۴۸
(مجلس یزید)
ای شامیان بی مروت
نموده اید ستم به عترت
بر ما ستم فزون شد این جا
قلب و دل ما خون شد این جا
رخساره ها گلگون شد این جا
ای وای امان از شام ویران۳
شام بلا ماتمسرا شد
بر آل عصمت کربلا شد
از این همه کینه و بیداد
طفل حسین از نفس افتاد
خون شد دل امام سجاد
ای وای امان از شام ویران۳
دل های اهل بیت کباب است
مکان ما بزم شراب است
کس همچو ما این غم ندیده
در تشت زر سر بریده
قامت زینب شد خمیده
ای وای امان از شام ویران۳
رأس حسین در تشت زر بود
سکینه ی او دیده تر بود
یزید پست با چوب خزران
زد بر لب قاری قرآن
طفلان همه در اشک و افغان
ای وای امان از شام ویران۳
اهل حرم گشته پریشان
می زد یزید بر لب و دندان
این سر شاه عالمین است
بر فاطمه نور دو عین است
مظلوم این عالم حسین است
ای وای امان از شام ویران۳
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۴۹
(مجلس یزید)
الا ای شامیان گرچه اسیریم
چو زهرا مادرم ما بی نظیریم
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
به ما ای شامیان کینه فزون شد
دل اهل حرم در شام خون شد
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
به ما ای شامیان جور و جفا شد
به ما ظلم بدتر از کرب و بلا شد
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
به ما در شام تان شد ظلم بسیار
در این شام بلا دیدیم آزار
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
به دل های همه خورده شراره
به بزم می بدیدم ماهپاره
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
سر پاک حسین در تشت زر بود
سکینه دختر او دیده تر بود
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
در این شام بلا از ظلم و بیداد
بگرید بر پدر حضرت سجاد
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
یزید بی حیا با چوب خزران
بزد هر دم لب قاری قرآن
زدند با چوب خزران
لب قاری قرآن
امان از شام ویران۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۵۰
(مجلس یزید)
بر ما ستم فزون بگشته در شام
اهل حرم دلخون بگشته در شام
رخساره ها گلگون بگشته در شام
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
در شام غم بر اهل بیت چه ها شد
از سوی شامیان به ما جفا شد
شام بلا بدتر ز کربلا شد
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
از این همه کینه و جور و بیداد
از ظلم و کینه ی یزید شیاد
خون شد دل مولی امام سجاد
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
اسیرتان گشته به شام خراب
دل های ما از این ستم شد کباب
ما را بیاورند به بزم شراب
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
کس همچو ما این همه غم ندیده
در تشت زر بود سر بریده
قامت ساجدین ز غم خمیده
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
سر گل فاطمه در تشت زر
سکینه دخترش شده دیده تر
گردیده زینب خواهرش خونجگر
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
این سر پاک شاه عالمین است
بر علی و فاطمه نور عین است
صفای دل های همه حسین است
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
یزید بی حیا به چوب خزران
زند به لب های عزیز سبحان
طفلان همه در اشک و آه و افغان
آه
از شام ویران
دل ها پریشان
آه و واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
۵۱
(مجلس یزید)
بر ما ستم افزون شده در شام غم این جا
اهل حرم دلخون شده در شام غم این جا
رخساره ها گلگون شده در شام غم این جا
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
ای شامیان بی حیا بر ما چه ها گشته
در شام ویران شما بر ما جفا گشته
بر ما به شام بدتر ز ظلم کربلا گشته
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
بر ما به شام غم شده ظلم و ستم بسیار
بر ما ستم افزون شد از مردم بد کردار
دیدیم ما از شامیان بی حیا آزار
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
در بزم می از دشمنان جور و جفا دیدیم
ظلم و ستم ما از یزید بی حیا دیدیم
ما شام را بدتر ز ظلم کربلا دیدیم
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
رأس حسین بن علی در تشت زر باشد
بهر پدر سکینه ی او دیده تر باشد
از این ستم زینب کبری خونجگر باشد
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
بزم شراب بی حیا یزید شده غوغا
بهر همه اهل حرم گشته چو عاشورا
چوب جفا زد بر لبان یوسف زهرا
از کینه ی اعدا
خون شد همه دل ها
واویلا واویلا۲
#رضا_یعقوبیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
کی دیده کنار هم جام می و قرآن را
جام می و قرآن و چوب و لب عطشان را
ای فاطمه اطهر ای دختر پیغمبر
در طشت طلا بنگر وجه اللهِ سبحان را
فریاد که سوزاندند آخر دل زینب را
افسوس که بشکستند آن گوهر دندان را
زینب که ز صبر او صبر آمده در حیرت
یک باره در آن مجلس زد چاک، گریبان را
چوب و لب و دندان بود، زینب که پریشان بود
میکرد پریشانتر گیسوی پریشان را
یارب جگرم شد خون دیدم که یزید دون
با چوب زند بوسه لعل لب مهمان را
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
طشت طلا و چوب و لب و آیه و شراب
خاکستر و غبار ره و خون و آفتاب
در حیرتم که از چه نرفتی زمین فرو
ای وای من چگونه نشد آسمان خراب
در پای طشت، دختر زهرا نریز اشک
هرگز کسی نریخته در بزم می گلاب
لبها، ترکترک ز عطش، روی هر لبی
انگار نقطه نقطه نوشته است، آبآب
آوای وحی و حنجر خشک و لب کبود
دیگر به او کنند، چرا خارجی خطاب؟
با آن گلوی غرقه به خون، طشت گریه کرد
بر آن لب و دهن، جگر چوب شد کباب
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
باورت می شد ببینی خواهرت را یک زمان
دست بسته، مو پریشان، مو کنان، مویه کنان
باورت می شد ببینی دختر خورشید را
کوچه کوچه در کنار سایه ی نامحرمان
نه لبی مانده برای تو نه جای سالمی
من که گفتم این همه بالای نی قرآن نخوان
چه عجب!طشتی برای این سرت آورده اند
ای سر منزل به منزل ای سر یحیی نشان
تا همین که چشم تو افتاده بر چشمان ما
چشم ما افتاده بر لبهای زیر خیزران
ای تمامی غرور من فدای غیرتت
لطف کن این مرد شامی را از این مجلس بران
این قدر قرآن مخوان این چوب ها نامحرمند
شب بیا ویرانه هرچه خواستی قرآن بخوان
#علی_اکبر_لطیفیان
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati
طشت، حیرت زده ی نغمه ی قرآن من است
خیزران اشگ فشان بر لب و دندان من است
دیده ی فاطمه بر چوب تو و طشت طلا
نگه دختر من بر لب عطشان من است
چوب اگر می زنی اینقدر مزن زخم زبان
پای این طشت طلا فاطمه مهمان من است
زینبم گر نکند پاره گریبان چه کند
نگهش بر من و بر گریه ی طفلان من است
هر که قرآن به زبان داشت لبش را بوسند
چوب و جام می تو، پاسخ قرآن من است
هفده زخم که بر صورت من می بینی
شاهد زنده ای از زخم فراوان من است
خیزران بر لب من می زنی و می خندی
خنده ات بر من و بر دیده ی گریان من است
مِی نزن پای سر من که پیمبر اینجا
موی خود کرده پریشان و پریشان من است
مجلس عیش تو گردید حسینیّه ی من
بزم شادیت پر از ناله و افغان من است
اینکه «میثم» نفسش شعله به دل ها زده است
هر کلامش شرری از دل سوزان من است
#استاد_غلامرضا_سازگار
#مجلس_یزید
@nohe_sonnati