از #شهید_بابایی پرسیدند:
عباس جان چه خبر؟
چه کار میکنی؟
گفت:به نگهبانی دل مشغولیم که غیر از خدا کسی وارد نشود.
https://mazloum.ir
#شهدا
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
📱 کانال «نُمو»:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🌷زخمی شده بود.پایش را گچ گرفته بودند و توی بیمارستان مریوان بستری بود.بچه ها لباسهایش را شسته بودند. خبردار که شد،بلند شد برود لباس های آن ها را بشوید. گفتم«برادر احمد،پاتون رو تازه گچ گرفتهن. اگه گچ خیس بشه، پاتون عفونت میکنه.»
گفت«هیچی نمیشه.»
رفت توی حمام و لباس همه بچه ها را شست. نصف روز طول کشید. گفتیم الآن تمام گچ نم برداشته و باید عوضش کرد.
اما یک قطره آب هم روی گچ نریخته بود.
💎میگفت:
«مال بیت المال بود،مواظب بودم خیس نشه.»
#شهید_حاج_احمد_متوسلیان
#بیت_المال
#شهدا
https://www.khacreez.com
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
📱 کانال «نُمو»:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🔰تنبیه
.
....نگهبانی شب در آن شرایط بسیار حیاتی بود. یک شب که نگهبانها پستشون رو بدون اجازه ترک کرده بودند؛ به دستورِ محمود باید وسط محوطه سینهخیز میرفتند و غَلت میزدند تا تنبیهی اساسی بشن و حساب کار دستشون بیاد.
تنبیهِ نگهبانها که شروع شد، یه مرتبه دیدیم محمود هم لباسش را درآورد و همراه آنها شروع کرد به سینه خیز رفتن. محمود که نگاههای متعجب ما را دیده بود، گفت:
📌«یه لحظه احساس کردم که از روی هوای نفس میخوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور، بر من پیروز نشه».
#شهید_محمود_دولتی_مقدم
#شهدا
📗مجموعه رسم خوبان، کتاب مقصود تویی، ص 46-45
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
📱 کانال «نُمو»:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
🌷وقتی از عملیات خبری نبود، میخواستی پیدایش کنی، باید جاهای دنج را می گشتی.
پیدایش که می کردی، میدیدی #کتاب به دست نشسته، انگار توی این دنیا نیست.
ده دقیقه وقت که پیدا می کرد، می رفت سر وقت #کتاب هایش.
گاهی که کار فوری پیش می آمد، کتاب همان طور باز می ماند تا برگردد.
https://navideshahed.com
#مطالعه
#شهید_زین_الدین
#شهدا
🌏 آدرس پایگاه:
🌐www.nomov.ir
📱 کانال «نُمو»:
🆔 https://eitaa.com/joinchat/3512729642C9c7c6bf908
4.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥باور کردنی نیست، اما حقیقت دارد!
🔸خاطره شهیدی که ۱۸ گلوله مستقیم به بدنش خورد
اما زنده ماند از زبان خودش
جاده مانده است و من و این سر باقی مانده
رمقی نیست در این پیکر باقی مانده
گرچه دست و دل و چشمم همه آوار شده است
باز شرمنده ام از این سر باقی مانده
📤پیوند مشاهده کلیپ کامل #شب_خاطره
https://b2n.ir/f67788
#شهدا
📱کانال «نُمو»:
www.nomov.ir
@nomov_ir
هدایت شده از نمو | محتوا
🔰کانال «نُمو|محتوا»
زیرمجموعه کانال 👈 نمو،
به منظور نشر محتوای مفید و سالم - جهت استفاده فعالین در فضای مجازی - راه اندازی شد.
محتواهایی که در این کانال ارائه می شود، محتواهای تولیدی دیگران است.
🔻این محتواها در زمینه های مختلف و موضوعات گوناگون است.
#آیه_قرآن
#حدیث
#احکام
#علما
#شهدا
#سبک_زندگی
و ...
🎁مدیران کانالها و گروهها میتوانند از این محتواها استفاده کنند و معارف اسلامی را نشر دهند.
🔹از آنجائیکه این محتواها، تولید دیگران است، لذا محتواهای دارای لوگو و آرم و آدرس، با همان صورت، نشر شوند و لوگو حذف نشود.
👌محتواهای بدون لوگو را به هر صورت که مایل بودید، میتوانید نشر دهید، حتی با درج لوگوی خودتان.
📱کانال نمو|محتوا
@mohtava_nomov
🌷دو خاطره شهید مهدی زین الدین
💎دو سه روزی بود میدیدم توی خودش است. پرسیدم «چته تو؟ چرا این قدر توهمی؟»
گفت «دلم گرفته. از خودم دل خورم. اصلا حالم خوش نیست.»
گفتم: «همین جوری؟»
گفت: «نه. با حسن باقری بحثم شد. داغ کردم. چه میدونم؟ شاید باهاش بلندحرف زدم. نمیدونم. عصبانی بودم. حرف که تموم شد فقط بهم گفت مهدی من با فرمانده ام این جوری حرف نمیزنم که تو با من حرف میزنی. دیدم راست میگه. الان دو سه روزه کلافم. یادم نمیره.»
💎شاگرد مغازهی کتاب فروشی بودم. حاج آقا گفت: «میخواهیم بریم سفر. تو شب بیا خونه مون بخواب.» بد زمستانی بود. سرد بود. زود خوابیدم. ساعت حدود دو بود. در زدند. فکر کردم خیالاتی شده ام. در را که باز کردم، دیدم آقا مهدی و چند تا از دوستانش از جبهه آمده اند.
آن قدر خسته بودند که نرسیده خوابشان برد.
هوا هنوز تاریک بود که باز صدایی شنیدم. انگار کسی ناله میکرد.
از پنجره که نگاه کردم، دیدم آقا مهدی توی آن سرمای دمِ صبح، سجاده انداخته توی ایوان و رفته به سجده.
منبع: vaghayerooz.com
#شهدا
#شهید_زین_الدین
🔻با نُمو همراه باشید:
ایتا|سروش|روبیکا|آپارات|اینستاگرام
@nomov_ir
حدس_بزن_شهید.apk
حجم:
15.65M
📱#نرم_افزار | #راهیان_نور
📤پیشنهاد_دریافت 📤
🔻در این برنامه ویژگی های زیبایی از قبیل: پیام شهیدی که نام آن را حدس زده اید بخشی از وصیت آن شهید موجود است.
🔆بزرگترین هدف این بازی: آشنایی با شهدا و زنده نگاه داشتن نام، یاد و الگوگیری از مرام و سبک زندگی آنهاست.
📌این برنامه شامل 160 عکس شهید میباشد که شما باید نام این شهیدان گران قدر را حدس بزنید.
#شهدا
#راهیان_نور
📎 پیوند دریافت در پایگاه:
http://dl.nomov.ir/maharati/farhangi/m-f-249.apk
@nomov_ir
4.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سه دقیقه تلنگر شهدایی
🔹پنج روزه که در محاصره هستیم.
🔹آب را جیره بندی کردیم.
🔹نان را جیره بندی کردیم ...
#شهدا
📎 پیوند دریافت در پایگاه:
http://dl.nomov.ir/maharati/farhangi/m-f-252.mp4
@nomov_ir
🔰کفاره گناه ( از خاطرات شهید مهدی باکری )
شهردار ارومیه که بود، دوهزار و هشت صد تومان حقوق می گرفت.
یک روز بهم گفت: « بیا این ماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.»
همه چی را نوشتم ؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ.
آخر ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان.
بقیه پول را داد لوازم التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند.
گفت: « اینم کفاره گناه های این ماه مون.»
📱نرم افزار «شهدا» را در بازار:
http://cafebazaar.ir/app/?id=com.smh.shohada&ref=share
#شهدا
@nomov_ir