eitaa logo
نفوس مطمئنه
195 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
117 ویدیو
109 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🎤 راوی: طاهره شعبانی مادر شهید 💐 بعد از شهادت فرزندم حدود یک سال، روز در میان با خواهرش بر سر مزارش می رفتیم و گریه می کردیم. 💐 یک شب خواب دیدم که علی اصغر با صورتی پر از گرد و خاک به خانه آمد و عصبانیت گفت: چرا اینقدر سر مزارم می آیید و گریه می کنید، همین الان دعای کمیل بر پا بود ولی چون شما گریه می کردید به من گفتند برو جای مادر و خواهرت. 💐 من به علی اصغر گفتم اگر تو را اذیت می کنند ما دیگر گریه نمی کنیم، در جوابم گفت: من افتخار داشتم به جبهه بروم من خودم شناسنامه ام را دو سال زیاد کردم، شما گفتید باید کتاب هایت را بخوانی، من هم کتابهایم را با خودم به جبهه بردم و آنجا درس می خواندم، دیدید که کتابهایم به دست شما رسید. 💐 به علی اصغر گفتم فقط مقداری کاغذ و نامه پر خون به دستمان رسید، علی اصغر گفت: کسی که در جبهه کمک تیربار باشد و گلوله ای به بغل او بخورد باید کاغذ و نامه اش پر خون باشد. 💐 شما از شهید شدن من ناراحت نباشید، من افتخار داشتم تا در جبهه باشم و شهید شوم. حالا من اینجا راحت هستم، من گفتم بر سر مزارت خواهیم آمد ولی گریه نخواهیم کرد، علی اصغر خوشحال شد و خداحافظی کرد. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🥀 شهید علی اصغر خسروی 💐 علی اصغر خسروی در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۸ در خانواده ای مذهبی در روستای شیرگ متولد شد. 💐 با رسیدن به سن تحصیل راهی دبستان قهستان شیرگ شد. پس از اتمام دوره ابتدائی به خاطر علاقه به درس طلبگی و نبودن مدرسه راهنمائی پدرش او را به حوزه علمیه معصومیه بیرجند فرستاد. 💐 در ایام تعطیلات در کار های کشاورزی با پدر همکاری می کرد، در طی این ۴ سالی که علی اصغر مشغول تحصیل بود هر گاه به روستا بر می گشت دعای کمیل و ندبه را در مسجد برگزار می کرد و به نوحه خوانی می پرداخت همیشه از ائمه اطهار علیه السلام یاری می جست. 💐 تعطیلات تابستان در روستا کلاس آموزش قرآن واحکام برای بچه ها تشکیل می داد، به نماز اول وقت سفارش می کرد و خودش همیشه نماز شب و دعا می خواند. 💐 پس از پیروزی انقلاب در سن ۱۵ سالگی آموزش دید، پس ازاتمام دوره ۴۵ روزه آموزش برگشت تا با همه خداحافظی کند. 💐 علی رغم مخالفت خانواده و نیز کوتاهی قد به سپاه پاسداران بیرجند مراجعه کرد، ولی آنجا هم به خاطر کافی نبودن شرایط سنی از اعزام باز ماند. 💐 ولی عشق به جبهه او را بر آن داشت تا شناسنامه اش را دستکاری کند، با اضافه کردن ۲ سال به سنش توانست به هدفش برسد. 💐 هنوز ۵۰ روز از رفتنش به جبهه نگذشته بود که در تاریخ ۷ اسفند ۱۳۶۴ در عملیات والفجر ۹ در کردستان بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید و در مزار شهدا شیرگ به خاک سپرده شد. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🥀 شهيدعلي اصغر خسروي 💐 دائي عزيز، سراسر جبهه ها معجزه است، دراينجا از بچه ۱۲ ساله تا پيرمرد ۶۵ ساله آمده اند، که هر چه زودتر به خط مقدم بروند و در انتظار پيروزي و در حين پيروزي منتظر مرگي جاويدان است، مرگي که همه انتظارش را مي کشند. 💐 آرزو دارم هرچه زودتر به خط مقدم بروم و بعضيها را بکشم و شهيد بشوم، چنين شهادتي خيلي زيبا و خواستني است که اگر لياقت شهيد شدن را داشتم به شما دائي عزيز وصيت مي کنم که من را در بهشت رضا دفن کنيد چون بهشت رضا جايگاه جاويدان اسلام است، خلاصه شهيد شدن در جنگ اسلام عليه صدام است خيلي خواستني است. 💐 همه منتظر پيروزي که در عين عمليات به درجه رفيع شهادت برسند من هم همان آرزو را دارم. 💐 خلاصه به شما بگويم، معذرت مي خواهم چون خيلي وقت ندارم و از شوق شادي نمي توانم جمله هاي بهتري را براي شما بگويم ما فقط در کربلاي خوزستان آنچنان با دشمنان اسلام و قران خواهيم جنگيد، که پيروزي بصره و کربلا را براي ايرانيان به ارمغان بياوريم، همانطور که رهبر عزيزمان فرمود نماز را در کربلا بخوانيد، يا به پيروزي ديگر به لقاء ا… پيوستند اين قول را به شما خواهم داد که اين دو پيروزي را براي شما به ارمغان خواهم آورد. 💐 اميدوارم هرچه زودتر کربلا آزاد شود و شما قبر حضرت علي(ع) را زيارت کنيد و اگر لياقت شهيد شدن را داشتم از طرف من قبر حضرت علي(ع) را ببوسيد و از علي(ع) بخواهيد که خداوند شهيدان جنگ تحميلي را با شهداي صدر اسلام محشور بگرداند و جايشان را جاي حسين ابن علي(ع) قرار دهد. 💐 کساني که در راه خدا کشته شده اند مرده ندانيد بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان بهره مند مي شوند. 💐 چقدر شهادت در راه خدا زيباست مانند گل خوشبوست، من در اين سرزمين آنقدر با دشمن مي جنگم تا پيروزي و موفقيت نصيبم گردد يا به درجه رفيع شهادت برسم اگر لياقت داشته باشم که در راه اسلام و قرآن شهيد بشوم به مادرم تبريک بگوييد چون که من به ميهماني خدا رفته ام راستي که مرگ در راه خدا چه خوب و خواستني است. 💐 افحسبتم انما خلقناکم عبثاَ و انکم الينا لا ترجعون. آيا چنين مي پنداريد که شما را بيهوده و بي هدف آفريديم و در جهان آخرت به سوي ما بازگشت نمی کنید. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
🌷 روحاني شهيد رضا ☀️ تولد: ۹ مهر ۱۳۶۵ 🥀 شهادت: ۹ اسفند ۱۳۹۳ 🔸 سمت: جانشين تيپ فاطميون 🌺 محل شهادت: سوريه درعا 💐 گلزار مطهر: بهشت رضا ۳۵۶ •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
📸 🌷 تصاویری از روحاني شهيد رضا بخشی •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
نفوس مطمئنه
#معرفی_شهید 🌷 روحاني شهيد رضا #بخشی ☀️ تولد: ۹ مهر ۱۳۶۵ 🥀 شهادت: ۹ اسفند ۱۳۹۳ 🔸 سمت: جانشين تيپ
🥀 شهید مدافع حرم «رضا بخشی» 🔸 شهید مدافع حرم «رضابخشی» با نام جهادی فاتح در تاریخ ۱۳۶۵/۷/۹ در شهر مقدس مشهد در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد. وی از همان کودکی شیفته کلاس های فرهنگی مسجد محل زندگی خویش شد و در این کلاس ها،حضوری پر رنگ داشت. 🔸 تاثیر فضای معنوی مسجد در کنار تعهد خانوادگی، شهید را بر آن داشت تا در کنار تحصیلات معمول و کلاسیک خود، به فرا گیری دروس حوزوی نیز مشغول شود و نشان سربازی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را بر تن و جان خود حک نماید. 🔸 از همین رو دروس مقدماتی حوزه را در مدرسه حضرت قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف سپری کرد و در حوزه_علمیه مشهد، مشغول تحصیلات حوزوی گشت. 🔸 در دوره دبیرستان به عنوان دانش آموز نمونه شناخته شد و در تمامی مسابقات_قرآنی، تفسیر، نهج البلاغه و... در زمره برترین ها محسوب میشد و مقام های بسیاری کسب نمود. 🔸 شهید بزرگوار که تحصیلات حوزوی و دانشگاهی را مکمل هم می دانست، در ادامه وارد جامعةالمصطفی‌العالمیه شد و در رشته ی علوم قرآن و حدیث و کارشناسی ارشد فقه و معارف اسلامی ادامه تحصیل داد به ورزش فوتبال علاقه شدیدی داشت و اهل شنا نیز بود در واقع شناگر قهاری بود. 🔸 در مباحث حوزوی با همه مباحثه می کرد؛ به قدری که حیرت همگان را بر می انگیخت زیرا او از بقیه همکلاسی های حوزه اش کوچکتر بود، شاید سبب این همه توفیق، اخلاق و رفتار خوش شهید با خانواده و اطرافیانش بود. 🔸 او نسبت به پدر و مادر خود تواضع و خاکساری خاصی داشت و اخلاق و رفتار اسلامی اش در میان دوستان و آشنایان زبانزد بود. 🔸 او در طی تحصیل خود در جامعة المصطفی العالمیه به عنوان دانشجوی برتر نخبه در زمینه های پژوهشی دعوت به همکاری می شود. 🔸 هوش سرشار و استعداد بالای شهید، همراه با توکل و تلاش ویژه اش، موجب شد تا بورسیه تحصیلی او برای تحصیل در مسکو قطعی شود اما در همین اثنا بود که خبر تهدید حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) را شنید و وظیفه خود را چیز دیگری یافت. 🔸 او که غیرت دینی مثال زدنی داشت، بی درنگ، برای دفاع از حرم اهل بیت(علیه السلام) عازم سوریه شد و با نام جهادی فاتح، فاتح قله های روحانی و معنوی شد و جام را سر کشید. 🔸 او آگاهانه هر مسیری را انتخاب می کرد او نوک پیکان را دید و حفاظت از کیان دین را انتخاب کرد و به سوریه رفت... 🔸 او به خانواده اش می‌گوید: من در میدان نبرد نیستم و به امور دفتری بچه ها رسیدگی میکنم و به همراه آنها به حرم رفته و برایشان مداحی میکنم؛خاطرتان جمع جای من امن و خوب است. 🔸 اما خانواده غافل از اینکه فرزندشان فرمانده ای غیور ،توانا، فاتح‌ دلها و خوبی‌ها و سردار است، دلشان آرام می گیرد. 🔸 خیلی از رزمنده های ایرانی و عراقی و لبنانی و سوری و دیگر مدافعان حرم او را به نام (فاتح ) میشناختند و می دانستند هر جا که فاتح پا بگذارد عملیات حتما با پیروزی همراه است. 🔸 نبردهای رو در رویش با تکفیری ها و رشادت ها و دلیری های شهید همچنان در عتیبه، ملیحه و درعا و غوطه_شرقی و حلب بر زبان رزمنده های مقاومت جاریست. 🔸 او این اخلاص و پشتکارش را به خوبی نشان داد، چرا که حتی زمانی که در مرخصی بود از هیچ تلاشی برای رفع مشکلات بچه های فاطمیون دریغ نمی کرد، تمام هم و غمش این بود که مبادا کسی از خانواده شهید یا رزمنده مشکل یا ناراحتی داشته باشد. 🔸 اما او با درایت و پشتکاری که داشت اعتماد فرمانده_ابوحامد را جلب کرد و او را به عنوان جانشین خود انتخاب کرد، درمیدان نبرد از هیچ خطری هراسی به دل نداشت یک بار از ناحیه بازو مورد اصابت گلوله قرار گرفت و مجروح شد، اما خم به ابرو نیاورد چرا که حتی برای مداوا و بهبودی به مرخصی نیامد. 🔸 از هیچ یک از کارهایش برای خانواده تعریف نمی کرد تا مبادا مادر نگران شوند، حالا در خانه مراعات حال مادر را می کرد اما حتی به دوستان نزدیکش هم چیزی نمی گفت به آنها گفته بود که در آنجا آبدارچی هست. 🔸 شهید مدافع حرم «رضا بخشی» در همان شب و روزهای اعتکاف های عاشقانه اش در حرم مطهر رضوی برگزیده شد و یا شاید در شب و روز های محرم دوران ۱۴ سالگیش که با چه عشقی و حالی مداحی میکرد؛ در مسجد محل و یا شاید در عھد و پیمانی که در کاروان راهیان نور با شھدای هشت سال دفاع مقدس بسته بود خدا می داند. 🔸 همیشه اولین کاری که بعد از آمدن از سوریه می کرد این بود که هنوز وسایلش را بر زمین نگذاشته به حرم مطهر رضوی می رفت و با حال و هوایی ویژه زیارت امین الله می خواند. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene
نفوس مطمئنه
#زندگینامه 🥀 شهید مدافع حرم «رضا بخشی» 🔸 شهید مدافع حرم «رضابخشی» با نام جهادی فاتح در تاریخ ۱۳۶۵
🔸 او خود را برای ادامه دادن تحصیلاتش در مقطع دکتری در رشته دانشگاهی اش حقوق آماده می کرد؛ ناگفته نماند که موضوع پایان_نامه ارشدش را تحولات پیرامون سوریه انتخاب کرده بود. 🔸 مادرش هیچگاه صورتش را هنگام خداحافظی نمیبوسید؛ چون که فکر میکرد اگر صورت مسافر را ببوسد دیر باز می گردد و برگشتنش طولانی می‌شود. 🔸 بار آخری که رفت قول داده بود به مادر که دو هفته ای برگردد؛ واقعا درست گفته اند(مرد است و قولش) و به قولش عمل کرد و درست دو هفته بعد در سن ۲۷ سالگی روز شنبه ۹ اسفند ماه سال ۱۳۹۳ و در حال و هوای ایام فاطمیه در درگیری با تروریست های تکفیری در جریان عملیات آزادسازی تل قرین در حومه درعا دعوت حق را لبیک گفت و در کنار فرمانده ابوحامد جان به جان آفرین تسلیم کرد. 🔸 دکتری حقوقش را نگرفت اما دکتری بالاتر از آن را از دستان با کفایت ابوالفضل العباس(ع) و حضرت زینب_کبری(س) گرفت. 🔸 همچون عباس(ع) دستش را فدا کرد به قول خودش دست و پا که سهل است جان و سرمان به فدای حضرت زینب(س). 🔸 وقتی که خبر شهادتش را به خانواده دادند گفتند: بنویسید سردار رضا بخشی (فاتح) خبر شهادتش همانند مهربانی‌هایش خانواده را غافلگیر کرد. •┈┈••••✾•🍃🌹🍃•✾•••┈┈• 🆔 https://eitaa.com/nofoosmotmaene