#روزانه
#مناسبتی
#رهبرانه
⭐ پیشنهاد مطالعه بهمناسبت سیام تیر
🔍 تحلیل حضرت آیتالله خامنهای درباره وضعیت دولت مصدق در بازهی زمانی سیام تیر ۱۳۳۱ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
👈 جوانان توجه کنند!؛ بازخوانی یک #عبرت تاریخی
🔻 بخش بسیار مهم این ماجرا این این مطلبی است که میخواهم بخصوص جوانان ما به آن توجّه کنند. دشمن فهمید که راز پیروزی ملت ایران چیست؛ لذا درصدد برآمد تا سیاسیّون و سردمداران دولتی را از روحانیت و دین جدا کند. آنها را از آیةالله کاشانی جدا کردند و بینشان فاصله انداختند و متأسفانه موفّق هم شدند.
🔹️ از سی تیر ۱۳۳۱ که مرحوم آیةالله کاشانی توانست ملت ایران را آنطور به صحنه بیاورد، تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که عوامل امریکا در تهران توانستند مصدّق را سرنگون و تمام بساط او را جمع کنند و مردم هیچ حرکتی از خود نشان ندادند، یک سال و یک ماه بیشتر طول نکشید. در این یک سال و یک ماه، با وساطت ایادی ضدّ استقلال این کشور و با توطئه دشمنان این ملت، دکتر مصدّق مرتّب فاصله خود را با آقای کاشانی زیاد کرد، تا اینکه مرحوم آیةالله کاشانی چند روز قبل از ماجرای ۲۸ مرداد نامه نوشت - همه این نامهها موجود است - و گفت من میترسم با این وضعی که دارید، علیه شما کودتا کنند و مشکلی به وجود آورند. دکتر #مصدق گفت: من مستظهر به پشتیبانی مردم ایران هستم! اشتباه او همینجا بود. ملت ایران را سرانگشت روحانیت - کسی مثل آیةالله کاشانی - وادار میکرد که صحنهها را پُر کند و به میدان بیاید و جان خود را به خطر بیندازد.
در ۲۸ مرداد که #کاشانی منزوی و خانهنشین بود - و در واقع دولت مصدّق او را منزوی و از خود جدا کرده بود - عدم حضور او در صحنه موجب شد که مردم نیز در صحنه حضور نداشته باشند؛ لذا کودتاچیهای مأمور مستقیم امریکا توانستند بیایند و بهراحتی بخشی از ارتش را به تصرّف درآورند و کودتا کنند. یک مشت اوباش و الواط تهران را هم راه انداختند و مصدّق را سرنگون کردند.
🔺️ پس از آن، دیکتاتورىِ محمدرضاشاهی به وجود آمد که بیستوپنج سال این ملت زیر چکمههای دیکتاتوری او لگدمال شد و #ملی_شدن_صنعت_نفت هم در واقع هیچ و پوچ گردید؛ چون همان نفت را به کنسرسیومی دادند که امریکاییها طرّاحی آن را کردند. هرچه دشمن خواست، همان شد؛ به خاطر جدا شدن از روحانیت و دین. اینها عبرت است. ۱۳۸۰/۰۸/۲۰
@npatogh
🔴 ماجرای لقب شاه چمدانی چیست؟
ماروین زونیس استاد آمریکایی و نویسنده کتاب #شکست_شاهانه در صفحه ۱۸۰ کتاب خود از #محمدرضا_پهلوی با این عنوان یاد میکند:
شاه چمدانی
این صفت را نشریات اروپایی به #شاه داده بودند زیرا همواره در میان خطر و معرکه از کشور فرار میکرد. نخستین باری که #محمدرضا از کشور گریخت به مرداد سال ۱۳۳۲ باز میگردد.
وقتی به بغداد و از آنجا به رُم پناه برد.
او در بحرانها از قلب حادثه گریزان بود و به تعریف خواهرش #اشرف روحیه مُرغدلی داشت. در همان سال، در اوج دعوای با #مصدق بخصوص پس از کشتار معروف سی تیر که بیش از ۲۵۰ نفر در یک روز پس از استعفای مصدق کشته شدند بار دیگر #شاه مورد عتاب قرار میگیرد. اما این بار از جانب همسری که همیشه دوستش داشت: ثریا
#ثریا در خاطراتش اشاره میکند که با لحن تندی با شاه صحبت کرده است:
"خودت را جمع کن و کشور را از #فقر و کمونیسم نجات بده. آدم دلش به تو میسوزد. تو حق نداری با این حالت افسردگی زندگی را سر کنی. تو باید مرد باشی که زمانی بودی و من به او احترام می گذاشتم."
Anderw Cooper, The fall of heaven. Op. Cit. P 75.
۲۶ دی ۱۳۵۷ محمدرضا پهلوی پس از مجموعه اقداماتی یک ساله برای بقا در قدرت وقتی با شکست همه طرح ها روبرو شد از ایران فرار کرد. او برای بقای در قدرت طرح های گوناگونی پیاده کرد اما به نتیجه نرسید از تغییر چند نخست وزیر، خواندن اعلامیه معروف، بازداشت هویدا، احتمال وقوع کودتا، انحلال ساواک، برپایی حکومت نظامی و.... شاه بیش از ۴۰۰ روز متوالی مقاومت کرد اما مردم دیگر به خانه بازنگشتند. در سالهای اخیر افراد شاخصی نظیر دکتر زیباکلام با انکار این ۴۰۰ روز مقابله شاه با مردم، این گزاره را در ذهنها تثبیت کردند که شاه به اختیار رفت! چون مردم او را می نمیخواستند! البته این نخستین فرار شاه در وسط معرکه نبود. نخستین بار ۲۵ مرداد سال ۳۲ در جدال با دکتر مصدق از ایران فرارکرد و به ایتالیا رفت. آن زمان سفیر مصدقی ایران در رُم حتی به ملاقات شاه نرفت و یک تاجر یهودی ایرانی هزینه های اقامت شاه را پرداخت کرد. از آن به بعد شاه تصمیم گرفت بخشی از دارایی خود را اساسا خارج از کشور ذخیره کند و اصلا وارد کشور نشود. سال ۵۷ شاه از این تجربه بهره برد. چون نیازی نداشت حسابهای خارج از کشور را پر کند. بهبهانیان پیشکار مالی و رازدار دارایی شاه بود که بعدا سر خانواده شاه پس از مرگ شاه کلاه گذاشت و ناپدید شد. هیچ گاه هم مصاحبه نکرد.
علیرضا زادبر
#آگاهی
@npatogh