تو را آورده ام اینجا 2.mp3
زمان:
حجم:
6.86M
تو را آورده ام اینجا که مهمان خودم باشی
شب آخر روی زلف پریشان خودم باشی
من از تاریکی شب های این ویرانه می ترسم
تو را آورده ام خورشید تابان خودم باشی
فراقت گرچه نابینام کرده باز می ارزد
که یوسف باشی و در راه کنعان خودم باشی
پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای گردم
به تو حق می دهم پاره گریبان خودم باشی
اگر چه عمه دلتنگ است اما عمه هم راضی است
که تو این چند ساعت را به دامان خودم باشی
از این پنجاه سال تو سه سالش قسمتم باشد
یک امشب را نمی خواهی پدر جان خودم باشی
سرت افتاد و دستی از محاسن ها بلندت کرد
بیا خب میهمان کنج ویران خودم باشی
سرت را وقت قرآن خواندنت بر طشت کوبیدند
تو باید بعد از این قاری قرآن خودم باشی
کنار تو که از انگشتر و خلخال صحبت کرد؟
فقط می خواستم امشب پریشان خودم باشی
علی اکبر لطیفیان
#حضرت_رقیه #سنگین #سیب_سرخی
@nohematn