📖 #دانشمنده_آزاده
روزی ابوریحان به شاگردان درس می گفت که قاتلی به محل درس و بحث آمد. شاگردان با خشم به او نگاه می کردند و در دل هم به او بد و بیراه می گفتند که چرا مزاحم آموختن آنها شده است.
آن مرد از ابوریحان چند سوال نموده و رفت. فردای آن روز شاعر دربار ، به محل درس آمد تا از ابوریحان سوالی بپرسد، شاگردان به احترام این شاعر برخواستند و او را مشایعت نموده تا به پای صندلی استاد برسد. که دیدند از استاد خبری نیست هر طرف را نگاه کردند اثری از استاد نبود
یکی از شاگردان که دنبال ابوریحان بود در میان کوچه جلوی استاد را گرفته و پرسید: چگونه است دیروز قاتلی به دیدارتان آمد پاسخ پرسش هایش را گفتید و امروز شاعری معروف آمده، محل درس را رها نمودید؟!
ابوریحان گفت یک بزهکار تنها به خودش و تعدادی لطمه میزند ، اما یک نویسنده و شاعر خود فروخته کشوری را به آتش می کشد
ابوریحان بیرونی دانشمند آزاده ایی بود که هیچ وقت کسب قدرت او را وسوسه ننمود و همواره عمر خویش را وقف ساختن ابوریحان های دیگر کرد
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
همراه ما باشید با نکته های ناب
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50