eitaa logo
نوحه سنتی مجمع الذاکرین اهلبیت (ع)
4.3هزار دنبال‌کننده
43 عکس
31 ویدیو
14 فایل
شامل زمزمه ها و نوحه های سینه زنی و زنجیرزنی محرم و صفر (ترکی و فارسی)با مدیریت ذاکر اهلبیت (ع) کربلایی محمد مسلمی ارتباط با مدیر @Moslemi_124 @nooheemajmaozakerin
مشاهده در ایتا
دانلود
430.3K
🔘🔘🔘🔘🔘🔘 بند1⃣ رسیده کارون به منزل دختر حیدر توی محمل ابی عبدالله روی مرکب میکشه آهی از ته دل .... میگه علمدار من ،خیمه به پا کن اینجا رسیدیم ما به مقصد ،همینجاست منزل ما پیاده شو از محمل ،ای خواهر رشیدم گرفته عباس رکاب ،قدم بزار روخاکا ..... کوچه ی،محارم ها تا خیمه ،شده بپا برا تو ،ناموس حیدر رسیدیم ،ما به مقصد نگاهت ،آتیشم زد تو هستی ،عشق برادر امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ اینجا کجاست دیگه برادر دل نگرونه دل خواهر میاد از هر گوشه ی این خاک ناله های غریب مادر .... عمریه ای حسین جان ،دلم با غم شد عجین تو خواب دیدم میگیره ،تو رو از من این زمین تا دست بالا گرفتی ،گفتی اعوذُبالله مِن الکرب و بلا ،دلواپسیم شد یقین .... تو هستی، تکیه گاهم نباشی ، بی پناهم ای همه ،صبر و قرارم برگردیم ،به مدینه خواهرت ،شد حزینه حسین جان ،دلشوره دارم امون از این غریبی •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3⃣ چرا این قد تو بی قراری زینب نکن گریه و زاری اینجا تازه اول راهه مصیبتها پیشه رو داری ..... اینجا همون زمینه ،پرپر میشن گلامون یکی بعد دیگری ،اینجا جلو چشامون غروب روزه دهم ،سرم میره رو نیزه انگشتمو میبُرِّ ،اون بی حیا ساربون .... خواب تو ،میشه تعبیر بین ما ،اینه تقدیر خواهرم ،میری اسارت دور تو ،خیل اغیار میری به ،کوچه بازار میبینی ،همش جسارت امون از این غریبی 💠💠💠💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• @nooheemajmaozakerin
356K
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ بند1⃣ این همه شهر کجا آوردی ما رو باباجون بوی غم و جدایی میاد از این بیابون ..... اینا کی ان با نیزه ها اومدن استقبال چرا نیومدن بپرسن از شما احوال اعوذ بالله من الکربلا که گفتی دیدم که عمه زینبم رفته دیگه از حال ..... بیا بریم از اینجا که هواش دلگیره اگه نریم از غصه عمه جون میمیره بابا حسین بیا بریم مدینه اینا دارن از آل حیدر کینه 🔸🔸🔸🔶🔶🔸🔸🔸 بند2⃣ دلشوره افتاد به دلم برگردیم بابایی ازین میترسم بی افته بین ما جدایی ..... انگاری که نقشه هایی رو توی سر دارن با خودشون نیزه و شمشیر و تبر دارن میترسم از اینکه کنن به ماها جسارت وقت غروب لحظه ایی که بیان برا غارت ..... تا دیر نشد برگردیم که دلم بیتابه غصم برا علیه اصغر ربابه بابا حسین بیا بریم مدینه اینجا میبرن سرتو ازکینه 💠💠💠💠💠💠 به قلم: @nooheemajmaozakerin
طور سینا بوده گویا سینه ی این سرزمین ساکن این خاک بوده مدتی عرش برین هفت پرده خَرق شد از سجده بر این آستان بارگاه قدس بر این خاک می‌ساید جبین کعبه مشغول طواف خیمه گاه اقدسش با نوای "ادخلوها بسلام آمنین" فخر بفروشد زمین کربلا بر آسمان چون که با خون حسین بن علی گشته عجین نام هایش غاضِریه، عَقر یا کرببلا هر کدام از نام‌ها با مقتلی گشته قرین آیه ‌های قدر می‌آیند با هم کربلا کاروان آیه‌های نور قرآن مبین یک به یک حوریه‌ها مستوره و بین حجاب پرده‌دار محمل آنها یل ام البنین شد مطاف نُه فلک قنداقه شش ماهه‌اش حاجی گهواره‌ ی او آسمان هفتمین آمده زهرای مرضیه به استقبالشان پیشواز کاروان آمد امیرالمومنین پای بگذارد به روی خاک چون ناموس دهر بال بگشاید به زیر پای او روح الامین خیمه زد غم در دل زینب به هنگام نزول آسمان‌ها نیز از اندوه او اندوهگین گفت بانو این زمین بوی جدایی می‌دهد میرسد بر گوش جان از این زمین آهی حزین مریم و آسیه و هاجر عزادارت شدند نوحه خوانی می‌کند زهرا برایت این چنین گیسوانت را به دست باد دادی عاقبت حنجرت را داده‌ای بر خنجر شمر لعین خاک بر رخساره "خدّ التریب" من نشست آه ای "شَیبُ الخَضیبم" آه "مقطوع الوَتین" آه از وقتی که دست سفلگان افتاده بود خیمه و عمامه و انگشتری شاه دین "یا غیاث المستغیثینِ" لب تو چکمه خورد نیزه ها خوردی به وقت گفتن "هل من معین" خاک بر سر ریخته کرببلا وقتی شنید رو بگیرد زینب پرده‌نشین با آستین @nooheemajmaozakerin
عباس آمده است و علی اکبر آمده است وقتی رباب هست علی اصغر آمده است جمعند خانواده زهرا کنار هم اینجا برادری است که با خواهر آمده است یک سو رسیده لشکری از کوفه سی هزار یک سو عزیز فاطمه بی لشکر آمده است صفین دیده اند که با دیدن حسین آه از نهاد این همه لشکر برآمده است اکبر رسید و دشمنش از روی بهت گفت ایمان بیاورید که پیغمبر آمده است حرف از فدک که نه سخن از غصب مهریه است! با بچه های فاطمه آب آور آمده است گیرم فرات بخل کند چشم ما که هست رودی کشیده ایم که از کوثر آمده است زینب پیاده شد، وسط دشت رفت و گفت اینجا چقدر خار مغیلان درآمده است شاید به شام می رسد این ره که هر زنی در این مسیر با دو سه تا معجر آمده است @nooheemajmaozakerin
992.5K
یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد @nooheemajmaozakerin
نوحه ورود به کربلا سبک ساقی ساقی ای ساقی ای غریب بی یاور یار نازنین برگرد ای حسین بی لشکر یار و شاه دین برگرد این زمین دلگیر و این زمین اندوه است میوه ی دل مادر زود از زمین برگرد یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد تا که کربلا گفتی پنجه تا سَر من سوخت یاد مادرم کردم کل پیکر من سوخت وه چه غربتی دارد اضطراب و دلشوره گریه ام گرفت اینجا دیده ی ترِ من سوخت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد لاله های باغ تو جمله می شود پرپر قاسمت به خون غلطان کشته می شود اکبر پهلوان تو عباس میخورد زمین با سر پاره می شود اینجا حنجر علی اصغر یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد دشمن تو می آید قصد جان شیرینت خون سرخ تو ریزد پای دین و آئینت این زمین پر ماتم گود قتلگاه دارد شمر بی حیا آنجا می رسد به بالینت یار نازنین برگرد زود از این زمین برگرد (دلسوخته) @nooheemajmaozakerin
شد_خیمه_ها_برپا__هادی_همتی.mp3
5.69M
نوحه ورود به کربلا آمد شه خوبان با جمله ی یاران در کربلا مهمان شد با نوای دل با قاسم و اکبر با عون و با جعفر عباس و با اصغر در آخرین منزل ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا این سرزمین غم این وادی ماتم عالم زند بر هم این کربلا باشد حسی غریب دارد حال عجیب دارد این بوی سیب دارد این نینوا باشد ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا فرزند پیغمبر تنها و بی لشکر با خواهر و دختر با یک دل تنگ است آن سوی این میدان کفار بی ایمان با خنجر برّان آماده ی جنگ است ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا نزدیکی دریا شد خیمه ی سقا اما در این صحرا گلها شود پرپر شش ماهه بیتابه لب تشنه ی آبه وقتی که میخوابه در دامن مادر ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا زهرا پریشونه بی تاب و گریونه پیوسته میخونه نور دل مادر در روز عاشورا با خشکی لبها گردد حسین تنها مظلوم و بی یاور ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا ای وای از آن گودال وای از تن پامال از تشنه ی بی حال پیراهنی کندن ای وای از آن خنجر وقتی بُرد حنجر تن را کُنَد بی سر در حال جان دادن ای آه و واویلا شد خیمه ها برپا @nooheemajmaozakerin
کاروان_رسید__هادی_همتی.mp3
4.84M
ورود کاروان به کربلا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا مهمان رسید بر تو بادا پذیرایی جانان جانانه آنی نباید که این کاروان بیند حسی غریبانه آغوش خود وا کن بر عاشقانی که بوی خدا دارند یاران ثارُالله هر یک در این منزل بس ماجرا دارند کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا یک طفل ششماهه در دامن مادر با خنده می آید یک دختر زیبا رفته سه سال عمرش تابنده می آید اصل وفا آمد اوج حیا آمد صاحب علم آمد عباس نام آور با ذکر یا حیدر اندر حرم آمد کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا اکبر گل لیلا با قاسم رعنا با عزم مردانه دور و بر زینب هستند بلا گردان مانند پروانه سالار دین آمد با عابدین آمد بی لشکر و تنها آمد حسین گردید عرش و زمین لرزان شد کربلا غوغا کاروان رسید از راه کربلا کربلا کربلا خیمه ها شدن برپا کربلا کربلا کربلا @nooheemajmaozakerin
4_5902482742104296976.mp3
5.84M
سبک،☝️دوم محرم خیمه در این صحرا،مزن برادرجان داره میاد بوی،جدایی و حِرمان کرببلا گفتی،شد تو دلم غوغا گفته برام مادر،قصه ی عاشورا بیا بریم از این زمین پر غم و غصه غم پدر مادرم و داداش حسن بسه طاقت دوری تو رو دیگه ندارم من میترسم آخر بزنم به حنجرت بوسه میترسم بی برادر شم،بیا برگرد غریب من نکن با رفتنت داداش،غم عالم نصیب من خیمه نزن در این زمین،حسینِ من ببین برادرجان رقیه میلرزه ببین که اصغر از حرمله میترسه اینجا میشه پرپر اکبر و هم قاسم بدون دست میشه ماه بنی هاشم ز غصه ی تو میرسه جون همه بر لب گرد اسیری میشینه روی سر زینب شکسته میشه حرمت بچه های زهرا رقیه میافته زمین از بالای مرکب بیا بگذر از این صحرا بجان مادرت زهرا ببین حال پریشانم عزیز حیدر و طاها خیمه نزن در این زمین،حسین من @nooheemajmaozakerin محمدرضاقاسمی_نادم
4_5902482742104296976.mp3
5.84M
سبک،☝️سوم محرم خرابه دلگیره،دلم پر از درده غم فراق تو،منو پیرم کرده عمه میگفت بابات،رفته سفر اما خودم دیدم رو نی،سرِتو رو بابا افتادم از ناقه و موندم تو دل صحرا ظلمت شب بود و منم یه دخترِ تنها زجرِ پلید اومد و زد سیلی به روی من به پیش چشم مادر غمدیده ات زهرا ببین بابا که افسردم ز هجر روی تو بابا به سن کودکی بابا شدم خسته از این دنیا من الذی ایتمنی،اَبَاالمظلوم زِ کربلا تا شام،خیلی کتک خوردم نبود اگه عمه،ز غصه می مُردم نگاه که میکردی، از بالای نیزه خون به دلم کردی، از بالای نیزه دیدم که اشک میریختی رو نیزه برای من بند اومد از گریه برای تو صدای من به لُکنت زبون من حرمله میخندید میکرد اهانت به شما جلو چشای من شده موهام سفید و گشته روی من چنان نیلی شده چشمام کبود و تار ز بسکه خورده ام سیلی من الذی ایتمنی،اَبَاالمظلوم @nooheemajmaozakerin محمدرضاقاسمی_نادم
4_5902482742104296976.mp3
5.84M
سبک،☝️شب چهارم خواهر تو درباب،دوتا پسر دارم برای شمشیرا،دوتا سپر دارم بده برادرجان،اجازه ی میدان به کودکان من،تا که شون قربان گریه و زاری میکنن تو خیمه طفلانم قبول کن هدیه هامو تو ای سلیمانم شدن ز داغ قاسم و اکبر تو نالان نذار که شرمنده بشم پیشِت حسین جانم دوتا طفلی که من دارم فدای تارِ موی تو ندارم بیش از این داداش کنم قربانِ کوی تو هستی من فدای تو،حسین جانم نوبت طفلان، زینب کبری شد کرببلا یکسر ،دوباره غوغا شد شد زرهِ آن دو ،کفن در آن میدان هردو رجز خوان و، چو شیر نر غرًان شدن شهید و پاره پاره پیکر از کینه اشک حسین میریزه از غم بروی سینه پیکر پاکشونو میبرد و به خود میگفت رسم امانتداری ای خدا مگه اینه نیومد بیرون از خیمه که شرمنده نشه داداش فرو برد بغض خود زینب نشه گریون پیشه داداش هستی من فدای تو،حسین جانم @nooheemajmaozakerin محمدرضاقاسمی_نادم
4_5902482742104296976.mp3
5.84M
سبک،☝️شب پنجم وداع آخر شد ، عمو به میدون رفت گویی که عبدالله،ز پیکرش جون رفت سپرده شاه دین، به زینب کبری گل پسر آقا ، امام مجتبی گفت که نذار بیاد بیرون زِخیمه عبدالله نذار بشه اسیر دشمنای آل الله نذار ببینه نعل تازه و حرومی ها نذار ببینه افتادم به زیر دست و پا بیاد میدون میشه کشته به دست شمر و حرمله میشم شرمنده ی داداش حسن و مادرش رمله عموحسین عموحسین ،عمو جانم شده عمو تنها بین حرومی ها پر شده گودال از نیزه ی کوفی ها نخورده تا نیزه بر دهن و پهلو بذار برم عمه به یاریِ عمو دوباره میشم یتیم و بی پدر ای عمه آخه برای من عمو مثه پدرمه شهید شدن قاسم و اکبر و علی اصغر اگه نرم دق میکنم ز غصه تو خیمه رها شد دست عبدالله ز دست زینب کبری سپر شد بر عموی خود به زیر نیزه ی اعدا عمو حسین عموحسین،عموجانم @nooheemajmaozakerin محمدرضاقاسمی_نادم