eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نقل است در شهر ری خیاطی بود که دکانش سر راه گورستان بـود . وقتی کسی می مُرد و او را به میبردند از جلو دکان خیاط می رفتند. یک روز خیاط فکر کرد که هر ماه تعداد مردگان را بشمارد و چون سواد نداشت کوزه ای به دیوار آویزان کرد و یک مشت سنگ ریزه پهلوی آن گذاشت هر وقت از جلو دکانش جنازه‌ای را به گورستان می بردند یک سنگ داخل کوزه می‌ انداخت و آخر ماه کوزه را خالی می کرد و ها را میشمرد. کم کم بقیه دوستانش این موضوع را فهمیدند و برایشان یک سرگرمی شده بود و هر وقت خیاط را می دیدند از او می پرسیدند چه خبر؟ خیاط می گفت امروز چند نفر تو کوزه افتادند. روزها گذشت و خیاط هم از دنیا رفت . یک روز مردی که از فوت خیاط اطلاعی نداشت به دکان او رفت و مغازه را بسته یافت . از ها پرسید خیاط کجاست؟ همسایه به او گفت ‌خیاط هم در کوزه افتاد و این حرف ضرب المثل شده و وقتی کسی به یک بلایی دچار میشود که پیش از این در مورد آن صحبت می کرده، می گویند در کوزه افتاد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
شاگـرد از استاد درباره جلب رضـایت خدا و بهترین راه‌آن پرسید. استاد به او گفت: به برو و به مرده ها توهین کن! شاگرد دستور استاد را اجرا کرد و نزد او برگشت. استاد از او سـوال کـرد جواب دادند؟ شاگرد گفت خیر. استاد گفت پس بار دیگر به آنجا برو وآنها را ستایش کن! شاگرد اطاعت کـرد و همان روز عصر نزد استاد بـرگشت. استاد بـار دیگر از او پرسید آیا ها جواب دادند؟ شاگرد گفت خیر جواب ندادند استاد گفت : برای جلب رضایت خدا، همیـن طور رفتار کـن! نـه به ستایش‌ مـردم توجه کن و نه به ها و تمسخـرهای آنها! در این صورت است کـه می تـوانی راه خـودت را در پیش گیری انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50