🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃
🍃🍃
#شعر_مهدوی
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده
تقدیر ماهنوز به دنیا نیامده
فرقی نکرده ایم زاحیای سال پیش
توبه چرا سراغ دل ما نیامده
گویی به گوش عده ای از ما هنوز هم
هل من معین غربت آقا (عج)نیامده
آری برای بنده شدن وقتمان کم است
ای دل بسوز تا شب احیا نیامده
ای که دستت میرسد بر زلف یار
درحضورش نام ماراهم بیار
التماس دعا...
🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج🍃🌸
◼️◾▪️﷽▪️◾◼️
🔻آموزشِ دعا کردن🔻
✍ در سوره قصص، به بخشی از داستان حضرت موسی اشاره شده که:
حضرت موسی، تنهایِ تنها، با ترس و خوف از شهر فرار میکنه:👇
🕋 فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ (قصص/۲۱)
💢 موسی از شهر خارج شد، در حالی که ترسان بود، و هر لحظه در انتظار حادثهای بود.
وقتی به شهر مَدیَن میرسه، یه گوشه تنها میشینه و دعا میکنه:👇
🕋 رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ (قصص/۲۴)
💢 پروردگارا، به هر #خیری که تو بر من نازل کنی، محتاجم!
☝️ این دعای حضرت موسی، یک شاهکار تمامه؛ اصلاً کلاسِ آموزش دعاست.🙄
✔ با اینکه فراری بود، نگفت جا میخوام.
✔ با اینکه گرسنه بود، نگفت غذا میخوام.
✔ با اینکه بیکس و تنها بود، نگفت خانواده و زن و زندگی و... میخوام.
📣 دقّت کنیم!
حضرت موسی، احتیاجاتش رو برای خدا لیست نمیکنه.📝
نمیگه فلان چیز رو میخوام، فلان چیز رو نمیخوام. اصلاً به ذهنش جهت نمیده. با کلماتش خودش رو محدود نمیکنه.❌
👌 بلکه فضایِ #دعا رو باز میگذاره، تا هر خیری، از هر کجا و هر زمان، و به هر مقدار و کیفیت، بر او بباره.😇
🍃 حضرت موسی در نهایتِ تواضع رفتار میکنه:
✔ به خدا دستور نمیده.☜
✔ برای خدا تعیین تکلیف نمیکنه.☜
✔ بلکه در برابرِ خدا، یک پذیرش تام میشه. چون خوب میدونه که، این خداست که صلاحِ کارش رو بهتر از خودش میدونه.😌
خدایی که خودش #خیر است، و جز #خیر از او صادر نمیشه.❤️
👈 پس فقط کافیه با این #خیر_مطلق یک رابطهی عاشقانه، بر اساسِ #تسلیم برقرار کنه. که اگر این اتفاق بیفته، دیگه کار تمومه، و از بهترینها برخوردار شده😍
✅️ جالبه که در همین سوره، دنبالهی داستان میبینیم که، توی همین شهری که موسی غریب هست، #خدا همه چیز بهش میده:
👈 شغل، مسکن، همسر و...
💯 موسی برای خدا تعیین تکلیف نکرد.
گفت خدایا! هرچی خودت صلاح میدونی و هرچی که #خیر هست، به من بده.
↶ امّا قرآن کریم در داستانِ حضرت یوسف میفرماید، وقتی حضرت یوسف به خواستهی زلیخا تن نداد:
🕋 لَئِن لَّمْ یَفْعَلْ مَا آمُرُهُ لَیُسْجَنَنَّ (یوسف/۳۲)
💢 زلیخا گفت: اگر آنچه را به او دستور میدهم انجام ندهد، به زندان خواهد افتاد.
🕋 قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ (یوسف/۳۳)
💢 یوسف گفت: «پروردگارا! #زندان نزد من محبوبتر است، از آنچه اینها مرا به سوی آن میخوانند.»
👈 بقیهی ماجرا رو هم میدونیم، که حضرت یوسف سالها زندانی شد.⛓
❌ حضرت یوسف در دعای خودش، برای خدا مصداق تعیین کرد. گفت خدایا من #زندان میخوام. خدا هم او رو زندانی کرد.
✅️ امّا حضرت موسی برای خدا مصداقی تعیین نکرد. نگفت خدایا چی میخوام. فقط گفت خدایا هرچی #خیر است بر من نازل کن. خدا هم همه چیز بهش داد.
🔚 نتیجهگیری:
در #دعا_کردن برای خدا تعیین تکلیف نکنیم:
👈 خدایا من فلان دختر، یا فلان پسر رو میخوام.
👈 خدایا من فلان رشته رو قبول بشم.
👈 خدایا من فلان شغل رو بتونم به دست بیارم.
👈 خدایا من فلان خونه رو بتونم بخرم.
👈 خدایا فلان کاندید رای بیاره، فلانی رای نیاره.
👈 خدایا...
همیشه در مورد هر موضوعی در زندگی که #دعا میکنیم، بگیم:
✔ خدایا! تو #خیر و صلاح ما رو در مورد این موضوع (ازدواج، شغل، تحصیل و...) بهتر میدونی،
✔ هرچی که #خیرِ ما هست، برامون رقم بزن.😌
#معارف_قرآن، #خدا، #دعا_کردن، #دعا، #خیر، #شبهای_قدر #حیدر_فقط_امیرالمؤمنین_است
#أباناحیدر
◼️◾▪️🖤▪️◾◼️
AUD-20200512-WA0000.mp3
10.02M
.
💠دعای ابوحمزه ثمالی
بخش سوم
حاج مهدی سماواتی
🌑شب قدر از خداوند چه بخواهیم؟
🌹رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود:
🌻حضرت موسی علیه السلام به خداوند عرض کرد:
خدای من! قرب تو را میخواهم.
💚خدا فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر را بیدار بماند.
🌻عرض کرد: خدای من! رحمت تو را میخواهم.
💚 فرمود: رحمت من برای کسی است که شب قدر به مساکین رحم نماید.
🌻عرض کرد: خدای من، جواز عبور از صراط را میخواهم.
💚فرمود: این جواز برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد.
***
🌼از پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) سوال شد:
اگر شب قدر را درک کردم از خدا چه بخواهم؟
🌼آن حضرت فرمود: عافیت و سلامتی.
پیوست: 🌙در این شب باعظمت، برای سلامتی مولای غریبمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام، صدقه دهیم.
📕بحارالانوار ج۹۵ ص ۱۴۸
@nooralzahra5
✧✾═════✾✰✾═════✾✧
#دلنوشته_رمضان
سحر.... نوزدهم.....
برای رفتن... چقدر بی تابی....؟
از لحظه ای که سیاهی، یقه آسمان را گرفته است ...چند بار نگاهت را به بالا دوخته ای؟؟
منتظر کدام اشاره ای....بابا؟
دل دل میکنم...بی خیال رفتن شوی...
با رفتن تو...فقط زینب...نیست..که زمین می خورد....
تمام فرزندان تو... تا قیامت، به خاک می افتند....
نرو ...بابا
درد نداشتنت ، سلولهای قلب مرا، از هم باز میکند...
وقار حیدری ات، حتی اجازه پلک زدن را هم، از من ، ربوده است ..
تو می روی....و تمام چشم مرا...با خودت میبری....
تو میروی ، تا با یک ضربه...رستگار شوی...
اما من با همان یک ضربه...به غربتی هزار ساله، مبتلا می شوم....
نرو ...بابا...
تکرار هر رمضان ... تکرار از دست دادن قدم های سنگینی است...که راه نفس های مرا ، مسدود می کند....
همان قدم هايي...که سنگ و کلوخ خیابان نیز... از رفتنش...به درد آمده اند..
بابا...
هنوز هم ، درد امشب زینب... چون آتشفشانی مذاب، در میان قلبمان می جوشد ...
من یقین دارم ...؛
تا لحظه دیدارت...هیییچ مرهمی، این انفجار مداوم را خاموش نخواهد کرد...
تمام راز زمین ... تویی بابا....
و خداوند....لیلةالقدرش را نیز...با تو هماهنگ کرده است ...
و این....
شرافتیست ... که هزااار سال است، جان مرا در تحمل این درد... تسکین داده است...
می روی.... چاره ای نیست...جان دلم !!!
اما به جان بی نظیرت قسم...؛
من به اعتبار تو ، در زمین راه می روم...
و به اتصال تو...، راه آسمان را ، طی می کنم.....
دستان خالی مرا....
تا آخر بازار دنیا....رها مکن....
شلوغی اش.....مرا نااابود خواهد کرد !!!
@nooralzahra5
✧✾═════✾✰✾═════✾✧
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فزت و رب الکعبه
حقا که تو رستگار شدی و ما ماندیم...
🌷🌷
📌 "چه صدای دلنشینی"
📖 «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعین»*۱
🌸 امام صادق در مورد این آیه فرمودند: «به خدا قسم این (نداء آسمانی به اسم حضرت قائم) در قرآن روشن است. سپس آیه را ذکر کردند: «إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ...»*۲
🌺 همچنین فرمودند: «برای قائم پنج نشانه وجود دارد: ظهور سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و خسف در (منطقه) بیداء»*۳
🔹 هر حقیقتی در این عالم آیه و نشانه ای دارد، چه رسد به ظهور حضرت حجت که تمام هستی را دگرگون میکند. طبیعی است اتفاقی به این بزرگی نیازمند نشانه های روشن است، تا کسی در تشخیص آن اشتباه نکند. یکی از نشانه های حتمی ظهور، "ندای آسمانی" است که در این آیه به آن اشاره شده است. اما در دنیایی که مرز بین حق از باطل باریک تر از مو است، چگونه میتوان نشانه های ظهور و ندای آسمانی را تشخیص داد؟
🌼 مفضل بن عمر درباره همین ابهام نزد امام صادق رسید و از این موضوع گلایه کرد، امام نگاهی به خورشید انداختند و فرمودند: «به خدا قسم امر ما از این خورشید واضح تر است.»*۴
🔻 بنابر این اگر ضعفی در تشخیص حق باشد، از جانب ماست. از ضعف معرفت، حب دنیا و مال حرام...
۱. سوره شعرا، آیه ۴
۲. الغیبه، ص۲۶۰، ح ۱۹
۳. الغیبه، ص ۲۵۲، ح۹
۴. کلینی، کافی، ج۱، ص۳۳۶
#مهدویت_در_قرآن (جزء نوزدهم)
☑️
AUD-20200513-WA0010.mp3
7.55M
🔊 #صوت_مهدوی
🔖 #شرح_دعای_افتتاح
👤 استاد #پناهیان ؛ جلسه ١٩
📝 در #دعای_افتتاح ، از خداوند درخواست میکنیم که ما را جزء مدیران حکومت امام زمان قرار دهد.
🔖 ویژه ماه رمضان
🔸 نکته اخلاقی - روز نوزدهم
💠 اعتراف کنیم...
🕯 در روایت در کتاب شریف کافی هست مردى از بنىاسرائيل چهل سال خدا را عبادت كرد. سپس يك قربانى كرد ولى خدا این قربانی را از او قبول نکرد. "فَقَالَ لِنَفْسِهِ مَا أُتِيتُ إِلاَّ مِنْك وَ مَا اَلذَّنْبُ إِلاَّ لَك" به خودش گفت: هر چه هست از خودت است و خودت گناهكارى. خودت خراب کردی. "فَأَوْحَى اَللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ ذَمُّكَ نَفْسَكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة" خداوند متعال به او وحى فرمود: مذمّتى كه از خودت كردى از عبادت چهل سالهات بهتر بود.
❇️ «یَقَظه» و بیداری همان حالتی است که یک باره انسان را بلند میکند و به خودش میگوید چقدر من خراب کردهام. انسان به این فهم میرسد که بگوید: «من به خودم خیانت کردم. من پردهی ربوبی را دَریدم. من حریم ربوبی را پاره کردم.» این یک فهم میخواهد که انسان به این نقطه برسد.
🤲 در دعای کمیل بعد از آن همه قَسمهایی که دارد و خدا را به رحمت و علمش و ... قسم میدهد؛ بعد از آن چه میگوید؟ «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ» خدایا من پردهدری کردم، من بیحیایی کردم. مرا ببخش.
💡 نهیبهای بیداری فوقالعاده در ادعیه داریم که اگر ما را به خودمان واگذار کنند، نمیدانستیم به خدا چه بگوییم. ولی این ادعیه، حرف زدن را در دهان آدم میگذارد.
#حجت_الاسلام_قاسمیان
✅
✅شیخ مفید می نویسد :
در سال چهل هجری قمری، سه تن از خوارج همدیگر را در مکه ملاقات کردند و با هم به مذاکره پرداختند و پس از اتمام مراسم حج، سوگند یاد کردند که سه تن را که به اعتقاد خودشان مسئول وضع اسفبار مسلمانان بودند را بکشند.
و با انگیزه ی انتقام از کشتار یارانشان در نهروان، آنها را از میان بردارند.
📋《فَقَالَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُلْجَمٍ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَلِيّاً(ع)!
وَ قَالَ الْبُرَكُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ مُعَاوِيَةَ!
وَ قَالَ عَمْرُو بْنُ بَكْرٍ التَّمِيمِيُّ : أَنَا أَكْفِيكُمْ عَمْرَو بْنَ الْعَاصِ!
وَ تَعَاقَدُوا عَلَى ذَلِكَ وَ تَوَافَقُوا عَلَيْهِ وَ عَلَى الْوَفَاءِ وَ اتَّعَدُوا لِشَهْرِ رَمَضَانَ فِي لَيْلَةِ تِسْعَ عَشْرَةَ ثُمَّ تَفَرَّقُوا》
♦️عبدالرحمن بن ملجم گفت : من مسئول کشتن علی(ع) می شوم.
برک بن عبدالله تمیمی نیز گفت : من مسئول کشتن معاویه می شوم.
و عمرو بن بکر تمیمی نیز مسئولیت قتل عمروعاص را بر عهده گرفت.
سپس یکی روانه شام شد تا معاویه را بکشد و دیگری روانه مصر شد تا عمرو عاص را ترور کند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی هم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) روانه ی کوفه شد.
مکان کشتن را در حین نماز و زمان روز کشتن را هفدهم ماه رمضان تعیین نمودند و سپس متفرق شدند.(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸
✅پس از ورود ابن ملجم به کوفه، بلافاصله او پیش مردان قبیله اش کنده رفت، اما نیتش را بر ملا نکرد، چرا که می ترسید در همه جا فاش شود.
بزرگ قبیله کنده اشعث بن قیس کندی بود.
همان کسی که امام صادق(ع) از آنان به عنوان منفورترین خانواده در تاریخ یاد کردند و فرمودند :
📋《إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)》
♦️أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱)
پس براساس منابع تاریخی، اشعث از ماجرای شهادت امام علی(ع) آگاهی داشته است.
یعقوبی می نویسد :
هنگامی که ابن ملجم برای کشتن امام علی(ع) به کوفه رفت، یک ماه در منزل اشعث اقامت گزید و در این مدت شمشیرش را آماده میکرد.(۲)
📚منابع:
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸
۲)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۱۲
✅شیخ مفید می نویسد :
ابن ملجم در کوفه بود تا اینکه؛
📋《ذَاتَ يَوْمٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَصَادَفَ عِنْدَهُ قَطَامِ بِنْتَ الْأَخْضَرِ التَّيْمِيَّةَ وَ كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَتَلَ أَبَاهَا وَ أَخَاهَا بِالنَّهْرَوَانِ وَ كَانَتْ مِنْ أَجْمَلِ نِسَاءِ زَمَانِهَا فَلَمَّا رَآهَا ابْنُ مُلْجَمٍ شُغِفَ بِهَا وَ اشْتَدَّ إِعْجَابُهُ بِهَا فَسَأَلَ فِي نِكَاحِهَا وَ خَطَبَهَا》
♦️ابن ملجم روزی گروهی از قبیله ی تیم الرباب را دید که برای کشتگان خود، در نهروان عزاداری می کردند و در میان آنان زنی زیبا رو به نام قُطامه بنت شجنه را دید که برای پدر و دو برادرش که در جنگ نهروان توسط امام علی(ع) کشته شده بودند، عزاداری می کرد.
ابن ملجم دلباخته ی قطامه شد، و بعدها از وی خواستگاری نمود.
قطام به او گفت :
📋《مَا الَّذِي تُسَمِّي لِي مِنَ الصَّدَاقِ؟
فَقَالَ لَهَا : احْتَكِمِي مَا بَدَا لَكِ!
فَقَالَتْ لَهُ : أَنَا مُحْتَكِمَةٌ عَلَيْكَ ثَلَاثَةَ آلَافِ دِرْهَمٍ وَ وَصِيفاً وَ خَادِماً وَ قَتْلَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)!》
♦️چه چيز مهر من خواهى كرد؟
ابن ملجم گفت : تو هر چه خواهى مهر قرار بده تا من بپردازم!
قطام گفت : مهر من عبارت است از سه هزار درهم پول، و كنيز و غلامى و ديگر كشتن على بن ابى طالب(ع)!
ابن ملجم گفت :
📋《لَكِ جَمِيعُ مَا سَأَلْتِ وَ أَمَّا قَتْلُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)! فَأَنَّى لِي بِذَلِكِ؟!
فَقَالَتْ : تَلْتَمِسُ غِرَّتَهُ! فَإِنْ أَنْتَ قَتَلْتَهُ شَفَيْتَ نَفْسِي وَ هَنَأَكَ الْعَيْشُ مَعِي وَ إِنْ قُتِلْتَ فَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الدُّنْيَا》
♦️به جز كشتن على بن ابى طالب(ع) آنچه خواهى مهيا می كنم، و اما كشتن على بن ابى طالب(ع) را چگونه انجام دهم؟
قطام گفت : او را غافلگير كن!
اگر او را کشتی، دل مرا شفا داده ای و به وصل می رسی و آن گاه با من زندگی خواهی کرد و اگر در این راه کشته شوی، در آخرت خیری نصیبت می شود که از دنیا بهتر است.
ابن ملجم گفت :
📋《أَمَا وَ اللَّهِ مَا أَقْدَمَنِي هَذَا الْمِصْرَ وَ قَدْ كُنْتُ هَارِباً مِنْهُ لَا آمَنُ مَعَ أَهْلِهِ إِلَّا مَا سَأَلْتِنِي مِنْ قَتْلِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع)!
فَلَكِ مَا سَأَلْتِ قَالَتْ فَأَنَا طَالِبَةٌ لَكَ بَعْضَ مَنْ يُسَاعِدُكَ عَلَى ذَلِكَ وَ يُقَوِّيكَ!
ثُمَّ بَعَثَتْ إِلَى وَرْدَانَ بْنِ مُجَالِدٍ مِنْ تَيْمِ الرِّبَابِ فَخَبَّرَتْهُ الْخَبَرَ وَ سَأَلَتْهُ مَعُونَةَ ابْنِ مُلْجَمٍ》
♦️به خدا سوگند هر آينه من به اين شهر نيامده ام، و به اين حالت پنهانى و اختفاء و كناره گيرى از مردم به سر نبردم، جز براى انجام همين خواسته تو و آن كشتن على بن ابى طالب(ع) است!
پس بدان كه آنچه خواهى انجام می دهم!(۱)
📚منبع :
۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۱۸