👈 هرچه بکاری همان را برداشت می۶ کنی
روزی ارباب لقمان به او دستور داد در زمینش، برای او کنجد بکارد. ولی او جو کاشت. وقت درو، ارباب گفت: چرا جو کاشتی؟؟ لقمان گفت: از خدا امید داشتم که برای تو کنجد برویاند.
اربابش گفت: مگر این ممکن است؟!
لقمان گفت: تو را می بینم که خدای متعال را نافرمانی می کنی، در حالی که از او امید بهشت داری! لذا گفتم شاید این هم بشود. آن گاه اربابش گریست و او را آزاد ساخت.
نکته های دلنشین
💠درست نوشیدن آب
🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻
📚:حکیم خیر اندیش
👈 ارزش خدمت به مادر
دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. هر دو متقی و پرهیزکار بودند و عالم وعارف. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد وآن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.
چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام وخاص شد و از اقصی نقاط دنیا ،عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می کرد فرصت همنشینی وهمکلاسی با دوستان قدیم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر می پرداخت.
برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمند تر از خدمت برادر است ،چرا که او در اختیار مخلوق است ومن در خدمت خالق ،و من از او برترم!
همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم و از این پس تو را حکم کردیم که در خدمت برادر باشی.
عارف صومعه نشین اشک در چشمانش آمد وگفت: یا رب العالمین، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا در خدمت او می گماری وبه حرمت او می بخشی، آنچه کرده ام مایه رضای تو نیست؟َ!
ندا رسید: آنچه تو می کنی ما از آن بی نیازم و لکن مادرت از آنچه او می کند، بی نیاز نیست، تو خدمت بی نیاز می کنی و او خدمت نیازمند، بدین حرمت مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم و تو را در کاراو کردیم.
👈 نابینا و فضول
نابینایی در شب تاریک سبویی بر دوش و چراغی در دست داشت و به راهی می رفت.
شخصی فضول به او رسید و خطاب به وی گفت: ای نادان شب و روز پیش تو یکسان است و روشنی و تاریکی برابر. چرا با خود چراغ حمل می کنی؟
نابینا گفت: این چراغ را برای این برداشته ام تا یک نفر کوردلی چون تو تنه نزند و سبوی مرا نشکند!
#استاد_فاطمی_نیا👇
🌷
استادي داشتم كه از اولیاء خدا و بسيار مرد بزرگي بود ، خدمت امام زمان عليه السلام رسیده بود.
ایشان می فرمود زمانی که قراراست خیری به انسان برسد، شيطان به هر طريق ممكن تلاش ميكند مانع رسيدن آن خير شود.
برای مثال شب قدر ميخواهي دعا كني ، سريع ظاهر ميشود و ميگويد براي چه دعا ميكني!؟
مگر تا به حال دعاهايت مستجاب شده است!؟
اينها وسوسه هاي شيطان است و نبايد به آن ترتيب اثرداده شود
گفته شد کسی که دعا میکند دست خالی برنمیگردد و بالاخره چیزی در کاسه او میریزند.