eitaa logo
🌸🍃کانون دخترانه نورالرضا(ع)🍃🌸
297 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
538 ویدیو
11 فایل
بسم رب النـــــ💫ــــــور دورهمی دختران امام رضایی فردیس🌿 ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده کل دنیا رو امام رضایی می کنیم🥰😍 مسئول کانون نورالرضا(ع): @emamhasaniyam8 اگه صحبتی داری اینجا بهم بگو: @seyyedeh213
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان درباره یک کشیش مسیحی است که در مسکوی روسیه زندگی می‌کند و نمی‌داند که علاقه منحصر به فردش به دست‌نوشته‌های عتیقه، او را در چه ورطه‎ای می‎اندازد و مسیر زندگی‌اش را تا چه اندازه دگرگون می‌کند. "ناقوس ها به صدا در می آیند" نوشته‌ی "ابراهیم حسن بیگی"، روایتی از عشق و ارادت مردی مسیحی به حضرت علی (ع) است که به تدریج با آثار و اندیشه‌های ایشان آشنا شده و پس از آن زندگی خود را به گونه‌ای دیگر سپری می‌کند. داستان از آنجا شروع می شود که میخائیل ایوانف با رستم رحمانوف، که یک مرد مسلمان تاجیک است، آشنا می‌شود و از او یک کتاب خطی تاریخی می‌گیرد که بتواند آن را به طور کامل مطالعه کند. پس از خواندن کتاب، او متوجه می‌شود که اثر، همان نهج البلاغه امیرالمومنین علی (ع) است و حالا بسیار مشتاق و کنکجاو است تا مطالعه‌ی آن را به پایان برساند. اما قتل مرد تاجیک، چرخشی در داستان ایجاد می‌کند و او برای زنده‌ ماندن، مجبور است به لبنان بگریزد و اندکی در آنجا سر کند. "ناقوس ها به صدا در می آیند" روایتی است جذاب از شخصیت بزرگواری به نام علی بن ابیطالب (ع) که قطره‌ای از دریای اندیشه، کلام و زندگی آن حضرت را در قالب یک قصه گنجانده و حتی به بررسی مولفه‌های سیاسی و معنوی شخصیت حضرت علی (ع) می‎پردازد. این داستان پیوند میان مسیحیان و مسلمانان را عمیق‌تر می‌کند و همه اینها نتیجه‌ی استعداد انکارناپذیر "ابراهیم حسن بیگی" در خلق اثری فراتر از یک داستان به نام "ناقوس ها به صدا در می آیند" می‎‌باشد. (ع) (ع) 🆔@noor_reza8🌱✨
🌸🍃کانون دخترانه نورالرضا(ع)🍃🌸
آسنا دختری نوجوان و یهودی است که با پدربزرگ خود -صدقیا- در قلعۀ خیبر زندگی می‌کند. صدقیا که از عالمان و کاهنان اعظم یهود در کنیسه است متوجه توطئه‌ای بزرگ می شود. پس آسنا را برای انجام مأموریتی بزرگ راهی سفری پرماجرا می‌کند. آسنا در این سفر با خطرات و تهدیدهای زیادی روبه رو می‌شود. موضوع: آشنایی با شخصیت امیرالمومنین (علیه السلام)- آشنایی با واقعۀ غدیر. بخشی از کتاب: سیاهی به نزدیکی اش رسیده بود،درقدوقامت یک انسان. ترس تمام بدنش را لرزاند. نفسش به شماره افتاد.چندقدم دیگر برداشت. نیم نگاهی به پشت سرش انداخت، سیاهی به چندقدمی اش رسیده بود. رفتن یا ماندن برایش فرقی نمیکرد. ترجیح داد بایستد،نفس زنان ایستاد. به سمت سیاهی برگشت،چشم دوخت به سیاهی،سیاهی بافاصله کمی از او ایستاد آسناباصدایی که به وضوح میلرزید،بریده بریده پرسید: «_کی....ستی؟راه ....گم.....کرده ای؟» (ع) (ع) 🆔@noor_reza8🌱✨
🌸🍃کانون دخترانه نورالرضا(ع)🍃🌸
چون نزدیک عیده میلاد امیرالمومنین(ع) هرروز تاروز میلاد یه کتاب خوب و داستانی از امام علی(ع)معرفی میک
شخصیت عظیم و گسترده امیرالمؤمنین(ع) وسیع‌تر و متنوع‌تر از این است که یک فرد بتواند در همه جوانب و نواحی آن وارد شود و توسن اندیشه را به جولان آورد. برای یک فرد، حداکثری که میسر است این است که یک یا چند ناحیه معین و محدود را برای مطالعه و بررسی انتخاب کند و به همان قناعت ورزد. یکی از جوانب و نواحی وجود این شخصیت عظیم، ناحیه تأثیر او بر روی انسانها به شکل مثبت یا منفی است و به عبارت دیگر «جاذبه و دافعه» نیرومند اوست که هنوز هم نقش فعال خود را ایفا می‌نماید و در این کتاب درباره‌اش گفت و گو شده است. شخصیت افراد از نظر عکس‌العمل سازی در روح‌ها و جان‌ها یکسان نیست. (ع) 🆔@noor_reza8🌱✨
قسمت هایی از کتاب آفتاب در حجاب: اکنون آن قدر بی خویش شده ای که نه صف فشرده دشمنان را در مقابلت می بینی و نه حضور زنان و دختران را در کنارت احساس می کنی. در کنار پیکر حسینت زانو می زنی و همچنان زبان می گیری: پدرم فدای آن که در یک دوشنبه، تمام هستی و سپاهش غارت و گسسته شد. پدرم فدای آن که عمود خیمه اش شکسته شد. پدرم فدای آن که سفر نرفته تا چشم به بازگشتش باشد و مجروح نگشته تا امید به مداوایش برود. پدرم فدای آن که جان من فدای اوست. پدرم فدای آن که غمگین درگذشت. پدرم فدای آن که تشنه جان سپرد. پدرم فدای آن که محاسنش غرق خون است. پدرم فدای آن که جدش محمد مصطفاست، جدش فرستاده ی خداست. پدرم فدای آن که فرزند پیامبر هدایت، فرزند خدیجه کبراست، فرزند علی مرتضاست، یادگار فاطمه زهراست. (ع) 🆔@noor_reza8✨🌱