زمینه
شب ششم
حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
دامادِ حضرت شاه رود به میدان
رخسارش چون پدر مثل ماه تابان
لرزه در لشکر انداخته با شعاره
حسن جان حسن جان
رحمت بر بر پسرِ شیرِ جمل
که گفته ذکر اَحلی من عسل
به نیابت به سمت پدر بر تلاطم میدان چنان دامن زد
که زِ اولاد اَزرق ملعون و آن یلِ پُر ادّعا گردن زد
مثلِ بابا شدی صف شکن
مرحبا قاسم ابن الحسن
گیسویش دل ربا چون شب سیاه است
در رعشه ، از خروشش تن سپاه است
در بینِ ، خیمه چشمان نو عروسش
به راه است به راه است
نامردان مکر و نیرنگ زدند
چون باران بر سرش سنگ زدند
سر و رویش زِ کینه شکست و
تمام وجودش چنان گل وا شد
سر نعشش زِ خاک بیابان
قیامت کبرایِ غم برپا شد
غرق در خاک و خون شد کفن
پیکرِ قاسم ابن الحسن
مثلِ بابا شدی صف شکن
مرحبا قاسم ابن الحسن
نامردان تشنگی لبش ندیدند
با مرکب بر روی قامتش دویدند
گیسوی مثلِ حبل المتینِ او را
کشیدند کشیدند
کوبیده شد تنش با پاها
شد قتلش مثلِ قتل زهرا
چه شده که شمیم گلابش
شده همهجا پر میان هامون
مثلِ مادربزرگ شهیدش
جناق نحیفش ز تن زد بیرون
بی زره رفت و شد پاره تن
حضرت قاسم ابن الحسن
@nooheemajmaozakerin
〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5996750264864867873.mp3
916.4K
*واحد سنگین شب ششم محرم*
*بند اول*
کار ما هر شب سینه زنیه
دیوونگیمون توی دنیا علنیه
دو شب توو ماه عزای ارباب
حال و هوای هیئتامون حسنیه...
مولا؛کرم با تو معنا میشه
عشقت؛توی دلا کرده ریشه
از تو؛میخونیم آقا همیشه...
عمریه دخیلیم به
ضریحی که نداری
شده اسم تو روی
دلامون آینه کاری...
///واویلا واویلتا...///
*بند دوم*
از بعد اکبر آروم نداری
ای یادگار حسنم چه بیقراری
دل توو دلت نیست برای رفتن
میخوای بری و عموتو تنها بزاری...
قاسم؛ای پسر یل جمل
میشه؛رزم تو روی لب مثل
با تو؛معنا شد اهلا من عسل...
حسن کرب و بلا
داری میری به میدون
میری و با رفتنت
مادرت میشه گریون...
///واویلا واویلتا...///
*بند سوم*
برات بمیرم له شده ابروت
ای گل پرپر حسن شکسته بازوت
تداعی شد توو خاطره ی من
یاد مدینه وقتی خورد لگد به پهلوت...
اسبا؛رد شدن از روو پیکرت
قاسم؛بلاها اومده سرت
ای وای؛یه وقت نبینه مادرت...
ماشالله قد کشیدی
ای نوجوون حسن
یه بار دیگه صدام کن
ای گل صد پاره تن...
///واویلا واویلتا...///
@nooheemajmaozakerin
*مهدی ندرخانی-کرج*
✅ شب ششم: حضرت قاسم (ع)
🔻 سعید نسیمی
1️⃣ بند اول
عموی نازنینم/ در بلایی عظیمم
بیا مردم نگویند/ من یتیمم
از همه دل بریدم/ که به بابام رسیدم
زیر سُمّ ستوران/ قد کشیدم
عموی مهربانم 3/ عموجونم
2️⃣ بند دوم
ای قدکشیده من/ ای همه دل خوشیم
میکشی پا بر زمین/ میکُشیم
ای گل یاس پرپر/ یادگار برادر
سینه تو شکسته/ مثل مادر
عموی مهربانم 3/ عموجونم
#حضرت_قاسم_علیه السلام
#سعید_نسیمی
#نوحه
#زنجیرزنی
#محرم_1401
@nooheemajmaozakerin
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
۸
#نوحه
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
#حاج_رضا_یعقوبیان
یتیم مجتبایم،گل خیر النسایم
به راه دین و قرآن،شهید کربلایم
عموجانم عموجان۲
درون سینه ی من،بود مهر نگارم
شهادت در ره دوست،مدال افتخارم
عموجانم عموجان۲
خدا داده نویدم،عمو باشد امیدم
ز لطف خاص داور،به راه دین شهیدم
عموجانم عموجان۲
به پیش روی من مرگ،چو احلی من عسل شد
ز لطف و رحمت دوست،چنین مشکلم حل شد
عموجانم عموجان۲
الا شاه شهیدان،به من ده اذن میدان
کنم جانم فدای،همه طفلان عطشان
عموجانم عموجان۲
یتیم مجتبی رفت،همان دم سوی میدان
میان لشکر دون،شده عرصه ی جولان
عموجانم عموجان۲
الا ای خیل دشمن،یتیم مجتبایم
ز نسل مصطفایم،گل شیر خدایم
عموجانم عموجان۲
به میدان بود چون شیر،عدو زد بر تنش تیر
میان خیل دشمن،شده قاسم زمین گیر
عموجانم عموجان۲
به دست چند سواره،بدن شد پاره پاره
ز دیده اشک ریزد،عمو همچون ستاره
عموجانم عموجان۲
گل یاسمنم من،یتیم حسنم من
نگر عموی مظلوم،چنین پاره تنم من
عموجانم عموجان۲
#حضرت_قاسم_ابن_الحسن_ع
#مشهد_مقدس
4_5875458051963621496.mp3
8.95M
فدای شال عزات
فدای سوز صدات
بمیرم آقا برات
امام زمانم
میریزه خون از چشمات
واسه قتیل العبرات
میخونی با گریه هات
امام زمانم
یا جداه ...
لابکین علیک داری همیشه روی لب
خون گریه میکنی از روضه بی بی زینب
خون گریه کردنت برا شام بلاست
خون گریه کردنت برای عمه ها ست
خون گریه کردی آخه دیدی آقا
زینب توی محله یهودی ها ست
خون گریه میکنی آقا شبیه ابر
خون گریه میکنی برای قتل صبر
خون گریه میکنی برا طفل رباب
خون گریه میکنی برای نبش قبر
قلوبنا محزونا
قلوبنا محزونا
قلوبنا محزونا
عمتی المظلومه
عمتی المظلومه
عمتی المظلومه
نمیره از یاد من غریب دور از وطن
موندی بدون کفن برادر زینب
هنوز تو گوشمه داداش صدای نحر کردنت
که از قفا میزدنت برادر زینب
ارجعی ...
هنوز تو گوشمه صدات گفتی از گودال برو
هنوز تو گوشمه صدای کندی خنجرو
هنوز تو گوشمه صدای ناله برادرو
مجبور شدم زجه به هر سو بزنم
مجبور شدم به خاک زانو بزنم
دیدم داری پا میکشی روی زمین
مجبور شدم به قاتلت رو بزنم
خواهش میکنم برید کنار که من خودم خاکش میکنم
مذبوح دیدمت تو رو بین قتلگاه مجروح دیدمت
عطشان دیدمت روی خاک کربلا عریان دیدمت
مجبور شدم میون جنجال بیام
مجبور شدم میون گودال بیام
وقتی که دیدم همه دورت کردند
گفتم کنار تن پامال بیام
قلوبنا محزونا
قلوبنا محزونا
قلوبنا محزونا
عمتی المظلومه
عمتی المظلومه
عمتی المظلومه