eitaa logo
💫 نورُ‌علی نور 💫
1.5هزار دنبال‌کننده
37.7هزار عکس
35.6هزار ویدیو
461 فایل
باعرض سلام وخیرمقدم💕💕 به جمع نورانی کانال نورعلی نور خوش آمدید...امیدواریم گامهای مادرجهت رضای الهی ویاری امام زمان (عج) باشد... کپی ونشر باذکرصلوات جهت ظهورحضرت آزاد است اللهم عجل لولیک الفرج 💚💚💚 آیدی خادم کانال @SAmiri_14
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر كسي مشروب خوار باشد و نتواند آن را ترك كند، مؤمني اين آيات را بر ظرفي پاك و پاكيزه كه هنوز مصرف نشده باشد، با نيتي خالص و توجه به خدا و معنيِ آن بنويسد و سپس آن نوشته ها را شسته و آب آن را به شراب خوار دهد، (به گونه اي كه نداند)، محبت مشروب از دل او بيرون رود و در مدت به آن . بسم الله الرحمن الرحيم؛ يا ايُّها المُدّثّر قُمْ فَانْذِرْ وَ رَبُّكَ فَكَبّرْ وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ وَ الرُّجْزَ فاهجُرْ وَ لا تَمْنُنْ تَسْتكثر وَ لِرَبِّكَ فَاصْبِر. 📚 (خواص الآيات، ص 190) ┅┄🍃┄┄💕💕┄┄🍃┄┅
🏴🏴🏴 👌۳۰ نکته در یک داستان تکراری از سيره بزرگترین شخصیت عالم هستی چقدر و است. ✨مى‏گويند: ۱- يكى از به بزرگ دوازده هديه كرد كه بگيرند. ۲- حضرت نمود و را مأمور خريدارى پيراهن كرد و او پيراهنى به دوازده درهم تهيّه كرد و آورد. ۳- حضرت هنگامى كه ديد پول‏ها براى خريد يك پيراهن‏ مصرف شده، به على فرمود: آيا مى‏شود اين معامله را اقاله كنى؟( رضايت به فسخ معامله از دو طرف را« اقاله» گويند) "من پيراهن ‏تر مى‏خواهم". ۴- على باز مى‏گردد و مسأله را با فروشنده در ميان مى‏گذارد و ۵- او معامله را مى‏كند و على پول‏ها را به نزد پيامبر برمى‏گرداند. پيامبر بزرگ مى‏خواهد ‏هايى بدهد؛ درس‏هايى براى آنها كه در آن زمان با او بودند و همراهش آمدند و براى ما كه امروز مى‏شنويم و به گوش مى‏گيريم. ۶- پيامبر در راه به كنيزى برمى‏خورند كه در گوشه‏اى نشسته و غمگين و متحير در خود فرو رفته و ناله مى‏كند. درس اول، و بازجويى و اوست، توجه به و و ‏شكسته است. بيچاره مأمور خريد چيزى بوده و چهار درهم پولش را گم كرده و اكنون مى‏ترسد كه به خانه برگردد و مورد شكنجه قرار بگيرد. ۷- رسول بزرگ از همان دوازده درهم، چهار درهم بيرون مى‏آورد و گرفتارى را از و بيرون مى‏كشد و ۸- به راه خود ادامه مى‏دهد تا بازار كه لباسى به چهار درهم مى‏خرد و در همان‏جا به بَر مى‏كند و به‏ راه مى‏افتد و چه درس‏هايى كه با خود مى‏گذارد! ۹- در برگشت، برهنه‏اى فرياد مى‏زند: آيا كسى مرا مى‏پوشاند تا او را خداوند در روزى كه پوشش‏ها فرو مى‏ريزند، بپوشاند؟ رسول بزرگ را كه خريدارى كرده بود، در ‏جا بر او مى‏پوشاند و خود باز مى‏گردد، نه اينكه او را به زحمت بيندازد. نه، خود باز مى‏گردد و لباس خود را به او مى‏دهد تا اينكه براى هم، او برهنه نماند. و در اين صحنه هم درس‏هاى ديگرى است! ۱۰- با چهار درهم باقى مانده، براى حضرت لباسى فراهم مى‏شود. ۱۱- در آخر راه به همان كنيز درمانده برخورد مى‏كند كه هنوز حيرت‏زده ايستاده است و مى‏گويد: مى‏ترسم به خاطر تأخير و دير كردن آزارم دهند. باز رسول بزرگ، با او به راه مى‏افتد و درِ خانه مولاى او مى‏ايستد و مى‏گويد: «السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا اهْلَ الدَّارِ». و چنين بود رسول بزرگ؛ كه تا سه مرتبه با صداى بلند براى صاحب خانه دعا مى‏كرد و درود مى‏فرستاد و اگر جوابى نمى‏شنيد، باز مى‏گشت. در آخرين مرتبه، جواب سلام از داخل بلند شد و صاحب خانه بيرون آمد و توضيح داد كه ما مى‏خواستيم دعاى شما در حق ما تكرار شود، لذا آخرين دفعه به جوابگويى صدا بلند كرديم. حضرت داستان را خلاصه كرد و جهت تأخير را شرح داد و كرد. ۱۲- مولاى كنيز در جواب عرضه داشت: من به خاطر و شما او را آزاد كردم و در راه خدا رها نمودم. و ۱۳- پيامبر شكر مى‏كند كه عجب بود؛ دو برهنه پوشيده شدند و يك كنيز گرفتار آزاد گرديد! امالى صدوق، ص 238 ۱۴- ✅ در همين و داستان درس‏هايى هست براى من، كه حتى با پول يك پيراهن و يك قبا مى‏توان دو برهنه را پوشاند و يك گرفتار را آزاد كرد. و ۱۵- رسول بزرگ عملًا نشان مى‏دهد كه ✨"چگونه مى‏توان با پول كم، كارهاى زياد انجام داد و از هر پيش‏آمد بيشترين نتيجه را گرفت." ۱۶- اما من براى اين درس‏ها ندارم. ۱۷- در حالى كه در وسيله تأمين يك خانواده هست و ۱۸- در جهاز يك دختر هست و ۱۹- بر پوشاك ده نفر هست و ۲۰- در ذخيره يك ماه هست و ۲۱- در ‏ام خوراك يك كاروان هست، ۲۲- باز مى‏گويم: "بيش از خودم ندارم و چه كنم؟ خدا برساند!!" ۲۴-🔺اگر روح و و و يا لااقل و ‏دارى و در حوايج و به امور مسلمين در ما *زنده* مى‏شد، بسيارى از مسائل تأميناتى در همين مى‏شد و به كمك فلان كس هم احتياج نمى‏افتاد. ۲۵- درست است كه آنها و مى‏توانند رسيدگى كنند، اما هنگامى كه به آنها نيست و گرفتارى آنها است، نمى‏توان همين‏طور و تراشيد. ۲۶- هر كس به‏اندازه ‏ خود بايد بردارد و به ‏كامان برساند، ۲۷- گرچه آنكه و و دارد، زيادترى دارد. ۲۸- هنگامى كه مسلمين در صدر اسلام نداشتند و آه در بساطشان نبود، با همين و و ‏دارى و و يكديگر را داشتند ۲۹- و لااقل و ‏خوار يكديگر بودند و و براى هم! ۳۰- در نتيجه از ، به رسيدند. 📗 علی صفایی حائری، روحانيت و حوزه: مشكلات و راهكارها، ص: 187 🆔️ @m_rajaaei نوشته ی
‌ 🌕حضرت مي فرمايند: اينها (گروه عالي رتبه در قيامت)دو كار در دنيا انجام مي داده اند✌️ (يعني ما اگر دو كار انجام دهيم، همه مردم در روز قيامت به مقام ما غبطه مي خورند):👇👇 1⃣ نعمت های خدا را ياد مردم بياوريد، تا محبت خدا را در دل مردم زنده كنيد🕋 2⃣ مردم را امر كنيد به چيزهايي كه خدا دوست دارد و نهي كنيد از چيزهايي كه خدا از آنها كراهت دارد و بيزار است؛ تا بتوانید محبت مردم را در دل خداوند بکارید🌱 يعني 🤗 پس جمعا مي شود: سه كار؛اين سه كار را اگر انجام دهيم در روز قيامت ان شاء الله به مقامي مي رسيم كه همه مردم به حال ما غبطه خواهند خورند (بدون آن كه *نبي* يا *شهيد* باشيم!😊) 1⃣دائم نعمت های خدا را ياد مردم بياوريم؛ اين باعث اميد، نشاط و دوری از يأس و نااميدی مي شود😃 2⃣ديگران را امر كنيم به كارهايي كه خدا دوست دارد؛ معروف ها (واجب و مستحب) 3⃣مردم را نهي كنيم از آنچه كه خدا از آن بيزار است؛ نهي از منكرها (حرام و مكروه) ✍برگرفته از دوره ی احادیث استاد علی تقوی 🆔 @aamerin_ir