📋 #یک_جفت_مرغابی
کشاورز با صاحبخانه مدتی بود، که کارشان شده بود اره بده وتیشه بگیر و هیچکدام هم یکذره کوتاه نمیآمد کشاورز تصمیم گرفت #شکایت کند. پیش وکیلی رفت و خواهش کرد که راه پیروز شدن را به او نشان بدهد.
وکیل به کشاورز امید زیاد نداد، بنابر صحبت های کشاورز ، قانون بیش تر طرف صاحب خانه را میگرفت تا او را. کشاورز گفت: چه طوره برای شام قاضی پیر یک جفت مرغابی سرحال درست و حسابی بفرستم
وکیل او را منع کرد، زیرا رشوه است! کشاورز گفت: نه ، این فقط یه هدیه محترمانه است نه بیشتر. وکیل گفت همینه که بهت می گم، اگه می خوای فرصتت رو از دست بدی، این کار رو بکن
کشاورز به دادگاه رفت ، وکیل را هم مثل بقیه متعجب کرد. او پیروز شد! کشاورز همین طور که دادگاه را ترک میکرد به وکیلش گفت: #مرغابی ها رو فرستادم. وکیل گفت نه!! کشاورز گفت بله، اما به اسم صاحب خانه ام فرستادم
انتشار مطالب نکته های ناب فقط با لینک کانال جایز است
http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50