eitaa logo
نورافکن
188 دنبال‌کننده
24.7هزار عکس
25.8هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ این آتش را از منزل من بیرون ببر! 🔻 علیه السلام پولی داشت. آن را به کارگزار خودش «مُصادف» داد. او برای تجارت به مصر رفت، برگشت و سود آورد. حضرت، پنج میلیون پول داده بود. این سودش چقدر می‌شود؟ یک میلیون و دو میلیون می‌شود. حضرت دید بیست میلیون آورده است! گفت: این را از کجا آوردی؟ به به... آن کسی که شاگرد امام صادق است باید بگوید این سود از کجاست؟! یعنی حساسیت به مالی که به منزل می‌آید. گفت: آقاجان من معامله کردم. گفت: پول من نمی‌تواند این‌قدر سود داشته باشد! گفت: من گندم خریدم، نزدیک مصر که رسیدم گفتند: گندم نیست. دست نگه دار! یک هفته این‌جا بمانی در بازار نایاب می‌شود. من هم این کار را کردم. وارد بازار شدم. با سود صد درصد، دویست درصد و سیصد درصد... حضرت پول خودش را برداشت. آن‌هایی که با مردم را گرفتار می‌کنند، گوش کنند! فرمود: به یک ریالش دست نمی‌زنم. بردار و برو. یعنی این آتش را از منزل من بیرون ببر! به یک ریالش دست نمی‌زنم. تو رفتی مردم را به مشقت انداختی تا من سود داشته باشم؟ بعد فرمود: اى مصادف! چکاچک شمشیرها آسان‌تر از یافتن است! 👤 📺 (۹۹/۰۴/۲۶) ✅ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f 💢🆔 @norafkan ♦️ و و ♦️
✳ «به من چه» نداریم! 🔻 یک نفر در مشغول می‌شود، مرتکب می‌شود. یکی نگاه می‌کند. می‌گوید به من چه، دیگری می‌گوید من و او را که در یک قبر دفن نمی‌کنند، فکر نمی‌کند که مَثل جامعه، مَثل کشتی است، اگر در یک کشتی آب وارد بشود، ولو از جایگاه یک وارد شود، تنها آن فرد را غرق نمی‌کند بلکه همه‌ی مسافرین را یک‌جا غرق می‌کند.» 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۲۷۸ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f ‌‌💢🆔 @norafkan
✳ شوخی جالب شهید دستواره با رهبر انقلاب! 🔻 عباس برقی در خاطرات خود از شوخ طبعی این‌طور یاد می‌کند: «… عملیات والفجر هشت که به پایان رسید خداوند این توفیق را نصیب بنده کرد تا همراه کادرهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) برویم ملاقات حضرت ، که آن زمان ریاست جمهوری کشور را به عهده داشتند. در محل ریاست جمهوری ایشان ما را به حضور پذیرفتند و بعد از دریافت گزارش عملکرد لشکر در عملیات، از حاج آقا کوثری صحبت‌های جالبی کردند… بعد از آنکه وقت دیدار به آخر رسید، وقتی آقا داشتند از پلکان انتهای سالن بالا می‌رفتند، دفعتاً معاون لشکر، سیدمحمدرضا دستواره، با همان روحیه‌ی شاد و بذله‌گویی خاص خودش، با صدای بلند گفت: برای رفع سلامتی ریاست جمهور… مکث کرد و چیزی نگفت. همه‌ی حضار متحیر به رضا خیره شدند. حتی آقا هم سر به عقب چرخاندند تا ببینند چه کسی این جمله را گفت. محمدرضا تا دید آقا سر به عقب چرخانده‌اند و به او نگاه می‌کنند با لبخند ادامه داد:.. بعث عراق اجماعاً صلوات. همه‌ی حضار با خنده زدند زیر صلوات! آقا هم خندیدند». 📚 از کتاب 👤 نویسنده: سیدحسن شکری 📌 پ.ن: شهید محمدرضا دستواره، قائم مقام لشکر ۲۷ حضرت رسول(ص) در ۱۳ تیر ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای۱ به شهادت رسید. ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) ♦️@norafkan لینک کانال در ایتا Eitaa.com/norafkan
✳ جنبه‌ی سیاسی مجلس امام حسین بالاتر از جنبه‌های دیگر است 🔻 گریه بر سلام الله علیه و مصائب ایشان عامل احیای اسلام و زنده‌ماندن نهضت امام حسین سلام الله علیه و تشیع است. رحمة الله در تعبیری می‌فرمایند: این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا. نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه‌ها دارد و نه این گریه‌ها خودش فی‌نفسه کاری از آن می‌آید. این مجلس‌ها مردم را همچون مجتمع می‌کنند و یک وجهی می‌دهند. این جنبه‌ی این مجالس، بالاتر از همه جنبه‌های دیگری است که هست. این که بعضی از ائمه‌ی ما می‌فرمایند که برای من در منابر روضه بخوانند، بی‌خود نمی‌گویند ائمه‌ی ما به این‌که هر کس که بگرید، بگریاند یا صورت گریه و گریه‌کردن به خودش بگیرد، اجرش فلان مقدار است. مسئله، مسئله‌ی گریه نیست، مسئله، مسئله‌ی تباکی نیست، مسئله، مسئله‌ی سیاسی است که ائمه‌ی ما با همان دید الهی‌ای که داشتند، می‌خواستند که ملت‌ها را با هم کنند و یکپارچه کنند. از راه‌های مختلف این‌ها را یکپارچه کنند تا آسیب‌پذیر نباشد. 👤 📚 برگرفته از کتاب 📖 صفحه ۹۳ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f ♦️@norafkan لینک کانال در ایتا Eitaa.com/norafkan ‏ لینک دعوت به گروه در WhatsApp https://chat.whatsapp.com/BQ7tqsA4SZhJfESuXhsUBY
🔻 فقط اون شخص قاتل نیست؛ قلم به دست هم در خون سهیم است...❗️ ‌🔸 در کتاب آمده است: علیه السلام می‌فرمایند: آدمى روز قيامت، محشور مى‌شود در حالى كه [در دنيا] هيچ خونى نريخته است اما به اندازه‌ی شيشه حجامت، يا بيشتر، به دست او خون مى‌دهند و مى‌گويند : اين تو از خون فلان كس است. عرض می‌كند: پروردگارا! تو خود مى‌دانى كه تا [زمانى كه] جانم را ستاندى خونى نريختم! خداوند مى‌فرمايد: بله، اما تو از فلان كس، فلان و بهمان سخن و روايت را شنيدى و به زيان او بازگو كردى و زبان‌به‌زبان گشت تا به گوش فلان ستمگر رسيد و به سبب آن او را كشت، حال اين بهره‌ی تو از خون اوست. 💔 🖤 ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f ♦️@norafkan لینک کانال در ایتا Eitaa.com/norafkan
✳ دو ساعت در برف پشت در نشسته بود! 🔻 سیدابوالفضل کاظمی یکی از دوستان شهید علی‌اصغر ارسنجانی می‌گوید: «برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دوکوهه وارد ایستگاه تهران شد، ساعت دو نیمه‌شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی‌اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی‌اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: «آقا سید شما یه چیزی بگو!» بعد ادامه داد: «دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت درِ خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه! صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد، اصغر رو دیده!» بله بسیجیان خمینی این‌گونه بودند. مدتی بعد این سرباز دین و میهن در منطقه‌ی عملیاتی شلمچه به شهادت می‌رسد و همچون مادر بی‌نشان سادات، زهرای مرضیه (س) بی‌نشان می‌شود. 📌 پ.ن: از راست: حاج حسین سازور، شهید علی‌اصغر ارسنجانی و سیدابوالفضل کاظمی 📚 برگرفته از کتاب | سیره‌ی علما و شهدا در احترام به والدین 📖 صفحات ۶۶ و ۶۷ ❤ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) ♦️@norafkan