#پرونده_ویژه
بررسی و نقد شیوه ها و عملکرد #فرقه_ای و #فرقه_گرایی در قالبهای دینی
امشب ساعت۲۲
@nofoz_shenasi
#جریان_تحریف_را_بهتر_بشناسیم
ابتدا به متن این عکس توجه کنید.
و حالا به اصل فرمایشات دقت نمائید:
✅•این آقایان سناتور صریحاً اعلام کردند که اگر چنانچه این دولت در آمریکا از کار برکنار شد، این قراردادی که با شما میبندد و تعهّدی که میکند کأنلمیکن است!
✅•ما اگر چنانچه به توافقی هم برسیم، بلدیم چهجوری عمل بکنیم که بعد آنها نتوانند جمهوری اسلامی را پشت در نگه دارند. این را مسئولین نظام جمهوری اسلامی بلدند که چه جوری عمل بکنند، احتیاج به درس آنها نیست.
تبیین:
یک. این جملات خطاب به نامه سناتورهای آمریکایی بود.
دو. جریان تحریف با اضافه کردن چند کلمه متن و معنای جملات را بطور کلی قلب نموده و به نفع خود مصادر نموده است.
#سواد_رسانه
#جریان_تحریف
@nofoz_shenasi
❌پاسخ به یک شبهه!
به این جمله دقت کنید:
آیت الله علم الهدی:
رهبری فرمودند رای به جلیلی رای به جوهره نظام بود.
❇️پاسخ:
ورای اینکه آیا واقعا این جمله متعلق به آقای علم الهدی هست یا خیر، ابتدا باید بررسی کنیم که این گونه جملات آیا با منطق گفتاری و منظومه فکری رهبری، سنخیتی دارد یا خیر.
برای این مهم به این فرمايشات رهبری که در موقعیتی مشابه متن بالا، در پاسخ به سوالی که از ایشان شده است دقت کنید:
رهبرمعظم انقلاب:
آن جملهاى كه اين برادر يا خواهرمان در مورد «رأى به اصلاح» نوشتند، تحليل ايشان است؛ تحليل من از قضيه اين نيست. بالاخره بيست ميليون نفر، با انگيزههايى به رئيس جمهور رأى دادند. شما از كجا مىدانيد كه همه اين بيست ميليون نفر، رأى به اصلاح دادند؟ انگيزههاى گوناگونى داشتند؛ به اين انگيزههاى گوناگون، رأى دادند. آنچه كه مسلّم است، اين است كه اين رئيسان جمهور، منتخب بيست ميليون جمعيت است؛ اين چيز باارزشى است. اما اينكه شما از اين بيست ميليون نفر رفراندم كرده باشيد و به شما گفته باشند ما رأى به اصلاح داديم، نه؛ من نمىتوانم اين را باور كنم و بپذيرم.
نتیجه:
این دو منطق را کنار هم قرار دهید و قضاوت کنید که کدامیک منطبق بر منظومه فکری ایشان است!
| يجاهدون في سبيل الله ولايخافون لومة لائم |
سرباز انقلاب | سیدفخرالدین موسوی
🆔@nofoz_shenasi👈عضو شوید
✅خلاصه ی آنچه خواهید خواند:
دين همواره نيرومندترين عامل ايجاد نظم و ثبات در ابعاد گوناگون روابط اجتماعي و سياسي بوده است و باورهاي مذهبي، تداوم اجتماع را از طريق معنابخشي به حيات جمعي و قاعدهمندسازي مناسبات گروهي، تضمين كردهاند.
در عين حال دين مقولهاي تفسيرپذير است و از اين رو منشاء تاريخي شكلگيري نحلهها، فرقهها و دستجات مختلف بوده است كه پيامد آن شقاق اجتماعي و ناپايداري سياسي است. در اين شرايط، گروههاي منشعب غالباً در جستجوي تشكيل جماعتي كوچكتر از جامعه ملي هستند و فرآيند ادغام اجتماعي را مختل ميكنند. مقاله حاضر ضمن اذعان به كاركردهاي انتظام بخش و انسجامآور آئينهاي مذهبي؛ تنها به بررسي و تبيين جامعهشناختي تأثيرات مختل كننده فرقه گرايي مذهبي در روند استقرار نظام و ثبات سياسي ميپردازد و اين فرضيه را به آزمون ميگذارد كه فرقهگرايي مذهبي، تهديدي نرم براي ثبات سياسي و محملي براي بروز خشونت در اجتماع است.
👈🏻بر اين اساس، فرقهها در مقام اپوزيسيون اجتماعي هيأت حاكمه، نقش مهمي در تزلزل وحدت سياسي و تضعيف مباني مشروعيت حكومت ايفاد ميكنند. اين گروهها ممكن است سياست خارجي دولت را تحت تأثير قرار داده و عامل تحريك خارجي عليه دولت مستقر باشند.
@nofoz_shenasi
⭕️مقدمه
تغيير شرايط و تحول در محيط فرهنگي و هنجاري، مسايل و پديدههاي جديد را به وجود ميآورد. اين پديده بنا به ماهيت خود، بر وضعيت ساير حوزههاي نظام اجتماعي از جمله ثبات در حوزة سياسي نيز تأثير ميگذارد. هدف اصلي اين نوشتار، بررسي و تبيين موضوع «فرقه گرايي مذهبي» است و سؤالات اصلي آن عبارتند از:
👈🏻1. مفهوم و ماهيت فرقهگرايي مذهبي چيست؟ شاخصها و مؤلفههاي اساسي آن كدام است؟
👈🏻2. فرقهگرايي مذهبي چه تأثيري در ثبات سياسي، نظم اجتماعي و امنيت عمومي ميگذارد و ساز و كار تبعات و كاركردهاي آن كدامند؟
@nofoz_shenasi
فرقهگرايي اساساً منشاء ديني دارد، هر چند كه ميتواند ماهيت، شكل و يا خاستگاه سياسي هم داشته باشد. اديان در طول تاريخ، مهمترين منشاء شكلگيري آئينها، دستجات و فرق بودهاند. شكلگيري نحلههاي مختلف در حوزه دينهاي بزرگ تاريخي پديدهاي رايج بوده و هست. در دامان اديان، همواره كيشها و آئينهايي به وجود آمدهاند كه آنها نيز به نوبه خود مايه تولد فرقههاي جديدتري شدهاند. اما اين ويژگي با كاركرد اساسي دين در تناقض است. آن گونه كه در اكثر نظريههاي جامعه شناختي به ويژه نظريه دوركيم آمده است، دين منشاء و عامل همبستگي و همدلي بين آحاد و اعضاي هر جامعه است زيرا باعث تقويت روح جمعي و اشتراك نظر مردم در خصوص باورها، ارزشها و هنجارها ميشود.
علت اين امر آن است كه در همة اديان و در همة دورههاي تاريخي، همواره گروهها و حركتهاي جديدي از بطن دين به وجود آمدهاند كه همگي در ابتداي پيدايش، ماهيتي فرقهاي و محلفي داشتهاند. در اين مقطع، اديان نه در جهت تقويت همبستگي اجتماعي بلكه بر خلاف آن عمل ميكنند . اما با فراگير شدن و اقبال عمومي به اين نحلهها، دوباره كاركرد انسجام بخش و پيوند دهندة خويش را ايفا ميكنند.
@nofoz_shenasi
⭕️بر اين اساس، انواع انشعابها در درون يا حاشية اديان بزرگ را ميتوان به نحو زير تقسيم بندي كرد:
👈🏻الف. فرقههاي سنتي و قديمي كه به طور سنتي در دامن اديان تاريخي و بزرگ به وجود آمدهاند. (مانند صوفي گري)
👈🏻ب. جنبشهاي جديد مذهبي
👈🏻ج. مذاهب، كه در اثر تكوين و گسترش فرقهها و تبديل وضعيت اجتماعي آنها مطرح ميشوند.
@nofoz_shenasi
مطابق اين تقسيمبندي، فرقه به هر گونه انشعاب گروهي از دين اصلي و رايج اطلاق ميشود كه مبدع و يا بازآفرين ارزشهاي معنوي و اعتقادي جديد باشد. فرقه از بطن يك آئين يا دين مستقر به وجود ميآيد و ممكن است مانند برخي از جنبشهاي جديد ديني، تلفيق و تأليفي از عقايد چند دين متفاوت باشد. از نظر استارك و بين بريج، فرقه انحراف و رويگرداني از يك سازمان مذهبي جا افتاده است. حال آنكه كيش را بايد نوعي دين نو پديد و غير منشعب از سازمان مذهبي تثبيت يافته دانست. جنبشها و انشعابهاي ديني، غالبا با تقسيمبنديها و كشمكشهاي اجتماعي همراه بودهاند؛ بنابر اين بررسي فرقهها ميتواند تا اندازهاي به بررسي اختلافهاي اجتماعي نيز منجر شود. به اين معنا، فرقه گروه كوچكي است كه به منظور اعتراض، اصلاح، تكميل و يا بازسازي اديان بزرگ به وجود ميآيد و طبيعي است كه در ابتدا بسيار بطئي بوده و با پيرواني اندك، كار خود را آغاز مينمايد.
@nofoz_shenasi
ويژگيهاي اصلي فرقههاي مذهبي:
1. جدايي از اجتماع كلي و برخورداري از ارزشها و نگرشهاي متفاوت
2. تمايل به تضعيف نگرشها و ساختار اجتماعي
3. تأكيد بر تجربه درون قلبي اعضا
4. عضويت داوطلبانه (در مقابل عضويت مادرزادي)
5. روحيه بازآفريني
6.غلبه روحيه فردي و اخلاق طبيعي
@nofoz_shenasi