eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
5.9هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرعقل امـروزم روداشتم، هـیــچ وقـت دیروزم رو انجـام نمیدادم ولی‌اگر اشتباهات دیروزم رو نمی‌کردم، عقل امروزم رو نداشتم . پـس بایــد از اشتباهات نهـایت استفاده رو کرد! یادمان باشـد برای گـــرفتن و درس دادن بــه آمـــده‌ ایم نـه بـرای تکــرار اشتبــاهات گذشته eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
درختان را در فصل زمستان هرس می ‎کنند مرحوم حاج اسماعیل دولابی: پدر و مادر مواظب باشند در اثر فشاری که برای عمل به عبادات و احکام به بچّه می ‌‎آورند ، در بچّه به آنها لطمه نخورد. اگر فرزند پدر و مادر نمازخوان را دوست داشته باشد ، خود فرزند نمازخوان می ‎شود، نیاز به فشار آوردن زیاد نیست. و اگر از آنها منزجر شود ، از دین و عمل به احکام نیز خواهد برید اگر محبّت بچّه محفوظ ماند ، ولو چند روزی در عمل به احکام شرع کند ، جای نگرانی نیست ، آخرالامر به آغوش دین باز می‎گردد و با رغبت به احکام مقید می ‎شود. عمل با کُره و اکراه و بدون رغبت نه تأثیر سازنده دارد و نه ثواب و اجر. بگذارید فرزندانتان با رغبت به سمت دین و عبادت بیایند همان ‎طور که گیاهان و درختان را در فصل زمستان هرس می ‎کنند و شاخه ‎های اضافی‌ شان را می ‎زنند و اگر در بهار بزنند درخت آسیب می ‎بیند و جای شاخه ‎ی کنده شده سیاه و خشک می ‎شود ، در نهی از منکر هم باید وقتی فرد در حالت خنکی و آرامی ‎است ، به او تذکّر داد. اگر در گرمای کار تذکّر بدهی، مؤثّر نخواهد بود و چه بسا موجب او شود و محبّتش به خداوند و اولیا و خودت هم لطمه ببیند. فرزندتان را خیلی نهی نکنید، چون فطرتشان خراب می شود ‎. وقتی دیدی یک‌ روز صبح فرزندت خودش بیدار شد و بدون این‌که کسی به او بگوید ، گرفت و در گوشه ‎ی خلوتی نماز خواند ، بدان نماز فرزند ت را گرفت ؛ سجده ‎شکر بجا بیاور. مبادا از آن به بعد فرزندت را برای خواندن تحریک کنی. مصباح الهدی ، تألیف استاد مهدی طیّب به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
حرف هایتــــ می شوند؛ دو فرشتــه می‌نویسنـد و این نامه را خدا نمره میدهد مواظبــــ باش حرفـــ نــزن چه برسد به اینکه گناه باشد! eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
بهوش باش تو نلغزی، که جماعتی از پی تو خواهند لغزید ابوالحسن خرقانی گفت : جواب دو نفر مرا سخت تکان داد . اول : مرد فاسدی از کنارم گذشت و من گوشه ی لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت: ای ، خدا میداند که فردا حالِ ما چه خواهد شد شاید من محضر خدا باشم تو پای طناب دار دوم: مستی دیدم که افتان و خیزان در جاده اى گل آلود می رفت . به او گفتم: قدم ثابت بردار تا نلغزی. گفت: من بلغزم باکی نیست، بهوش باش تو نلغزی، که جماعتی از پی تو خواهند لغزید. به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ... به امر خدا آتش نسوزاند ابراهیم را و دریا در خود غرق نکرد موسى را؛ مادری ، دلبندش را به دست موج‌ هاى خروشان نیل می‌سپارد، تا برسد به خانه ی فرعونِ که تشنه به خونَش بود دیگری را برادران به چاه مى‌ اندازند، سر از خانه‌ی عزیز مصر در آورد! مکر زلیخا زندانیش کرد ، اما بر تخت ملک می نشیند از این های قرآنى هنوز هم نیاموختی؟ که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند ، و خدا نخواهد ؛ نمی‌ توانند. او یگانه تکیه گاه من و توست به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 پادشاهی یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت ، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی میداد. از او پرسید آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت چرا‌ ای پادشاه ، اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت الان داخل قصر میروم و می گویم یکی از لباس ‌های گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق‌ زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر ، وعده‌ اش را فراموش کرد. روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند ، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود به سرما عادت داشتم اما وعده ی لباس گرم شما مرا از پای درآورد. این روزها از این وعده ها زیاد می شنویم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مغــزِ کوچک و دهانِ بزرگ میــلِ ترکـیبیِ بالایی دارند کلمــاتی که از شما بیـــرون می آیــد ویتــرینِ فـروشگاهِ شعــورِ شماست پس وای بــر جمعی که لب را بی‌تامل وا کنند. چرا که کـــم داشتن و زیـــاد گفتن مثلِ نداشتن وزیاد کردن است! eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی توهین شود محافظ مقام معظم رهبری تعریف می‌کرد که رفته بودیم مناطق جنگی برای بازدید . توی مسیر خلوت مقام معظم رهبری گفتن اگه امکان داره کمی هم من رانندگی کنم. من هم از ماشین پیاده شدم وآقا اومدن پشت فرمون و شروع کردن به . میگفت بعد چند کیلومتر رسیدیم به یک دژبانی که یک سرباز آنجا بود ما نزدیک شدیم و تا آقا رو دید هل شد با مرکز تماس گرفت و گفت : قربان یه شخصیت آمده اینجا. مرکز گفتن که کدوم شخصیت؟ گفت نمی‌ دونم کیه ولی گویا که خیلی مهمیه. گفتن چه آدم مهمیه که نمی دونی کیه؟ گفت قربان؛ نمی دونم کیه ولی حتما آدم خیلی مهمیه که آیه الله خامنه‌ای رانندشه! این لطیفه روحضرت آقا تو جمعی بیان کردند و گفتند که ببینید میشه لطیفه ای رو گفت بدون اینکه به قومی شود . بر گرفته از خاطرات مقام معظم رهبرى مجله ی لثارات الحسین علیه السلام به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
در هر زمان و هر مکان که از ۲۲ بهمن یادی و نــامـی آورده می شــود چهـــره ی و نـقش خونین شهــادت ، در برابر چشم هـا پدیدار می گردد مــا بــرای آن کــه ؛ گوهری تابان شـود ، خونِ دل ها خورده ایم ..... ســالـروز پیــروزی انقلاب اسلامی، ۲۲ بهمن مبارکباد eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
به طور ناشناس مثل همیشه مقداری به او کمک رساندم روایت است که حضرت عیسی علیه السلام از میان گروهی میگذشت که می کردند. سبب شادی را از آنان پرسید، گفته شد عروسی دختر فلانی است . لذا به خاطر این جشن عروسی شادمانیم حضرت فرمود: عروس امشب از دنیا می رود. وقتی صبح روز بعد رسید گفته شد: او زنده است پس حضرت با مردم به سوی اش رفتند و شوهرش بیرون آمد، حضرت عیسی علیه السلام به او فرمود: از همسرت بپرس دیشب چه کار خیری از او سر زده است؟ همسرش گفت: هیچ کاری نکردم جز آن که طبق معمول هر شب ، گدایی دیشب آمد وفریاد میزد برایم سخت است که صدایم شنیده نمی شود و زن و فرزندانم امشب گرسنه میمانند لذا برخاستم و به طور ناشناس مثل همیشه مقداری به او رساندم آقا حضرت عیسی علیه السلام به او فرمودند: از جای خود کنار برو وقتی کنار رفت ناگهان زیر جامه اش یک که دم خود را گاز گرفته بود هویدا شد. پ‌ن: صدقه دادن موجب دفع بلاها می شود ‎‌‌‌‎ به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
امیـرمـومنان عليه السـلام الكريمُ يَعفُو مَع القُـدرَةِ ، و يَعـدِلُ في الإمـرةِ ، و يَكُـفُّ إسـاءَتَهُ ، و يَبــذُلُ إحسانَهُ بزرگوار در زمان قدرتمندى گذشت مى كند و به هنگام حكـــومت پيــشه میكنـد ، و از بدى كردن باز مى‌ ايستـد و احسـان خود را نثار مى كند منبع : غرر الحكم ، ح۲۰۷۱ eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
برای همین است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر ... نادر شاه افشار در حال قدم زدن در باغ خود بود ، که باغبانش خسته و ناراضی نزد وی رفت و گفت پادشاه فرق من باوزیر شما در چیست؟ چرا من باید اینگونه زحمت بکشم وعرق بریزم ولی او درناز و زندگی می کند و از روزگارش لذت می برد نادر شاه کمی فکر کرد و دستور داد باغبان و وزیرش به قصر بیایند. هر دو آمدند. پادشاه گفت در گوشه باغ گربه ای زایمان کرده بروید و ببینید چند بچه به دنیا آورده است. هر دو به رفتند و پس از بررسی‌ نزد نادر شاه برگشتند و گزارش خود را اعلام کردند ابتدا باغبان گفت پادشاها من گربه را دیدم سه بچه گربه زیبا زایمان کرده است. سپس نوبت به وزیر رسید وی برگه‌ ای را باز کرد واز روی نوشته ها شروع به خواندن کرد: من به دستور شما به ظلع جنوب غربی باغ رفتم و در زیر درخت توت، گربه سفید را دیدم ، گربه سه بچه به دنیا آورده که دوتای آن ها نر و یکی ماده است، نرها یکی سفید و دیگری سیاه و سفید است. رنگ بچه گربه ی ماده خاکستری است حدودا یک ماهه هستند من بصورت مادر را زیر نظر گرفتم و متوجه شد آشپز هرروز اضافه غذاها را به مادر گربه ها می‌دهد و اینگونه بچه گربه ها از شیر مادرشان تغذیه می کنند. نادر شاه روبه باغبان کرد و گفت: برای همین است که تو باغبان شده ای و ایشان وزیر ... به جمع ما بپیوندید http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50