eitaa logo
نجوم
19هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2هزار ویدیو
17 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/F279.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
💡 مستحبّی که هزار واجب در آن است! آیت الله بهجت (ره): 🔘 معلوم ‌می‌شود نماز شب مستحبّی است نظیر روضه خوانی، که وقتی در زمان رضاخان - روضه خوانی را - منع کردند، یکی از اصحاب و اطرافیان حاج شیخ عبدالکریم حایری رحمه اللّه به ایشان عرض کرد: 🔹 چیزی نیست، روضه خوانی یک عمل مستحبّ است که پهلَوی آن را منع کرده است. ▫️ حاج شیخ رحمه اللّه فرمود: 🔸 بله مستحبی که هزار واجب در آن است. ▫️ خدا ‌می‌داند که چه قدر احکام واجب و چه چیز‌هایی از حالات، سیره و کلمات سیّد الشّهدا و سایر معصومین علیهم السّلام که در مقدمه ی روضه نقل ‌می‌شود، که - این مطالب - سبب تقویت دین و موجب افزایش ایمان مردم است! ⬅️ در محضر بهجت، جلد اول، نکته ۳۳۲ 🏷 علیه السلام (ره)
🏴 فراز هایی از زیارت امام زمان (ع) خطاب به امام حسین (ع) (زیارت ناحیه مقدسه) - قسمت سوم: ... تا آنکه جور و ستم دستِ تعدّى دراز نمود، و ظلم و سرکشى نقاب از چهره برکشید، و ضـلالت و گمـراهى پیروان خویش را فرا خواند با آنـکه تو در حَرَمِ جدّت متوطّن بودى، و از ستمکاران فاصله گرفته بودى، و مُلازمِ منزل و محرابِ عبادت بوده، و از لذّتها و شهوات دنیوى کناره گیر بودى، و برحسب طاقت و تَوانَت مُنکَر را با قلب و زبانت انکار مى‌نمودى، پس از آن علم و دانشت اقتضاى انکارِ آشکار نمود، و بر تو لازم گشت (و) لازم نمود با بدکاران رویاروى جهاد کنى، بنابراین در میان فرزندان و خانواده ات و پیروان و دوستانت روانه شدى، و حقّ و برهان را آشکار نمودى، و با حکمت و پند و اندرزِ نیکو (مردم را) بسوىِ خدا فرا خواندى، و به برپادارىِ حدودِ الهى، و طاعتِ معبود امر نمودى، و از پلیدى ها و سرکشى نهى فرمودى ولى آنها (=بدکاران) به ستم و دشمنی رویارویِ تو قرار گرفتند، پس تو نیز با آنان به جهاد برخاستى پس از آنکه (حقّ را) به آنان گوشزد نمودى آنها را به عـذابِ الهى تهدید نمودى، و حجّت را بر آنها مؤکّد فرمودى، ولى عهد و پیمان و بیعت تو را شکستند، و پروردگار تو و جدّت را به خشم آوردند و با تو ستیز آغازیدند، پس تو به جهت زد و خورد و پیکار استوار شدى، و لشکریان فاجر را خورد و آسیا نمودى، و درگَرد و غُبارِ نبرد فرو رفتى، و چنان با ذوالفقار جنگیدى که گویا علىّ مرتضى هستى، پس چون تو را با قلبى مطمئن، بدون ترس و هراس یافتند، شرورِ مکر و حیله شان را بر تو برافراشتند و از درِ نیـرنگ و فساد با تو قتال نمودند، و آن ملعون لشکریانش را فرمان داد تا تو را از آب و استفاده آن منع نمودند، و با تو قتال نمودند، و به جنگ و مبارزه با تو شتافتند، و تیرها و خدنگها بسوى تو پرتاب نمودند، و براى استیصال و ناچار نمودن تو دست دراز کردند، و حُرمتى براى تو مراعات نکردند، و از هیچ گناهى در مورد تو خوددارى ننمودند، چه در کشتن آنها دوستانت را، و چه در غارت اثاثیه خیمه هایت، (بارى) تو در گَرد و غُبارهاى جنگ پیش تاختى، و آزار و اذیّتهاى فراوانى تحمّل نمودى، آنچنان‌که فرشتگانِ آسمان‌ها از صبر و شکیبائى تو به شگفت آمدند، پس دشمنان از همه طرف به تو هجوم آوردند، و تو را به سبب زخم ها و جراحتها ناتوان نمودند، و راه خلاص و رفتن بر تو بستند، تا آنکه هیچ یاورى برایت نماند، ولى تو حسابگر (عمل خویش براى خدا) و صبور بودى، از زنان و فرزندانت دفاع و حمایت می‌نمودى، تا آنکه تو را از اسبِ سواریت سرنگون نمودند، پس با بدن مجروح بر زمین سقوط کردى، در حالیکه اسبها تو را با سُم‌هاى خویش کوبیدند، و سرکشان با شمشیرهاى تیزِشان برفرازت شدند، پیشانىِ تو به عرقِ مرگ مرطوب شد، و دستانِ چپ و راستت به باز و بسته شدن در حرکت بود، پس گوشـه نظرى به جانب خِیام و حَرَمَت گرداندى در حالیکه از زنان و فرزندانت (روگردانده) به خویش مشـغول بودى، اسبِ سوارى ات با حال نفرت شتافت، شیـهه کشان و گریـان، بجانبِ خیمه ها رو نمود، پس چون بانوانِ حَرَم اسبِ تیز پاى تو را خوار و زبون بدیدند، و زینِ تو را بر او واژگونه یافتند، از پسِ پرده ها(ىِ خیمه) خارج شدند، درحالیکه گیسوان بر گونه‌ها پراکنده نمودند، بر صورت ها طپانچه مى زدند و نقاب از چهره ها افکنده بودند، و به صداى بلند شیون میزدند، و از اوجِ عزّت به حضیض ذلّت درافتاده بودند، و به سوىِ قتلگاه تو مى شتافتند، در همان حال، شِمرِ ملعون بر سینه مبارکت نشسته، و شمشیر خویش را بر گلـویت سیراب می‌نمود، با دستى مَحاسنِ شریفت را در مُشت می‌فِشرد، (و با دست دیگر) با تیغِ آخته اش سر از بدنت جدا مى‌کرد، تمامِ اعضا و حواسّت از حرکت ایستاد، نَفَسهاىِ مبارکت در سینه پنهان شد، و سرِ مقدّست بر نیزه بالا رفت، اهل و عیالت چون بردِگان به اسیرى رفتند، و در غُل و زنجیر آهنین برفراز جهازِ شتران در بند شدند، گرماى (آفتابِ) نیمروز چهره هاشان مى‌سوزاند، در صحراها و بیابانها کشیده می‌شدند، دستانشان به گَردَنها زنجیر شده، درمیان بازارها گردانده می‌شدند، اى واى بر این سرکشان گناهکار!، ... 🏷 علیه السلام عجل الله تعالی فرجه