آخرین دست نوشته (#شهید_محسن_حججی)
🌹 برای ولایت🌹
ان شاءالله شهادتم صدق.
گفتارم را گواهی می دهد
شک نکنید و مطمئن باشید.
راه ولایت همان راه علیست
رهبر برحق سید علیست
🆔@noqteh_vesal🌹
جای شهید حججی خالی😔
🔆که میگفت یه جوری باش که سرنوشتت هرچی شد
ختم به امام زمان(عج) بشه...🕊
#یادش_با_صلوات✨
#شهید_محسن_حججی🌷
🆔@noqteh_vesal🌹
🥀🌸#شهیدیکهاهلبیتبراش یههفتهعزاداربودن
🔰یه بنده #خدایی میگفت : یه شوهرخاله داشتم مغازه ی خوار و بار داشت خیلی به #شهدای مدافع حرم گیر میداد ...همش میگفت رفتن #بجنگن واسه بشار اسد و سوریه آباد بشه و به ریش ما #بخندن و ... خیلی گیر میداد به مدافعان حرم گاهی وقتا هم میگفت اینا واسه پول💵 میرن #خلاصه هرجا که نشست و برخواست داشت پشت #شهدای مدافع حرم بد میگفت تا اینکه خبر شهادت #شهید محسن حججی خبرساز شد
🔰 و همه جا پر شد از عکس🖼 و اسم مبارک این #شهید شبی 🌙که خبر شهادت #شهید_حججی رو آوردن خاله اینا مهمون ما بودن شوهرخاله ی منم طبق معمول میگفت واسه پول رفته و کلی حرفای بد و بیراه ما خیلی دلگیر میشدیم مخصوصا از حرفایی که در مورد #شهید_حججی گفت بغض گلومو فشار میداد و اما هرچی بهش میگفتیم اشتباه میکنی گوشش بدهکار نبود
🔰 اخرشم عصبی شد و از خونمون به حالت قهر رفت یه هفته بعد از جلو مغازش که رد میشدم #چشمام گرد شد چی میدیدم اصلا برام قابل باور نبود . یه عکس بزرگ از #شهیدحججی داخل مغازش بود همون عکسی که شهید دست به سینه ایستاده #باورتون نمیشه چشمام داشت از حدقه درمیومد رفتم توی مغازه احوالپرسی کردم یهو دیدم زارزار گریه 😭کرد. گفتم : چی شده چه خبره این عکس شهید این رفتارای شما #شوهرخالم گفت : روم نمیشه حرف بزنم کلی اصرار کردم آخرش با خجالت گفت :
🔰 اون شبی 🌟که از #خونتون با قهر اومدم بیرون رفتم خونه ، شبش خواب دیدم روی یه تخت دراز کشیدم یه آقایی اومد خونمون کنار #تختم نشست به اون زیبایی🌷 کسی رو توی عمرم ندیده بودم ، هرکاری کردم نتونستم بلند بشم، توی عالم رویا بهم الهام شد که ایشون قمر بنی هاشم #حضرت_ابوالفضل علیه السلام هستن سلام دادم به آقا،آقا جواب سلاممو دادن و روشونو برگردوندن گفتم آقا چه #غلطی کردم
🔰 من، چه خطای #بزرگی از من سر زده آقا با حالت غضب و ناراحتی فرمودند : آقای فلانی ما یک هفته هست که برای #شهید محسن عزاداریم تو میای به شهید ما توهین میکنی ⁉️ یهو از خواب پریدم تمام بدنم خیس عرق بود ولی میلرزیدم متوجه شدم چه غلطی ازم سر زده شروع کردم توبه کردن و استغاثه توروخدا گول حرفای #بیگانگان رو نخورید به خدا شهدا راهشون از اهل بیت جدا نیست تموم بدنم میلرزید و #صدای گریه😢 هامون فضای مغازشو پر کرده بود بمیرم برای #غربت و عزتت #محسن جان حالا میفهمم چرا رهبرم گفت حجت بر همگان شدی💔
روحت شاد و یادت گرامی
#شهید_محسن_حججی🌷
🆔@noqteh_vesal🌹
💠 #دوست_شهید_دارید؟؟
🌷در موسسه یاد گرفته بودیم که هر کداممان حداقل با یک #شهید دوست باشیم♥️
دوست من شهید نور محمدی🌷 بود
و دوست محسن، عمویش🌷
قبر این #دوشهید نزدیک هم بود و هر موقع با هم می رفتیم گلزار شهدای نجف آباد، مسابقه می گذاشتیم😅
🌷عقیده داشتیم هر کی زودتر برسد، حاجتش روا می شود👌 محسن همیشه زودتر می رسید. آخرش هم زودتر #حاجت روا شد😔
📚برشی از کتاب #سرمشق
#شهید_محسن_حججی🌷
🆔@noqteh_vesal🌹
🌴🍂🌴🍂🌴
🌾 #محسن به راحتی من و پسرش را رها کرد، زیرا خدا عشق♥️ اصلی او بود. همه از آن میزان عشقی که ما و محسن را بهم وصل می کرد💞 خبر داشتند، همه از این #عشق ما به هم حسادت می کردند ...
🌱اما او همیشه به من می گفت: "زهرا، شما در عشق من به #خودت و پسرمان (علی) شکی ندارید💥اما وقتی موضوع به #بانو_زینب (سلام الله علیها) مربوط شود، من شما، زهرا عزیزم را ترک می کنم و می روم. "
#همسرشهید
#شهید_محسن_حججی 🌷
🆔@noqteh_vesal🌹
یادم هست سرسفره عقدکه نشسته بودیم💞بهم گفت :
الان فقط منوتو ،
توی این آینه مشخص هستیم
ازتومےخوام که کمک کنے من به سعادت و #شهادت برسم💚
منم همونجاقول دادم که
تواین مسیرکمکش کنـم...💔
#شهید_محسن_حججی🕊
🆔@noqteh_vesal🌹
●
•
.
همسرشونمےگُفتند:↓
بعضےاز روزهاےجمعہ
تلفنِهمراهشخاموشبود📲
وقتےدلیلشرومےپرسیدم
مےگفت:
ارتباطم روبا دنیآ، ڪمترمیکُنم
تاامروزکہمتعلق
بہامامزمانم (عج) هست
بیشترباامامزمانباشم.. :)🔗♥️
#زندگی_به_سبک_شهدا
#شهید_محسن_حججی
✅#پیشنھادبرایاینهفتمون...
🆔 @noqteh_vesal 🌹
پسرم؛ شهدا را می خرند
بدان بدون تلاش به شهادت نمی رسی
و تنها راه رسیدن به آن پاک بودن است
پاک ماندن،
پاک زندگی کردن...
#شهید_محسن_حججی|
#دست_نوشته_شهید📝
@shahidhojatrahimi
🌹 #شهید_محسن_حججی
در دفترچه خاطرات آخرین جملات را چنین نوشته است :
ان شاالله #شهادتم صدق گفتارم را گواهی می دهد...
شک نکنید و مطئمن باشید
راه ولایت همان راه علیست ...
رهبر بر حق فقط سید علیست ...
@shahidhojatrahimi