eitaa logo
نــــــــــورنــما
2.9هزار دنبال‌کننده
163 عکس
134 ویدیو
10 فایل
💠 مجموعه #نـــــــــورنــما لا تعادوا الایام فتعادیکم با روزها دشمنی نورزید که به دشمنی با شما برمیخیزند. ارتباط با مدیر کانال @aghs13 ارتباط با ادمین @sarbbazzaman کانال ما در تلگرام @noornama2 پیج اینستاگرامی @noornamaferagh1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه شناسی | فرقه واقفیه(۴‌) ✍️معترض دیگری به اشکال غسل امام قبل توسط امام بعد روی می آورد که بیان آن چنین است: 🔻حدثنا معاویة بن حکیم، عن إبراهيم بن أبی سمال. قال: کتبت إلی أبی الحسن الرضا علیه السلام إنا قد روینا أن أبی عبدالله علیه السلام: أن الإمام لا یغسله إلا الإمام و قد بلغنا هذا الحدیث فما تقول فيه؟ فکتبت إلی: أن الذی بلغک هو الحق. قال: فدخلت علیه بعد ذلک فقلت له: أبوک من غسله، و من ولیه؟ فقال: لعل الذین حضروه أفضل من الدین تخلفوا عنه، قلت: و من هم‌؟ قال: حضره الذین حضروا یوسف علیه السلام، ملائکة الله و رحمته ابراهیم بن أبی سمال گفت: [نامه ای] به سوی علی بن موسی الرضا علیه السلام نوشتم: [مبنی بر اینکه] برای ما از امام صادق علیه السلام نقل شده که: امام را جز امام غسل نمی دهد و این حدیث به ما رسیده است، شما در مورد آن چه می فرمایید؟ حضرت [در پاسخ] برای من نوشت: «آن چیزی که به شما رسیده حق است». [ابراهیم] گفت: پس از آن موضوع بر ایشان وارد شدم، و به حضرت عرض کردم: چه کسی پدر شما را غسل داد و متولی امر او شد؟ فرمود: چه بسا کسانی که در مراسم [تشییع] حاضر شدند برتر از کسانی باشند که [از شرکت در آن مراسم‌] خودداری کردند. گفتم: آنها چه کسانی هستند؟ فرمود: کسانی که حاضر شدند [همان] کسانی بودند که برای حضرت یوسف علیه السلام حاضر شدند، [یعنی] فرشتگان خدا و رحمتش [که شاید در مقام تأویل، منظور انوار قدس رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه ی هدی علیهم السلام باشد] 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غیبت و فرشتگان شیخ صدوق با استناد به این آیه از قران: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً» بقره/۳۰ در دلایل غیبت می گوید: اول: آنکه خداوند متعال از غیبی خبر می دهد که قبل از خلقت آفرینش و این از همه ی غیبت ها بلیغ تر است چرا که فرشتگان پیش از آن خلیفه ای ندیده بوده اند ولی ما همواره شاهد خلفای بسیاری بوده ایم.... دوم: این غیبت برای فرشتگان از سوی خداوند متعال بوده است ولی این غیبتی که ما در حال حاضر هستیم از سوی دشمنان خداست . و در صورتی که غیبت خلیفه از سوی خداوند عبادتی باشد چگونه است که از سوی دشمنان وی که غیبت حاصل شده عبادتی نباشد که در آن روز ثروت و جان شیعیان غارت رود و همواره در مشکلات به روند بنابراین پاداش شیعیان در غیبت امام بیشتر از فرشتگان خواهد بود. و خداوند متعال قبل خلقت خلیفه درباره ی او سخن می گوید تا فرشتگان را مهیای آن خلیفه و فرمانبرداری از وی باشد، مثال آن پادشاهی است که قبل از ورود به شهر از قبل اطلاع می دهد تا آماده ی استقبالش شوند و از آنان قطع عذر شود(کمال الدین ج 1). 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
غیبت و اثبات امامت قران می فرماید: «و مبشرا برسول یأتی» به رسول و پیامبر بعدی بشارت داده شد «مصدق لما بین یدیه» و پیامبر بعدی به همان نحوی آمد که در بشارت از او بود لذا مصدق بشارت شد. امام صادق علیه السلام می فرماید: «أولنا دلیل علی آخرنا و آخرنا مصدق لاولنا» اولین ما (با توجه به بشارت و خبری که می دهد) دلیل است بر آخرین ما و آخرین ما (با توجه به وقوع خبر) تصدیق کننده ی اولین ما است، لذا اگر کسی آخرین ما را انکار کند در واقع اولین ما را انکار کرده است: «المنکر لاخرنا کالمنکر لأولنا» هر چند که امام اولی هم از دنیا رفته باشد «مَن أنکَرَ واحداً من الأحیاءِ فَقَد أنکرَ الاموات». رسول الله صلی الله علیه و آله و ائمه هدی علیهم السلام بشارت به غیبت حضرت حجت می دهند: «والذی بعثنی بالحق بشیرا لیغیبن قائم من ولده» و بنابراین وقوع این غیبت تصدیق کننده ی سخن و امامت آنها است و بلکه رساتر: «و یجب علیهم أن یعلموا أن القول بغیبة صاحب الزمان (علیه السلام) مبنی علی القول بإمامة آبائه (علیهم السلام)، و القول بإمامة آبائه (علیهم السلام) مبنی علی القول بتصدیق محمد(صلی الله علیه و آله) فی إمامته و إمامة آبائه» بر آنها واجب است بدانند که اعتقاد به غیبت امام زمان علیه السلام مساوی با اعتقاد به امامت پدرانشان است و اعتقاد به امامت پدرانشان مساوی با تصدیق پیامبر در امامتشان و امامت نیاکان شان است(کمال الدین و تمام النعمه جلد 1 ص 126). - شیخ صدوق گوید: و اگر بگویم که غیبت امام در این عصر، بهترین دلیل بر صحت امامت اوست، سخن درستی گفته ام، زیرا اخباری که در این موضوع نقل کردیم همه درست و مشهور است(کمال الدین ج 1) - شیخ طوسی گوید: اخبار شایع و رایج رسیده از پدران مهدی که مدتها قبل از وقوع غیبت صادر شده اند، دلالت بر امامت وی دارند، اخباری که گویای آن است که صاحب این امر، غیبتی خواهد داشت(غیبت شیخ طوسی ص 101) - ابو سهل نوبختی در التنبیه گوید: درستی غیبتش را به واسطه اخبار مشهوری که در باب غیبت امام (علیه السلام) وارد شده واین که او دوغیبت دارد ویکی از آن دو، دشوارتر دیگری است، به اثبات می رسانیم. - مرحوم نعمانی گوید: این غیبت اگر نبود، واگر باوجود روایاتی که درباره آن نقل شده، اتفاق نمی افتاد، به یقین مذهب امامت باطل بود؛ اما خداوند - تبارک وتعالی - انذار ائمّه (علیهم السلام) را در مورد وقوع آن تصدیق کرد، وسخنشان را - که در هر عصر بیان کرده بودند - به صحّت رسانید. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چگونگی برخورد با فرق انحرافی 🔻مَا رُوِيَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مُطَهَّرٍ قَالَ : كَتَبَ بَعْضُ أَصْحَابِنَا إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ مِنْ أَهْلِ اَلْجَبَلِ يَسْأَلُهُ عَمَّنْ وَقَفَ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ مُوسَى عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَتَوَلاَّهُمْ أَمْ أَتَبَرَّأُ مِنْهُمْ فَكَتَبَ إِلَيْهِ لاَ تَتَرَحَّمْ عَلَى عَمِّكَ لاَ رَحِمَ اَللَّهُ عَمَّكَ وَ تَبَرَّأْ مِنْهُ أَنَا إِلَى اَللَّهِ مِنْهُمْ بَرِيءٌ فَلاَ تَتَوَلاَّهُمْ وَ لاَ تَعُدْ مَرْضَاهُمْ وَ لاَ تَشْهَدْ جَنَائِزَهُمْ وَ لاٰ تُصَلِّ عَلىٰ أَحَدٍ مِنْهُمْ مٰاتَ أَبَداً . سَوَاءٌ مَنْ جَحَدَ إِمَاماً مِنَ اَللَّهِ أَوْ زَادَ إِمَاماً لَيْسَتْ إِمَامَتُهُ مِنَ اَللَّهِ أَوْ جَحَدَ أَوْ قَالَ ثَالِثُ ثَلاَثَةٍ. إِنَّ جَاحِدَ أَمْرِ آخِرِنَا جَاحِدُ أَمْرِ أَوَّلِنَا وَ اَلزَّائِدَ فِينَا كَالنَّاقِصِ اَلْجَاحِدِ أَمْرَنَا. فَكَانَ هَذَا أَيِ اَلسَّائِلُ لَمْ يَعْلَمْ أَنَّ عَمَّهُ كَانَ مِنْهُمْ فَأَعْلَمَهُ ذَلِكَ . احمد بن محمّد مى‌گويد: يكى از شيعيان، نامه‌اى به امام-عليه السّلام- نوشته و سؤال كرد: با كسانى كه در امامت موسى كاظم-عليه السّلام-متوقف شده‌اند پس از آن به امامت هيچ يك از ائمه قائل نشده‌اند، چگونه رفتار كنيم‌؟ آنها را دوست بداريم يا از آنها بيزارى بجوييم‌؟ حضرت در پاسخ فرمود: به عمويت ترحم نكن كه خدا به او رحم نكند. از او بيزارى بجوى. من از آنها بيزار هستم و تو هم آنان را دوست مدار. به عيادت مريضانشان نرو و در تشييع جنازه آنها حاضر نشو و بر مردگانشان نماز نخوان. حال كسى كه امامى را انكار مى‌كند و كسى كه فردى را امام مى‌داند كه امام نيست، يكى مى‌باشد. چنانچه حال كسى كه خدا را سه تا مى‌داند، با كسى كه خدا را انكار مى‌كند، مساوى است. منكرين آخر ما، مانند منكرين اوّل ما هستند. و كسى كه بر ما اضافه مى‌كند، همانند كسى است كه از عدد ما كم مى‌كند. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه شناسی | فرقه جارودیه(۱‌) 🔻طبق اعتقاد جارودیه امامت انحصار در فرزندان امام حسین علیه السلام ندارد و می تواند از جانب امام حسن علیه السلام نیز ادامه داشته باشد و بنابراین آل علی همگی می توانند به منصب امامت برسند. 🔻جارودیه بر این باور است که چون آل علی همگی صلاحیت امامت دارند بنابراین در علم نیز صغیر و کبیر آنها یکسان است، بدین معنا علم نوزادی که تازه متولد شده است با پیری که سنش از همه بیشتر است یکسان است و لازم نیست که از کسی درس بگیرند چون علم در سینه های آنها می روید همانگونه که باران موجب رویش می شود و اگر کسی معتقد باشد که علم آن نوزاد مانند پیامبر نیست کافر است. با وجود چنین اعتقادی عموم احادیث آنها از زید بن علی، امام باقر و امام صادق و عبدالله بن حسن نقل شده و مباحث و شریعت خود را از این طریق به دست می آورده اند. 🔻 منشأ چنین اعتقادی به انکار نص بازمی گردد، با این توضیح که اگر می گفتند: علم آل علی متفاوت است، این اشکال مطرح می شد که کدام اعلم است؟ در اینجا باید به نص بازگشت و گفت: آن شخصی اعلم است که منصوص هم از سوی پیامبر و امام سابق باشد و آنها چون نص را انکار می کردند لاجرم به سوی این اعتقاد رفته اند. منتهی زمانی امامت در شخص مشخصی متعین می شود که قیام بکند و از این رو در قیام زید همراهی کردند و از شاخه های فرقه ی زیدیه شدند. 🔻 و برخی از آنها می گفتند: علم فقط مخصوص اهل بیت پیغمبر و فرزندان فاطمه نیست و عموم مردم می توانند همان علم را داشته باشند و اگر کسی علم خویش را از اهل بیت پیغمبر یا از دیگری اخذ کند برای او اشکالی نیست و اگر که هیچ کدام از اهل بیت و دیگران این علم را نداشتند در این صورت باب اجتهاد باز می شود کما اینکه در فقه حنفی چنین است. در حالی که نص ارتباطی به وراثت ندارد . این باور شبیه باور فرقه ی رزامیه است که شیعیان عباسی بوده اند و این سخن را درباره ی خاندان عباس می گفتند، یعنی کسی که از ولد عباس قیام به امامت کند اطلاعت از او واجب و امامت او ثابت است و بر همه ی امت است که تسلیم این شخص باشند و اگر امت در علم دین اختلاف کردند باید سراغ فرزندان عباس بروند چون خداوند سخن صواب را به خاطر(ضمیر) امام می اندازد و اینجا است که امام عصمت پیدا می کند. از ابوالجارود(موسس فرقه جارودیه) نقل شده است که می گوید: اگر من برخی از ولد فاطمه را بر برخی دیگر برتری و تفصیل بدهم، در این صورت لازم می آید که برخی از علما نقص داشته باشند و تمام آل علی شایستگی امامت را نداشته باشند و در این صورت باید دنبال نص رفت. 🔻از دیگر اعتقادات این فرقه این بود که امامت باید در هر دوره ای در یک نفر متعین باشد و بعد مدتی گفتند: می شود دو نفر نیز در یک زمان امام باشد اگر که بین دو امام فاصله ی یک دریا باشد. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انصار المهدی(۱) ۱. مفهوم نصرت آیت الله جوادی آملی می گوید: «نصرت به معنای تقویت و یاری رساندن مقابل دشمنان است» (ادب فنای مقربان ج 4ص 110) بنابراین "نصرت" به مطلق کمک گفته نمی شود و بلکه به کمکی می گویند که مقابل دشمن باشد. ۲. مصادیق نصرت از معنای یاد شده روشن می شود که "نصرت" معنای مشابهی با "جهاد" دارد و هر دو تعبیر در روایات آمده است: «إنَّ المُؤمنَ مُجاهِدٌ بِسَيفِهِ و لِسانِهِ» - «جهاد الظالمين الملحدين بيده و لسانه» «مَنْ أَحَبَّنَا بِقَلْبِهِ وَ نَصَرَنَا بِيَدِهِ وَ لِسَانِهِ فَهُوَ مَعَنَا فِي اَلْغُرْفَةِ اَلَّتِي نَحْنُ فِيهَا...» - «و أن ینصر الله بقلبه و یده و لسانه» بنابراین مصادیق نصرت: دست، شمشیر، لسان و قلب انسان ها است که جایگاه او را رفعت می بخشد. مثال آن هشام بن حکم است که نزد امام صادق علیه السلام جایگاه و احترام بالایی داشت بنحوی که میان پیران، حضرت او را کنار خود می نشاند و می فرمود: «هذا ناصِرُنا بِقّلبِهِ وَ لِسانِهِ وَ یَدِهِِ». ۳. آثار نصرت ۱- جلب رحمت الهی: «ناصرنا و محبتنا ینتظر الرحمة» آنکه ما را یاری دهد و دوست بدارد، سزاوار است که منتظر رحمت خداوندی باشد. ۲- گویا ساختن زبان به حجت و دلیل: «من أعاننا بلسانه علی عدونا أنطقه الله بحجته یوم موقفه بین یدیه عزوجل» هر کس با زبان خود ما را بر علیه دشمنان یاری دهد خداوند زبان او را در روزی که در پیشگاه عظمت خداوندیش برای حسابرسی بازداشت شود، به حجت و دلیل خود گویا سازد. ۳- رسیدن به قرب خدا و رسولش: «و إلى نصرته والمدافعة عنه منکفین و إلیک و إلی رسولک بذلک المقربین» ۴- توجه ی ویژه ی امام معصوم که توضیح آن در مورد هشام بن حکم گذشت ۵‌- یاری می شود: «منصور من نصره و مخذول من خزله» هر كه او(امیرالمومنین) را يارى كند، يارى مى شود و هر كه از يارى او دست شويد، بى يار مى ماند. ۶-پاداش یاری: «من أحبنا بقلبه و نصرنا بیده و لسانه فهو معنا فی الغرفة التی نحن فیها و من أحبنا بقلبه و نصرنا بلسانه فهو دون ذلک بدرجة و من أحبنا بقلبه و کف بیده و لسانه فهو فی الجنة» هر آن کس که ما را در دل دوست بدارد و با دست و زبانش یاری دهد، روز قيامت در جایگاهی که ما هستيم با ما خواهد بود. و هر آن کس که ما را در دل دوست بدارد ولی دست و زبان خود را از یاری ما باز دارد، نیز در بهشت خواهد بود. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انصار المهدی(۲) ۱. شرط نصرت 🔻آیت الله جوادی آملی می گوید: «بي‌ترديد نخستين شرط ياري دين خدا، باور داشتن و ايمان آوردن به آن است» ‌(ادب فنای مقربان ج ۴‌) 🔻قرآن کریم هر کجا از جهاد و نصرت می گوید، مومنین را خطاب قرار می دهد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ» - «تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ ۚ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ» - «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ». ۲. صفات مومن ناصر 🔻شرط نصرت ایمان است، ولی هر مومنی نیز نمی تواند یاری‌گر امام معصوم باشد و بلکه می‌بایست خصوصیاتی در او ظهور داشته باشد تا قابلیت جهاد در معیت امام را پیدا کند. 🔻در کتاب شریف کافی بابی تحت عنوان «الجهاد الواجب مع من یکون» وجود دارد که از زمان الزام جهاد می گوید و در این باب تنها سه روایت آمده است و یکی از آن روایات حکایت امام صادق علیه السلام از سفر امام سجاد علیه السلام از مدینه به مکه است که در این مسیر با عباد بصری که از بزرگان تصوف بود برخورد می کنند و عباد بصری می گوید: «ترکت الجهاد و صعوبته و أقبلت الحج» ای علی بن الحسین جهاد را رها کردید چون سخت است و به حج می روید چون آسان است؟ و بنگر که خدای متعال در فضیلت جهاد چه می گوید: «إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَرىٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ يُقٰاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اَللّٰهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِيلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ اَلَّذِي بٰايَعْتُمْ بِهِ وَ ذٰلِكَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِيمُ» امام سجاد علیه السلام می فرماید: «أَتِمَّ اَلْآيَةَ» آیه را کامل کن! عباد بصری آیه ی بعد را می خواند: «اَلتّٰائِبُونَ اَلْعٰابِدُونَ اَلْحٰامِدُونَ اَلسّٰائِحُونَ اَلرّٰاكِعُونَ اَلسّٰاجِدُونَ اَلْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنّٰاهُونَ عَنِ اَلْمُنْكَرِ وَ اَلْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اَللّٰهِ وَ بَشِّرِ اَلْمُؤْمِنِينَ» و حضرت می فرماید: «إِذَا رَأَيْنَا هَؤُلاَءِ اَلَّذِينَ هَذِهِ صِفَتُهُمْ فَالْجِهَادُ مَعَهُمْ أَفْضَلُ مِنَ اَلْحَجِّ» هرگاه من یارانی با این صفات یافتم، جهاد همراه این یاران از آن حج أفضل است اما أین؟ کجا هستند؟ در آیه ی فوق نُه ویژگی آمده است: ۱- توبه کنندگان ۲- عبادت کاران ۳- سپاس گویان ۴- سیاحت کنندگان ۵- رکوع کنندگان ۶- سجده آوران ۷- آمران به معروف ۸- نهی کنندگان از منکر ۹- حافظان حدود الهی 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
انصار المهدی(۳) ۱. عجز از یاری امام ۱- ‌شهید مطهری در کتاب احیای تفکر اسلامی حکایتی از جابر نقل می کند: جابر در نزدیکی قبر امام حسین علیه السلام می گوید: «السَّلامُ عَلَیکمْ ایتُهَا الْارْواحُ الَّتی حَلَّتْ بِفِناءِ الْحُسَین» سلام من بر شما مردانی که روح خودتان را فدای حسین کردید. بعد از اینکه گفت من چنین و چنان شهادت می‌دهم، می گوید: و من شهادت می‌دهم که ما هم با شما در این کار شریک هستیم. آنکه همراه جابر بود تعجب کرد که یعنی چه؟ ما با اینها در این کار شریک باشیم؟ به جابر گفت: معنی جمله‌ات را نفهمیدم، ما که جهاد نکردیم! ما که قبضه شمشیر به دست نگرفتیم! چرا شریک باشیم؟! جابر گفت: اصلی در اسلام است که من از پیغمبر صلی الله علیه و آله شنیدم. فرمود: هرکسی که واقعاً از ته دل دوست داشته باشد، روحش هماهنگ باشد، در این عمل شریک است. من اگر شرکت نکردم نمی‌توانستم شرکت کنم، از من جهاد برداشته شده بود ولی روح من پرواز می‌کرد که در رکاب حسین علیه السلام باشد. چون روح ما با روح حسین بود، من حق دارم ادعا کنم که ما با آنها در این عمل شریک هستیم. ۲- ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭘﺪﺭﻡ ﺍﺯ ﺟﺪّﻡ، ﻭ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭﺁﻟﻪ ﻭﺳﻠﻢ ﻧﻘﻞ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ: «ﻣﻦ ﺿﻌﻒ ﻋﻦ ﻧﺼﺮﺗﻨﺎ ﺃﻫﻞ ﺍﻟﺒﻴﺖ ﻭﻟﻌﻦ ﻓﻲ ﺧﻠﻮﺍﺗﻪ ﺃﻋﺪﺍﺀَﻧﺎ ﺑﻠّﻎ الله ﺻﻮﺗﻪ ﺇﻟﻰ ﺟﻤﻴﻊ ﺍﻟﻤﻠﺎﺋﻜﺔ ﻓﻜﻠّﻤﺎ ﻟﻌﻦ ﺃﺣﺪﻛﻢ ﺃﻋﺪﺍﺀﻧﺎ ﺻﺎﻋﺪﺗﻪ ﺍﻟﻤﻠﺎﺋﻜﺔ ﻭﻟﻌﻨﻮﺍ ﻣﻦ ﻟﺎﻳﻠﻌﻨﻬﻢ» ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺭﻯ ﻣﺎ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﺎﺟﺰ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺗﻨﻬﺎﺋﻰ‌ﻫﺎ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﺪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺻﺪﺍﻯ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ، ﭘﺲ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﺪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﻟﺎ ﺑﺮﻧﺪ ﻭ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻟﻌﻨﺖ ﻧﻜﻨﺪ ﻟﻌﻨﺖ ﻛﻨﻨﺪ. ﻭ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺻﺪﺍﻯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺭﺳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ ﻃﻠﺐ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﻨﺪ ﻭ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ! ﺑﺮ ﺭﻭﺡ ﺍﻳﻦ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺕ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﻳﺎﺭﻯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺗﻮ ﺗﻠﺎﺵ ﻛﺮﺩ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺖ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺗﻮﺍﻧﺎﺋﻰ ﺯﻳﺎﺩﺗﺮﻯ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺴﺖ ﻳﺎﺭﻯ ﻛﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﻳﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻧﺪﺍﻳﻰ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ: ﺍﻯ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﻣﻦ ﺩﻋﺎﻯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺑﻨﺪﻩ‌ﺍﻡ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺻﺪﺍﻯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻨﻴﺪﻡ ﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﺡ ﺍﻭ ﺑﻬﻤﺮﺍﻩ ﺍﺭﻭﺍﺡ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺻﺎﻟﺢ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭﻭﺩ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻡ، ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺑﺮﮔﺰﻳﺪﮔﺎﻥ ﻧﻴﻜﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻡ(القطره ص ۷۱۰) ۲. درخواست قلبی یاری امام منتظری که قلباً و حقیقتاً در عصر غیبت بگوید: اگر می توانستم او را یاری می کردم و به هر دلیلی این امر برای او حاصل نشود، در ثواب همراه کسی است که در معیت امام جهاد کرده است و چه بسا پاداشی افزون تر دارد: ۱- عرض کردم اگر پیش از آنکه قائم (علیه السلام) را درک نمایم بمیرم چه می شود؟ حضرت فرمود: «القائمُ منکُم : إِن أَدرکتُ القائِمَ مِن آلِ محمدٍ(صلی الله علیه و آله) نَصَرتُهُ ، کالمُقارعِ مَعَهُ بِسَیفِهِ ، وَ الشَهیدُ مَعَهُ لَهُ شهادَتانِ» هر کدام از شما که بگوید اگر قائم از آل محمد (صلی الله علیه و آله) را درک نمایم او را یاری می کنم، مثل کسی است که همراه او (در رکاب او) با شمشیر خود پیکار کرده باشد و برای شهید در رکاب او دو شهادت منظور می شود(کمال الدین و تمام النعمه ج ۲ ص ۶۴۴) ۲- مفضل بن عمر گوید: از امام صادق (علیه السلام) شنیدم می فرمود: «مَن ماتَ مُنتظِراً لِهذا الأَمرِ کانَ مَعَ القائِمِ فی قُسطاطِهِ ، لا بَل کانَ کالضّاربِ بَینَ یَدَی رسولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله) بِالسَّیفِ» (منتخب الأثر ج ۵ ص ۱۸۷) هر که در حال انتظار این امر(قیام قائم) بمیرد همچون کسی است که همراه قائم (علیه السلام) در خیمه او باشد ، نه ‌بلکه مثل کسی است که در رکاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) شمشیر می زند. ۳- امام صادق(علیه السلام) از پدرانش از امیرالمومنین(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «المُنتَظِرُ لِأَمرِ کَالمتشَحَّطِ بِدَمِهِ فی سبیلِ اللهِ» (کمال الدین ج ۲ ص ۶۴۵) هر که منتظر امر ما باشد مثل کسی است که در راه خدا در خون خویش بغلتد. ۴- امام سجاد(عليه السلام) فرمود: «مَن ثَبَتَ عَلى وِلايَتِنا فى غَيْبَةِ قائِمِنا اَعطاهُ اللهُ اَجْرَ اَلْفِ شَهيد مِثْلِ شُهَداءِ بَدر وَ اُحد»(بحار ج 52) كسى که درغيبت قائم ما بر ولايت ما ثابت قدم باشد، خداوند پاداش هزار شهيد از امثال شهيدان بدر و اُحد به او خواهد داد. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه سازی شیطان(۱‌) - روایت اول: أَخْبِرْنِي عَنْ حَمْزَةَ أَ يَزْعُمُ أَنَّ أَبِي آتِيهِ قُلْتُ نَعَمْ قَالَ كَذَبَ وَ اللَّهِ مَا يَأْتِيهِ إِلَّا الْمُتَكَوِّنُ إِنَّ إِبْلِيسَ سَلَّطَ شَيْطَاناً يُقَالُ لَهُ الْمُتَكَوِّنُ يَأْتِي النَّاسَ فِي أَيِّ صُورَةٍ شَاءَ إِنْ شَاءَ فِي صُورَةٍ كَبِيرَةٍ وَ إِنْ شَاءَ فِي صُورَةٍ صَغِيرَةٍ وَ لَا وَ اللَّهِ مَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يَجِي‏ءَ فِي صُورَةِ أَبِي(ع) زراره نقل کرده، حضرت صادق به من فرمودند: از حمزه چه خبر؟ آیا هنوز مدعی است که پدرم پیش او می آید؟ عرض کردم: آری. فرمودند: دروغ می گوید به خدا. جز متکوّن چیز دیگری را پیش او نمیآید. ابلیس، شیطانی دارد که نامش متکون است؛ به هر شکل و قیافهای که بخواهد پیش مردم میرود، اگر بخواهد با صورتی بزرگ و اگر بخواهد با صورتی کوچک. نه، به خدا سوگند نمی تواند با صورت پدرم ظاهر شود. - روایت دوم: كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع)فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ أَبَا مَنْصُورٍ حَدَّثَنِي أَنَّهُ رُفِعَ إِلَى رَبِّهِ وَ تَمَسَّحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَالَ لَهُ بِالْفَارِسِيَّةِ يَا پسر فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ(ع)حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ جَدِّي أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص)قَالَ إِنَّ إِبْلِيسَ اتَّخَذَ عَرْشاً فِيمَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ وَ اتَّخَذَ زَبَانِيَةً بِعَدَدِ الْمَلَائِكَةِ فَإِذَا دَعَا رَجُلًا فَأَجَابَهُ وَطِئَ عَقِبَهُ وَ تَخَطَّتْ إِلَيْهِ الْأَقْدَامُ تَرَاءَى لَهُ إِبْلِيسُ وَ رُفِعَ إِلَيْهِ وَ إِنَّ أَبَا مَنْصُورٍ كَانَ رَسُولَ إِبْلِيسَ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا مَنْصُورٍ لَعَنَ اللَّهُ أَبَا مَنْصُورٍ ثَلَاثاً حفص بن عمرو نخعی نقل کرده، در محضر امام صادق نشسته بودم، شخصی به ایشان عرض کرد: فدایتان شوم! ابومنصور به من گفته که او را تا پیش خدا بالا برده اند و خدا دست بر سرش کشیده و به زبان فارسی به او گفته است: ای پسر! حضرت صادق به او فرمودند: پدرم از جدم برایم نقل کرده که رسول الله | فرمودند: إبلیس، تختی میان آسمان و زمین دارد و به تعداد ملائکه مأمور بر آن گماشته است؛ هر گاه شخصی را دعوت به خود کند و او نیز بپذیرد، به نزد إبلیس می رود و پاهایش را برتخت او میگذارد، إبلیس خودش را نشان میدهد و برایش بلند می شود. ابومنصور یکی از سفیران إبلیس است. خدا ابومنصور را لعنت کند! این سخن را سه مرتبه تکرار فرمودند. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه سازی شیطان(۲) 🔻 كُنْتُ فِي بَعْضِ اللَّيَالِي وَ أَنَا فِي الطَّوَافِ فَإِذَا نِدَاءٌ مِنْ فَوْقِ رَأْسِي يَا يُونُسُ إِنِّي‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏ فَرَفَعْتُ رَأْسِي فَإِذَا ج‏ فَغَضِبَ أَبُو الْحَسَنِ(ع)غَضَباً لَمْ يَمْلِكْ نَفْسَهُ ثُمَّ قَالَ لِلرَّجُلِ اخْرُجْ عَنِّي لَعَنَكَ اللَّهُ وَ لَعَنَ مَنْ حَدَّثَكَ وَ لَعَنَ يُونُسَ بْنَ ظَبْيَانَ أَلْفَ لَعْنَةٍ تَتْبَعُهَا أَلْفُ لَعْنَةٍ كُلُّ لَعْنَةٍ مِنْهَا تُبْلِغُكَ قَعْرَ جَهَنَّمَ‏ أَشْهَدُ مَا نَادَاهُ إِلَّا شَيْطَانٌ أَمَا إِنَّ يُونُسَ مَعَ أَبِي الْخَطَّابِ فِي أَشَدِّ الْعَذَابِ مَقْرُونَانِ وَ أَصْحَابَهُمَا إِلَى ذَلِكَ الشَّيْطَانِ مَعَ فِرْعَوْنَ وَ آلِ فِرْعَوْنَ فِي أَشَدِّ الْعَذَابِ سَمِعْتُ ذَلِكَ مِنْ أَبِي(ع)فَقَالَ يُونُسُ فَقَامَ الرَّجُلُ مِنْ عِنْدِهِ فَمَا بَلَغَ الْبَابَ إِلَّا عَشْرَ خُطًى حَتَّى صُرِعَ مَغْشِيّاً عَلَيْهِ قَدْ قَاءَ رَجِيعَهُ وَ حُمِلَ مَيِّتاً فَقَالَ أَبُو الْحَسَنِ(ع)أَتَاهُ مَلَكٌ بِيَدِهِ عَمُودٌ فَضَرَبَ عَلَى هَامَتِهِ ضَرْبَةً قُلِبَ مِنْهَا مَثَانَتُهَا حَتَّى قَاءَ رَجِيعَهُ وَ عَجَّلَ اللَّهُ بِرُوحِهِ إِلَى الْهَاوِيَةِ وَ أَلْحَقَهُ بِصَاحِبِهِ الَّذِي حَدَّثَهُ يُونُسُ بْنُ ظَبْيَانَ وَ رَأَى الشَّيْطَانَ الَّذِي كَانَ يَتَرَاءَى لَهُ‏ یونس نقل کرده، شنیدم مردی از طیاره با حضرت رضا درباره یونس بن ظبیان صحبت میکرد و می‌گفت که او گفته است: در یکی از شب ها که مشغول طواف بودم، ناگاه ندایی از بالای سرم شنیدم که: ای یونس! من خدای یکتایم که خدایی جز من نیست، مرا عبادت کن و نماز را برای یاد من به پای دار! سرم را بلند کردم و ناگهان جبرئیل را دیدم. امام رضا از شنیدن این سخن چنان خشمگین شدند که نتوانستند خودداری کنند، بعد به آن مرد فرمودند: از پیش من بیرون شو! خدا تو را و کسی که این حدیث را برایت نقل کرده و یونس بن ظبیان را هزار بار لعنت کند که هر کدام از آن لعنت‌ها، هزار لعنت دیگر در پی داشته باشد که هر یک از آنها تو را رهسپار قعر جهنم کنند! من گواهی می‌دهم‌ که جز شیطان کس دیگری به او چنین سخنی نگفته است. اما یونس و ابالخطاب، با هم در شدیدترین عذاب گرفتارند و یاران آن دو تا آن شیطان، به همراه فرعون و آل فرعون در شدیدترین عذاب ها مبتلایند، این سخن را از پدرم شنیدم. یونس (راوی این روایت) می‌گوید: آن مرد از جای خویش حرکت کرد، هنوز ده قدم مانده بود به درب خانه، که بیهوش بر زمین افتاد و مدفوعش از راه دهان خارج شد و از دنیا رفت. حضرت رضا فرمودند: فرشته ای با گرزی بر دست آمد و چنان بر سر او نواخت که از درون زیر و رو شد و مدفوعش از دهانش خارج شد، و خداوند روح او را فوراً به هاویه جهنم برد و به همان دوستش که از یونس بن ظبیان آن حدیث را برایش نقل کرده بود ملحق کرد. این هم، همان شیطانی را که او مشاهده کرده بود، دید. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فرقه سازی شیطان(۳) 🔻كَانَ رَجُلٌ فِي الزَّمَنِ الْأَوَّلِ طَلَبَ الدُّنْيَا مِنْ حَلَالٍ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهَا وَ طَلَبَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ يَقْدِرْ عَلَيْهَا فَأَتَاهُ الشَّيْطَانُ فَقَالَ لَهُ يَا هَذَا إِنَّكَ قَدْ طَلَبْتَ الدُّنْيَا مِنْ حَلَالٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَيْهَا وَ طَلَبْتَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَيْهَا أَ فَلَا أَدُلُّكَ عَلَى شَيْ‏ءٍ تَكْثُرُ بِهِ دُنْيَاكَ وَ يَكْثُرُ بِهِ تَبَعُكَ قَالَ بَلَى قَالَ تَبْتَدِعُ دِيناً وَ تَدْعُو إِلَيْهِ النَّاسَ فَفَعَلَ فَاسْتَجَابَ لَهُ النَّاسُ وَ أَطَاعُوهُ وَ أَصَابَ مِنَ الدُّنْيَا ثُمَّ إِنَّهُ فَكَّرَ فَقَالَ مَا صَنَعْتُ ابْتَدَعْتُ دِيناً وَ دَعَوْتُ النَّاسَ مَا أَرَى لِي تَوْبَةً إِلَّا أَنْ آتِيَ مَنْ دَعَوْتُهُ إِلَيْهِ فَأَرُدَّهُ عَنْهُ فَجَعَلَ يَأْتِي أَصْحَابَهُ الَّذِينَ أَجَابُوهُ فَيَقُولُ لَهُمْ إِنَّ الَّذِي دَعَوْتُكُمْ إِلَيْهِ بَاطِلٌ وَ إِنَّمَا ابْتَدَعْتُهُ فَجَعَلُوا يَقُولُونَ كَذَبْتَ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ لَكِنَّكَ شَكَكْتَ فِي دِينِكَ فَرَجَعْتَ عَنْهُ فَلَمَّا رَأَى ذَلِكَ عَمَدَ إِلَى سِلْسِلَةٍ فَوَتَدَ لَهَا وَتِداً ثُمَّ جَعَلَهَا فِي عُنُقِهِ وَ قَالَ لَا أَحُلُّهَا حَتَّى يَتُوبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى نَبِيٍّ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ قُلْ لِفُلَانٍ وَ عِزَّتِي لَوْ دَعَوْتَنِي حَتَّى تَتَقَطَّعَ أَوْصَالُكَ مَا اسْتَجَبْتُ لَكَ حَتَّى تَرُدَّ مَنْ مَاتَ عَلَى مَا دَعَوْتَهُ إِلَيْهِ فَيَرْجِعَ عَنْهُ‏ امام صادق فرمودند: مردی در گذشته دنبال مال حلال را گرفت ولی نتوانست به آن دست پیدا کند و بعد دنبال مال حرام رفت و به آن هم نرسید، در این هنگام شیطان رسید و به او گفت: ای مرد تو دنیا را از طریق حلال خواستی بدست آوری به آن نرسیدی و بعد در نظر گرفتی از طریق حرام به آن برسی آن را هم نیافتی. اکنون تو را به چیزی راهنمائی می کنم اگر آن را انجام دهی مال زیاد بدست می آوری و پیروانت زیاد خواهند شد، گفت: آن چیست؟ بگویید تا به آن عمل کنم. شیطان گفت: بیایید دین جدیدی درست کنید و مردم را بطرف آن دعوت نمائید. او هم دستور شیطان را بکار گرفت و دین جدیدی را پایه افکند و مردم را بطرف آن فرا خواند گروهی دعوت او را قبول کردند و مال زیادی بدست آورد، بعد از آن روزی با خودش فکر کرد و گفت: این چه کاری بود که من کردم، دینی ساختم و مردم را به آن دعوت کردم. کار بدی کردم فکر می کنم خداوند توبه مرا قبول نکند مگر اینکه من مردم را بار دیگر دعوت کنم و جریان را به آنها بگویم و از آن ها بخواهم دست از این دین بردارند، او مرتب به یاران خود مراجعه می کرد و به آنان می گفت دینی که من شما را بسوی آن دعوت کردم باطل است و من آن را پدید آورده ام. مریدان او گفتند: تو دروغ می گویی آن دین حق می باشد تو در آن به شک و تردید گرفتارشده ای و از آن بازگشته ای. او بعد از این زنجیری بدست آورد و آن را بر گردنش آویخت و سر دیگرش بر میخی بر زمین کوبید و گفت: این زنجیر را از گردن بیرون نخواهم کرد تا خداوند مرا بیامرزد. در این هنگام خداوند به یکی از پیامبران وحی فرستاد و فرمود: به آن مرد بگو، سوگند به عزت و جلال خودم اگر مرا به اندازه ای بخوانی تا بند بند اندامت جدا شود تو را اجابت نخواهم کرد، تا آن گاه کسانی که بر این دین مرده اند از آن عقیده برگردند. 💠به کانال ما بپیوندید و به دوستانتون معرفی کنید 💠 🔹@noornama 🔹@noornama