eitaa logo
نورالهدے⚘️
3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
2 فایل
تقدیم به آنها که در جستجوی ✨ نور هدایت ✨ ند. ارتباط با مدیر: @bidemajnoun
مشاهده در ایتا
دانلود
نورالهدے⚘️
🍃 اون کیف خوشگلی🎒 که پارسال از بازار خریدی🛍 پولهای نو و تانخورده‌ی کیف پولت💵 یا لباسی که دوسش داری👚
🌟و امشب داستان خیلی زیبایی ست:🌸🍃 یکی بود یکی نبود غیر از 💖 هیچ کس نبود🍃 حضرت فاطمه سلام الله علیها💖 هنگام عروسى پیراهنى کهنه داشتند رسول خدا صلی الله علیه وآله🍃 برای آن‌ حضرت پیراهنى تازه آماده کردند تا حضرت فاطمه آن‌ را در شب عروسى بپوشند وقتى بانو با لباس نو به منزل علی علیه السلام💖 رسیدند و مراسم جشن و اطعام پایان یافت فقیرى بر در خانه آمد و گفت: اى اهل خانه! گرسنه ام و لباسی ندارم! به من غذا و لباسی برای پوشیدن بدهید. حضرت زهرا از غذاى عروسى براى آن فقیر کنار گذاشتند لباس جدید خود را از تن بیرون آوردند و همان لباس قدیمى را بر تن کردند و غذا و لباس را به فقیر بخشیدند و آن‌گاه همین آیه را خواندند: «لَنْ‏ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ‏» به نیکى نمی‌رسید، مگر زمانى که از آنچه دوست ‌‏دارید، کنید.... 😇چه بانوی بزرگواری😇 💞 چقدر دوستتان دارم بانوی من💞 🌹 ❤️ @nooorolhoda
💌 "برگ هاي خشک" روزي پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم💖 همراه سلمان فارسي در صحرا زير سايه ي درخت خشکي نشسته بودند. باد گرمي مي‏ وزيد و بوته هاي صحرا را با خود به اين طرف و آن طرف مي‏برد.💨 ناگهان پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم💖 شاخه ي خشکيده درخت را با دستشان گرفتند و چند بار تکان دادند. برگهاي زرد و خشک بر روي خاک ريختند و خش خش کنان روي زمين کشيده شدند.🍁🍂🍁 سلمان با چشمهاي گرد شده از تعجب نگاه مي‏کرد و چيزي نمي‏گفت.❗️ پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم💖 متوجه نگاه خيره ي او شدند، لبخند ريزي زدند☺️💗💗💗 و پرسيدند: «نمي‏پرسي چرا اين کار را کردم؟» خنده روي لبهاي سلمان دويد و گفت: «شما بفرماييد!»😊 پيامبر صلي الله عليه وآله وسلم💖 نگاهشان را به چشمهاي درشت و سياه سلمان دوختند و با نرمي فرمودند: «وقتي انسان وضو مي‏گيرد و به دنبال آن نماز مي‏خواند، انگار گناهانش مانند برگهاي خشک اين شاخه فرو مي‏ريزد.»🍂🍁🍂 💝 ✨ خوش به حال سلمان❣ کاش من هم اونجا پیش پیامبر مهربان💖م بودم و لبخند زیبای ایشون رو تماشا می کردم😇 ✨ ❤️ @nooorolhoda
🌟و امشب داستان یک امتحان بزرگه:🌸🍃 🔹 سخت‌ترین لحظاتِ عمرش بود باید صبح علی الطلوع کار را تمام می‌کرد🌤 تصوری از فردایش نداشت؛ فردایی که قرار است بزرگترین عزای عمرش تبدیل شود به شیرین‌ترین لحظه‌ی زندگی‌اش💞 مامور بود که قربانی کند؛⚡️ اما نه اسماعیل را بلکه نفسش را؛ و با قربانی کردن نفسش به رسید...🍃 💖، به ما کمک کن که از امتحاناتت سربلند بیرون بیایم تا به 💗مون برسیم....🌱 🍃🌸 مبارک🌸🍃 🍃 ❤️ @nooorolhoda
🍃🌸 یه قشنگ💗 ناظم سر صف اعلام كرد: «خدمتكار مدرسه ديگه پير شده، تا وقتی خدمتكار جديد می‌رسه يك كم رعايت كنيد». سكوت حياط مدرسه را فرا گرفت.😔 در ذهن هيچ كس نمی‌رفت كه بابای مدرسه به خاطر كهولت سنش ديگه بين اونها نباشه. اما چند روز گذشت و ديدند كه خدمتكار هنوز نرفته، همه كنجكاو بودن ببينن🧐 چه کسی شبانه به مدرسه میاد كلاس‌ها را جارو و حياط را تميز می‌كنه. پنج شب نگهبانی دادن تا بفهمن شب پنجم که چراغ‌ها رو روشن کردن✨ ديدند عباس بود پيرمرد گفت: «عباس جان تو بودی مدرسه رو تميز می‌كردی؟» عباس بابايی❣ در حالی كه سرش رو پايين انداخته بود گفت: «كاری نكردم پدر جان وقتی ناظم گفت شما رو می‌خوان اخراج كنن، گفتم كمك‌تون كنم تا پيش ما بمونيد...»🍃 و ♥️ 💫 دُرّ گرانبهایی ست 💫 که به هرکس ندهند.... 🍃سالگرد شهادت گرامی🍃 شبتون شهدایی❣ و در پناه الطاف الهی🌱 🍃 ۳روز تا ❤️ @nooorolhoda
🍃 و امشب🌱 مایه افتخار، و آرزوی است💗 پیــامبر💝، دست علــی💖 را بالا بــرد ✨ و تنــها راه خوشبــختی را به همـــهٔ عالـــم نشــان داد💫 و روزے که به اذن 💖 آخــرین فــرزند مولا ظــهور کنــد🍃 همــه عالــم به چشــم خــود خواهنــد دیــد ڪه: اصلاحِ جهان بدست فرزند خواهد بود!💫 🌱 💞 شبتون حیدری❣ و در پناه الطاف خدای مهربون🌸🍃 🎊 🌱 ❤️ @nooorolhoda
🍃 ؟🤔 میدونی "علم کتاب" چیه؟ و چه کسی این علم رو داره؟❣ برای توضیح اول یه میگم:😌 حضرت سلیمان پیامبر✨ از اطرافیانشون خواسته بودن که هرکسی میتونه سریعتر از بقیه تخت ملکه یمن رو👰 از یمن به شام بیاره! یکی از اطرافیان حضرت سلیمان🌱 تونسته بود این کار رو قبل از اینکه ایشون حتی یک پلک بزنن انجام بده💪 در قرآن💖 اومده که این فرد فقط از «علم کتاب»✨ رو بلد بوده و بهمین دلیل این توانایی رو پیدا کرده‌ بود👌 حالا در 💖 آیه دیگه‌ای داریم که فرموده: «قُلْ کَفی بِاللَّهِ شَهِیداً بَینِی وَبَینَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ» (رعد ٤۳) «بگو: کافی است که خداوند و کسی که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما شاهد باشند». از رسول خدا💝صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در مورد این آیه شریفه پرسیدند که مقصود چه کسی است؟ فرمودند: ❣«ذاکَ أَخِی عَلِی بْنُ أَبِی طالِبٍ»❣ «منظور، برادرم است» 🍃🌸 انگار از فضائل 💖 هرچقدر بگیم باز هم هست.... 💫 🍃الحمدلله الّذی🍃 جعلنا من المتمسّکین بولایة 💞علی بن ابیطالب علیه‌السّلام💞 🌱 ❤️ @nooorolhoda
🍃 📚 معمولا نزدیک مناسبتهایی مثل ایام فاطمیه یا محرم که میشه احساس تشنگی خاصی می‌کنم🌱 با تمام وجودم دوست دارم💞 جزئیات اون اتّفاقها رو بدونم و مطالعه کنم📚 دیگه چیزی به نمونده🏴 و دوباره این تشنگی به سراغم اومده از یه طرف فکر میکنم کاش این حس رو تمام سال داشتم😇 و همیشه دنبال خوندن کتاب خوب بودم و از طرف دیگه با خودم میگم فعلا که این حس قشنگ❣ درونم بیدار شده بهتره بهش بها بدم، و از ای که بهم میده💪 بهترین استفاده رو بکنم اخیرا با یه جذّاب آشنا شدم: کتاب فیلم «قصه عاشورا» مجموعه هفتاد و دو جلدی 📚 برای گروه سنی نوجوان نویسنده‌: پرویز امینی این مجموعه شامل ۴ دفتر هست و تمام واقعه رو روایت می‌کنه. از زمان مرگ معاویه شروع، با رفتن امام حسین💖علیه‌السّلام به مکّه و بعد به سمت کوفه ادامه، و با شهادت ♥️علیه‌السّلام به پایان میرسه💔 به این شیوه نگارش📝 «کتاب فیلم» گفته میشه📽 این روش حدود ده سال هست که در دنیا رواج پیدا کرده و به نوعی نگاه سینمایی به کتاب داره. در این مجموعه، در دفتر اول، ماجرا به طور کلی روایت میشه و در دفترهای بعدی در هر جلد با یک شخصیت‌ آشنا می‌شیم... به نظرم پیشنهاد خیلی خوبیه👌 حتما امتحانش کنین☺️ 📚 ❤️ @nooorolhoda
و امشب داستان است✨ نوری که جهان، یارای مقابله با آن را ندارد...❣ شبتون روشن از نور 💗 و در پناه 💖ی مهربان 🌱 🍃 ❤️ @nooorolhoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃 «وَ لكِنَّ اللهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ وَ كَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ» (حجرات ۷) «ولى خداوند ايمان را محبوب شما قرار داده و آن را در دل‌هايتان زينت بخشيده،✨ و كفر و فسق و گناه را مورد نفرتتان قرار داده است؛...» این آیه🍃 دلنشینی دارد❣ زیاد اسود خدمت 💖علیه‌السّلام رسید. امام علیه‌السّلام نگاهی به پاهای او کردند که چاک‌چاک شده‌بود⚡️ و به او فرمودند: «زیاد! چرا پاهایت چنین شده؟» عرض‌کرد: «مولای من! با بچّه شتری ناتوان که دارم، آمدم 🐪 و بیشتر راه را پیاده پیمودم؛ و پولی نداشتم شتری بزرگسال بخرم. و همین بچّه‌شتر را نیز با کنار هم گذاشتن دو چیز [و فروختن آنها] توانستم بخرم». دل نازنین امام‌‌ باقر💖علیه‌السّلام برای او سوخت، طوریکه اشک از چشمان مبارک حضرت سرازیر شد.💧 زیاد عرض‌کرد: «خداوند مرا فدایتان گرداند!💞 به خدا سوگند! گناهان من بسیار است تا جایی‌که گاهی [به خودم] گفته‌ام حتماً هلاک می‌گردم. آن‌گاه داشتن شما و محبّتی که❣ نسبت به شما 💖دارم را به یاد می‌آورم و به واسطه‌ی آن امید به بخشش دارم»🌱 امام‌باقر💖علیه‌السّلام فرمودند: «سبحان الله! آیا دین چیزی جز محبّت است؟....» و فرمودند: 💫«حبّ و دوستی ما اهلبیت، ایمان، و بغض و کینه‌ی ما کُفر است»💫 آنگاه این آیه را🌱 تلاوت فرمودند... و ما مولای من غرق در محبّت شماییم...💞 یقین دارم که آخرش دوست داشتنتان عاقبت بخیرمان می‌کند...❣ 🌱 🌷 ❤️ @nooorolhoda