eitaa logo
پایگاه نمو
7.2هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
1.8هزار فایل
💎پایگاه تزکیه‌ای، علمی، بصیرتی و مهارتی «نُمو» در چهار محور اصلی، فعالیت دارد: #تزکیه‌ #علم #بصیرت #مهارت 🔸فعالیت در ایتا، سروش، روبیکا، آپارات، اینستاگرام و سایت @nomov_ir www.nomov.ir 📞 ارتباط با ما @Seyyed_Adminn
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰خداوند در آیه۱۳۲ سوره آل‌عمران می‌فرمایند: 💠«وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»💠 ❓رحم خدا یعنی چه؟ مورد رحم خدا قرارگرفتن یعنی چه؟ 📌اینجا یک مقایسه ای بکنید بین بیان قرآن و پندار عامیانه ما. 🔺️ما می‌گوییم که اگر گناه‌کاریم، اگر نافرمانی خدا کردیم، اگر به واجبات و تعهدات و تکالیف عمل نکردیم، اگر چنانچه از منطقه های ممنوعه پروردگار پا عقب نکشیدیم، فقط یک امیدواری داریم، آن چیست؟ آن رحم خداست. خدا با رحمتش با ما عمل کند، خدا ما را رحم کند، این داعيه و حرف ماست؛ یعنی حرف معمول اجتماع ما و مردم ما این است. رحمت خدا را برای کجا می دانیم؟ برای آنجا که عمل نکردیم. درصورتی که نافرمانی کردیم، درصورتی که منطقه ممنوعه خدا را زیر پا لگدکوب کردیم، مسئولیت و تعهد الهی را ملاحظه نداشتیم؛ در یک چنین صورت هایی می گوییم: ما که عمل نداریم، مگر خدا رحممان کند. رحم را، رحم خدا را، رحمت پروردگار را، رقیب عمل کردن و جایگزین عمل کردن می دانیم. ⚠️آیه قران به عکس است.⚠️ 🔺️میگوید عمل کنید، اطاعت کنید، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. رحمت خدا آن وقتی است که یک ملتی به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم می‌کند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند. ❌هفتصد میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد، آن وقت راه ها را باز کنند تا دزدان ناموس و غارت‌گران دین بیایند همه چیزشان را ببرند؛ به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا! 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" جلسه۱/صفحه۳۵ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره آل‌عمران آیه۱۳۴ می‌فرمایند: 💠«الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ»💠 ❓انفاق یعنی چه؟ 🔺️انفاق با خرج کردن فرق دارد. خرج کردن یعنی اینکه انسان یک پولی را خرج کند. انفاق خرج کردن است اما نه هر خرج کردنی. انفاق آن خرج کردنی را می‌گویند که با آن، یک خلئی پر بشود، یک نیاز راستینی برآورده بشود. کجایند آن کسانی که میلیون‌ها خرج می‌کنند، به ظاهر هم برای کارهای نیک خرج می‌کنند، تا از زبان قرآن به آن‌ها بگوییم که بدبخت‌ترین مردمند، زیرا کارشان انفاق نیست. 💠«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالْأَخْسَرِينَ أَعْمَالًا؛ الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا» {سوره‌کهف/آیات۱۰۳-۱۰۴}.💠 🔹️این پول‌هایی که خرج می‌شود، این زر و زیورهایی که بر پیکر گرسنهٔ یک عده مردم آویخته می‌شود، این پیرایه‌های زیادی و دروغین؛ اینها انفاق نیست، چرا؟ چون خلئی را پر نمی‌کند. ❌آقا! اگر این پنج‌زار را شما دادید به کسی که صد تا پنچ‌زاری و یک‌تومانی در جیبش هست، صدتای دیگر هم می‌تواند فراهم کند، این انفاق نیست؛ اگر دادی به آن آدمی که منتظر یک پنج‌زاری است تا یک نان سنگک بخرد و شکم خودش را پر کند، این انفاق است. 🔸️بنابر این انفاق آن چیزی است که یک خلئی را پر کند. یک نیازی را برآورده کند. آن ملتی که امروز به یک چیزی احتیاج دارد، مانند آب‌و‌هوا، اگر غیر آن چیز، به همان ملت کمک کردی، اینجا انفاق نکردی، پول حرام کردی، کاری انجام دادی. پس انفاق کار همه کس نیست. ⚠️انفاق کارِ مردمان باهوش است.⚠️ 📌آن‌هایی که خلأها و نیازها را می‌فهمند و حاضر می‌شوند و به جا آن خلأها و نیازها را پر می‌کنند. انفاق خیلی مهم است. 💠«الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ» یکی از نشانه‌های با تقوا‌ها این است، انفاق می‌کنند در خوشی و ناخوشی.💠 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" جلسه۱/صفحه۴۰ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره آل‌عمران آیه۱۳۳ می‌فرمایند: 💠«وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»💠 ❓مغفرت یعنی چه؟ 🔺️{بخش۱ / طرح مسئله} 📌غفران یعنی التیام دادن و پرکردن یک خلأ. بدن شما یک جراحتی برمی‌دارد؛ این ران، این بازو، یک جراحتِ عمیقی برمی‌دارد، این لای گوشت از هم باز می‌شود؛ اینجا مرهمی به شما می‌دهند، دارویی می‌گذارید، ویتامینی مصرف می‌کنید، آمپولی می‌زنید؛ تا این می‌جوشد، تا این می‌تراود و می‌زاید، تا بلاخره همجنسِ خود را، آن گوشتِ بدن، آن ماهیچه بدن، هم سنخِ خود را کنار خود به‌وجود می‌آورد. تشکیلات بدن شما کار می‌کند، این زخم پر می‌شود، التیام پیدا می‌کند. این التیام پیدا کردنِ یک زخم را، یک جراحت را، در نظرتان نگه بدارید، تا تشبیهش کنم و تمثیل کنم به غفران؛ ببینید غفران چه‌جوری است. 🔸️روح شما اگر درمقام تمثیل، مانند جسمی باشد، هر گناهی که انجام می‌دهید، ضربتی بر روح وارد می‌کند و زخمی به وجود می‌آورد. ⚠️روح باید تعالی پیدا کند و گناه هر آن‌چیزی است که روح انسانی را یک گام از تعالی و تکامل مورد نظرش باز می‌دارد. در مقام مثل و تشبیه، می‌شود همین زخم‌زدن، همین شکاف را بر پیکرهٔ روح تو به وجود آورد. ❌این گناه که انجام شد، این نقیصه شکل گرفت. 🔹️شما مالِ مردم خوردید خدایِ نخواسته، آنی که شُرب خَمر کرد، آنی که ربا خورد، آنی که زنا کرد، آنی که دروغ گفت، آنی که افترا گفت، با هریک از این کار‌ها، یک شکافی به روحش، بر پیکرهٔ روانش وارد آمد، این روحِ او زخمی شد، ناقص شد، از کمال که غایة‌الآمال است دور افتاد؛ این گناه حالا باید مغفرت پیدا کند. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" جلسه۱/صفحه۳۷ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره آل‌عمران آیه۱۳۳ می‌فرمایند: 💠«وَسَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ»💠 ❓مغفرت یعنی چه؟ 🔺️ {بخش۲ / پاسخ به مسئله} 📌غفران یعنی چه؟ غفران یعنی این خلأ، این کمبودِ روح، این زخمِ روان، این نقیصه‌ای که نفس او به وجود آمده است، این برطرف شود، این را می‌گویند غفران. ❓چه جوری بر طرف می‌شود آن نقیصه‌ای که در روح تو از سوی گناه به وجود آمده؟ با جبران کردن. 🔸️آن کسی که با یک گناهی جان خود را از اوج انسانیت و تکامل و نقطه پرواز انسانی یک قدری منحط کرده و دور انداخته، آن وقتی این عقب‌ ماندگی‌اش جبران شده است که یک مقداری برود بالا. ✅ یک مثال دیگر بزنم. سوار ماشین شدید، دارید می‌روید سرِپنجاه فرسخی. اگر این ماشین در راه توقف کرد، شما چه شدید؟ عقب افتادی. جبران این عقب‌ماندگی به چیست؟ به اینکه یک خرده تندتر بروید، یک خرده بی وقفه‌تر بروید، یک مقدار از استراحت، بیشتر صرف نظر کنید تا در وقت معیّن به نقطهٔ مورد نظر برسید. واِلّا با نشستن آنجا و گفتن که خدایا من غلط کردم؛ یک ساعتِ پیش اینجا در قهوه‌خانه لمیدم و دیر حرکت کردم، خدایا اشتباه کردم، خدایا من غلط کردم؛ این کاری از پیش نمی‌برد. حالا بلاخره غلط انجام گرفت، زودتر حرکت کن، تندتر برو تا این توقف و تأخیر یک ساعته را جبران کرده باشی. مغفرت الهی این جوری است. ❌خدای متعال نمی‌گوید چون تو گناه کردی، حالا هرچه کار نیک بکنی، ما آن گناه را اصلا از بین نخواهیم برد، لج نمی‌کند خدا. 🌸 «وَ اِنّی لَغَفّارٌ» ما لجباز نیستیم، ما غافریم. آن گناهی‌هایی که انجام گرفت، آن اشتباهاتی که به‌وجود آمد،‌ ما حاضریم از آن اشتباهات صرف نظر کنیم، در صورتی که جبران بشود. نمی‌گوییم چون شما یک روزی اشتباه کردید، حالا صد‌برابر مجاهدت کردید، مجاهدت شما به خاطر اشتباه شما هیچ، نه؛ «وَاِنّي لَغَفّارٌ» ما غافریم، ما خلأها را پر می‌کنیم، زخم ها را التیام می‌دهیم، اما برای چه کسی؟ «لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ»، من بخشنده‌ام برای آن که توبه کند. ❓توبه کند یعنی چه؟ یعنی برگردد. راهِ تکامل شما از اینجا بود، شما باید این طرفی می‌رفتید؛ حاضریم شما را ببخشیم، کِی؟ وقتی بروید به طرف تکامل، مجدداً به راه راست برگردید. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن"/صفحه۳۸ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره آل‌عمران آیه۱۳۴ می‌فرمایند: 💠«وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ»💠 ❓فروبرندگان خشم یعنی چه؟ 📌یعنی بر اساس احساسات کار نمی‌کنند، همه جا عقل. اما گاهی عقل هم با خشم‌های درست همراه است، نمی‌بینید در قرآن می گوید: 💠«أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ»💠 {سوره فتح/آیه۲۹}. ❌اینی که می‌گوید «وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ»، معنایش این نیست که شما خیال کنید می‌خواهیم بگوییم خشم یک ملت، خشم یک انسان، خشم یک جامعه، علیه آن کسانی که باید بر آنان خشم گرفت، نیست و نابود باد،نه. ✅ قرآن هم نمی‌گوید که این خشم ‌ها را فرو بخورید، می‌گوید بر اساس خشم، کاری انجام ندهید. 🔺️«وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ» کظم‌کنندگان، فروبرندگان. فراموش‌کنندگان نه؛ فروبرندگان غیظ و خشم. که وقتی خشم فرونشست، انسان می‌تواند با عقل، با درک، آنچه را که شایسته است انجام بدهد. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" /صفحه۴۱ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال، آیه۱ می‌فرمایند: 💠قلِ الْأَنْفَالُ لِلهِ وَالرَّسُولِ💠 ❓انفال از آنِ رسول است، یعنی چه؟ ⚠️مگر رسول یک قطبی درمقابلِ خداست؟ نه.⚠️ 🔺️هر کسی ممکن است به خودش حق بدهد که در مالِ خدا تصرف کند. همه ممکن است بگویند این مالِ خداست، ما هم بندهٔ خداییم، و به این نام ظاهر پسندِ خوش ظاهر، با این نام عامیانهٔ جاذب، که این مال خداست، ما هم بنده خدا هستیم؛ این مالِ عمومی را در مصارف شخصی خودشان مصرف نمایند؛ یک چنین چیزی ممکن است. 🟢 بنابراین مالِ خدا، اگر چه باید به مصالحِ عموم مسلمانان و بندگان واقعی خدا برسد، اما به مصلحت عموم رسیدن، به این معنا نیست که بَل‌بَشو باشد، هرکه هرچه دلش خواست مصرف بکند. 📌لازم است یک مرکزیتی باشد، یک دست قدرتمندی باشد که نمایندهٔ خدا و قیّم امور مردم محسوب بشود. ❓او کیست؟ ✅ او رسول است. رسول در اینجا به عنوان رسالت و نبوت مطرح نیست، به عنوان حکومت الهی مطرح است. یعنی وقتی‌که رسول خدا از دنیا رفت، امام همه‌ کارهٔ انفال است. 💡امام یعنی حاکمِ الهی. در روزگاری که امامِ معصوم بر مردم حکومت نمی‌کند، آن‌کسی که از سوی خدا می‌تواند و می‌باید بر مردم حکومت بکند، او همه‌کارهٔ انفال و ثروت‌های عمومی می‌شود. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۴۸ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال آیه۱ می‌فرمایند: 💠وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ💠 ❌مسئلهٔ ایمان، این گِرَوِش قلبی تنها به همین خلاصه نمی‌شود که در قلب، انسان این گروش و گرایش و گرویدگی را داشته باشند. 📌آن وقتی ایمان به صورت راستین در کسی وجود دارد که بر طبقِ آن عمل کند. آن‌وقتی کسی می‌تواند بگوید من به خدا مؤمن و معتقد‌ام، که زندگی او و متنِ واقعیتِ وجود او، با آن‌کسی که منکر خداست، تفاوتی داشته باشد. 🔺️آن‌کسی که امروز منکر خداست، عملش با عمل آن‌ کسانی که مدعی خدایند چه تفاوتی دارد؟ هر دو ظلم می‌کنند. هر دو در مادیات تا خرخره غرق شدند. هردو برای این چند صباح زندگی، چند روز دیگر بیشتر نفس‌زدن و دو لقمه‌ای خوردن و فضا را متعفّن کردن، برای دو صباح بیشتر راحت زیستن، حاضرند همهٔ فضیلت‌ها را زیر پا بگذارند. منتها این یکی صاف می‌گوید من به خدا معتقد نیستم، آن دیگری مدعی است که خدا معتقد است. این چه جور ایمانی است؟ ✅ آیه قرآن در اینجا صریح است. اینجا دیگر حساب استدلال‌های عقلی نیست که شبهه بردارد؛ باید این کار‌ها را انجام بدهید، اگر مؤمن‌اید. و یکی از این کارها، «وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ» است. خدا و پیامبر را اطاعت کنید، دنبال فرمان آن‌ها راه بیفتید. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۴۹ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
📚 «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» 📥 دریافت نسخۀ Pdf کتاب: https://b2n.ir/n88683 📥 دریافت فایل‌های صوتی کتاب: https://b2n.ir/n88683 📥 دریافت کتاب به سایر زبان‌ها: http://www.sahbabooks.com/ 🛒 تهیۀ نسخۀ چاپی کتاب: https://b2n.ir/p85377 @sahba_nashr 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال آیه۲ می‌فرمایند: 💠«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»💠 ❓ترسیدن از خدا به چه معناست؟ 🔺️بخش۱/حل مسئله 🤔 یعنی چه به بیم بیاید؟ ترسیدن از خدا به چه معناست؟ آیا ترسیدنِ یک گنه‌کار در مقابل قاضی است، یا نوع دیگر و لطیف‌تری است؟ 🔸️ممکن است کسی بگوید من گناهی نکردم، از خدا هم نمی‌ترسم. بله، ترسیدن گنه‌کار درمقابل قاضی و دادستان، آن‌کسی که باید آدم را مجازات کند، آن نوع ترس با نداشتنِ گناه، البته منتفی است؛ تا چه کسی باشد که بتواند مطمئن باشد که گناهی ندارد. 🍀 اما یک نوع ترس دیگری هست که آن ناشی از معرفت است. انسان در مقابل اشیای بزرگ، ذوات عظیم، حقیقت‌های با شکوه، قهراً احساس دهشت و حیرت می‌کند. خاصیت وجودیِ انسان این است، ترکیب روحی و جسمی انسان این را ایجاب می‌کند؛ در مقابل هرچیزِ با عظمتی، هر انسانی حالت دهشتی را در خود احساس می‌کند. ❌این حالت دهشت، نه از باب این است که از او می‌ترسد، ممکن است او هیچ ترسی نداشته باشد، به این معنا که تعرّضی بکند، ترس ناشی از گناه نیست اینجا. ✅ بلکه این دهشت و بیمناکی، ناشی از احساس عظمت او و احساس حقارتِ خویشتن در مقابل اوست. این‌چنین ترسی از خدا جا دارد، مطلوب است، لازم است، مفید است. 📌آن‌کسی که درمقابل پروردگار، خود را کوچک و ناقص و حقیر می‌بیند و خدا را به تمام شئون امور خویش مسلط و مُهَیمِن و مُسَیطِر مشاهده می‌کند، این چنین انسانی سعی می‌کند جز از آن خطِ سیر مستقیمی که خدای عالم برای او معیّن کرده، از راه دیگری سیر نکند، حرکت نکند. این بزرگ‌ترین ضامن اجرایی عمل و حرکت و تلاش است در یک انسان مسلمان و در یک جامعهٔ مُسلِم. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۵۰ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال آیه۲ می‌فرمایند: 💠«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ»💠 ❓ترسیدن از خدا به چه معناست؟ 🔺️بخش۲/تطبیق مسئله 📌اینکه می‌بینید امیرالمؤمنین علیه‌السلام در نیمه‌های شب، در شب‌های ماه مبارک رمضان، به خود می‌پیچد و اشک می‌ریزد؛ اینکه می‌بینید امام سجاد علیه‌السلام گاهی صیحه می‌زند؛ اینکه می‌بینید رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله، با همهٔ جلالت و عظمتش، وقتی دههٔ سوم ماه رمضان می‌آید، می‌گوید رخت‌خوابِ مرا جمع کنید، بستری برای خود نمی‌گستراند؛ یعنی شب‌ها دیگر وقت خواب نیست، وقت عبادت است، وقت تضرّع است، وقت خضوع است در مقابل پروردگار؛ این‌ها را گمان مکن کارهای تصنعی است که انجام می‌گیرد. ❌چقدر ناقص و ناآگاه است آن‌کسی‌ که بگوید امام در دعای ابوحمزه می‌خواهد به مردم چیز یاد بدهد و خودش را نمی‌گوید. چقدر ناوارد و بی‌اطلاع از روح دعا و از کیفیت مناجات بندگانِ صالح با خداست، آن‌کسی که خیال می‌کند آن گریه و ناله و اشکِ امام علیه‌السلام برای آموزش‌دادن است. یعنی تصنعی گریه کرده‌اند تا تو و من یاد بگیریم؟ اشتباه است این؛ واقعا اشک ریخته‌اند! ❓چرا اشک ریخته‌اند؟ برای خاطر این‌که معرفتشان نسبت به خدا بیشتر است. امیرالمؤمنین علیه‌السلام در وجود مقدس پروردگار، عظمتی می‌بیند، که چشم‌های نزدیک‌بینِ من و شما نمی‌تواند این عظمت را ببیند. ✅تو بزرگی و در آیینهٔ کوچک ننمایی. این آیینهٔ کوچک روح ما نمی‌تواند آن عظمت عجیب را در خود منعکس کند، اما آیینهٔ روح امیرالمؤمنین چطور؟ او می‌تواند، او این عظمت را می‌فهمد، می‌گیرد، درک می‌کند و به همین دلیل است که آن جور به خود می‌پیچد و اشک می‌ریزد. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۵۱ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال آیه۲ میفرمایند: 💠«وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»💠 ❓یعنی چه توکل می‌کنند؟ 📌یعنی دست را روی دست می‌گذارند، می‌گویند خدا خودش درست کند؟ نه، معنای توکل این نیست. آن‌کسی که دست روی دست می‌گذارد درمقابل تکلیف‌ها و تعهد‌ها و مسئولیت‌ها، به‌جای اینکه نیروی خود را مسئول بداند، معجزهٔ خدایی را مسئول فرض می‌کند؛ این چنین آدمی باید بداند که قرآن این عمل را رد کرده است، به صورت مشت محکمی بر دهان بنی‌اسرائیل که به موسی گفتند: «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ» تو و پروردگارت بروید، مشغول جنگ بشوید، با دشمن بستیزید، ما اینجا نشستیم - به تعبیر بنده کنار دیوار، زیر سایه - وقتی فتح کردید، ما را هم خبر کنید تا بیاییم. این را قرآن نفی می‌کند. ⚠️ این روش، روشِ بنی‌اسرائیلِ مطرودِ ملعونِ دور از جادهٔ انسانیتِ محروم از لذائذ دین و ایمان است، برای آنهاست، شایستهٔ مُسلِم نیست. پس توکل به‌این معنا نیست. ❌ این حرفی که بین مردم رایج شده می‌گویند: آقا، خدا خودش باید اصلاح بکند، از بندهٔ خدا کاری برنمی‌آید؛ این غلط است. اگر از بندهٔ خدا کاری برنمی‌آمد، اگر برای از بین بردن و ریشه‌کن کردن فساد، ارادهٔ آدمی و نیروی آدمی به کار نمی‌آمد، خدا انبیا را بسیج نمی‌کرد. مردم را به پیروی از انبیا دعوت نمی‌کرد. انبیای الهی را با رسالت‌های سنگین به صحنهٔ نبرد این جهان نمی‌فرستاد. 🔺️اینکه می‌بینید خدا کسانی را فرستاده، برای ریشه‌کن کردن فساد و آن‌کسان از جنس بشرند، پس بدانید که فساد بشری را بشر باید ریشه‌کن کند. ❓پس توکل یعنی چه؟ ✅ توکل یعنی در همه حال، اتکاء و امیدت به خدا باشد. اگر درست موشکافی کنید، می‌بینید با این تعبیری که بنده عرض می‌کنم: در همه حال اتکاء و امیدت به خدا باشد؛ با این تعبیر، توکل از صورت یک چیز مخدر در می‌آید، به صورت یک عامل برانگیزاننده و عامل تحرک، جلوه‌گری می‌کند. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۵۳ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره انفال آیه۳ می‌فرمایند: 💠الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ💠 ❓به پا داشتن نماز یعنی چه؟ ⚠️یک فرقی است بین تعبیر الَّذِينَ يُصَلُّونَ و «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ». 📌يصَلُون، یعنی نماز می‌گزارند. اگر نمازگزاردن مطرح بود، فقط این دولّا راست شدن مطرح بود، اینجا لازم نبود که «يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» بگویند، پیداست که «يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» به‌پا می‌دارند نماز را، غیر از نمازخواندن است، یک چیز دیگری است، یک حقیقت برتر و بالاتری است. به نظر شما این حقیقت چیست؟ به‌پاداشتن نماز یعنی چه؟ 🔺چند جور می‌شود احتمال داد، ممکن است همهٔ این احتمالات هم درست باشد. 🔹یکی اینکه بگوییم اقامهٔ نماز، به‌پاداشتن نماز، یعنی نماز را به صورت کامل، به صورت همه جانبه، به صورت تمام به‌جا آوردن، «يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ». یعنی کار را به صورت کامل انجام دادن، «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا» همهٔ صورت را، همهٔ وجود را به سوی دین برگردان، به صورت کامل. یک احتمال این. 🍀و واقعش هم همین است که اگر کسی نمار را اقامهٔ به این معنا بکند، یعنی به صورت کامل انجام بدهد، اگر کسی این‌جور نماز بخواند، جداً فلاح و رستگاری در انتظار اوست. 🔸احتمال دیگر این است که «الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ» نماز را به‌پا می‌دارند، یعنی در جامعه به‌پا می‌دارند، جامعه را جامعهٔ نمازخوان می‌کنند. بعضی دلشان خوش است که خودشان نماز می‌خوانند به جای هفده رکعت در شبانه روز، پنجاه‌و‌یک رکعت می‌خوانند، غیر از نمازهای مستحبی دیگر. اگر بگویند، بابا، مردم گروه‌گروه از دین دارند رو برمی‌گردانند، غمشان نیست. 🔺گفت: آن گلیمِ خویش به در می‌برد ز موج. می‌گویند آقا، ما گلیم خودمان را در ببریم خیلی کار است، خیلی هنر است، به دیگران نمی‌رسیم بعضی این جور‌اند. ❌ آن عملی که نشانهٔ ایمان است، این عمل نیست. هرکسی نمازِ خوب بخواند، اما خودش بخواند، به دیگران کاری نداشته باشد، این درست نیست. درست نیست یعنی کامل نیست؛ کامل. 🔘نشانه ایمان چیست؟ اقامهٔ صلاة، نماز را در جامعه به‌پاداشتن، همگان را نماز خوان کردن، نه به‌معنای اینکه یک عبادت همه انجام بدهند، نه اینکه فلانی نمازخوان نیست، نمازخوانش کنیم؛ یعنی جامهٔ نمازخوان، یعنی جامعه‌ای که دائماً به یاد خدا و در راه خداست. جامعه‌ای که می‌گوید «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» جز خدا کسی را عبادت و عبودیت نمی‌کند و جز به خدا به هیچ‌کس دیگر اتکاء نمی‌کند و از کسی استعانت نمی‌جوید. ✅جامعه نمازخوان یعنی آن جامعه‌ای که هر روز از سردمداران فساد، یعنی «مَغْضُوبِ عَلَیْهِم» و از دنباله‌روان فساد، یعنی از «ضالّین» تبرّی می‌جوید. نماز اینهاست. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۵۶ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
📌ایمان زاینده ❌اگر فقط تشخیص و ایمان قلبی و باور کافی بود، عمروعاص باید اول شیعهٔ عالم باشد. 🔺️عمروعاصی که ماجرای غدیرخم را یا به چشم دیده، یا از کسانی که به چشم دیده‌اند شنیده، من و شما بعد از سیزده قرن و خرده‌ای این ماجرا را در کتاب‌ها فقط می‌خوانیم. عمروعاصی که دربارهٔ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شعر می‌گوید، عمروعاصی که در دم احتضار، در آن حساس‌ترین ساعت‌ها و لحظه‌‌هایی که برای ذهن یک انسان مطرح است، اظهار ندامت می‌کند، اظهار پشیمانی می‌کند، می‌گوید دینم را به دنیای معاویه فروختم، با علی که می‌دانستم حق است، جنگیدم. ❓پس عمروعاص به نظرم عمیق‌تر و عملی‌تر از شیعهٔ قرن چهاردهم هجری به ولایت بلافصل امیرالمؤمنین پی‌برده و تصدیق کرده بود، اما آیا شیعه است؟ ✅ شما می‌گویید نه. چرا شیعه نیست؟ برای خاطر اینکه اعتقاد به امامت امیرالمؤمنین تعهدهایی می‌آورد. 🔺️اول تعهدش بیعت نکردن با معاویة‌بن‌ابی‌سفیان است. عمروعاصی که با معاویه همدست می‌شود و با علی می‌جنگد؛ یعنی به تعهدهای تشیّع، به مسئولیت‌ها و تکلیف‌هایی که این باور به انسان متوجه می‌کند، پایبند نمی‌ماند، شیعه نیست. 🤔 این حرف درست است و چون درست است، من روی سخن را باز به خودمان برمی‌گردانم، می‌گویم با همین دلیل، آیا من و شما می‌توانیم معتقد باشیم و مطمئن که شیعه هستیم؟ مگر ما به تعهدهای شیعه بودن عاملیم؟ مگر ما پایبندیم؟ و سخن قرآن دراین‌باره روشن و بی‌تردید و بی‌ابهام است. ⚠️صریحاً نفی می‌کند ایمان را از آن‌کسانی که به طور مطلق پایبند به تعهدات ایمانی خود نیستند. 💠بنابراین ایمانی که در اسلام معتبر است، ایمان زاینده و تعهد‌آفرین است. آن ایمانی است که با تعهد‌های عملی همراه باشد، اگر همراه نبود، منتظر نتیجه هایش هم مباش، منتظر نصرت در دنیا نباش، منتظر امنیت در دنیا مباش. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۷۹ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 @nomov_ir
🔰خداوند در سوره حج آیه ۷۸ می‌فرمایند: 💠«وَجَاهِدُوا فِي اللهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ»💠 🍀اوست که شما را برگزیده‌است ای امت اسلام! ❓یعنی چه برگزیده؟ 📌یعنی شما را به صورت دردانه‌های نازپرورده‌ای گذاشته کنار، گفته این‌ها تافتهٔ جدا بافته‌اند، گناه هم کردند، اشتباه هم کردند، برخلاف فرمان ما هم عمل کردند، بهشت به نام این‌هاست؟ 🔺️این حرفی است که یهود‌ها هم دربارهٔ خودشان مدعی بودند. این‌ها اشتباه می‌کردند، هر مُسلِمی هم که این جور فکر کند، اشتباه می‌کند. قرآن درمقابل یهودی‌ها، آن‌کسانی‌که خیال می‌کردند که اَحبّا و اولیا و دوستان، بلکه فرزندان خدایند، با لحن خیلی ملامت‌آمیز و زننده‌ای اعلام می‌کند که این‌همه، این دوستی، این ولایت، در گرو این است که به فرمان خدا عمل کنید، ما شما را برگزیدیم، درست است، بنی‌اسرائیل را هم قبلاً برگزیده بودیم. خدا امت اسلام را انتخاب کرد، اما قبل از اسلام بنی‌اسرائیل را هم انتخاب کرده بود، این هر دو انتخاب از یک نوع است. ⚠️به‌معنای انتخاب آماده‌ترین فرد است برای بزرگ‌ترین کار. 🔸️بین ده نفر شما نگاه می‌کنید، می‌بینید که این یکی قیافه‌اش مصمم‌تر، بدنش آماده‌تر، رنگ رخساره‌اش شاداب‌تر، پنجه‌اش قوی‌تر، بازوان و سینه‌اش ستبرتر و استوار‌تر؛ می‌گویید آقا، این بارِ سنگین را تو باید برداری، من تو را برای این کار انتخاب کردم؛ این‌هم پیش‌قدم می‌شود. اگر برداشت، اگر توانست این کار را بکند؛ یعنی اراده کرد - توان که در او بود مسلّماً - تصمیم گرفت و این بار را برداشت، آن وقت از سطح اَقران بالاتر می‌رود، می‌شود یک فرد زبدهٔ برجسته. 🤔 اگر برنداشت چه؟ ❌اگر برنداشت، از دیگران توسری خورتر و بدبخت‌تر می‌شود. به او می‌گویند بیچاره! دیگران نمی‌توانستند، به آنها هم نگفتیم، اما به تو گفتیم و تو نکردی. 💥گزینش امت اسلام مثل گزینش امت بنی‌اسرائیل، از این قبیل است. بنی‌اسرائیل در زمان خودشان و مسلمانان در زمان خودشان، شایسته‌ترین امت‌ها و افراد بودند برای تحمل بار امانت اسلام، رهبری و هدایت بشر؛ لذا که به این‌ها این بار امانت داده شد. آیا برداشتند یا نه؟ 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۸۳ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰ایمان و پایبندی به تعهدات 📌آن‌کسی که مؤمن است و می‌خواهد مؤمن بماند و از ثمرات مؤمن بودن بهره ببرد، درمقابل همهٔ احکام خدا باید احساس تعهد کند و در همه‌جا باید احساس تعهد کند. 🔸️آن‌کسی که معتقد است ایمان به خدا و ایمان به رسالت تعهدی می‌آورد، آن تعهد این است که همگان، باید بندهٔ خدا بشوند و من تا آنجا‌که می‌توانم همه را باید بندهٔ خدا بسازم. ایمان به پیغمبر و شهادت به اینکه من مُقِرّ به رسالت پیامبرم، این تعهد را می‌اورد که دنبال پیامبر و در راه او حرکت بکنم. ❌ اگر من به‌این معنا مُقِرّ و معترفم، اگر این تعهد را قبول دارم، دیگر معنا ندارد که آن وقتی‌که مواجه می‌شوم با یک پدیدهٔ کوچک که بر خلاف مشی پیامبری است، برخلاف راه پیامبر خداست، در مقابل آن رگ‌های گردنم را آن‌چنان پر کنم، مشت‌هایم را آن‌چنان گره کنم، واقعاً نمایش یک مسلمان، اما وقتی با یک پدیدهٔ بزرگتر، ولی پردردسرتر که باز در خلاف مسیر و جهت نبوت و رسالت است، روبه‌رو‌ شدم، مسئولیتم را فراموش کنم. ✅ موسمی نیست تعهد، گاه‌گاهی نیست تعهد. نسبت به زمانی، نه زمان دیگری نیست؛ نسبت به شخصی نه شخص دیگر نیست؛ تعهد همگانی و همه‌جایی و همیشگی است. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۹۲ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰تکلیف ما در برابر افراد غیرمتعهد ❓ما در برابر آدمی مثل معاویه، یک آدمی مثل شریح، یک آدمی مثل مغیره، یک آدمی مثل زیدبن‌عَمرو زمان معاویه، فرقی نمی‌کند در هر طبقه‌ای، در مقام قضاوت نسبت به این انسان چگونه باید قضاوت کنیم؟ 🔺️بعضی از جاها دین را، ایمان را، متعهدانه قبول کرده، یک جاهایی هم از دین و ایمان نشانی و اثری و خبری در زندگی خود باقی نگذاشته. 🤔 چه بگوییم ما به این آدم؟ مؤمنش بدانیم؟ ✅ قرآن صریحاً می‌فرماید این گونه آدمی مؤمن نیست. پس ایمانی که در طرز فکر اسلامی معتبر است، ایمان این جور آدم‌ها - که نظیرشان در روزگار ما الی ماشاءالله زیاد است - نمی‌باشد، بلکه ایمان استوار آن مردانی است که همه‌جا، با همه‌کس، در همه‌زمان، به هر صورت محفوظ است، با تعهدش، با عملش، «اِنَّ الَّذینَ آمنوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات» تا آخر. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۹۸ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره نور آیه ۵۵ می‌فرمایند: 💠«وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم اَمناً»💠 ❓تبدیل خواهیم ساخت پس از خوف و ترس و بیمِ آنان، امنیت و امان را. تا چه بشود؟ درسایهٔ این امنیت چه‌کار کنند؟ ❌ در سایهٔ امنیت بنشینند، چاییِ عصرِتابستان را کنار باغچه، با قوری چینی و سماور وَرشو بخورند؟ مسئلهٔ امنیت برای اینهاست؟ امنیت داشته باشند تا بتوانند راحت لَم بدهند و بی‌عاری کنند؟ ✅ نه. آن امنیت برای این است که بتوانند در سایهٔ آن، یک گام و ده گام به سوی سرمنزل نهایی انسان، یعنی تکامل، نزدیک بشوند. بتوانند بندهٔ خدا باشند، بندگی بندگان از سر آن‌ها برداشته بشود، مطیع و خاضع خدا باشند و از این راه بتوانند متعالی و متکامل بشوند. این‌ها هر کلمه‌اش بحثی دارد. 📌«یَعبُدونَني لایُشرِکونَ بي شَیئاً» مرا عبودیت کنند و به من شرک نورزند. البته در آخر آیه این را هم تذکر می‌دهد که «اگر بعد از آنکه ایمان آوردند، شرک ورزیدند؛ اینجا فاسق خواهند بود.» فاسق یعنی از دین به در آمده، خارج شده. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۰۳ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
❓برای بهره‌مند شدن از سعادت همه جانبه و کامل آدمی به چه چیزهایی محتاج است؟ 💠 محتاج است به اینکه: هدف و سرمنزل سعادت را بشناسد و راه آن را بداند. (هدایت) 💠 و اینکه: پرده‌های جهل و غرور و پندارها و هرآنچیزی که گوهر بینش و خرد او را در حجابی ظلمانی می‌پیچید و نیروی دیدن و فهمیدن آن را از او می‌گیرد، نایل گردد و شعاعی از نور حقیقت بر دل او بتابد. (نور) 💠 و اینکه: در راه طولانی‌اش بسوی سعادت، از دغدغه‌ها و وسوسه‌های درونی که توان فرساتر از عامل‌های بازدارنده‌ٔ برونی است برهد. (اطمینان و امن) 💠 واینکه: تلاش خود را ثمر بخش بداند. 💠 و اینکه: لغزش‌ها و خطاهایش قابل جبران و مورد بخشایش باشد. (مغفرت و رحمت) 💠 و اینکه: در همه حال از دستاویز و تکیه‌گاهی مورد اطمینان، برخوردار باشد. 💠 و اینکه: در مواجهه با دشمن‌ها و دشمنی‌ها از نصرت و مدد خدا برخوردار گردد. 💠 و اینکه: بر جبهه‌ها و صف‌های مخالف برتری و رجحان داشته باشد. 💠 و اینکه: بر دشمنان راه و هدفش - که مانع و خنثی کنندهٔ تلاش اویند - پیروز گردد. 💠 و اینکه: عاقبت از همهٔ سختی‌ها و فشارها و بندها و حصارها، رسته و به مقصود و منظور خود نائل گردد. (فوز و فلاح) 💠 و اینکه: در همه حال - در راه و در منزل - از ذخیره‌هایی که برای آدمی در این جهان مُهیا گشته، بهره‌مند و برخوردار گردد. 💠 و... 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" خلاصه جلسه۶. 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره رعد آیه۲۸ می‌فرمایند: 💠ألَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ💠 🔺️اطمینان/بخش1 ❓اطمینان بعنی حالت طمأنینه‌ دل. حالت آرامشِ روح و قلب. یعنی چه آرامش؟ به چه معنا آرامش در اینجا مورد نظر ماست؟ آیا به این‌معنا که روحِ ما هیچ‌گونه تحرکی و تلاشی نداشته باشد آرامش به این‌معنا که در حالت نیمه‌خواب و نیمه‌بیهوشی باشد دِل ما؟ ⚠️نه، بلکه آرامش درمقابل دغدغه و اضطراب، آرامش و اطمینان در مقابل تشویش.⚠️ 📌دو نفر سرباز وارد میدان جنگ می‌شوند، دارای دو نوع روحیه. یکی به سازوبرگ جنگی‌اش، به خوبیِ فرماندهی‌اش، به تدبیر و کاردانی و رؤسا و رهبرانش، به ضعفِ نیروی دشمن، به کارآمدی خودش و دوستان و هم صفانش معتقد است. به علاوه می‌داند نیروهای امدادی در آن‌طرف، در پشت جبهه،‌ منتظرند که در فرصت لازم، با یک اشاره به میدان بیایند و کمک کنند، این یک‌جور وارد میدان جنگ می‌شود. آن انسانی که به تجهیزات جنگیِ خودش، به کارآیی دوستانش، به کاربرد اسلحه‌اش، هیچ‌گونه اعتمادی ندارد؛ خود را کوچک می‌بیند، دشمن را بزرگ می‌بیند، خود را عریان می‌بیند، دشمن را تا زیر چشم و تا دندان غرقِ در زره و سلاح می‌بیند، این یک‌جور دیگر وارد میدان جنگ می‌شود. 🍀آن سرباز اولی دارای اطمینان است، دلش آرام است. ❌دل آرام‌بودن به‌این‌معنا نیست که در میدان جنگ کفش‌هایش را می‌گذارد زیر سرش و دراز می‌کشد و می‌خوابد و خُروپفش به آسمان می‌رود، نه؛ اطمینان به‌این‌معنا نیست. اطمینان به‌این‌معنا نیست که وسط میدان جنگ می‌گوید حالا یک سیگاری بکشیم، یک خُرده‌ای مثلاً تماشای منظره‌ها را بکنیم، خاطرِ جمع باشد، نه، نه‌خیر. به‌ این‌ معنا نیست که کمترین حرکات دشمن از نظرش پوشیده بماند. ✅ اطمینان به این معناست که مضطرب نیست، مشوّش نیست، آینده برایش روشن است، می‌داند که او پیش خواهد برد، لذا نمی‌هراسد. این دل و این روح، آرام است؛ مثل یک کشتی‌ای که با وزن زیاد، با تجهیزات زیاد، روی دریای آرامی در حرکت است، این را می‌گویند اطمینان. و غیر مطمئن مثل آن قایق کوچکی است، مثل آن تخته‌پاره‌ای است که روی یک اقیانوس متلاطمی، روی رودخانهٔ متلاطمی دارد حرکت می‌کند. دائماً مضطرب، دائماً از این راه، از آن راه، پس می‌رود، پیش می‌رود. این دو جور روحیه است. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۲۳ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره رعد آیه۲۸ می‌فرمایند: 💠ألَا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ💠 🔺️اطمینان/بخش۲ 📌انسانی که سر به راهی گذاشته و دارد حرکت می‌کند، دارد به سوی مقصود و مقصدی می‌رود، ده‌ها انگیزه ممکن است او را از پیمودن این راه و تعقیب این هدف بازبدارند. 🔺️ترس، یکی از این انگیزه‌هاست؛ رُعب، بیم، هراس. از ترس ممکن است این راه را ادامه ندهد. ❓ترسِ از چه؟ 🔸️ترس از گرسنگیِ بین‌راه، ترس از دزد میان راه، ترس از گرگ درنده‌ای که در راه کمین کرده، ترس از زحمت‌ها و بی‌خوابی‌های این راه و بلاخره ترس از نرسیدن. این یک مقوله از چیزهایی که مانع می‌شود از اینکه این راهرو، راهِ خود را تعقیب کند و پیش برود. ❓طمع یکی دیگرش است. طمعِ به چه؟ 🔸️طمعِ به زندگی راحت؛ که اگر من این راه را نپیمایم، دنبال این مقصود حرکت نکنم و نروم، در رخت‌خواب گرم و نرمِ خانهٔ خودم بخوابم، پهلوی فرزندان و زن محبوبم به سر ببرم؛ این یک چیزی است که برای یک انسان معمولی، برای یک انسانِ کوچک، برای یک روحِ ضعیف، ایده‌آل است، محبوب است، مطلوب است، برایش خودکُشان می‌کند، پیداست که حاضر نیست آن را به‌آسانی از دست بدهد. طمعِ رسیدن به مقام‌هایی که اگر این دربه‌دری را قبول نکردی، آن مقام‌ها در انتظار توست. طمع! ✅ اینها انگیزه‌هایی است که انسان را از پیمودن این راه باز می‌دارد، ترس‌ها و طمع‌ها. 🤔 خب، حالا یک راهرویی را درنظر بگیرید که بلاخره ریسک کرده و به‌قول امروزی‌ها، پا در این راه گذاشته، دارد حرکت می‌کند و می‌رود، اما آیا این انگیزه‌ها تمام شدند. آیا اینی‌که در این راه دارد حرکت می‌کند، آن مزاحم‌هایی که نمی‌گذاشتند وارد این راه بشود، از میان رفتند؟ نه، از میان نرفتند. درست توجه کنید! این مزاحم‌ها اول هم نمی‌گذاشتند وارد این راهِ دور و دراز بشود؛ حالا هم که وارد این راه شده است، نمی‌گذارند آسوده و آرام این راه را طی کند. هر یک قدم که می‌رود، مثل یک خاری، مثل یک قلّابی، مثل یک زنجیری پایِ او را، دامنِ لباس او را، دست او را می‌گیرند و می‌کِشند و از پیمودن راه، او را باز می‌دارند. این هی می‌افتد این‌طرف، هی می‌افتد آن‌طرف، هی این خار دامنش را می‌گیرد، هی آن زنجیر پایش را می‌کشد، هی عشقِ به فرزند او را به سوی خود جذب می‌کند، هی یاد زندگی راحت او را به‌سوی خود می‌کشاند. از این طرف از آن طرف، انگیزه‌های گوناگون این انسان را به جانب‌های مختلف می‌برند، این آدم می‌شود متزلزل؛ مثل همان قایق، گاهی به این‌طرف، گاهی به آن‌طرف، این انسانِ نامطمئن است. 🍀 یک انسان هم هست، وقتی که وارد شد، وقتی به این راه رسید، برای خود یک انگیزه‌ای، یک عامل توجهی به‌وجود می‌اورد که او را از تمام این انگیزه‌های کوچک غافل می‌کند. یک جاذبه و کششی دل او را می‌کشاند که این جاذبه‌های کوچک، جاذبهٔ فرزند، جاذبهٔ زن، جاذبه زندگی، جاذبهٔ پول، جاذبهٔ مقام، جاذبهٔ جان، در مقابل آن جاذبهٔ بزرگ‌تر پوچند،‌ هیچند، نابودند، مؤثر نیستند. ده‌ها آهن‌ربا یک جسم کوچک را به این‌ طرف و آن‌طرف جذب می‌کنند، اما یک آهن‌ربای قوی‌تر وقتی پیدا شد، آن‌چنان جاذبه‌اش این آهنِ کوچک را، این براده را می‌کشد به طرف خود که آهن‌رباهای دیگر اصلاً اثرشان خنثی است. 📌این آدم وقتی‌که با این جاذبهٔ قوی، با این روحیهٔ قوی وارد راهی شد و مشغول پیمودن آن راه شد، دیگر جاذبهٔ زن و فرزند و چیزهای دیگر و زیبایی‌ها و راحتی‌ها و خوشی‌ها و لذت‌ها و عیش و نوش‌ها در او اثری نمی‌گذارند. این آدم کیست؟ ✅ آدم مطمئن، «يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّة إرْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً». آن‌کسی می‌تواند راه خدا را تا آخر بپیماید، به سرمنزل و هدف منظور و مقصود نائل آید، که مطمئن باشد حالت اطمینان و سکون در او باشد. اطمینان به این معناست؛ یعنی جاذبه‌ای او را بکشاند. جاذبهٔ ایمان، جاذبهٔ علاقه به خدا، جاذبهٔ علاقهٔ به هدف، آن‌چنان او را مجذوب کند و به سوی خود بکشاند که همهٔ جاذبه‌های دیگر برای او هیچ‌و‌پوچ و مسخره بیایند، هیچ‌و‌پوچ و مسخره. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۲۵ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو» در ایتا: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره رعد آیه۲۸ می‌فرمایند: 💠«الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللهِ»💠 ❓چرا به نماز این‌قدر اهتمام کردند؟ چرا گفتند اگر نماز قبول نشد، کارهای دیگر قبول نمی‌شود؟ چرا مکه را گفته‌اند عمری یک‌بار، روزه را گفته‌اند سالی یکبار، زکات را گفته‌اند برای موردی خاص، خمس را همین‌طور، بقیهٔ عبادات را هم همین‌طور، اما نماز را گفته‌اند هر روز، آن‌هم روزی پنج‌بار و اگر زیادتر کردی بهتر؛ چرا گفته‌اند؟ 🍀نماز کپسول ذکرِ خداست. سرتاپای نماز ذکرُالله است. لذاست که خود قرآن هم بعد از آنکه می‌فرماید: 💠«إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ»💠 🔺️نماز از فحشا و منکرات نهی می‌کند و باز می‌دارد. 🍀دنبالش می‌گوید: 💠«وَ لَذِكْرُ اللهِ أَكْبَرُ»💠 🔺️یاد خدا بالاتر است. 📌این جنبه و این بُعد از نماز مهم‌تر است که یاد خداست، این بالاتر است، بزرگ‌ترین خاصیت نماز این است. و ذکرالله خاصیتش این است؛ یاد خدا، توجه به خدا، همواره خدا را دیدن، شناختن، با خود دانستن، یکی از خواص مهمش این است که این دل را از اضطراب‌ها، از وسوسه‌ها، از دغدغه‌ها، از جاذبه‌های گوناگون، در همه‌کاری، در همه‌راهی باز می‌دارد. این دل آرامش پیدا می‌کند. مثل وزنه‌ای که بر روی یک قایق آن‌چنانی قرار داده بشود و این آن را یک قدری سنگین می‌کند، یک‌قدری از تحرک و اضطراب آن کم می‌کند. ذکرالله این است. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۲۹ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو»: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
❓جهان‌بینی یعنی چه؟ 📌شما وقتی که به عنوان یک انسان، به فکر خودتان، به درک خودتان از عالم، از انسان، از جهان مراجعه می‌کنید، یک تصوراتی پیدا می‌کنید. ممکن است شما به این فکر نبودید اما آن کسی که به این فکر است، وقتی درباره جهان می‌اندیشد، درباره انسان می‌اندیشد، درباره رابطه جهان و انسان می‌اندیشد، درباره چیزی ماورای طبیعت و ماورای انسان و جهان می‌اندیشد، یک سلسله تصورات و افکاری پیدا می‌کند، این را می‌گویند جهان‌بینی. ✅هر مکتبی یک بینش خاصی، یک دیدگاه خاصی، یک برداشت خاصی، یک دریافت خاصی از جهان دارد؛ این برداشت خاص از جهان، این دریافت مخصوص از عالم، این چگونگی دیدن عالم، اسمش جهان‌بینی است. ❌جهان‌بینی به معنای وسعت نظر نیست که معمولا در اصطلاحات عامیانه به کار می‌رود؛ فلان کس آدم جهان‌بینی است، یعنی وسیع النظر است، نه؛ جهان‌بینی به این معنا نیست. 🍀به‌طور خلاصه جهان‌بینی را اینگونه می‌شود تعریف کرد: جهان‌بینی یعنی برداشت یک انسان از جهان، دریافت یک انسان از جهان یا از انسان. 🔺️گفتیم برداشت یک انسان؛ می توانید شما به جای یک انسان، بگذارید یک مکتب، یک مسلک، یک آیین، یک رویه اجتماعی برداشتی از جهان دارد، این برداشت اسمش جهان‌بینی است. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۴۴ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو»: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
❓جهان‌بینی اسلام یعنی چه؟ 📌اسلام معتقد است که همه این مجموعه‌ای که نامش جهان است، از بالا تا پایین، از موجودات ناچیز و حقیر، تا موجودات بزرگ و چشم‌گیر؛ از پست‌ترین جاندار یا بی‌جان، تا شریف‌ترین و پرقدرت‌ترین موجودات جاندار و دارای خِرَد، یعنی انسان، همه و همه همه‌جای این عالم، بنده، برده، آفریده و وابسته به یک قدرت بسیار عظیم است. 🔺️ماورای این ظاهری که من و شما می‌بینیم، ماورای آن چیزی که عینک تیزبین دانش تجربی می‌تواند به او برسد، ماورای همه پدیده‌های قابل حس و قابل لمس، یک حقیقتی هست از همه حقیقت‌ها برتر، بالاتر، شریف‌تر، عزیزتر و همه این پدیده‌های عالم، ساخته و پرداخته و درست شده دست قدرت اوست. به آن قدرت بالاتر نامی می‌دهیم؛ اسمش خداست، اسمش الله است. 🔺️پس جهان یک حقیقتی است که به خودی خود استقلال ندارد؛ خودش، خودش را به وجود نیاورده؛ از داخل و از درون نجوشیده؛ بلکه دست قدرتمندی این پدیده‌های گوناگون را - که هر روزی که دانش به پیش می‌رود، این پدیده‌ها بیشتر خود را نشان می‌دهند - آفریده و به وجود آورده. 🍀دست قدرتمندی است که در دل ذرّه آن غوغا را ایجاد کرده و در بالاترین جهان‌های ناشناخته، کهکشان‌ها و آن سوی کهکشان‌ها که ممکن است میلیاردها برابر آنچه که تا امروز کشف کردیم، چیزهای قابل کشفی باشد؛ این همه را به وجود آورده است. این کارخانه سازنده‌ای دارد، این دستگاه پدیدآورنده‌ای دارد، تصادفی و به خودی خود نیست. اسلام جهان را یک چنین چیزی می‌داند. 💠این دست قدرتمند که نامش الله است، به تمام صفات نیک و نیکی آفرین به‌طور اصیل، به‌طور ذاتی، متَّصِف می‌باشد؛ یعنی دارای دانش است، دارای قدرت است، دارای حیات است، دارای اراده و تصمیم است و هر آنچه که از این صفات سرچشمه و مایه می‌گیرد. زندگی او از کسی گرفته نشده است، دانش او از جایی اخذ و کسب نشده است و از این قبیل. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۴۵ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو»: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره بقرة آیه ۲۵۵ می‌فرمایند: 💠«اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ»💠 ❓چیست الله؟ خدا کیست؟ 📌آن موجودی است که «اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ» هیچ معبودی به جز او نیست. «اله» را معبود معنا کنید. «اله» یعنی هر آن موجودی که انسان در مقابل او به صورت تقدیس به صورت تعظیم و تکریم، خضوع می‌کند، اختیار خودش را دست او می‌دهد، سررشتهٔ زندگی‌اش را به او می‌سپرد، او را دست‌باز و مطلق‌العنان در زندگی خود قرار می‌دهد، این را در اصطلاح قرآنی می‌گویند اِله. 🔺️آن‌کسانی‌که هوای نفس را سررشته‌دارِ زندگیِ خود می‌کنند، الهشان هوای نفسشان است. آن‌کسانی‌که یک انسان سرکشِ متجاوز را در امور زندگی خود، دستش را باز می‌گذارند، الهشان همان شیطان است. آن‌کسانی‌که به سنت‌ها و عقیده‌های پوچ، به طور بی‌قید و شرط تسلیم می‌شوند، الهشان همان سنت و عقیدهٔ پوچ است. ⚠️هرچه در وجود انسان و در زندگی انسان، بی‌قیدوشرط دستش باز باشد و حکومت و تحکم بکند، او اله است. ❓اینجا می‌گوید «اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ» هیچ الهی، هیچ معبودی به‌جز او نیست؟ یعنی در دنیا نیست؟ 🔺️هزاران معبود بود در دنیا، سیصدو‌شصت‌تا در خودِ خانهٔ کعبه آویزان و قرار داده شده بود، سیصدوشصت‌تا عروسک. همین‌قدر هم عروسک‌های جاندار در دنیا، داشتند فرمانروایی می‌کردند؛ چطور الهی نیست! پس اینی که می‌گوید «اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ» جز او الهی نیست؛ یعنی اله واقعی نیست، اله قانونی نیست، اله حقیقی نیست. ✅یعنی هرکس دیگر را غیر از الله به الوهیت -به‌آن معنایی که گفتم- به معبودیت پذیرفتید، گناه کردید، برخلاف حق عملی انجام دادید؛ چون جز الله هیچ‌کس شایستهٔ معبود بودن و الوهیت نیست. 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۴۶ 🌏 آدرس پایگاه: 🌐www.nomov.ir 📱 کانال «نُمو»: 🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰خداوند در سوره بقرة آیه ۲۵۵ می‌فرمایند: 💠«اللّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ»💠 ❓«اللهُ لا اِلهَ اِلّا هُوَ»، خصوصیت این الله، این الهِ یکتا و یگانه چیست؟/(بخش۱) 🔺️خصوصیاتش را مقداری می‌شمرد: «اَلحَیّ» زنده است؛ همه مرده‌اند، دیگران موجودات مرده و مُردارند، او زنده است. بی‌جان‌‌ها که پیداست، باجان‌ها هم مرده‌اند. باجانی که روزی نبوده و روز دیگری هم نخواهد بود، جانداری که جانش دائماً در تهدید است، موجود زنده‌ای که زندگی‌اش با حرکت یک مو، با جنبش یک مغز گاهی تهدید به فنا و نابودی می‌شود، این چه جور زندگی‌ای است؟ زندهٔ جاودان، زندهٔ اصیل، زندهٔ حقیقی، آن کسی است که حیات برای اوست و هدیه و عطیه و موهبت اوست به همهٔ جانداران، و او خداست. «اَلحَیّ» آن زنده، «اَلقَیّوم» آن پایدار و پاینده. ✅ آن‌کسی که زندگی او دائمی و جاودانه و همیشگی است. آن‌کسی‌که زندگان به زندگی او زنده‌اند و اگر او نباشد، اگر او نخواهد، اگر او اراده نکند، یک زنده و یک جلوهٔ زندگی در جهان باقی نخواهد بود، «اَلقَیّوم». 📗کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" صفحه۱۴۷ 📱کانال «نُمو»: http://nomov.ir @nomov_ir