#استاد_اخوت
#ایام_فاطمیه_شب_چهارم
#مطلب_روز_چهلودوم
#ذهن_ما_مفهومگرا_شده
#فاصله_بین_علم_عمل
#اصلاح_رویکرد_به_معارف
ما جزو کسانی هستیم که اهل بیت را برگزیدهایم، اهل تسنن کسانی هستند که قرآن را برگزیدند.
در صورتی که وقتی نگاه میکنیم، میبینیم امیرالمؤمنین به ویژه حضرت صدیقه طاهره نکاتی راجع به قرآن دارند که بینظیر است و *اساساً وقوع قصه سقیفه را به دلیل پشت پا زدن به کتاب مطرح میکنند* در صورتی که ما احساسمان این است که اهل تسنن به خاطر اینکه کتاب را گرفتند و اهل بیت را رها کردند این مشکلات برای آنها پیش آمده است.نه!
*در صورتی که از دیدگاه حضرت صدیقه طاهره به خاطر این است که آنها کتاب را رها کردند، اهل بیت را گم کردند*
چون کتاب را رها کردند اهل بیت را گم کردند. اگر کتاب را رها نمیکردند، اهل بیت را گم نمیکردند و این میشود مبنای نظریه ما.
عرف مذهبیون ما اینطوری است که کتاب نمیتواند هدایت کند، حتماً باید همراه با اهل بیت باشد.
کتاب انسان را دلالت بر اهل بیت میدهد.
*کتاب است که دلالت بر اهل بیت میکند* و اگر کسی مستقیماًً به اهل بیت وصل بشود، بدون کتاب، اهل بیت را یا در مقام انسانهای عادی فرض میکند و به آنها متصل میشود یا از آنها یک سری معجزات آسمانی شبیه به شرک است تصور میکند و نمیتواند تعادل را ایجاد کند.
*از طریق کتاب باید اهل بیت شناخته شوند*
دلیل اینکه چرا ما ذهنمان خیلی مفهومی شده است؟! ↩️
۱_ یکی از دلایلش این است که ما از ابتدای طفولیتمان در بارشی از معارف بودیم. هر چیزی را پیش از موعد خودش یاد میگرفتیم. مثلاً به ما اصول دین یاد میدادند، موقعی که نباید یاد میدادند.
۲_ امام شناسی یاد میدادند، موقعی که نباید یاد میدادند.
باید همان موقعی که یاد میدادند یک چیز دیگر یاد میدادند. ذهن شده است مفهومگرا؛ مفهوم ومصداقش با آن فاصله دارد.
مانند چشم میماند که آستیگمات است خیلی چیزی را نمیتواند دقیق ببیند حقایق را نمیتواند دقیق ببیند، یکی از دلایلش این است.
البته ممکن است دوستان حرف مرا نقد داشته باشند جای نقد دارد. اگر این حرفهایی که میزنم درست باشد، که میتوانید بگویید درست نیست، *ما باید خیزشی داشته باشیم در اصلاح رویکردمان نسبت به معارف و آن را بازنگری بکنیم*
*اگر علمی از عمل فاصله بگیرد به ویژه وقتی جنسش از معارف باشد، حتماًً در انسان اختلال ایجاد میکند.
اگر فرد علمی که از جنس معارف است ما به ازای آن نتواند عملی را تعریف کند در وجودش فاصله ایجاد میکند.
اینها قواعدی است که در روایات آمده است. اگر علمی از جنس معارف به انسان آموخته شود و در کنارش عمل نباشد، علم توحید از عمل نباشد، علم نبوت شناسی عمل نداشته باشد ،علم هر چیزی وقتی در آن عمل نباشد، در انسان فاصله دید پیدا میکند. ذهنش مفهومی میشود. اصلاًً ذهن به سمت مصداق نمیرود*
https://eitaa.com/joinchat/2970157706Cbef125efd1