eitaa logo
نکته های ناب نوحه ، نکات ناب ، فاطمیه
6هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
19 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 دزدی به خانه احمد خضرویه رفت و بسیار بگشت، اما چیزی نیافت که قابل دزدی باشد. خواست که نومید بازگردد که ناگهان احمد، او را صدا زد و گفت ای جوان، سطل را بردار و از چاه، آب بکش و وضو بساز و به نماز مشغول شو تا اگر چیزی از راه رسید به تو بدهم، مباد که تو از این خانه با دستان خالی بیرون روی. دزد جوان ، آبی از چاه بیرون در آورد، وضو ساخت و نماز خواند. روز که شد، شخصی درب خانه احمد را زد. داخل آمد و صد و پنجاه دینار نزد شیخ گذاشت و گفت این هدیه، به جناب شیخ است . احمد رو به دزد کرد و گفت دینارها را بردار و برو، این پاداش یک شبی است که در آن نماز خواندی . حال دزد عوض شد و گریان به شیخ نزدیک شد و گفت تاکنون به راه خطا می‌ رفتم و تنها یک شب را برای خدا گذراندم و نماز خواندم، خداوند مرا این چنین اکرام کرد و بی‌ نیاز ساخت ، مرا بپذیر تا نزد تو باشم و راه ثواب را بیاموزم. کیسه زر را برگرداند و از مریدان شد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
Alavi-4.mp3
3.97M
🎼 پادکست بسیـار زیـبا 🎙 استـاد علـوی تهـرانی 🗒 بالاترین ذکر چیست؟ ⏱ ۰۷ دقیقـه و ۰۰ ثانـیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 کاسپارف شطرنج باز معروف دنیا در بازی شطرنج به یک آماتور باخت. همه تعجب کردند و علت را جویا شدند. او گفته بود اصلاً در بازی با او نمی‌دانستم که آماتور است، برای این با هر حرکت او دنبال نقشه ای که در سر داشت ، بودم. گاهی به خیال خودم نقشه اش را خوانده بودم و حرکت بعدی را پیش بینی می کردم. اما در کمال تعجب حرکت ساده دیگری می دیدم. تمرکز می کردم که شاید نقشه جدیدش را کشف کنم. آنقدر در پی حرکت های او بودم که مهره های خودم را گم کردم. بعد که مات شدم ، فهمیدم حرکت های او از سر بی مهارتی بود. بازی را باختم اما درس بزرگی گرفتم. همه حرکت ها و رفتارها از سر حیله نیست. آنقدر فریب دیده ایم و نقشه کشیده ایم که حرکت صادقانه را باور نداریم و مسیر را گم می کنیم و می بازیم. بزرگ ترین اشتباهی که ما آدم ها در رابطه هامون می کنیم ، این هست که ، نیمه می شنویم، یک چهارم می فهمیم ، هیچی فکر نمی کنیم و دو برابر واکنش نشان می دهیم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
گـاهی نــه گــریـــه آرامـت می کنـد ، نــه . نـه فــریاد آرامت می کند ، نه سکوت آنجـاست کـــه با چشمـانی خیس رو به آسمان میکنی و میگویی: خدایا تنهـا تــو را دارم مگـذار... الهی و ربی مــن لی غیرک ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 بنده خدایی تعریف میکرد: که داخل رستورانی نشسته بودم ، یک دفعه شخصی که با تلفن صحبت می کرد فریادی کشید و خیلی خوشحالی کرد و بعد از تمام شدن تلفن ، رو به گارسون گفت: همه‌ی کسانی که در رستوران هستند ، مهمان من هستن به باقالی پلو و ماهیچه آخه بعد از هجده سال دارم بابا میشم. چند روز بعد تو صف سینما ، همون مرد رو دیدم که دست بچه سه یا چهارساله ای را گرفته بود که صداش میزد بابا!! پیش مرد رفتم و علت کار اون روزش رو با اصرار پرسیدم. راضی نبود ولی دید اصرار میکنم گفت: آن روز در میز بغل دست من ، پیرمردی با همسرش نشسته بودند پیرزن با دیدن منوی غذاها گفت: کاش میشد امروز باقالی پلو با ماهیچه می خوردیم. شوهرش با شرمندگی ازش عذر خواهی کرد و گفت به خاطر پول کمشان ، فقط سوپ بخورند من هم با تلفن ساختگی خواستم که همه مهمان من باشند تا اون پیرمرد بتونه بدون شرمندگی غذای دلخواه همسرش را فراهم کنه. انسانها را در زیستن بشناس نه در گفتن ، در گفتار همه آراسته اند انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
موانع استجابت_30.mp3
13.8M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙استاد محمد شجاعی 🗒 تنظیم رابطه با خدا ⏱ ۱۸ دقیقه و ۲۶ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 در اطراف بصره مردی فوت کرد و چون بسیار آلوده به معصیت بود کسی برای حمل و تشییع جنازه او حاضر نگشت. همسرش چند نفر را به عنوان کارگر گرفت و جنازه او را برای دفن به خارج از شهر بردند. در آن نواحی زاهدی بود بسیار مشهور که همه به صدق و صفا و پاکدلی او اعتقاد داشتند زاهد را دیدند که منتظر جنازه است. همین که بر زمین گذاشتند زاهد پیش آمد و گفت آماده نماز شوید و خودش نماز خواند. این خبر به شهر رسید و مردم دسته دسته برای اعتقادی که به آن زاهد داشتند از جهت نیل به ثواب می آمدند و نماز بر جنازه می خواندند و همه از این پیش آمد در شگفت بودند. شخصی از زاهد پرسید که چگونه شما اطلاع از آمدن این جنازه پیدا کردید؟ گفت در خواب به من گفتند برو در فلان محل بایست جنازه ای می آورند که فقط یک زن همراه اوست بر او نماز بخوان که آمرزیده شده. زاهد از زن پرسید شوهر تو چه عملی می کرد که سبب آمرزش او شده؟ زن گفت شبانه روز او به آلودگی و شرب خمر می گذشت. پرسید آیا عمل خوبی هم داشت؟ زن جواب داد آری سه کار خوب انجام میداد ، شب وقتی از مستی به خود می آمد گریه می کرد و می گفت خدایا کدام گوشه جهنم مرا جای خواهی داد؟ صبح که میشد لباس تمیز می‌پوشید ، وضو می گرفت نماز می‌خواند و هیچگاه خانه او خالی از دو ، سه یتیم نبود آنقدر که به یتیمان مهربانی و شفقت میکرد به اطفال خود نمی کرد. منبع کشکول شیخ بهائی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
نـشست تـوی تاکـسی دیــد راننده‌ نوار گـذاشته گفت: ببخشید کسی مُـرده؟ راننـده با لبخنـد گـفـت بله، دل من و شما ... قرآن مال ها نیست با قرآن بیشتر اُنس‌ بگیریم فَاقْرَءُوا مَا تَيسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ پــس هــر آنچه بــرای شمـا امکان دارد قرآن بخــوانید. سوره مبارکه مزمل ، آیه۲۰ ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 روزی مرحوم آیت الله فِهری خدمت آیت الله بهجت رسید و به ایشان گفتند که بنده و شما از جوانی با هم رفیق بودیم اما من در جوانی یک سید جوان خام بودم و عقلم نمی‌ رسید که چگونه باید طی طریق کنم اما شما در آن زمان با بزرگان نشستید و عقلتان رسید که باید چه کنید. اما بنده از شما گله ‌مند هستم که حق رفاقت را به جا نیاوردید و دست من را نگرفتید و حالا هم کار از کار گذشته چون پیر شدم و توانی برای حرکت ندارم اما اکنون مهمان شما هستم و از خانه‌ تان نمیروم‌ تا یکی از عنایات خاص که حضرت امام رضا علیه السلام به شما کرده است را بگویید. وی با بیان این که مرحوم آیت الله بهجت ره با شنیدن این مطلب در پاسخ آیت الله فِهری فرمودند:‌ یک مرتبه که خدمت امام رضا علیه ‌السلام مشرف شده بودم؛ امام رضا علیه ‌السلام ده مطلب را به من فرمود که یکی از آنها را به شما عرض می کنم. امام رضا علیه ‌السلام فرمود که مگر امکان دارد که شخصی به ما پناه بیاورد و ما او را پناه ندهیم. حجت الاسلام عالی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
1532436399708.mp3
3.05M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙حاج علیرضا پناهیان 🗒 قیامـت باوری فرزند ⏱ ۰۵ دقیقـه و ۱۷ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 استاد با شاگردش از باغى میگذشت. چشم آنها به يک کفش کهنه افتاد. شاگرد گفت گمان ميکنم اين کفش های کارگرى است که در اين باغ کار ميکند. بيا با پنهان کردن کفش ها عکس العمل کارگر را ببينيم و بعد کفش ها را پس بدهيم و کمى شاد شويم. استاد گفت چرا براى خنده خود او را ناراحت کنيم ؛ بيا کارى که می گويم انجام بده و عکس العملش را ببين! برو مقدارى پول درون آن قرار بده. قبول کرد و بعد از قرار دادن پول، هر دو مخفى شدند. کارگر براى تعويض لباس به وسائل خود مراجعه کرد و همين که پای خود را درون کفش گذاشت متوجه شيئى درون کفش شد و بعد از وارسى ، پول ها را ديد. با گريه فرياد زد: خدايا شکرت. خدايی که هيچ وقت بندگان خود را فراموش نمی کنى. ميدانى که همسر مريض و فرزندان گرسنه دارم و در این فکر بودم که امروز با دست خالى و با چه رويی به نزد آنها باز گردم و همين طور اشک می ريخت. استاد به شاگرد خود گفت: هميشه سعى کن براى خوشحالی خودت ببخشى نه بستانی انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
لا تُعـادوا ما تَجهَلونَ ؛ فـإنَّ أكثـرَالعِلمِ فيمـا لا تَعْرِفــونَ با آنچه نمی‌ دانید ، دشمنی نکنید ؛ زیرا بیشتـر در چیزهایی است که شمـا نمی‌دانید. غررالحکم ۱۰۲۴۶ معاویه لعنت‌الله علیه گفت هــر وقت آگاه و عالم شوند وتكالیف خودرا بـــدانند مـــرگ بــنی‌ امیـه رسیده است ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 آیت الله مجتهدی تهرانی می‌‌فرمود: عُجب این است که انسان به عبادت خود بنازد، و خودش را خوب بداند، خیال کند روزه و نمازش قبول شده به خودش بادی کند. این را میگویند عجب و این خطر دارد . خداوند به حضرت داوود فرمود : ای داوود به گنهکاران بشارت بده ، اما صدیقین را بترسان. حضرت داوود سوال کرد خداوندا ، صدیقین را بترسانم؟ من باید به صدیقین بشارت بدهم و گنهکاران را بترسانم ، حال چرا برعکس شده؟ خدا فرمود صدیقین را از عُجب بترسان ، آدم خوب‌ ها، نمازشب خوانها را از عُجب بترسان ولی گنهکاران را بشارت بده. چرا؟ چون گنهکاران دچار عُجب و غرور نیستند، آن ها می گویند: ما آشغال بندگانت هستیم ، یعنی تو هم ما را با بندگان خوبت حساب کن ... خدا بنده ی اینطوری را دوست دارد ، و اِلا بنده ای که به خود مغرور شود و باد کند و مرتب دعا بخواند و بگوید این منم که توی تاریکی شب نماز شب می خوانم و بقیه همه خواب هستند، این عُجب دارد و خدا چنین بنده ای را دوست ندارد انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
@sokhan_tollab.mp3
3.08M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙استادمهدی ماندگاری 🗒 کارگــردان خــداست ⏱ ۰۲ دقیقه و ۳۴ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 نقل است که در قرون وسطا و اوج قدرت کلیساها، عقاید و خرافه های دینی که کشیش ها به وجود آورده بودند ، شدت گرفته بود و راهب ها به قدرت رسیده بودند. آنها بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان در ازای پرداخت کیسه ‌های طلا دست نوشته ای به نام سند دریافت می کردند. شخصی که از این نادانی مردم رنج زیاد میبرد دست به هر عملی زد، نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا این که فکری به سرش زد. او به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت قیمت کل جهنم چقدر میباشد؟ کشیش که تعجب کرده بود گفت کل جهنم؟ مرد دانا گفت بله کل جهنم.! کشیش بدون فکر کردن گفت ۳ سکه. مرد دانا فوری مبلغ را پرداخت کرد و گفت لطفا سند جهنم را هم به من بدهید. کشیش روی کاغذ پاره ای نوشت سند جهنم. مرد با خوشحالی سند را گرفت از کلیسا خارج شد و به میدان شهر رفت و فریاد زد ای مردم! من تمام جهنم را خریدم و این هم سند آن است ، دیگر لازم نیست بهشت را بخرید چون من هیچکس را به جهنم راه نمی دهم. آن شخص مارتین لوتر بود انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
اللّهُــمَّ اغـفِــر لِلمُــومِنینَ وَ المُومِـنَاتِ وَ المُســـلِمـینَ وَ المُسلِمَاتِ هـا می آیـد کـه یادمـان بــیاورد کـسی بود که فکـــرش را نـمی کردیم که یک روز نباشد. برای‌همه رفتگان بخصوص پـدران و مـادران فاتحه و صلواتی بفرستیم eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 شخصی همسرش به شدت بیمار شد. به سراغ مرد باتقوایی رفت و از او خواست برای سلامتی همسرش دعا کند. فرد مومن دست به دعا برداشت واز خدا خواست همه بیماران را شفا بخشد. آن مرد دعای ‌او را قطع کرد و گفت صبر کنید ، من از شما خواستم برای همسرم دعا کنید ، اما شما برای همه ی مریض ها دعا می کنید . مرد باتقوا گفت برای همسرت هم دعا می‌ کنم، اوگفت اما برای همه دعا کردید! با این‌دعا ممکن است حال همسایه‌ام که مریض است خوب شود، من اصلا از او خوشم نمی‌آید. مرد مومن به او گفت توچیزی ازدرمان نمیدانی وقتی برای همه دعا می‌کنم ، دعاهای خودم را با دعاهای هزاران دیگری که‌ همین الان برای بیماران خود دعا می کنند، متحد میکنم. وقتی این دعاها با هم متحد شوند ، چنان نیرویی می یابند که تا درگاه خداوند میرسند وسود آن نصیب همه میشود. دعاهای جدا جدا و منفرد ، نیروی چندانی ندارند و به جایی نمیرسند. بیاییم جهت شفای همه بیماران و نابودی این ویروس منحوس کرونا دست به دعا برداریم انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
1532436399708.mp3
3.05M
🎼 پادکست بسیـار زیبا 🎙حاج علیرضا پناهیان 🗒 قیامـت باوری فرزند ⏱ ۰۵ دقیقـه و ۱۷ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 یکی از کارمندان شهرداری ارومیه بود تعریف میکرد: تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم. از پله‌های شهرداری می رفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من هم کار هست؟ تازه ازدواج کردم و دیپلم هم دارم. یه کاغذ از جیبش درآورد و امضاء کرد و داد دست من گفت بده فلانی ، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش. امضاء را که دید گفت چی می خوای؟ گفتم کار گفت فردا بیا سرکار. باورم نمی شد. فردا رفتم مشغول شدم. بعد از چند روز فهمیدم اون آقا که امضاء داد شهردار بوده. چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشست شد ، من جای اون مشغول کار شدم. شش ماه بعد شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم یک نفر بازنشست بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق شهردار کسر و پرداخت می شد؛ از حقوق شهید باکری. این دستور خود شهید باکری بود. و حالا ... انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
مــن از تراکــم سیاه ابـرها می تـرســـم و هیــچ کـس تـر از تـــو نیست صدا می زنـم: کجاست آن یــوسف گمگشته مهـربانی که چراغ هـدایت به دست در زمیــن بیدادگـری کنـد؟ کجاست موعـود؟ مـــرا دریـاب ، در انتظارت هستم و خـواهم بود. آقای من دل شکسته ام را به تو می‌ سپارم. دلدارم تو باش ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید به کسانی فکر کنید که قادر به تکلم نیستند. قبل از این که بخواهید از مزه ی غذای تان شکایت کنید ، به کسانی فکر کنید که اصلا چیزی برای خوردن ندارند. پیش از آنکه از زندگی‌ تان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که خیلی زود هنگام، از دنیا رفته قبل از آن که از فرزندان تان شکایت کنی، به کسی فکر کنید که آرزوی بچه دار شدن دارد. پیش از نالیدن از مسافتی که مجبوری رانندگی کنید ، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند. پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید و از آن شکایت کنید به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید. زندگی ، نعمت است با غر زدن و نالیدن به کام خود و اطرافیان تلخش نکنید. دکتر الهی قمشه‌‌ ای انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
4_1094360763692220550.mp3
4.46M
🎼 پادکست بسیار زیبا 🎙 حاج مهدی دانشمند 🗒 عـاشـق امــام زمـان ⏱ ۰۸ دقیقه و ۰۱ ثانیه نشر دهنده معارف باشید ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 زمان حضرت سلیمان علیه السلام، بر اثر نیامدن باران، قحطی شدیدی به وجود آمد. به ناچار مردم به حضور حضرت سلیمان آمده و از قحطی شکایت کردند و درخواست نمودند تا حضرت سلیمان برای طلب باران، نماز استسقا بخواند. سلیمان به آنها گفت: فردا پس از نماز صبح، با هم برای انجام نماز استسقا به سوی بیابان حرکت می کنیم. فردای آن روز مردم جمع شدند و پس از نماز صبح ، به سوی بیابان حرکت کردند. ناگهان سلیمان در راه مورچه ای را دید که پاهایش را روی زمین نهاده بود و دست هایش را به سوی آسمان بلند نموده و می گوید: خدایا ما نوعی از مخلوقات تو هستیم و از رزق تو بی نیاز نیستیم، ما را به خاطر گناهان انسان ها به هلاکت نرسان. سلیمان رو به جمعیت کرد و فرمود: به خانه هایتان بازگردید، خداوند شما را به خاطر غیر شما "مورچگان" سیراب کرد. در آن سال آن قدر باران آمد که سابقه نداشت. داستان دوستان، جلد ۴ ، صفحه ۲۲۱ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
راز رهــا کـــردن ذهن از نگرانی‌ هاست. چرا ناراحت و غمگین نشستی؟ یادت نره ، قـدرتی بالاتر از همه وجود داره، که حواسش به‌همه چیز هست بهترنیست همه زندگیت رو به اون بسپـــاری؟ درهـــای باز میشوند وقتی کلید بندگی در دستت باشد ❖ کانال نُکتِه هایِ ناب eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50
📖 يکی از نوادگان امام صادق عليه ‏السلام به نام حسين بن ساکن در قم مبتلا به شراب خواری بود. روزی برای حاجتی نزد احمد بن اسحاق ، وکيل اوقاف در شهر قم رفت، ولی احمد او را راه نداد و با غم و اندوه برگشت. در همان سال احمد بن اسحق به حج رفت و در ميان راه به سامرا رسيد. اجازه خواست تا خدمت امام عسکری عليه‏ السلام برسد ، ولی امام به او اجازه نداد. احمد بسيار گريه کرد تا امام اجازه داد. همين که علت را جويا شد، امام فرمود: چرا تو پسرعموی ما را راه ندادی؟ گفت: به خدا قسم! او را رد نکردم مگر به سبب گناه او. حضرت فرمود: راست مي‏گويی ، اما چاره‏ ای نيست جز آنکه به سادات احترام بگذاری. احمد بن موسی به قم برگشت و مردم به ديدن او آمدند ، حسين بن ساکن نيز همراه آنان بود. تا چشم احمد بن اسحاق به او افتاد، او را در آغوش گرفت و او را بسيار احترام کرد. حسين از او پرسيد: چرا روش تو درباره‏ ی من عوض شده است؟ احمد بن اسحق داستان ديدارش با امام عسکری عليه‏ السلام را بيان کرد، از اين رو، حسين نيز توبه کرد و از گناه خود دست برداشت. منبع: آیینه کمال، سیری گذرا در سیره امامان معصوم در عراق، اکبر دهقان انتشارات زائر آستانه مقدسه، صفحه ۲۲۸ انتشار مطالب نکته‌ های ناب فقط با لینک کانال جایز است http://eitaa.com/joinchat/345899012Cfc1b7bcd50