#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#سرود
🔸شفیعهٔ جنت🔸
کوثر ولایت اومد، ملیکهٔ عصمت اومد
دختر موسی بن جعفر، شفیعهٔ جنت اومد
گل بارونه امشب آسمونا
فرشتهها غرق شور و نوا
میان و سر میذارن به راهِ
خورشیدی که داره نور خدا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو صحنت دلم آرومه، شوقم از اشکام معلومه
تسبیح لبهامه تا صبح: یا فاطمه یا معصومه
قلبم میشه زیر و رو با دعات
من هستیمو دارم از یه نگات
دست خالی ما رو رد نکنی
عطر مادر داره صحن و سرات
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قلب من میشه بیطاقت، وقتی که میام زیارت
آروم نداره دل من، حرم داره بوی جنت
داره صحنت نفحهٔ گل یاس
قبلهگاهِ قلب عاشق ماس
ذکر لبها ذکر یا رضا و
عطر مرقد عطر کربُبلاس
#یوسف_رحیمی
☑️ @nouheh
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#زمینه
🔸بیقرار برادر🔸
بیقراره
تو دلش دنیایی از غم داره
چشای نیمهجونش میباره
خیلی وقته بیخبر از یاره
بیقرار دیدن روی ماه
شده سهمش دلتنگی و آه
خدایا کی تموم میشه این راه
از مدینه تا ایران، اومده با چشمی تر
یا رضا ذكر لبهاش، بیقرار برادر
«یا حضرت معصومه»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آه ای مردم!
كاروان تا که رسید شهر قم
شد توی بارونی از گلها گم
نبود اینجا خبری از هیزم
امون از كینههای شهر شام
میزدن سنگ بلا از رو بام
امون از طعنه امون از دشنام
خواهری میدید ای وای، با دو تا چشم گلگون
شد لبای خورشیدش، روی نیزه غرق خون
«یا زینب یا زینب»
#یوسف_رحیمی
☑️ @nouheh
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#واحد
🔸امون از جدایی🔸
چطوری میتونم، ببینم غریبی
نداری انیسی، نداری حبیبی
عزیز خواهر
به عشق تو راهی میشم صحرا به صحرا
هر غم و دردو میخرم به جونم اما
میام تا عالم بدونه تو نیستی تنها
«جانم رضا جان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شده ذکر لبهام: رضا جان کجایی؟
امون از جدایی، امون از جدایی
دلم گرفته
امون از این دل و فراق و ناصبوری
غصهٔ بیتو بودنو بگم چه جوری
دیگه دارم میمیرم از این همه دوری
«جانم رضا جان»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه اشک غم از، دو چشمم روونه
به یاد یه خواهر، دلم خونِ خونه
زینب خسته
از این دیار به اون دیار با دست بسته
با چشمای بارونی و دلِ شکسته
رو نیزه روبروش سری به خون نشسته
«حسینِ مظلوم»
#یوسف_رحیمی
☑️ @nouheh
واحد؛ حسرت دیدار.mp3
2.49M
#حضرت_معصومه علیهاالسلام
#واحد
🔸حسرت دیدار🔸
بودی تموم دلخوشیم، تو زندگی بعد از پدر
تو از مدینه رفتی و شد شام غمها بیسحر
گفتی وقت رفتنت: پشت سرم گریه کنید
برنمیگردم دیگه من به حرم، گریه کنید
آسمون هم ابری شده، عزیز برادر
سهم ما بیصبری شده، عزیز برادر
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دو ماهه که به شوق تو، از مدینه راهی شدم
داغ برادر دیدم و منزل به منزل اومدم
اما انگار دیگه لحظههای آخرم شده
قاتلم حسرت دیدار برادرم شده
این لحظههای آخرم، بیا کنارم
من خواهرم، من خواهرم، طاقت ندارم
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @nouheh
☑️ @Yusof_Rahimi