هدایت شده از کانال حمید کثیری
موانع رشد رو یادتونه چیا بودن؟! چه سؤالیه! تابلوئه که هیچ کی یادش نیست 😂
گفتیم اینان:
۱. نظافت
۲. نظم
۳. رفاه
۴. آموزش
۵. ادب
۶. فقر مطلق!
چهار تای اول رو تا یه حدی گفتیم پس بریم سراغ پنجمین #مانع_رشد یعنی ادب! واقعاً ادب داشتن مانع رشده؟ یعنی بچه بیادب باشه خوبه؟ 🤔
توی عرف به کسی که حرف بد نمیزنه و به بزرگترا احترام میگذاره میگن مؤدب! اما مؤدب بودن محدود به همین دو تا کاره؟
ببینید جمع #ادب میشه آداب و اصولاً به کسی که آداب بیشتری رو رعایت میکنه باید بگیم مؤدب. مثلاً غذا خوردن آدابی داره مثل شستن دستا، دعای قبل و بعد از غذا، ساکت بودن سر سفره، نگاه کردن به غذای خودمون نه بقیه، آرام خوردن، زیاد جویدن و ...! همین طور مهمونی رفتن، گفتگو کردن، مراسمات، سر کلاس بودن، نماز خوندن، با بزرگترا نشست و برخواست کردن، دستشویی و حمام رفتن و هر چیزی آداب مخصوص به خودش رو داره.
خیلی از ماها هم داریم بخش زیادی از این آداب رو رعایت میکنیم و اصلاً عدم رعایتش اذیتمون میکنه. خب ما اینها رو به تدریج یاد گرفتیم و طبیعتاً از یه سنی کمیت و کیفیت ادب ما با یه شیب خیلی زیاد صعودی شده. (آقا باشه، اینا چه ربطی به کودک داره؟!! 😏)
به نظرتون برای بچه پنج ساله زشته که توی جمع میاد به بقیه سلام نکنه؟ زشته دست توی دماغش بکنه؟ زشته که با پای راست وارد دستشویی بشه؟ زشته که لباسش رو در یک جایی که در معرض دید بقیه هست عوض کنه؟ زشته زبونش رو در بیاره؟ و ...
هیچ کدوم از اینها برای بچه زشت نیست گرچه خوشایند هم نیست! ببینید قرار نیست ما بچهها رو بیادب بار بیاریم، ابداً! اما قرار هم نیست رعایت آداب رو به بچه چهار ساله گوشزد کنیم و وقتی رعایت نکرد اعصابمون بریزه به هم! و ما از ترس اینکه بقیه بگن «ببین چه پدر و مادری، هیچی به بچهشون یاد ندادن!» مدام به بچه فشار بیاریم و نگذاریم بچگیش رو بکنه!
ببینید اینکه یه بچهای توی زیر هفت سال مؤدب باشه خیلی هم چیز خوبی هست و اصولا وظیفه داریم فضای رشد کودک رو طیب و پاک نگه داریم اما مؤدب شدن اون بچه باید از طریق مشاهده رفتار ما باشه نه از طریق مدام گفتن، گوشزد کردن و گیر دادن و فشار آوردن به بچه!
چرا به بچهای که دوست نداره به بقیه دست بده اصرار میکنیم حتماً این کار رو بکنه؟ ما داریم با این کار به بچه میگیم به احساست اطمینان نکن و قدرت نه گفتن رو هم ازش میگیریم!
توی سه دوره تربیتی هم دوره دوم مربوط به ادبآموزی هست و نمیدونم چه اصراری هست ما همه کارها رو میخوایم تو هفت سال اول بکنیم! لطفاً بچهها رو نکشیم
#موانع_رشد
#ادب
#حمید_کثیری 👇
http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
از نگاه نوجوان، استقلال يعني رها شدن از دستورات والدين
از نگاه والدين، استقلال يعني پذيرش مسئوليت
از تضاد اين دونگرش، شكاف نوجوان و والدين ايجاد مي شود
#رفتاربانوجوان_نوردیده👇
@nooredideh_nojavan
تربیت فرزند نوردیده
در مورد کودک به خصوص همیشه توصیه می کنیم که به رفتار او توجه نکنید بلکه به احساس پشت آن رفتار توجه ک
خشم های انفجاری ما از این جا نشأت می گیرد، یک اتفاق می افتد، تداعی می شود و بخش کودک با خشم های انباشته شده اش منفجر می شود. چگونه جلوی این مسئله را بگیریم؟
دایره ی وسط شکل ناخودآگاه، بالغ و بخش آگاه ما است. این بخش باید رشد کند تا این مسائل حل شوند. رشد عاطفی و بلوغ عاطفی یعنی همین رشد بخش آگاهی. یعنی اتفاقات را به جای ترجمه، تجزیه و تحلیل و به جای تفسیر، توصیف کنیم. والد ما مملو از صحنه های دردناک است و کودک نیز مملو از احساست نا خوشایند و والد دائماً سرزنش می کند و کودک احساست را قلیان می کند پس بالغ باید رشد کند تا بتواند بین والد و کودک فاصله بگذارد.
اتفاقات همراه با احساساتشان دائماً ضبط می شوند و از کنترل ما خارج هستند، اما ما احساسات آن ها را لازم نداریم. مسائل در حافظه و ذهن ما می مانند، بعضی به نیمه آگاه و بعضی به ناخودآگاه می روند و ما به احساسات آن ها هیچ نیازی نداریم.
ما بلد نیستیم که از احساساتمان عبور کنیم و به محض این که دچار احساسی می شویم شروع می کنیم به واکنش نشان دادن، در این حالت بالغ کاملاً منفعل است و رشد نکرده است. والد و کودک حاکم هستند؛ والد سرزنش می کند و کودک احساساتی می شود و بعد کودک دستور العمل می دهد و می بینیم که خانم و آقای عاقل و بالغ و تحصیل کرده رفتاری از خودشان نشان می دهند که همه تعجب می کنند. چرا؟ چون آن ها در آن لحظه فقط سه سالشان است وکاملاً تحت فرمان و تأثیر کودک هستند.
توجه داشته باشیم که بالغ و کودک چه مثبت و چه منفی برای همه در شش سال اول زندگی شکل می گیرند. مهم این است که بالغ رشد کند و از بالغ و کودک بهره ببرد. این سیستم جزو رمز و راز خلقت است. و برای این است که ما درست زندگی کنیم زیرا که ما بدون والد اصلاً نمی توانیم زندگی کنیم. والد سرزنشگر در واقع وجدان ما است، اگر وجدان نباشد ما دچار خطا و گناه خواهیم شد.
شکل دیگر والد، وسوسه گر و اغواگر است. اگر این والد نباشد ما اصلاً پیشرفت نمی کنیم. چه چیزی باعث می شود که ما دنبال علم و دانستن و مطالعه و کلاس برویم و رشد کنیم؟ وسوسه ی رشد. این وسوسه باید باشد چون فطرت انسان به دنبال رشد و حرکت است؛ منتهی وقتی بالغ رشد نمی کند طور دیگری از این وسوسه استفاده می شود.
شکل دیگر والد، حمایتگر است. این والد از ما حمایت می کند و ما را تأیید می کند ولی اگر از حد تعادل خارج شود دیگر ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم، دائم نیاز به حمایت خواهیم داشت و یا از طرف دیگر اگر حمایت او زیاد شود دیگر هیچ کس را قبول نخواهیم داشت و فکر می کنیم که هر کاری می کنیم درست است. بالغ کنترل می کند که من چه میزان حمایت نیاز دارم.
پس بالغ والد و کودک را که شامل طیف وسیعی از احساسات است را کنترل می کند. چون احساسات هم در جای خودشان و در حد تعادل لازم و بسیار خوب هستند مثلاً حسادت؛ مگر حسادت بد است؟ حسادت موتور حرکت است؛ منتهی اگر از حد تعادل خارج شود مخرب می شود و این جا بالغ است که تعیین می کند کودک و بالغ از حد تعادل خارج نشوند. بالغ با آگاهی و دانایی باید این دو را به کنترل خود درآورد. همان طور که قبلاً گفتیم منظور از آگاهی، بصیرت و چرائی است و منظور از دانایی، دانش و روش و چگونگی است. (ادامه دارد...)
#احساس {قسمت19}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
والدين قرار نيست اختلاف نداشته باشند. دعوا نكنند و هميشه با هم موافق باشند. كودک قرار است از والدينش روش درست حل اختلاف را بياموزد.
قرار است ببيند ؛ پدر و مادرش با دو عقيده مختلف چگونه بر سر يک مسئله به تفاهم ميرسند. قرار است ببينند با داشتن اختلاف عشق و محبت به پايان نميرسد.
والدين قرار است به فرزندشان نشان دهند انسان حتی با خودش هم به طور کامل تفاهم ندارد چه برسد به ديگری اما با احترام، ابراز درست مسائل با گوش دادن به هم ميتوان يک جايی به تفاهم رسيد و مشكلات را حل كرد و قرار است از هر اختلافی هر دو نفر پيروز بيايند نه تنها یک نفر.
Join @nooredideh
والدینی هستند که هیچ محدودیتی برای کودکشان قائل نمی شوند و محدودیت هایی را که در نظر می گیرند غالبا لغو می کنند.
فرزندان این گونه والدین بدون داشتن خطوط راهنمایی معین بزرگ می شوند. والدین به آنچه کودکان می خواهند، تسلیم می شوند.
ما اغلب این قبیل کودکان را با صفت لوس توصیف می کنیم. کودکانی که هیچ گونه محدودیتی برای آنها منظور نمی شود، ممکن است در برخورد با دیگران دچار مشکل شوند.
#کانال_تربیتی_نوردیده 👇
Join @nooredideh
هدایت شده از گالری روسری مُنیرا 🎀
#آرزوهای_ناب
قطعا والدین آرزوهای بزرگ و نابی برای فرزند خود دارند و بسیاری از خصائص اخلاقی را که در خود نمی بینند برای فرزند خود خواستارند .
به طور مثال خودشان از لحاظ دینداری و رعایت مسائل شرعی در سطح پایین و یا متوسط قرار دارند اما دوست دارند فرزندانی دیندار و پایبند به اصول اخلاقی تربیت کنند.
اما از یک نکته ساده غافل هستند که فرزندان بیشترین تاثیر را از والدین خود می گیرند حال چطور می توان از فرزندی که بارها دروغ گفتن پدرش را دیده است توقع داشت که راستگو باشد و یا دختری که مادر خود را پایبند به حجاب و رعایت حریم میان محرم و نامحرم نمی بیند توقع داشت که عفیف و نجیب باشد
#نوجوان_نوردیده👇
@nooredideh_nojavan
هدایت شده از کانال حمید کثیری
بچهتر که بودم خیلی نمیفهمیدم #مامان یعنی چه؟! نه که امروز بفهمما اما اون روزا اصلا نمیفهمیدم!
معادله ساده بود، توی مهمونی، توی مدرسه، توی کوچه، توی هیئت، تو زمین ورزش و هر جا که بزرگتری پیدا میشد یه چیزی رو برای خودش واجب کرده بود که لابلای نصیحتاش! 😉 دو دقیقه هم در مورد مادر بگه که چقدر مهمه. منم که این دو دقیقه رو تقریبا حفظ بودم!
👈 اون خیلی برات زحمت کشیده. نمیدونی بارداری و وضع حمل چقدر سخته. نمیدونی شیر دادن چقدر سخته. نمیدونی کارای نوزاد رو کردن چقدر سخته. نمیدونی بچه بزرگ کردن چقدرررررر سخته. قدر مادرتو بدون ...
اینا رو معمولا نمیفهمیم تا اینکه خودمون مادر بشیم یا مادر شدن همسرمون رو ببینیم. ببینیم که واقعاً بارداری سخته. یعنی فکر کردن به اینکه چند کیلو بار توی خواب و بیداری باهاته و توی هر غلت زدنم شرایط عادی نداری سخته چه برسه که تجربهاش کنی ...
دیروز #روز-جهانی_شیر_مادر بود. گفتم چه بهونهای بهتر از این برای اینکه لااقل همه یادمون باشه مادر چه کارها که برامون نکرده. همونی که سالها پرستار بیجیره و مواجب بوده، همونی که همین امروزم هیچ کس به اندازه اون غم ما رو نمیخوره، هیچ کس به اندازه اون دعامون نمیکنه، هیچ کس به اندازه اون حالمون رو خوب نمیکنه، هیچ کس به اندازه اون دوستمون نداره، هیچ کس، باور کنیم هیچ کس.
شاید خیلی از مامانا مسیر درستی رو در تربیت بچههاشون طی نکرده باشن اما باور کنیم اونا همون کاری رو انجام دادن که فکر میکردن بهترین کاره ... 😘 😘
راستی به این بهونه دو کلمه گزارش نیمچه علمی هم بدم! چندین دهه قبل «#نظریه_تثبیت_دهانی» از سوی #فروید مطرح شد. نظریهای که تا امروز بارها از سوی افراد مختلف رد و تأیید شده اما نکته جالب اینجاست که چند سالیه عدهای به واسطه همین نظریه میگن بچه باید شش ماه، نه ماه یا حداکثر یک سال شیر مادر بخوره وگرنه تثبیت دهانی براش اتفاق نمیافته!
اولاً این یه نظریه علمی هست و مثل خیلی دیگه از نظریات ابطالپذیره کمااینکه بارها هم رد شده. ثانیاً تجربه تاریخی بشر، راهنمایی علم پزشکی و تأیید و راهنمایی روایی پشت این موضوع هست که بچه باید دو سال شیر بخوره. حالا اگر کسی نمیخواد این کار رو بکنه، این نظریه رو دستاویز قرار نده چون اصلاً تکیهگاه خوبی نیست ...
بچه باید دو سال #شیر_مادر بخوره، همین طور که من دو سال و چند ماه خوردم 😂😂
اگه این نوشته رو دوست داشتید و حالتون باهاش بهتر شد، خوبه که بقیه رو هم تو این حال خوب شریک کنید و براشون بفرستید ...
#حمید_کثیری 👇
http://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
تربیت فرزند نوردیده
خشم های انفجاری ما از این جا نشأت می گیرد، یک اتفاق می افتد، تداعی می شود و بخش کودک با خشم های انبا
حال یک تمرین در مورد درک احساس بچه ها با هم انجام می دهیم. برای کودک مان یک جوجه خریده ایم و او خیلی خوب با آن سرگرم شده و بازی می کند. ما هم سرگرم کاری هستیم و سخت درگیر آن هستیم ناگهان فرزندمون شیون کنان می آید که مامان یا بابا: جوجم مرد! واکنش شما در این لحظه چیست؟
حاضرین:
- من همه ی کارهایم را کنار می گذارم و با او همدردی می کنم یعنی ازش می پرسم: خیلی ناراحت شدی؟ غصه می خوری؟
- من حس او را می گیرم، بغلش می کنم و ناراحت می شوم.
- بهش میگم من هم بچه بودم این اتفاق برام افتاد برای همین الآن می فهمم که تو چه حالی داری!
- من میگم اشکالی نداره، خوب مرد دیگه!
-من میگم ناراحت نباش یکی دیگه برات می خرم.
- من مستأصل میشم و اصلاً نمیدونم که چی کار باید کنم؟
-من ازش اول می پرسم که چی کارش کردی که مرد؟
- من سعی می کنم حواسش را پرت کنم و میگم شاید نمرده!
- فعلاً کار دارم برو بعداً راجع بهش حرف می زنیم.
- من مراسم خاک سپاری برگزار می کنم.
- من از مرده و مردن می ترسم اصلاً نمیتونم کاری برایش کنم.
- من عصبانی می شم که چه قدر بهت گفتم بهش دست نزن، کشتیش دیگه!
- میگم آخی چرا مرد؟
-گفتم نخر این ها زود می میرن.
- من میگم فکر کن ببین چرا مرد؟
- دیدی عرضه نداشتی خوب ازش نگهداری کنی.
خوب همه ی نظرها را نوشتیم، حالاصحنه عوض می شود و شما از جلوی بیمارستانی رد می شوید و می بینید که من گریه کنان دارم می آیم بیرون؛ جلو می آیید سلام سلطانی چی شده؟ مادرم فوت کردند و دارم میرم برای مراسم. در این حالت چی کار می کنید و چی می گویید؟
بنابر نظرات شما و درک احساسی که شما می کنید:
من هم بچه بودم چند دفعه مادرم مرد! اشکالی نداره چیزی که فراوونه مادر! ای وای حالا چه خاکی به سرمان کنیم؟ راستش را بگو چی کار کردی؟ اون قدر این پیرزن رو شکنجه دادی تا مرد!ای بابا شاید نمرده! مادرت مرده اِاِه ببخشید من الآن کار دارم برو بعداً حرف می زنیم! ببین من از مرده و مردن می ترسم!خودت کشتیش! چه قدر گفتم مادر دار نشو! مادرت مرد حالا تو چی فکر می کنی؟! دیدی عرضه نداشتی از مادرت مراقبت کنی!
واقعاً شما با من این کارها را می کنید؟ یا یک تسلیت می گویید و می روید یا گاهی بعضی تشدید غم می کنند و حالا صاحب عزا باید بیاید و او را جمع کند. حالا من می خواهم بپرسم که آیا بین یک کودک که جوجه اش مرده و یک مرد بزرگسال که مادرش را از دست داده فرقی وجود دارد؟
خیر هیچ فرقی نیست. هر دو دچار فقدان شده اند و غم در فقدان می آید. غم یک احساس است؛ کودک جوجه اش را از دست داده و دچار فقدان شده آیا باید این گونه با او رفتار کنیم؟ نظراتی که نوشتیم همگی واقعیتی است که ما با کودک رفتار می کنیم و اجازه نمی دهیم که او از احساسی که دچارش شده عبور کند. تمام رفتارهایی که در بالا نوشتیم و به خصوص موارد خشن تر باعث می شوند که کودک در احساسش بماند و در زمان بزرگسالی درون او مملو از احساست متفاوت و ناخوشایند باشد. (ادامه دارد..)
#احساس {قسمت20}
[مباحث کودک متعادل]
@nooredideh👈کانال تربیتی نوردیده
اصولا فرزندان در نوجوانی، علائمی شبیه به افسردگی را تجربه میکنند که این ویژه دوران بلوغ است.
و این علامت، افسردگی محسوب نمیشود.
@nooredideh_nojavan 👈