🔖
#پرداخت_وجه_دستی
يكی از فرزندان شيخ رجبعلی خیاط می گويد روزی مرحوم مرشد چلويی معـروف خدمت جناب شيخ رسيد و از كسادی بازارش #گِله كرد و گفت ، اين چه وضعی است كه ما گرفتار آن شديم؟
دير زمـانی وضع ما خيلی خـوب بود روزی سه چهار ديگ چلو میفروختيم و مشتری ها فراوان بـودنـد ، امـا يک باره اوضاع زير و رو شده مشتری ها يكی يكی پس رفتند، كارها از #سكه افتــاده و اكنـون روزی يک ديـگ هـم مصرف نمی شود
شيـخ تأملی كرد ، بعد فرمود: تقصير از خـودت بـوده كـه مشتـری ها را رد می كنی. مرشد گفت مـن كسی را رد نكردم ، حتی از بچه ها هـم پذيرايی میكنم و نصف كباب به آنها میدهم
شيخ فرمود آن سيد چه كسی بود كه سـه روز غذای نسيه خورده بود ، بـار آخـر او را هُل دادی و از در مغازه ات بيرون كـردی؟ مرشد سراسيمه از نزد شيخ بيرون آمد و #شتابان دنبال آن سيد راه افتاد ، او را پیدا کرد و از او پوزش خواست
بعـد از آن تابلويی در مغازهاش نصب كـرد و روی آن نوشت نسيـه داده می شـود ، حتی به شما ، وجـه دستی بـه اندازه وسعمان پرداخت می شود
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50