eitaa logo
نوحه سرایان سنتی مشهد مقدس
12.8هزار دنبال‌کننده
352 عکس
29 ویدیو
1 فایل
ارائه دهنده: نوحه_ذکر_دم بازاری_پاره دم_اشعار_سرود مدیریت: رئوف (مشهدالرضا «ع») ۰٩٣٨٣۰٧۰۰٣٢ ارتباط با ادمین @A_Rauof
مشاهده در ایتا
دانلود
گذشته از غم اینکه دل پیمبر سوخت چقدر بال فرشته کنار آن در سوخت گذشت هردفعه حیدر از آن در خونی نشست پای در و گریه کردومضطرسوخت به خط میخی در،روی پهلوی مادر نوشته بود که"زهرا به عشق حیدرسوخت" نه ناله کرد و نه نفرین،که مادرم آرام میان شعله تمام دلش سراسر سوخت گـریـست پـشـت در و یـاد کـربـلا افـتـاد به یادروضه آن لحظه ای که معجرسوخت @nohe_sonnati
گذشته از غم اینکه دل پیمبر سوخت چقدر بال فرشته کنار آن در سوخت گذشت هردفعه حیدر از آن در خونی نشست پای در و گریه کردومضطرسوخت به خط میخی در،روی پهلوی مادر نوشته بود که"زهرا به عشق حیدرسوخت" نه ناله کرد و نه نفرین،که مادرم آرام میان شعله تمام دلش سراسر سوخت گـریـست پـشـت در و یـاد کـربـلا افـتـاد به یادروضه آن لحظه ای که معجرسوخت @nohe_sonnati
بانو اجازه ای بده شاعر شوم و باز، در مدح چشم های تو قادر شوم و باز، از قم بگویم از تو و از گنبد طلات پر وا کنم،کبوتر ماهر شوم و باز، در آسمان صحن تو بالی به هم زنم با حوریان تشنه مجاور شوم و باز، همبال جبرئیل ملک در حریم تو اذن دخول خوانده و زائر شوم و باز، یک گوشه در رواق تو خلوت کنم،همین!! در بین عاشقان تو حاضر شوم و باز، در خلوتم گل از گل طبعم که باز شد با اذن چشم های تو شاعر شوم و باز... @nohe_sonnati
باز دارند به چشمان ترم میخندند برغم تو که شکسته کمرم میخندند تکیه گاه منی و بال و پرمن هستی همه اینجا به من و بال و پرم میخندند سر روی خاک نهادی و همه شیر شدند گرگ هایی که چنین دور و برم میخندند ای علمدار حرم ، بعد تو لشکر دارند بر من و زخمِ به روی جگرم میخندند رفتنت کار مرا سخت به هم پیچیده همه دارند به زن های حرم میخندند @nohe_sonnati