شعر و سبک مداحی سنتی 🇮🇷
#نوحه30 #شب_چهارم_محرم #طفلان_حضرت_زینب #دودمه کودکانم نذر چشمان علی اصغرت ای فدایت خواهرت، ای ف
#شب_نهم_محرم
#حضرت_اباالفضل
#دودمه
ای برادر جان چرا تنها ز میدان آمدی؟ پس علمدارت چه شد؟پس علمدارت چه شد؟
محرم زینب(س) چرا مهبوت و حیران آمدی؟
پس علمدارت چه شد؟ پس علمدارت چه شد؟
***
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
سقای حسین سید و سالار نیامد
علمدار نیامد علمدار نیامد
✅کانال نوحه سنتی
@nohesonati
زمان:
حجم:
314.6K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#امامحسین_عزاداری
#زمزمه #تک_ضرب #سنگین
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شب قتل حسين، سلطان خوبان است، زينب پريشان است
فردا زمين کربلا، از خون گلستان است، زينب پريشان است
@nohe_sonati
امشب علمدار حسين، دارد نگهباني، آن حيدر ثاني
فردا تن بيدست او، اندر بيابان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب به روي سينه ی مادر بُوَد اصغر، آن طفل خوشمنظر
فردا ز تير حرمله مهمان جانان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب بُوَد قاسم ميان خيمهگه شادان، از خواندن قرآن
فردا ز مَرکَب سرنگون اين سرو بستان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
امشب گُلان مصطفي از تشنگي بيتاب، در گفتگوي آب
فردا روان از ديدگان اشک يتيمان است، زينب پريشان است
امشب شب قتل حسين...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
43559_1397628161127_235614.ogg
زمان:
حجم:
235.6K
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#واحد #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
🎙سبک: چه سروی الله اکبر (مطیعی)
شب آخر شد بیا بنشین خواهر من
بیا بنشین نور هر دو چشم تر من
بیا بنشین که رسیده وقت جدایی ای خواهر من
رسیده نوبت که جان را سازم فدایی ای خواهر من
تو نور چشم حسینی، تو مهتاب عالمینی
تحمل کن خواهر زارم درد دوری
که سهم تو گشته از دنیایت صبوری
الوداع،خواهر زار و غمینم...
@nohe_sonati
بیا تا با تو وصیت گویم نگارم
خزان گردد عصر فردا فصل بهارم
ز بالای تل ببینی شمری نشسته رو سینه ی من
مهیا شو رختی از غربت را کنی خواهر جان تو بر تن
خدا حافظ جان خواهر روم بر دیدار مادر
سلامت را می رسانم بر مادر خود
سپارم دست تو طفلان و دختر خود
الوداع،خواهر زار و غمینم...
@nohe_sonati
✍وحید زحمتکش شهری
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
زمان:
حجم:
197.9K
#امامحسین_عزاداری
#سه_ضرب #تک_ضرب
▪️نوحه امام حسین علیه السلام
آب می گوید حسین ، بی تاب می گوید حسین
از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین
دیده می گوید حسین ، نادیده می گوید حسین
هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین
یار می گوید حسین ، دلدار می گوید حسین
روز و شب هر دیده بیدار می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
@nohe_sonati
ناس می گوید حسین ، احساس می گوید حسین
تا قیامت حضرت عباس می گوید حسین
نار می گوید حسین، بسیار می گوید حسین
این زبان تا لحظه دیدار می گوید حسین
نوح می گوید حسین، ذی روح می گوید حسین
زنده باشد هر دلی با روح می گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
@nohe_sonati
شاد می گوید حسین ، ناشاد می گوید حسین
هر نسیم باد با فریاد می گوید حسین
کام می گوید حسین، ناکام می گوید حسین
فاطمه گریان به هر ایام می گوید حسین
کوه می گوید حسین بشکوه می گوید حسین
دم به دم هر شیعه نستوه می گوید حسین
جان جان گوید حسین ، هفت آسمان گوید حسین
ماه و خورشید و ستاره هر زمان گوید حسین
حسین حسین یا مولا، حسین اباعبدالله...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
زمان:
حجم:
158K
#امامحسین_عزاداری
#تک_ضرب
به سبک نوحه ترکی و معروف "ای قلم سوزلرینده اثر یوخ"
ای قلم سوزدل را ادا کن
قلبه مارا به غم آشنا کن
جان من عاشقان راصداکن
در زبان سر به پا کربلا کن
یک نظر بر دلم بی نوایم
یاحسین جان ببر کربلایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان...
*
ای قلم درد من را دوا کن
کاغذم پر ز خون خدا کن
مجلس بی حسین جان ندارد
ای محب یاحسین را نوا کن
یک نظر بر دلم بی نوایم
یاحسین جان ببر کربلایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
*
مرگ من طعنه زد برصفایم
چون که من نوکراین لوایم
یا ببر یا بگیر جان من را
عاشق دیدن کربلایم
یک نظر بر دلم بی نوایم
یاحسین جان ببر کربلایم
یاحسین یاحسین یاحسین جان
***
✅کانال نوحه سنتی
@nohesonati
زمان:
حجم:
124.9K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#تک_ضرب #واحد #زمزمه
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود
فردا ز خون عاشقان این دشت دریا می شود
@nohe_sonati
امشب کنار یکدگر بنشسته آل مصطفی
فردا پریشان جمعشان چون قلب زهرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب صدای خواندن قرآن به گوش آید ولی
فردا صدای الامان زین دشت برپا می شود
امشب کنار مادرش لب تشنه اصغر خفته است
فردا خدایا بسترش آغوش صحرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب که جمع کودکان در خواب ناز آسوده اند
فردا به زیر خارها گمگشته پیدا می شود
امشب رقیه حلقه ی زرین اگر دارد به گوش
فردا دریغ این گوشوار از گوش او وا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب به خیل تشنگان عباس باشد پاسبان
فردا کنار علقمه بی دست سقا می شود
امشب بُوَد جای علی آغوش گرم مادرش
فردا چو گل ها پیکرش پامال اعدا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب گرفته در میان، اصحاب، ثارالله را
فردا عزیز فاطمه بی یار و تنها می شود
امشب به دست شاه دین باشد سلیمانی نگین
فردا به دست ساربان این حلقه یغما می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
امشب سر سرّ خدا بر دامن زینب بُوَد
فردا انیس خولی و دیر نصارا می شود
ترسم زمین و آسمان زیر و زبر گردد "حسان"
فردا اسارت نامه ی زینب چو اجرا می شود
امشب شهادت نامه...
@nohe_sonati
✍مرحوم چایچیان (حسان)
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
زمان:
حجم:
153.1K
#امامحسین_عزاداری
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه امام حسین علیه السلام
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین
قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین
منم غلامت حسین، منم گدایت حسین
کن نظری از کرم، به این گدایت حسین
حسین حسین جان حسین...
@nohe_sonati
چرا فتادی چنین، به خاک صحرا حسین
غرق به خون بی کفن، ز جور اعدا حسین
سوخته از تشنگی، تمام جانت حسین
تشنه چنین ندیده، در لب دریا حسین
حسین حسین جان حسین...
@nohe_sonati
ای پسر فاطمه، چرا تو بی یاوری
تو حجت کردگار، وصی پیغمبری
تو شاه بی نوایی، خدای را مظهری
در ره حق داده ای، هستی خود را حسین
حسین حسین جان حسین...
@nohe_sonati
گریه به مظلومی ات، پیمبران کرده اند
ناله ز داغ غمت، پیر و جوان کرده اند
اشک ز داغت روان، ز دیدگان کرده اند
جن و ملک از غمت، در همه دنیا حسین
حسین حسین جان حسین...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
زمان:
حجم:
183K
#شب_دهم_محرم
#شب_عاشورا
#زمزمه #سنگین #تک_ضرب
▪️نوحه شب عاشورا
#گوشواره👇
فردا حسین سر میدهد
عباس و اکبر میدهد...
@nohe_sonati
شش ماهه اصغر میدهد
هم عون و جعفر میدهد
امشب حسین دلداریِ
فرزند خواهر میدهد
فردا سر و دست و بدن
در راه داور میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب شه دنیا و دین
با قلب مجروح و غمین
گوید به زین العابدین
باشد وداع آخرین
ای دل غمین حالم ببین
از جور قوم مشرکین
فردا یقین شمر لعین
آبم ز خنجر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب کند لیلا فغان
زینب بوَد بر سر زنان
این از غم سلطان دین
آن از فراغ نوجوان
این در صدای الحذر
آن در نوای الامان
این با برادر در سخن
آن دل به اکبر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب حسین در کربلا
گردد به دور خیمه ها
گاهی به بانگ یا نبی
گاهی به صوت یا اخا
گاهی به فکر کودکان
گه در نماز و در دعا
فردا به راه امتحان
سر را به کافر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب همه اطفال او
با تشنگی در گفتگو
غم در دل و خون در گلو
بشکسته سر بگشاده مو
باشد برادر در سخن
گه با پدر گه با عمو
فردا حسین این جمله را
تسلیم خواهر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
امشب سکینه از عطش
بگرفته دامان پدر
هر دم زند بر سینه و
گاهی به پهلو گه به سر
گوید که ای جان پدر
عزم سفر داری مگر
سید چو مجنون با قلم
تشکیل دفتر میدهد
فردا حسین سر میدهد...
@nohe_sonati
#شعر_و_سبک_مداحی_سنتی👇
https://eitaa.com/joinchat/2503606460Caf3cba7fb6
شعر و سبک مداحی سنتی 🇮🇷
#نوحه30 #شب_چهارم_محرم #طفلان_حضرت_زینب #دودمه کودکانم نذر چشمان علی اصغرت ای فدایت خواهرت، ای ف
#شب_دهم_محرم
#امام_حسین
#دودمه
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع،مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
*
شاه گفتا کربلا امروز میدان من است
عید قربان من است، عید قربان من است
مادرم زهرا در این گودال مهمان من است
عید قربان من است، عید قربان من است
*
✅کانال نوحه سنتی
@nohesonati
#شب_دهم_محرم
{ شب وصل است و تبِ دلبری جانان است }
{ ساغر وصل لبالب به لب مستان است }
{ در نظر بازیشان اهل نظر حیران است }
{ گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است }
{ چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ }
{ یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » }
{ « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » }
{ « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » }
{ یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ }
{ « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » }
{ چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ }
{ چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ }
{ چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست }
{ شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست }
{ « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » }
{ چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست }
{ خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود }
{ « مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود » }
{ « عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود » }
{ « خم می بود که خون در دل و پا در گل بود » }
{ ساغر سرخ شهادت به کف مستان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ این حسین است که عالم همه دیوانة اوست }
{ او چو شمعی است که جانها همه پروانة اوست }
{ شرف میکده از مستی پیمانة اوست }
{ هر کجا خانه عشق است همه خانة اوست }
{ حالیا خیمه گهش بزمگه رندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ قل هوالله بزاید زلبش ، رمز احد }
{ لم یلد گوید و لم یولد و الله صمد }
{ این تمنا ز احد در دل او رفته زحد: }
{ می وصلی بچشان – تا در زندان ابد }
{ بشکنم – از خم وحدت که چنین جوشان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ محرمان حلقه زده در پی پیغامی چند : }
{ « چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند » }
{ « فرصتِ عیش نگه دار و بزن جامی چند » }
{ که نماندست ره عشق مگر گامی چند }
{ در بلائیم ولی عشق بلا گردان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ امشب است آنکه « ملایک در میخانه زدند }
{ گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند » }
{ « با من راه نشین باده مستانه زدند » }
{ « قرعه فال به نام من دیوانه زدند » }
{ یوسفِ فاطمه را ننگِ جهان زندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ هان که گوی فلک صدق به چوگان من است }
{ ساحت کون و مکان عرصه میدان من است }
{ دیدة فتح ابد عاشق جولان من است }
{ هر چه در عالم امر است به فرمان من است }
{ پیش ما آتش نمرود گلِ بستان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ « هان و هان ناقة حقیم » مجوئید حیَل }
{ «تا نبرد سرتان را سرِ شمشیرِ اجل » }
{ « پیش جان و دل ما آب و گلی را چه محل ؟ » }
{ « کار حق کن فیکون است نه موقوف علل » }
{ بی فروغ رخ او ، جان و جهان بی جان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ ظهر فردا عملِ مذهب رندان بکنم }
{ « قطع این مرحله با مرغ سلیمان » بکنم }
{ حمله بر شعبده از دولت قرآن بکنم }
{ « آنچه استاد ازل گفت بکن » ، آن بکنم }
{ عاقبت خانه ظلم است که آن ویران است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع }
#####
✅کانال نوحه سنتی
@nohesonati
ادامه👇
{ گفت عباس که : من از سر جان برخیزم }
{ از « سر جان و جهان دست فشان برخیزم » }
{ « از سر خواجگی کون و مکان برخیزم » }
{ من « ببویت ز لحد رقص کنان برخیزم » }
{ این چه روح است و کرامت که در این یاران است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ در شب قتل، نگفت از سر و سامان، زینب }
{ « داشت اندیشه فردای یتیمان ، زینب » }
{ گفتی از یادِ پریشانی طفلان ، زینب }
{ داشت آن شب همه گیسوی پریشان ، زینب » }
{ این چه خوابی است که در خوابگه شیران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ ظهر فردا ، قد رعنای حسین است کمان }
{ باز جوید شه بی یار ز عباس نشان }
{ ز علمدارِ خود آن خسرو شمشاد قدان }
{ « که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان » }
{ قرص خورشید هم از خجلت او پنهان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ علی اکبر به اجازت ز پدر خواهشمند : }
{ صبر از این بیش ندارم ، چکنم تا کی و چند ؟ }
{ جان به رقص آمده از آتش غیرت چو سپند }
{ بوسه ای بر لب خشکم بزن ای چشمه قند }
{ دستی اندر خم زلفی که چنین پیچان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ « او سلیمان زمان است که خاتم با اوست » }
{ « سر آن دانه که شد رهزن آدم با اوست » }
{ نفس « همت پاکان دو عالم با اوست » }
{ زخم شمشیر و سنان چیست ؟ « که مرهم با اوست » }
{ پس چه رازی است که خنجر به گلو بُران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ شام فردا که رسد، زینبِ گریان و دوان }
{ در هیاهوی رذیلانة آن اهرمنان }
{ پرسد از پیکر صدچاک شه تشنه زبان }
{ « که شهیدان که اند اینهمه خونین کفنان ؟ » }
{ جگر رود فرات از تف او سوزان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ که دربانی میخانه فراوان کرده است }
{ نوش پیمانة خون بر سر پیمان کرده است }
{ اشک را پیرهنِ یوسفِ دوران کرده است }
{ چنگ بر گونه زده موی پریشان کرده است }
{ در دل حادثه مجموعِ پریشانان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ یارب این شام سیه را به جلالی دریاب }
{ بال و پر سوخته را با پر و بالی دریاب }
{ «تشنة بادیه را هم به زلالی دریاب» }
{ جشن دامادی جان را به جمالی دریاب }
{ که عروسِ شرف از شوق حنابندان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
✅کانال نوحه سنتی
@nohesonati