بعد از این هم چهار صورت قبر درست کرده بود و در بقیع مینشست و گریه میکرد؛ آن هم گریه و ناله و زاری که حتی دل حاکم بیرحم مدینه را به درد میآورد که وقتی مروان عبور میکرد چشمانش از نالهی امالبنین پر از اشک میشد.
یک کلمه حرف در طول این مدت از امالبنین شنیده نشد که چرا مثلا فرزند آقا سیدالشهداء علیه السلام ، علیبنالحسین علیه السلام زنده باشد اما یک نفر از فرزندان من زنده نماند؛ یک کلمه از امثال این سخنان از امالبنین نداریم؛ بلکه همان شأنی که نسبت به آقا سیدالشهداء علیه السلام قائل بود نسبت به امام سجاد علیه السلام هم قائل بود؛ ادبش نسبت به امام سجاد علیه السلام همان ادب نسبت به امام حسین علیه السلام بود.
این حالات و روحیّات از این مادر فوقالعاده است؛ آن هم مادر داغدیدهای که نه یکی و دوتا بلکه چهار فرزند دلاور مثل اباالفضل العباس در کربلا از دست داده است؛ گاهی از حوادثی که در کربلا واقع شده است سوال میکرد؛ اما سوالهایش همیشه در این ارتباط بود که آیا عباس من در جایی کوتاهی نسبت به برادرش سیدالشهداء علیه السلام نکرده است؟ آیا جایی بوده که میتوانسته کمک کند و نکرده باشد؟! در این مقام بود.
توسل و الگوپذیری از حضرت امالبنین صلواتاللهوسلامهعلیها
لذا امالبنین زن جلیلالقدری است و به حق، شأنی و مقامی نزد شیعه دارد که این مقام تالیتلو بزرگان شیعه است؛ در بقیع بعد از مزار ائمه اطهار علیهمالسلام شلوغترین مزار در نزد شیعه قبر امالبنین است؛ چون این زن اینقدر نزد خدا مقام دارد که مردم به آنجا میروند و توسل به این بانو پیدا میکنند و توسلاتشان بسیار جواب میدهد؛ او واسطه میشود و حاجات مردم را میدهد؛ مقام بسیار شامخی دارد و چقدر خوب است که شخصیتهایی مثل امالبنین برای امثال ما در زندگی الگو باشند؛ این همه فداکاری و گذشت فوق جهات عاطفی و احساسی است؛ چون احساس مادر نسبت به فرزند معلوم است اما تمام احساسات و عواطف مادری امالبنین تحتالشعاع عقیده و ایمان واقع میشود؛ اینها نمونههای نادری است.
وفات شهادتگونه هم که میگوییم یعنی عمر امالبنین با این مصائبی که یکی دو تا هم نبود و زخم زبانهایی که شنید به انتها رسید؛ اما یادش برای همیشه در نزد اهل بیت علیهم السلام ماند؛ همه امامان ما نسبت به ایشان مقام احترام و تجلیل داشتند و لذا ما شیعیان هم در روز وفات ایشان درود و سلام و صلوات خداوند را نثار روح مطهرش میکنیم
منبع:پایگاه اینترنتی شفقنا
#مَتْنِ_رُوضِـہ_وَ_سُخَنْرَانِے
•┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈•
JOIN🔜 💥 @membariha ✍
۲۹ بهمن ۱۳۹۷
هدایت شده از علی علوی
971126 گام دوم انقلاب - تمدن سازی نوین اسلامی - وفاداری یاران امام زمان- @khadem_al_zahra.mp3
زمان:
حجم:
29.8M
*صوت اجرای پاورپوینت گامدوم انقلاب
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
هدایت شده از علی علوی
استاد مومن نسب1.mp3
زمان:
حجم:
28.52M
استاد مؤمن نسب
بخش اول
تحولات، تنوع شاخه ها و مسئله شناسی #فضای_مجازی
#بصائر2
🆔 @anvar_al_aghileh
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
هدایت شده از علی علوی
گام دوم انقلاب تمدن سازی.pptx
حجم:
38.94M
✳️ پاورپوینت گام دوم انقلاب تمدن سازی
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
هدایت شده از علی علوی
استاد مومن نسب2.mp3
زمان:
حجم:
34.41M
استاد مؤمن نسب
بخش دوم
تحولات، تنوع شاخه ها و مسئله شناسی #فضای_مجازی
#بصائر2
🆔 @anvar_al_aghileh
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
هدایت شده از علی علوی
base.apk
حجم:
4.29M
📲 نرم افزار
✅طنز منبر نرم افزاری است ویژه استفاده روحانیون، معلمان پروشی و سخنرانان.
🌻بیش از 3000 مطلب طنز در 250 قالب موضوعی با قابلیت جستجو و گلچینِ مطالب، از قابلیتهای این نرم افزار است.
💐این نرم افزار توسط کانون فاطمه الزهرا شهرضا تولید شده.
🌻بیش از 3000 مطلب طنز در 250 قالب موضوعی با قابلیت جستجو و گلچینِ مطالب، از قابلیتهای این نرم افزار است.
🆔 @atfnet
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
۳۰ بهمن ۱۳۹۷
۱ اسفند ۱۳۹۷
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آنچه امام گفت شد و آنچه این سید میگوید خواهد شد
سخنان مهم و شنیدنی "حاجحسین یکتا" در مشهد مقدس
ببینید، انرژی بگیرید و آستین همت را بالا بزنید
#آتش_به_اختیار
@Habiliyan
۱ اسفند ۱۳۹۷
4_5996918614697968543.mp3
زمان:
حجم:
2.81M
🎧🎧
⏰ 2 دقیقه
#حتما_گوش_کنید👆
✅ حقیر کردن یک زن
🔹کسی که لگد و ضربه بسوی دین خدا بزنه نتیجه اعمالشو میبینه
🔹خدا تنبیه میکند
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎤 #حاج_اقا_عالی
🔹 #نشر_دهید
💯 @chadoria 🔙
۱ اسفند ۱۳۹۷
شهیدے ڪہ در نوجوانے با ترڪ
یک #گناه_شهوانے بہ درجه عرفانے رسید...
#شهید_احمدعلی_نیری
نفس عمیقے ڪشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچههای مسجد رفتہ بودیم دماوند. شما توے آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازے و سرگرمے بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کترے رو آب کن و بیار تا چاے درست کنیم. بعد جایے رو نشان داد گفت اون جا رودخانہ است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادے نبود از لا به لای بوتهها ودرختها بہ رودخانه نزدیک شدم تا چشمم بہ رودخانه افتاد یک دفعہ سرم را پایین انداختم وهمان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن ڪرد نمےدانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوتهها مخفے شدم. من میتوانستم به راحتے یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوتهها چندین دختر جوان ڪه برهنه مشغول شنا کردن بودند
.
من همان جا خدا را صدا ڪردم و گفتم :«خدایا کمکم ڪن الآن شیطان من را وسوسه میکند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجہ نمےشود اما بہ خاطر تو از این از این گناه مےگذرم.»
بعد کتری خالے را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچهها مشغول بازی بودند. من هم شروع بہ آتش درست ڪردن بودم خیلے دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد کہ حاج آقا گفته بود:«هرکس براے خدا گریہ کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور ڪه اشک میریختم گفتم از این بہ بعد براے خدا گریه میڪنم
.حالم خیلے منقلب بود. از آن امتحان سختی ڪه در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک مےریختم و با خدا مناجات میڪردم خیلی با توجہ گفتم: «یاالله یا الله...
۱ اسفند ۱۳۹۷