه زدم و چشم👀 به راه دوختم.
با شنیدن صدای هر ماشینی گردن می کشیدم تا برگشتن آنها را ببینم. پاهایم 👣خسته شده بود ولی از ترس کثیف شدن شلوارم، جرات نمی کردم روی زمین بنشینم.
پیش خودم فکر 😇می کردم شاید بخواهند گروه گروه بچه ها را به مهمانی ببرند و مرا نوبت بعد می برند😍
برای همین با عجله به سمت خانه ی زری دویدم🏃♂او هم لباس ها
ی عیدش را پوشیده بود.
خوشحال شدم😌 و پیش خودم گفتم : چه خوب! همه با هم می رویم. آبجی فاطمه دسته گلی💐 را که چیده و به گوشه ای پرتاب کرده بودم به دستم داد.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
🌱🌸🌱🌸
#سوره مبارکه ی حاقه آیه ۲۴
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷
👈كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيٓئًا بِمَآ أَسْلَفْتُمْ فِي
الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ .
👌(و به آنان گفته میشود:) بخورید و
بیاشامید گوارا در برابر اعمالی كه در
ایّام گذشته انجام دادید!
3.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#السلام_ایها_غریب
#مولاجـانم 🌿
🌿 بی تو این فاصلہ ها ، طاقٺ من را برده
ساعتم زنگ زده ، عقربہ هایش مرده ⏰
🍀 ڪاش باور ڪنی ، از دوری تو "دلتنگم"
این دل خستہ ام ، از دوری تو پژمرده 💔
#یابقیہاللھ💚
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──