🔴 #جریان_تحریف | ۱۰ گونه از جریان تحریف
🔻 #زمانه | رهبر انقلاب فرمودند جریان تحریف شکست بخورد شکست تحریم قطعی است. این تعبیر یعنی جنگ اقتصادی نیز بهانه ای است برای جنگ ذهنی. جنگ ذهنی هدفش چیست؟ مردم برای هیچ حرکت و اصلاحی اقدام نکنند. چطور ممکن است؟ اینکه از راه طی شده ۴۰ ساله پشیمان شوند و آینده را سیاه و تلخ ببینند. غایت جنگ ذهنی یا ادراکی "پشیمانی از گذشته" و "ناامیدی از آینده" است.
🔻 اما ۱۰ گونه در جریان تحریف سهم دارند، البته بجز سهم "مخاطب" و "مسوولین".
1️⃣ افرادی که قلب واقع می کنند. دروغ می گویند مثل آب خوردن؛ روشن است و عبور می کنیم.
2️⃣ افرادی که بزرگنمایی می کنند. آنچه می گویند کذب نیست، اما فراتر از اندازه خودش است.
3️⃣ افرادی که جای اصل و فرع امور را عوض می کنند. امر فرعی را جای اصلی جا می زنند.
4️⃣ فقط سیاهی ها را می بینند و حاضر نمی شوند دارائی ها و فضائل را به زبان بیاورند.
5️⃣ فضائل را یا کتمان می کنند یا کوچک به حساب می آورند و یا به تمسخر می گیرند.
6️⃣ مخاطب را بمباران سیاهی می کنند. هجمه خبرهای تلخ، تصویر سیاه می سازد.
7️⃣ ضعف ها را تعمیم می دهند. خطا را در جزءمی بینند وبه کل نسبت می دهند.
8️⃣ با تلخی ها سلفی می گیرند. کسانی که حیات شان در سیاهی ها است و شهرت می گیرند، جریان تحریف اند.
9️⃣ بت من می شوند. کسانی که تلاش می کنند نشان دهند همه از جمله حکومت خواب است و تنها آنها قهرمان اصلاح هستند.
🔟 هیجان سازها. غوغاسالارهایی که با تحریک احساسات مخاطب اجازه نمی دهند عقل مخاطب منطقی مسائل را تحلیل کند.
🔻مخاطب هم سهم دارد؟ بله.
🔹 مخاطبی که کورکورانه محتوای دیگران را لایک و ریشیر و ریتوئیت می کند و متن و خبر بدون بررسی از این گروه به آن گروه می برد در این جریان وارونه نما سهم دارد.
🔻مسوولین چطور؟ حتماً.
🔹 مسوولین با پنهان کاری زمینه ساز جریان تحریف هستند. همچنین مسوولی که مردم را جهت پاسخگوئی و روشنگری به حساب نمی آورد بیرق دار جریان تحریف است.
✅ خلاصه تصور نکنیم جریان تحریف فقط آنسوی آب هاست.
🖌 #محسن_مهدیان
🔴 #هیجان_سیاسی| فاصله "خنک کردن جگر" تا "انتقاد دلسوزانه"‼️
🖌 #محسن_مهدیان
🔻 #زمانـــه| "هیجان سیاسی" چیست؟ وقتی مثلا با یک خبر بد مواجه می شوید اول احساسات تان درگیر می شود. بعد هم متناسب با این احساسات به یک شناختی می رسید و در نهایت یک رفتارهیجان زده از خود نشان می دهید. البته هیجان سیاسی همیشه هم بد نیست.
🔹حالا؛ "هوش هیجان سیاسی" چیست؟ نوعی مهارت برای کنترل هیجان ها در برخورد با رویداد های سیاسی.
این روزها که عصر شهروند رسانه است، فاصله "تحریک پذیری سیاسی" تا "رفتار رسانه ای" به اندازه نوشتن یک توئیت است.
به این "هوش هیجانی" رسیدگی نکنیم اول به خودمان ضرر می زنیم و بعد هم به دیگران. یک روز به خودمان می آئیم، می بینیم تبدیل به یک ربات "هورا کش" و "هوار کش" شدیم.
🔻ثمره اش چیست؟
🔹مهمترین عارضه اینست که "ائمه خبائث و پلیدی" روی این هیجان ما "حساب ویژه" باز کرده اند و اگر مراقبت نکنیم ناخواسته به "شبکه توزیع اهریمن" تبدیل می شویم. ببخشید اگر صریح نوشتم؛ اما مهم است. چون اغلب هم هیجان را با اسم آرمانخواهی به خوردمان می دهند.
🔻چه کنیم؟
1️⃣ اول تلاش و تمرین کنیم هیجانی شدنمان را ببینیم. "خودآگاهی هیجانی" نیازداریم تا متوجه شویم چه وقت هیجانی شدیم.
2️⃣ به محض اینکه متوجه هیجان شدیم توقف کنیم. شنیدید در دعوا می گویند صلوات ختم کن. همان. مختصری تامل کنیم تا فرصت تمرکز پیدا کنید.
3️⃣ ببینیم می شود هیجان مان را با استدلال توضیح دهیم؟ اگر نتوانستیم و دیدیم هنوز به فحش دادن نیاز داریم، یعنی زود است. بازهم صبر.
4️⃣ حالا به اصل موضوع مراجعه کنیم ببینیم ماجرا را درست دیدیم یا تحریف شده. این مرحله یعنی هیجان شناختی.
🔹اولا روایت را باید از منابع دست اول بگیریم. روایت اکثریت و روایت سلبریتی های اینوری و آنوری نمی شود منبع معتبر.
🔹 دوم. برای اینکه جو گیر نشویم باید مغالطات دشمن را بشناسیم. مثلا مراقبت کنید در دام مغالطه استقرایی "تعمیم جز به کل" نیافتیم.
امان از "تعمیم شتاب زده"؛ دراین باره انشالله بیشتر خواهم نوشت.
5️⃣ مرحله پنجم هیجان رفتاری است.
این مرحله هم مهم است. چند نکته:
اولا هیچ چیز انقدر حیثیتی نیست که نتوان درباره اش استدلال کرد.
دوم اینکه هیچ چیز صفر و صد نیست. ما با مسائل خاکستری اغلب مواجهیم.
سوم اینکه در کنار هر بلا و مصیبتی، نعمت ها را هم ببینیم.
چهارم اینکه حق تنها نزد من و شما نیست.
پنجم وزن کشی. وزن مسائل فرعی را باید در کنار مسائل اصلی ببینیم.
ششم اینکه آرمان بدون دیدن واقعیت ها، توهم و خاک بازی کودکانه است.
🔻درنهایت:
تلاش کنیم بجای فریاد محوری غلیانی، مساله محور باشیم. مساله محوری یعنی توجه به علت ها و فکر کردن برای راه حل ها.
فاصله "خنک کردن جگر" تا "انتقاد دلسوزانه" همین هوش هیجانی است.
❇️ترکیب متفاوت مرددین/ چه باید کرد؟
🔸آرای مردد دو دسته اند. دسته اول آرای مشارکت ساز هستند. آرائی که بین رای دادن و ندادن مردد اند. دسته دوم آرایی که رای می دهند اما هنوز معلوم نیست به چه کسی.
🔸اما حرف اینجاست که کمپین های انتخاباتی و تبلیغات رسانه ای هنوز کمکی به آرای مردد نکرده اند و این یک تفاوت جدی با گذشته است. چرا؟
آیا شعارها و برنامه ها و وعده های نامزدها دست مردم رسیده است؟ اجمالا پاسخ منفی است. اما آیا نامزدها حرف نمی زنند؟ می زنند، چه بسا بیش از گذشته. آیا برنامه و ایده و وعده ندارند؟ کم و بیش دارند. پس ماجرا چیست؟
🔸علت اصلی اینست که برخلاف گذشته دیگر نامزدها و ستادها نیستند که کمپین می سازند و امروز شبکه های مجازی اند که کمپین سازند. کمپین سازی دیگر بالا به پائین نیست و افقی و عرضی است. به همین دلیل حتی هوادارها نیز کار به برنامه ها و وعده ها ندارند.
🔸هرکس قصه خودش از نامزدش را برای مخاطب می گوید تا او نیز با همین قصه هم قصه شود. خیلی هم برایش مهم نیست این قصه چه میزان واقعی است.
🔸به همین دلیل است که در خیلی از موارد نیز کار به اختلاف و جدل کشیده می شود چون روایت افراد از نامزد مورد علاقه شان اغلب افراطی و دوقطبی ساز است. طبیعت ذهن و روان ادمی چنین است. آدم ها دوست دارند از نامزد مورد علاقه خود فرشته و از رقیب او اهریمن بسازند.
🔸برای رقابت های دیو و پری گونه نیز ایده و برنامه و شعار نیاز نیست، بلکه زمین بازی را افشاگری ها و بداخلاقی ها و طعنه زدن ها و غیره روشن می کند. رقابت نمی کنند که دیگران انتخاب کنند، رقابت می کنند تا همدیگر را حذف می کنند.
🔸اینجاست که سطح کمپین ها فراتر از هواداری سخت نخواهد رفت چون قدرت گسترش در مقایس های بزرگ تر اجتماعی و عمومی را نخواهد داشت.
❇️حالا چه باید کرد؟
🔸در روزهای باقی مانده باید کمپین های شبکه ای و افقی شکل بگیرد. کمپین هایی که قدرت رشد مویرگی در شبکه های محلی و خانوادگی و دوستانه و غیره را داشته باشد. صاحب این کمپین ها چه کسانی اند؟ خود فعالان شبکه اجتماعی.
🔸هرکس با هدف معرفی نامزد مورد علاقه اش مسائلی که می تواند میان مخاطب دست به دست شود را احصا و روی همان تمرکز کند. مثلا فرض کنید این روزها برای مخاطب تورم یا فیلترینگ یا حجاب یا ارز و بورس و غیره مهم است. هر هواداری می تواند روی ایده نامزد خود لابه لای نظام مسائل مخاطب تمرکز شود. هر میزان که از آن ایده می فهمد همان را به زبان خودش بگوید.
🔸فایده اصلی این کمپین های شبکه ای اینست که هم وضع موجود را می بیند و هم ناظر به مخاطب ایده و برنامه می دهد و لذا امیدافزاست و از همه مهمتر اینکه به روایت مخاطبین است نه ستادها. چنین کمپین هایی می تواند هم مشارکت بسازد و هم انتخاب.
شما هم راه حل پیشنهاد دهید.
✍🏻 #محسن_مهدیان
@nokhbeganesiasi
🔰تیم برنده
🔹یک. جلیلی بعد از مناظره آخر در نظرسنجی ها بالاتر و پزشکیان پائین آمد. با این حال بسیار به هم نزدیک اند. یک رای هم سرنوشت ساز است. یک دفعه دیدید با یک رای دولت روحانی آمد و دولت رئیسی رفت. خیلی ستم است.
🔹دو. رای قالیباف شب جمعه تغییر کرد. یعنی از پنج شنبه به بعد. برخلاف همه نظرسنجی ها. می دانید چرا؟ مردم احساس کردند رقابت اصلی بین جلیلی و پزشکیان است. طبیعتا قالیباف را کلا از رقابت خارج کردند.
🔹سوم. در همه انتخابات ها روز آخر و بلکه ساعات آخر تعیین کننده است که چه کسی پیروز است. مردم به طور طبیعی دوست دارند به کسی رای دهند که از صندوق خارج می شود و در تیم برنده باشند.
🔸پیشنهاد: تا می توانید در فضای مجازی در ساعات پایانی نشان دهید بی شمارید. نه در حلقه ها و شبکه های خودتان. وارد شبکه های جدید و مخاطب متفاوت شوید. آرای مردد ساعات پایانی اینطور جمع می شود.
✍🏻#محسن_مهدیان
#انتخابات۱۴۰۳
#انقلابیون
@nokhbeganesiasi
🔰چطور دوقطبی می سازیم؟ چطور نسازیم؟
✍🏼#محسن_مهدیان
🔹اخیرا یک سخنران مشهور در ذم دوقطبی نکاتی داشتند که محل اختلاف شده است.
🔹اختلاف سر چیست؟ یعنی عده ای موافق و عدهای مخالف دوقطبی اند؟ خیر؛ یعنی ظاهرا بله. ولی اساسا محل اختلاف اینجا نیست.
اجازه دهید صریح بنویسم. خیلی بعید است کسی موافق دوقطبی باشد. در غیر اینصورت یا جاهل تودرتو است یا دارای خباثت درونی است.
🔹دوقطبی آنقدر شنیع است که شاید کمتر نهی و انذار سیاسی در کلام رهبرانقلاب این میزان بسامد داشته باشد. دوقطبی آنقدر زیانده است که حتا افزایش مشارکت انتخاباتی از طریق دوقطبی نیز مذموم است.
🔹پس اختلاف کجاست؟
اختلاف در مرز انتقاد و رقابت با دوقطبی سازی است. مصداق امروزش تعامل با دولت است. خیلی ها نمی دانند چطور می شود هم منتقد و مطالبه کننده از دولت باشیم و هم اهل وفاق و همدلی. مرز ایندو کجاست؟
🔹اولا اجازه دهید این جمله را بنویسم. این اختلاف بین کسانی است که این روزها دغدغه انقلاب اسلامی دارند. چه آنکه فراموش نکردیم آنها که اهل کاسبی و مکر و دغلکاری بودند با دولت شهید رئیسی چه کردند و چه دل ها از این حقد و کینه ها سوزاندند. بگذریم. اما این اختلاف اصلش ارزش مند است. نشان می دهد در جبهه انقلاب هردو دغدغه وجود دارد هم نقد و هم وفاق.
🔹اما دوقطبی؛ اگر قدر و اندازه دوقطبی دقیق شود و از یک مفهوم کلی و بدون مرز خارج شود، بسیاری از مشکلات رفع می شود.
🔹دوقطبی چه نیست؟
هر دوئی و دوگانه ای دوقطبی نیست. هر اختلاف و رقابتی هم.
🔹دوقطبی چیست؟
دوقطبی زمانی شکل می گیرد که یک سوی ماجرا را حق مطلق و سوی دیگر را باطل محض بدانیم. چنین جبهه بندی رقابت را حیثیتی و یک تعصب ایدئولوژیک درست می کند.
🔹کسی که دوقطبی میسازد دنبال چیست؟
پروژه اهریمن سازی برای قطب مقابل. به نحوی که کاملا حذف شود. رقابت نه؛ حذف.
🔹این تعاریف کافی نیست؟ بسیار خب. باید به نتیجه و ثمره دوقطبی نزدیک تر شویم تا روشن تر شود.
🔹دوقطبی از کجا شناخته می شود؟
یکم نزاع ساز است. دوقطبی ها تا پائین ترین سطح نهاداجتماعی یعنی خانواده امتداد دارد. در میان شخصیت های سیاسی ورسانه ها متوقف نمی شود و تا سرسفره مردم کشیده می شود.
دوم رخوت ساز است. افراد یا در نزاعند یا ساکت و گوشه نشین در سیاست. هرکس خود را در دوقطبی ها نبیند دچار مارپیچ سکوت شده و خود به خود حذف می شود.
🔹با مخاطب چه می کند؟
ذهن دردوقطبی ها قالب بندی می شود بین این و آن. صفر یا یک.سیاه یا سفید. استقلال یا پرسپولیس. نتیجه اینکه ذهن نمی تواند طیفی تحلیل کند. مخاطب هرنوع فرد یا فکری را تنها در این دو دسته تحلیل می کند. یا با منی یا با او. یا اهل جنگ یا سازش. یا وفاق یا نفاق. یا مرگ یا زندگی. یا اصلاح طلب یا اصولگرا.
در نهایت اینکه ذهن هیچ کس و هیچ موضوعی را بدون برچسب نمیتواند تحلیل کند.کوررنگی تحلیلی ایجاد می شود. در نهایت اینکه قضاوت ها حدی و هیجانی می شود و اراده و رفتارها و واکنش ها عصبی و نابخردانه میشود.
🔹تا حدی اثر دوقطبی روشن شد. حالا یک قاعده؛
هرکس به اثر کلام و نقد و مطالبه و کامنت و توئیت و متنش توجه کند. اگر نقطه پایان را گذاشتیم و بجای رشد قوه تحلیلی و استدلالی مخاطب، عصبیت او را بیشتر کردیم یعنی خطا رفتیم.
🔹روشنتر؟
اگر در پایان متن، مخاطب نتوانست گزاره های ظاهرا متعارض را باهم جمع کند یعنی خطا کردیم، ولو با هر نیتی. مثلا بین نقد و وفاق. بین همدلی و مطالبه گری. بین رقابت با دوستی. بین آرمان با واقعیت. بین اصلاح طلبی با اصولگرایی. بین جلیلی با قالیباف. بین اخلاق و عقلانیت با مصلحت. بین عدالت با قانون واخلاق. بین دفاع از ارزش ها با مدارای تربیتی و ....
🔸یک نکته هم در انتها؛
🔹آیا دوقطبی مقدس هم داریم؟
بله. به تعبیر رهبرانقلاب تنها دوقطبی واقعی، دوقطبی انقلابی و ضدانقلابی است. این دوقطبی مقدس در داخل وحدت می سازد و کل جامعه را با همه اختلافات رنگین کمانی مقابل دشمن به وحدت می برد.
🔹چه باید کرد؟
این 2 گزاره را به خاطر بسپاریم.
یکم. هر کس با هر نوع گرایش در جبهه انقلاب تعریف می شود. قطب مقابل تنها و تنها ضدانقلاب است نه حتا غیرانقلابی. یعنی کسی که مقابل انقلاب شمشیر کشیده است. جبهه انقلاب طیف است. یک سویش مجاهدین ویک سو قاعدین. اما همه در سایه انقلابند.
دوم. هیچ موضوع یا راه حلی حیثیتی نیست و قابل بحث و گفت وگو است. هر کس ممکن است یک موضوع را از زوایای مختلف ببیند. بنابراین رقیب نباید حذف شود. به روشنگری اندیشه نیاز داریم و نه حذف اندیشه.
@nokhbeganesiasi
🔰#یادداشت | باقی مانده از حادثه تلخ الهه حسین نژاد
🔹آنقدر ماجرا دردناک است که تا مدتها تلخی آن آزار دهنده است. دختر معصومی که در چنگال هرزگی و شرارت گرفتار می شود و چنین یک خانواده و بلکه یک شهر و کشور را داغدیده و غمزده می کند.
اما چند نکته که نباید از کنار آن ساده گذشت:
1⃣یکم. کفتارها و لاشخورهای سیاسی حق ندارند ندبه کنند. از روز اول تلاش کردند ماجرا را مثل همیشه به حجاب ربط دهند که هو شدند. جلوتر تلاش کردند ماجرا را به دوگانه ایرانی-افغانی بکشند که موفق نشدند. بعد گفتند مقتول را به حکم گرایش سیاسی اش کشتند که محل نگرفتند. حالا دست و پا می زنند که قاتل در فلان نهاد شاغل بوده و یا گرایش چنان و چنین داشته است که باز هم بی آبرو می شوند. مردم شما ها را شناختند. دور شوید که سراسر خباثتید.
2⃣دوم. آنها که علیه قصاص صف می کشیدند امروز زبان به کام گرفتند. نه از شعار "نه به اعدام" شان خبری است و نه گزافه گوئی های حقوق بشری. حق دارند لب گزیده و لکنت بگیرند. اینها نیز خواسته یا ناخواسته در چنین فجایعی سهم دارند. این واماندگی ثمره ایستادن مقابل حکم خداست.
امیدوارم در جاهای دیگر هم درس بگیریم.
3⃣سوم. حادثه تلخ است ولو یک مورد آن. این روزها مردم ما از دست به دست شدن ایندست اخبار روح شان آزرده است. متاسفانه هیچ قانون مشخصی نیز در انتشار و حدود و ثغور این اخبار وجود ندارد. فیلم دردناک جنازه مقتول هم منتشر می شود و یک نفر نیست بپرسد چرا و چگونه و به چه حقی؟ خبر کشته شدن مقتول را هم باید یک خبرنگار به خانواده داغدیده بدهد. جزئیات بازجوئی از قاتل هم باید منتشر شود. زشت نیست؟ همه جای دنیا انتشار چنین اخباری قاعده مند است و حساب وکتاب دارد. خلاصه اینکه فکری برای روح و روان مردم کنیم.
4⃣چهارم. ماجرا سیاسی نیست. اما مسئولین امنیتی و انتظامی تماشا کنند که خناسان نشسته بر کمین روح و روان ملت، چه کره ای از این حادثه تلخ می گیرند. سخن بر سر اینست که فتنه آینده قطعا فتنه اوباش خواهد بود. وقتی آمریکایی ها و صهیونیست ها در بی نقاب ترین حالت اهریمنی شان جلو آمدند، یقین بدانید عوامل داخلی شان، پست ترین جاهل ها یعنی اراذل و اوباش خواهد بود. از امروز فکر کنیم.
✍🏼#محسن_مهدیان
@nokhbeganesiasi
🔰#یادداشت | بپذیریم این تذکرات متفاوت بود
🔹رهبر انقلاب در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس چند تذکر مهم و کلیدی مطرح کردند. اما واقعیت این است که این تذکرات جدید نبودند؛ ایشان طی سالهای گذشته بارها نکاتی مشابه را به مجلس گوشزد کردهاند. با اینحال، تفاوتی مهم در این نوبت وجود داشت که تأمل در آن ضروری است.
🔹دو تفاوت اصلی و چرایی
1️⃣یک. تذکرات اینبار کاملاً مصداقی بود. برای مثال، توصیه همیشگی رهبر انقلاب به همراهی و تعامل با دولت، اینبار با مصادیق مشخصی همراه شد؛ از جمله تأکید بر عدم دستکاری گسترده لوایح اقتصادی دولت، کاهش احضار وزرا به مجلس.
2️⃣دو. سخنان ایشان کاملاً صریح بود. بهروشنی فرمودند که اقدامات نظارتی باید به موارد ضروری محدود شود؛ و اینکه انقلابیگری با جنجالآفرینی، یقهگیری و دعوا یکی نیست.
🔹تذکر صریح و مصداقی موجب میشود قرائتهای غیرواقعی و خوانشهای سلیقهای دیگر مجال بروز پیدا نکنند. اما این موارد، ظرفیت تحلیلهای بیشتر نیز دارند.
🔹چرایی این تفاوت
1️⃣یک. شرایط این روزهای کشور.
خود ایشان تصریح کردند که امروز، بیش از هر زمان دیگری، نیاز به انسجام داریم. همچنین فرمودند که اختلاف، همواره مضر است، اما امروز بیش از همیشه زیانبار خواهد بود.
چرایی این تأکید روشن است؛ وقتی دشمن در بالاترین سطح شیطنت و خباثت نسبت به گذشته قرار دارد، وحدت و انسجام ضرورتی انکارناپذیر است.
2️⃣دو. تصحیح یک برداشت نادرست.
اجازه دهید یکبار دیگر به ابتدای سخنان ایشان بازگردیم. رهبر انقلاب در آغاز فرمودند مجلس ما نسبت به مجالس دیگر کشورها با فاصله جلوتر است. سپس توضیح دادند که مجلس دو جایگاه دارد: یکی حقوقی و دیگری حقیقی. شأن حقوقی، همان جایگاه قانونی مجلس است که اهمیت آن روشن است؛ اما شأن حقیقی نمایندگان بسیار مهمتر است، و همین شأن ما را از دیگر مجالس بهمراتب پیشتر میبرد.
🔹اما این جایگاه حقیقی چه شاخصی دارد؟ نمایندگان چگونه باید باشند تا جلوتر محسوب شوند؟ رهبر انقلاب در پاسخ به این پرسش دو شاخص را معرفی کردند: عقلانیت و انقلابیگری.
🔹بند اول، درباره انسجام و پرهیز از اختلاف، ذیل عقلانیت قرار میگیرد. ضرورت وفاق منطق روشن عقلی و البته انقلابی دارد.
🔹اما بند دوم، مربوط به انقلابیگری است. رهبر انقلاب نسبت به این شاخص، یک تذکر صریح و روشنگرانه داشتند. نخست اینکه مرزبندی کردند با تلقی رایج و سطحی از انقلابیگری که آن را صرفاً در داد زدن و هیاهو میبیند. ایشان تصریح کردند که انقلابیگری به سروصدا نیست.
فرمودند مجلس باید مشی انقلابیگری داشته باشد، اما در فهم انقلابیگری نباید خطا شود. تأکید کردند که پایه اول انقلابیگری، حرکت به سمت آرمانهاست. همچنین شجاعت در ابراز عقیده، ضروری است، اما با بیانی درست، محترمانه و غیر اهانتآمیز؛ و نیز با پرهیز جدی از دخالت سلیقهها و اغراض شخصی.
رهبر انقلاب راه فهم صحیح انقلابیگری را رجوع به حضرت امام دانستند و فرمودند که نباید فراموش شود برای چه آرمانهایی انقلاب صورت گرفت.
🔹در نهایت، برای این دو شاخص، عقلانیت و انقلابیگری دو ثمره مهم و کلیدی بیان کردند: اینکه عملکرد مجلس باید امیدآفرین و آرامشبخش باشد.
دست آخر اینکه انسجام در تقاطع این چند کلیدواژه است. عقلانیت و انقلابی گری و از سویی امیدآفرینی و آرامش بخشی. دقیق شویم روشن است.
نیت صادق، سلامت نفس نمایندگان و تلاش مجاهدانهی آنان، همه محفوظ است. اما امروز، بیش از هر زمان، باید در موضوع عقلانیت و انقلابیگری دقیق و هوشیار بود. باید توجه داشت که صدایی که از مجلس صادر میشود، فراتر از اقلیت و اکثریت است. باید برای این صدای واحد تدبیری اندیشید تا هم امیدآفرین باشد و هم آرامشبخش.
✍🏼#محسن_مهدیان
@nokhbeganesiasi