eitaa logo
رهپویان نور
85 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
2.4هزار ویدیو
114 فایل
خواهران مسجد ولیعصر (عج) بهشهر مدیر: @sibsorkh60
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
دلم تنگ شده برایت. این دل‌تنگی را بگو کجا فریاد بزنم؟ دلم تنگ شده برایت. برای دل‌تنگی، اشک چارۀ خوبی است؛ اما نه همیشه. دل‌تنگی گاهی از حد می‌گذرد و اشک هم چاره‌ای نمی‌شود برایش. دلم تنگ شده برایت. وقتی جای خالی‌ات را در اختلاف‌های رو به فزونمان می‌بینم، بیشتر دلم تنگ می‌شود برایت. ما بدون تو همیشه در اختلاف خواهیم بود. کاش زودتر به تو می‌رسیدیم و از اختلاف‌هایمان خلاص می‌شدیم. دلم تنگ شده برایت. دل‌خوشی‌های دنیایی وقتی دور و برم زیاد می‌شود، بیشتر دلم برایت تنگ می‌شود. این دل‌خوشی‌ها هیچ کدام آرامم نکرده، حالا دیگر دیدنشان آینۀ دق است برایم. دلم تنگ شده برایت. به هر کجای زندگی که نگاه می‌کنم، جایت را خالی می‌بینم. کار این جای خالی‌ها شدت بخشیدن به دل‌تنگی‌هاست. دل تنگم را دریاب ارباب! شبت بخیر یار غایب از نظر! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃منجی عالم از دست شیطان رها شدن فقط یک نشانه دارد و آن هم آغوش گرم تو را احساس کردن است. من آغوش گرمت را احساس نمی کنم پس بی تردید هنوز در چنگال شیطان گرفتارم. مرا در آغوش بکش که دیگر تاب چنگالهای شیطان را ندارم شبت بخیر منجی عالم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃چشم خدا چشم تو، چشم خداست. بالاتر از نگاه تو را کسی در دنیای ما ندارد. کسی که دلش را به دل تو گره می‌زند، نگاهش مثل تو از بالاترین نقطۀ هستی به عالم دوخته می‌شود. برای پیدا کردن چنین نگاهی، جز عاشق شدن راه دیگری نیست. باز هم رسیدیم به پیچ عاشق بودن و نبودن و من وامانده هنوز گرفتار خم کوچه عاشق شدنم. فکری به حال دلم کن، سنگ شرف دارد به دلی که بهره‌ای از عشق تو ندارد. شبت بخیر چشم خدا! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃خورشید پشت ابر ممنون که آمدی و جهان را محروم از حضور خویش نکردی! اگر ما بودیم و لیاقتمان، شایستۀ یک روز حضور تو در این عالم نبودیم. مهربانی خدا با آوردن تو به این عالم و نگه داشتنت به اوج خودش رسید. خدا اگر کمی از مهربانی‌اش می‌کاست، تو را پیش خودش نگه می‌داشت. اگر هیچ نعمتی جز تو از سوی خدا به ما نمی‌رسید، کافی بود برای این که دنیا را مسجد کنیم و دائم سر بر سجدۀ شکر بگذاریم. حالا خدا می‌خواهد با ما چه کار کند وقتی که دائم از تو غافلیم و یادت فراموشمان می‌شود؟ این هم از مهربانی بیکران خداست که با این همه غفلت، امید آمدنت را از ما نمی‌گیرد. کاش یک روز قدردان نعمت حضور تو در این عالم شویم تا ظهور تو امضا شود و نور تو از پشت ابر بیرون بیاید و عالم را روشن کند. شبت بخیر خورشید پشت ابر! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! شنیده‌ام که گفته‌اید بچه‌ها تا زبان باز نکرده‌اند، امامشان را می‌بینند. راز گریه‌های بی‌علتشان غیبت امام از نگاهشان و راز خنده‌های بی‌دلیلشان، زیارت رخسار امام است. و گفته‌اید وقتی که زبان باز می‌کنند، از یادشان پاک می‌شود این قرارهای عاشقی. از وقتی این قصۀ پرهیجان را شنیده‌ام، کارم شده غبطه خوردن به حال بچه‌ها! کاش هیچ گاه بزرگ نمی‌شدم و زبان باز نمی‌کردم. حالا که این کاش تحقق‌پذیر نیست، ای کاش به قدری خوب می‌شدم که تو با من از آن قرارهای عاشقی می‌گذاشتی. حتماً فطرت پاک بچه‌ها دلیل این همه دل دادن و دل گرفتن است. آقا! دستی به دلم بکش تا برگردم به پاکی دوران کودکی! من دلم تو را می‌خواهد. شبت بخیر پاک‌ترین بندۀ خدا روی زمین! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا این قدر آسوده زندگی می‌کنیم و قلبمان منظم می‌تپد؟ چگونه می‌شود این آسوده‌خاطری را توجیه کرد؟ کاش کمی نگرانِ نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم،‌ پس چرا تا وقتی از تو خبری بیاید، دستمان همیشه رو به آسمان نیست؟ چگونه می‌توانیم لحظه‌ای لب از دعا فرو ببندیم؟ کاش کمی نگرانت نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا دشت و صحراها را به دنبال تو زیر پا نمی‌گذاریم؟ چگونه می‌شود یقین داشت که تو روی همین زمین زندگی می‌کنی و زمین را وجب به وجب دنبال تو نگشت؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما که از تو خبری نداریم، پس چرا کوی به کوی و برزن به برزن در پی صاحب‌خبران نمی‌رویم تا شاید دلمان به خبری آرام شود؟ چگونه می‌شود این قدر بی‌خبری را تاب آورد؟ کاش کمی نگران نبودنت بودیم آقا! 🍂ما را ببخش به خاطر این همه بی‌خبری،‌ به خاطر این همه نگران نبودنمان! شبت بخیر امام غایب از نظر!
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
هر وقت یکی از دوستانت از دنیا می‌رود، من به فکر مرگ نه، در فکر چگونه مردن فرو می‌روم. مرگ را کاری نمی‌شود کرد. دیر یا زود به سراغمان خواهد آمد؛ آنچه را که می‌شود تعیین کرد، چگونه مردن است. من چگونه خواهم مرد. این سؤال پر از اضطراب من است. می‌شود کاری به عشق نداشت تا در هر حالی که مردیم، ذلیل و خوار بمیریم. می‌شود عاشق تو بود تا در هر حالی که مردیم، عزیز و سرافراز بمیریم. راز خوب مردن فقط عاشق تو بودن است؛ همین و بس. ما هر چقدر که به فکر خوب مردن باشیم، باید به فکر عاشق شدن باشیم و اگر به فکر بهترین مرگ هستیم، باید در مسیر عاشق‌تر شدن قدم برداریم. آقا! من از مرگ نمی‌ترسم؛ از چگونه مردنم هراس دارم. کمکم کن عاشقت شوم تا عزیز و سرافراز بمیرم! شبت بخیر زندگی من! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃فریادرس بیچاره‌ها از این که خودراضی هستم،‌ ناراضی هستم؛ اما نمی‌دانم چه کار کنم تا نفْسم رام شود و دلم آرام. حرف از بنده‌های نیک خدا که می‌شود، می‌گردم و می‌گردم تا شباهت‌های کم رنگ خودم به آنها را پیدا کنم و پررنگشان کنم؛ حتی تا اندازه‌ای که آنها شبیه من بشوند؛‌ نه من شبیه آنها. سخن از بنده‌های بد خدا که می‌شود، هر چه می‌بینم، فاصله‌ای است که میان من و آنهاست؛ انگار هیچ شباهتی به آنها ندارم. نتیجه‌اش هم این شده که می‌بینی. هر روز بیشتر از دیروز پایم در گِل می‌ماند و از تو دورتر می‌شوم. به دادم برس! چاره‌ای برایم بیندیش و مرا از خودم ناراضی کن! شبت بخیر فریادرس بیچاره‌ها! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃امام غریبم من زود خسته می‌شوم. با زحمت کم و در زمان اندک می‌خواهم به نتیجه‌ای که می‌خواهم، برسم. عظمت فرمان و دستور تو برایم معلوم نیست. حرف تو را گوش می‌کنم تا به نتیجه‌ای که دلم می‌خواهم برسم. زمان رسیدن به نتیجه را هم خودم معلوم می‌کنم. به نتیجه اگر نرسیدم، با یک «پس چه شد»، دستور تو را روی زمین می‌گذارم و شاید زیر پا! مرا ببخش آقا! ضعیفم چه کار کنم! تو چه قدر غریبی که مأمومی چون من داری! مأمومی که با «پس چه شد»هایش بهانه‌ای می‌تراشد برای بر زمین کوفتن حرف تو. دعا کن خوب شوم آقا! شبت بخیر امام غریبم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
تو چه قدر برای من ارزش داری؟ به اندازه‌ای که برایت قربانی شوم؟ اگر این چنین نیست عید قربانی برایم نیست. شبت بخیر قربانت شوم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃زائرحرم دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که گام به گامش را شانه به شانه تو حرکت کنم و واژه به واژه زیارت‌نامه‌اش را از زبان تو بشنوم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد، زیارتی که قطره قطره اشکت را دم به دم با دستان خودم آرام آرام پاک کنم و جای جای صورتم را با آن متبرک کنم. دلم زیارت با تو را می‌خواهد آقا! می‌شود آرزوی دلم را برآورده کنی؟! شبت بخیر زائر حرم! @abbasivaladi
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
🍃قشنگ ترین آرزو میزبانانِ زائران اربعین، لباس‌هایشان را می‌گیرند و با عشق، آنها را می‌شویند و خشک می‌کنند و به زائران برمی‌گردانند. زائران، شرمگین می‌شوند و میزبانان، پر از شادی و سرور. آقا! عیبی که ندارد در خیالم بشوم آن میزبانی که لباس‌های تو را تحویل می‌گیرد و شُسته برمی‌گرداند؟ عیبی دارد؟ لباس‌های تو اگر به دست من بیفتد، من با اشک‌های شوقی که مثل باران می‌بارد آنها را خواهم شست. شاید هم فرشته‌ها مسیر جوی‌های بهشتی را به سوی زمین کج کنند تا لباس‌های تو را در با آب‌های بهشتی بشویم. کسی را در شستن لباس‌های تو شریک نخواهم کرد. حتی اگر فرشته‌ها هم به زمین بیایند و التماس کنند، فقط اجازه می‌دهم تماشا کنند، همین. شب و روز با این آرزو زندگی می‌کنم که یک روز می‌رسد و تو میهمانم می‌شوی و من خادمت. چه آرزوی قشنگی! شبت بخیر قشنگ‌ترین آرزو! @abbasivaladi