#ماه_رجب
شهادت #امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
🔹قنوت آخر🔹
با دل خون آروم چشماشو بست
یه گوشهای رو به قبله نشست
توی قنوت آخر، دیگه موسی بن جعفر
به یاد مادر بغضش رو شکست
صدا زد: خدایا به حرمت اشک زهرا
الهی و ربی عَجِّل وَفاتِی سَریعا
ارث مادرم زهراست من هم سیلی خوردم
زخم کُند و زنجیرو ارث از عمه بردم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خسته و دلگیر، تشنه بیقرار
تا اذون مغرب چشمانتظار
چشمارو پُر بارون کرد، دل فلک رو خون کرد
دعای افطارِ این روزهدار
صدا زد خدایا رهام کن از کنج زندون
الهی و رَبّی خَلِّصنِی مِن سِجنِ هارون
صورت رضا هرشب تُوو اشکام معلومه
لحظه سفر هستم دلتنگ معصومه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی سیاهچالش غم بود غم
روز و شبش تاریک و مثل هم
مشغول یا رب گفتن، یه دفعه اومد دشمن
خلوتشو با دشنام زد به هم
همونجا قسم داد خدارو به حقّ زینب
پریشون! صدا زد: الهی خلصنی یا رب
کربلا مصیبت بود اما ای وای از شام
توی کوفه غربت بود اما ای وای از شام
#محمدرضا_رضایی
🔹 @nouhekhan
#ماه_رجب
#امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
🔹ذی السّاقِ الْمَرْضوض🔹
موندم بی یار و غریب
بی کس و بی آشنا
کنج زندون بلا
راحتم کن ای خدا ای خدا
کسی خبر نداره از ناله بی صدای من
خدا خبر داره فقط از غم و غصه های من
اشک چشای آسمون
هر شب و روز، جاری میشه برای من
همدم شبهام سوز دل و غم غربته
این غل و زنجیر شاهد اینهمه غربته
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عَجِّلْ وَفاتِي شده
خواهش چشم ترم
آرزوی آخرم
مثل زهرا مادرم، ای خدا
یاد غمش می سوزم و چیزی نمونده از تنم
آخه اومد عیادتم مثل همیشه دشمنم
همراه تازیونه و
زخم زبون اومده باز به دیدنم
همدم مادر زخم زبون و تنهایی بود
ای خدا کاشکی یاس نبی نمی شد کبود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ذی السّاقِ الْمَرْضوض* فقط
خطی از مرثیه مه
یک نشون از کربلاست
از حسین ارثیه مه، يا حسين
اشهد آخرم شده یاد شهید کربلا
ديگه نمونده جون برام نایی نمونده تو صدا
جاری شده خون از پاهام
از اثرِ این غل و زنجیر ای خدا
میشه با این آه مقتل کربلا، کاظمین
ده نفر گفتن "نَحْنُ رَضَضْنا صَدْرَ الْحُسَیْنِ"**
#محمدرضا_رضایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان از سید ابن طاووس، صلواتی برای موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده که در فرازی از آن می خوانیم: ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ، یعنی کسی که ساق پایش به وسیله حلقه های زنجیر خرد و کوبیده شده بود.
** بعد از واقعه کربلا ده نفر پیش عبیدالله زیاد آمدند و جایزه طلب کرده و گفتند: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ؛ ما بوديم كه پشت و سپس سينه حسین را(با اسب هایمان)خرد كرديم. اللهوف ص١٨٢.
🔹 @nouhekhan
هدایت شده از نوحه خوان
#ماه_رجب
#امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
🔹ذی السّاقِ الْمَرْضوض🔹
موندم بی یار و غریب
بی کس و بی آشنا
کنج زندون بلا
راحتم کن ای خدا ای خدا
کسی خبر نداره از ناله بی صدای من
خدا خبر داره فقط از غم و غصه های من
اشک چشای آسمون
هر شب و روز، جاری میشه برای من
همدم شبهام سوز دل و غم غربته
این غل و زنجیر شاهد اینهمه غربته
یا باب الحوائج یا موسی بن جعفر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عَجِّلْ وَفاتِي شده
خواهش چشم ترم
آرزوی آخرم
مثل زهرا مادرم، ای خدا
یاد غمش می سوزم و چیزی نمونده از تنم
آخه اومد عیادتم مثل همیشه دشمنم
همراه تازیونه و
زخم زبون اومده باز به دیدنم
همدم مادر زخم زبون و تنهایی بود
ای خدا کاشکی یاس نبی نمی شد کبود
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ذی السّاقِ الْمَرْضوض* فقط
خطی از مرثیه مه
یک نشون از کربلاست
از حسین ارثیه مه، يا حسين
اشهد آخرم شده یاد شهید کربلا
ديگه نمونده جون برام نایی نمونده تو صدا
جاری شده خون از پاهام
از اثرِ این غل و زنجیر ای خدا
میشه با این آه مقتل کربلا، کاظمین
ده نفر گفتن "نَحْنُ رَضَضْنا صَدْرَ الْحُسَیْنِ"**
#محمدرضا_رضایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان از سید ابن طاووس، صلواتی برای موسی بن جعفر علیه السلام نقل کرده که در فرازی از آن می خوانیم: ذِي السَّاقِ الْمَرْضُوضِ بِحَلَقِ الْقُيُودِ، یعنی کسی که ساق پایش به وسیله حلقه های زنجیر خرد و کوبیده شده بود.
** بعد از واقعه کربلا ده نفر پیش عبیدالله زیاد آمدند و جایزه طلب کرده و گفتند: نَحنُ رَضَضنَا الصَّدرَ بَعدَ الظَّهرِ؛ ما بوديم كه پشت و سپس سينه حسین را(با اسب هایمان)خرد كرديم. اللهوف ص١٨٢.
🔹 @nouhekhan
هدایت شده از نوحه خوان
#ماه_رجب
شهادت #امام_کاظم علیه السلام
#زمینه
🔹قنوت آخر🔹
با دل خون آروم چشماشو بست
یه گوشهای رو به قبله نشست
توی قنوت آخر، دیگه موسی بن جعفر
به یاد مادر بغضش رو شکست
صدا زد: خدایا به حرمت اشک زهرا
الهی و ربی عَجِّل وَفاتِی سَریعا
ارث مادرم زهراست من هم سیلی خوردم
زخم کُند و زنجیرو ارث از عمه بردم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خسته و دلگیر، تشنه بیقرار
تا اذون مغرب چشمانتظار
چشمارو پُر بارون کرد، دل فلک رو خون کرد
دعای افطارِ این روزهدار
صدا زد خدایا رهام کن از کنج زندون
الهی و رَبّی خَلِّصنِی مِن سِجنِ هارون
صورت رضا هرشب تُوو اشکام معلومه
لحظه سفر هستم دلتنگ معصومه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
توی سیاهچالش غم بود غم
روز و شبش تاریک و مثل هم
مشغول یا رب گفتن، یه دفعه اومد دشمن
خلوتشو با دشنام زد به هم
همونجا قسم داد خدارو به حقّ زینب
پریشون! صدا زد: الهی خلصنی یا رب
کربلا مصیبت بود اما ای وای از شام
توی کوفه غربت بود اما ای وای از شام
#محمدرضا_رضایی
🔹 @nouhekhan