🔹در حالی که اعتراضات در #آمریکا وارد فاز جنگ شهری شده، همزمان در ایران، دفاع مقدسِ مجازی جهت صیانت از دستاوردهای غرورانگیز جمهوری اسلامی در مقابل هجمهی سنگین حنجرههای اجارهای ادامه دارد.
🔸قبلترها جای شهید و جلاد را عوض میکردند و امروز جای پیروزی و شکست را.
👈امروز تنگهی احد، فضای مجازی است و گشایش ما در توجه به تنگههاست...
#افول_امریکا
👤#زهرا_محسنی_فر
@norebasirat
🔴وقتی مدرس پای منبر امام می نشیند!
_ [رضاخان] این غول بیشاخ و دم که معلوم نیست از کدام جهنمی ظهور کرده و چطور او را یافتهاند و چطور او را- از دربانی سفارت آلمان - به اینجا رساندهاند، تمام وجودش خودخواهی و زورپرستی و میل به استبداد و اطاعت از انگلیسیهاست... شما، حرفی داری فرزندم؟
_ از کجا دانستید که حرفی دارم حاج آقا؟
_ از نگاهتان. در نگاهتان اعتراضی هست.
_ میگویم: شما به تنومندی رضاخان اعتراض دارید یا به بیگانه پرستیاش؟
_ منظورت چیست فرزندم؟
_ زمانی که ضمن بحث، میفرمایید «این غول بیشاخ و دم» انسان یاد لاغری بیش از اندازه شما در برابر غول اندامی رضاخان میافتد و این طور تصور میکند که مشکل شما با رضاخان، مشکل شکل و شمایل و تنومندی اوست- نه اینکه او را آوردهاند- بی هیچ پیشینه در علم سیاست و دین، و جاهل است و مستبد و به دلیل همین جهل هم او را نگه داشتهاند نه هیکل.
مدرس، سکوت کرد.
طلاب جوان، به حاج آقا روحالله، بد نگاه کردند...
سکوت، به درازا کشید.
ملا روحالله دانست که ضربهاش ساده اما سنگین بوده است.
_ عذر میخواهم حاج آقا! قصد آزارتان را نداشتم؛... شما، وقتی در حضور جمع، به مسامحه، به تنومندی یک نظامی بد کار اشاره میکنید، به بخشی از موجودیت آن نظامی اشاره میفرمایید که پدید آمدنش در ید اختیار آن نظامی نبوده است، و ارادهی الهی و تنومندی پدر و مادر روستایی - احتمالا - در آن نقش داشته است. در این حال، شما را به بیعدالتی متهم خواهند کرد، و اعتبار کلام عظیمتان را در باب خطر خوف آور استبداد، درک نخواهند کرد، و همه جا خواهند گفت که آقای مدرس، مرد خوب و شوخ طبع و طنازی است که سخنان نمکین بسیار میگوید اما مسائل جدی قابل تأمل، چندان که باید، در چنته ندارد، و دشمنان و شما و ملت و دین بهانه خواهند یافت و با آن بهانه، نه فقط شما را بلکه ما را که شما پرچمدارمان هستید، خواهند کوبید و له خواهند کرد.
باز، سلطه خاموشی.
طلاب سر به زیر افکنده بودند. صدایشان از دهان این طلبه بیپروای خوش بیان بیرون آمده بود- بیکم و کاست.
مدرس تأثر را پس نشاند.
_ شما، به دقت و مؤثر سخن میگویید حاج آقای جوان!... مانعی ندارد که اسم شریفتان را بپرسم؟
_ بنده روحالله موسوی خمینی هستم. از قم به تهران میآیم- البته به ندرت.
🔺 آنچه در بالا خواندید، برشی از کتاب "سه دیدار" مرحوم نادر ابراهیمی است. کتابی که نه یک بار بلکه بارها می توان آن را خواند و لذت برد. روایت داستانیِ نغز و پرمغز از زندگانی #امام_خمینی (ره) که خواندنش برای همهی آزادیخواهان و عدالتطلبان بخصوص نمایندگان مجلس شورای اسلامی واجب است.
✍️ #زهرا_محسنی_فر
@norebasirat
🔻وقتی ژاپن در هیروشیما به آمریکا تعظیم کرد، امپراتوری توکیو در کرانهی اقیانوس آرام از تکوتا افتاد و زانو زد. سختکوشی، اقتصاد چشمبادامیها را خیلی زود ساخت اما زندگی ماشینی، زنان را در کورس رقابت برای قدرت جا انداخت. در سرزمین آفتاب تابان، تبعیض جنسیتی بر مناصب مدیریتی سایه گسترانده است. خاستگاه انیمیشن جهان، تصویری فانتزی از زن به نمایش میگذارد.
در اقتصاد گرانسنگ ژاپن، نیروی کار زنانه ارزان است، چون بارداری و فرزندآوری زنها را از کوشش رباتیکوار برای افزایش تولید ناخالص ملی باز میدارد. در مهد شیلات جهان، زنان زیاد عمر میکنند اما سقط جنین قانونی است تا نرخ رشد جمعیت در آن منفی باشد. در سرزمین مادری فوکویاما، مردسالاری وصلهای ناجور بر پیکرهی لیبرالدموکراسی است.
🔺وقتی قانون در پایتخت صنعت آرایش دنیا مهر خاموشی بر لب زنان میزند، آنها را زینتالمجالس میخواهد. این راز مگو، سربهمهر نمیماند که مدرنیته هویت زن را در چرخدهندههای اقتصاد تعریف و له میکند. برابری جنسیتی پوششی برای بهرهکشی اقتصادی است. تمایز جنسیتی برای برجسته کردن زنانگی و بیمایه کردن مردانگی است که دود آن به چشم زنان و سود آن در سبد اقتصاد لیبرالی میرود. هیس! در سرزمین ساموراییها زنان فریاد نمیزنند...
✍️#زهرا_محسنی_فر
@norebasirat