eitaa logo
نونِ نوشتن📜🖋
151 دنبال‌کننده
155 عکس
21 ویدیو
0 فایل
ما در این دشت به امید تو انگور شدیم...
مشاهده در ایتا
دانلود
این حرف را این روزها از هم‌سن‌وسال‌های خودم خیلی شنیدم. نوجوان بودیم و سر پرشوری داشتیم. آن روزها ماجرای فلسطین و انتفاضه و قدس دوباره پا گرفته بود. جوانمردی با عمامه مشکی آمده بود بین جمعیت و فریاد می‌زد آمریکایی‌ها نمی‌فهمند لبیک یاحسین یعنی چه لبیک یاحسین یعنی تو با اهل و عیالت. اموال و پسران و دخترانت وسط معرکه حاضر باشی و هر چه تهمت زدند و اذیتت کردند میدان را خالی نکنی. عجب صلابتی داشت صدایت. صدا انگار از قلب بنی‌هاشم داشت می‌آمد. جانمان را آتش زد. شیفته ات شدیم. شده بودی الگویمان. عکس‌هایت به در و دیوار اتاق‌هایمان بود. هر جا بویی و سخنی از تو بود، می‌جستیم تا پیدایت کنیم. هر کسی اگر از هوای بیروت رد میشد از او می‌خواستیم تا اگر تو را احیانا دیده برایمان روایت کند. و تو برای ما کوه بودی. کوهی عظیم که حتی با هشتادوپنج تن بمب هم نتوانستند آن را بشکنند. تو بعد از آن غروب دلگیر جمعه رشته کوهی شدی به عظمت کهکشان‌ها و نفوذ کردی تا جان هزاران و میلیون‌ها انسان زنده در این عالم. چه باک اگر ما را به جرم عاشق تو بودن ملامتمان کنند که سید و مولای ما تو را عاشقانه دوست داشت... ای سید عزیز، ای عزیز قوم آقای دبیرکل باهوش و فرهیخته کجایی؟ دلمان ترکید... بغضمان شکست... کاش امروز طور دیگری تمام می‌شد مثلاً تو با همان قد و قامت دلبرانه‌ات وارد ورزشگاه می‌شدی مثل همان روز عاشورا که یکدفعه آمدی میان عزاداران جدت و سلام دادی آن نفس مطمئنه را کاش امروز طور دیگری تمام می‌شد... کاش... وداعاً یا سید... نونِ نوشتن https://eitaa.com/nooneneveshtan
مدتی بود به بروبچه‌های مرکز فرهنگی سلاله قول داده بودیم بشینیم و دربارۀ رمان آورتین گپ بزنیم. دیشب وسط شلوغی کارهای فراوان اختتامیه جشنواره ، توفیق شد و رفتیم سلاله. گپ زدیم و آخرش هم آقای دانشگر نویسنده رمان آمدند روی خط مجازی و از هدفشان برای نوشتن آورتین گفتند. خلاصه که شبی خوش بود که با دوستان به سر شد... https://eitaa.com/nooneneveshtan
عرض به خدمتتون که امروز گروه بساط کتاب را باز کردیم و چشممان روشن شد به این پیام شورانگیز... نظر یکی از مخاطبان عزیز و حرفه‌ای درباره کتاب تاکسی دایموند۵۳ خوش‌حالم که روزها و شب‌هایی که برای نوشتن درست این خاطرات صرف کردم، باعث شده مخاطب رو راضی نگه داره. بابت این لطف بزرگ از خدای مهربان سپاسگزارم... https://eitaa.com/nooneneveshtan
بلاخره شروع شد...
برگزیده ها اومدند بالا و جایزه هاشون رو گرفتند...
این هم پایان شیرین پلک با استاد عزیزم استاد دانشگر دوست‌داشتنی و علیرضا پورنفیسی نفر دوم بخش حرفه‌ای جشنواره و سیدمرتضی مرتضوی از خوبان روایتخانه
پایان ماه‌ها تلاش و پیگیری و حرص و جوش خوردن اما با ثمره‌ای شیرین... آغاز فصلی دیگر... خداراشکر...
سلام صبح جمعه‌تون به خیر ببخشید این عکس از دیشب جا مونده بود... محمدعلی جعفری نویسندۀ عزیز یزدی نامبرده چهل‌وهشت ساعته از لبنان رسیده و خودش رو رسونده به نصف جهان... https://eitaa.com/nooneneveshtan