eitaa logo
کانال ائمه جماعت
1.8هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
2هزار ویدیو
3هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
05.mp3
20.14M
🎙سخنرانی استاد عالی در ارتباط با جذبه های الهی دعوت امام حسین (ع) جلسه پنجم
⚫️روضۀ امشب روضۀ ظهر عاشوراس … امشب همه باید با ادب،با سر پایین وارد قتلگاه بشیم … یا امام رضا امشب روضه ی ما رو شما بگو…فرمود:“یابن شبیب! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ …” حسین … ◼️من از اینجا روضمو شروع می کنم… یابن شبیب! إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ…”اگه خواستی برای چیزی گریه کنی برای حسین گریه کن“فانّه ذُبِحَ ، کما یَذبَحُ الکبش…” ای ریان بن شبیب وقتی میخوان سر از بدن قوچ جدا کنند یه آدابی داره…سر پسر زهرا رو همینطور جدا کردند…الشمر جالسُ،جگر ما کباب شد… ◾️دست عمه رو رها کرده رفته قتلگاه…امام حسین از دل میدان صدا زده“یا اختاه اِحبِسی…”بگیر این بچه رو…“فَاَبی و امتَنَعَ اِمتِناعاََ شدیدا” خودش رو از دست های عمه رها کرد؛فرمود : والله لااُفارِقُ عمّی…” من اینجوری تو رو قتلگاه نمیبرم … نه … أستَغفِرُاللّهَ رَبّی وَ أتوبُ إلیه ، أَسْتَغْفِرُاللهَ مِن کُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتُهُ وَ کُلَّ خَطَّیئَهٍ اَخْطَاْتُها… بالحسین الهی العفو … ◾️لهوف نوشته،سیدبن طاووس نوشته:“فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ إِلَى الْحُسَیْنِ “ اون نامرد اومد،شمشیر رو بالا برد “فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ “بچه صدا زد! “وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبِیثَهِ” ای زنازاده! ای فرزند اون زن ناپاک“أَ تَقْتُلُ عَمِّی” آیا میخوای عموی من رو بکشی؟ “فَضَرَبَهُ بِالسَّیْفِ”شمشیر به نیت حسین بن علی پایین آمد“فَاتَّقَاهَا الغلام بِیَدِهِ” جز دست چی دارم فدات کنم؟چطور جلوی ضربه رو بگیرم؟چنان شمشیر به این استخوان نازک اثر کرد” فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ”دست به پوست آویزان شد…” فَإِذَا هِیَ مُعَلَّقَهٌ…” آخه وقتی رو سینۀ عمو افتاد “فَأَخَذَهُ الْحُسَیْنُ ع وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ”آقا بچه رو گرفت به سینه چسبانید به همون سینۀ مجروح … ◾️“وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِکَ “یادگار برادرم صبر کن …“وَ احْتَسِبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ “در این سختی از خدا طلب خیر کن ” فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بِآبَائِکَ الصَّالِحِینَ” کاش همونجور ولش میکردن همونجا جون میداد …“قال فَرَماهُ حَرمَلَه بسهمِ”حرمله نشست…نشانه گرفت…تیر روانه شد…“فَذَبَحَه…”گوش تا گوش گلوش رو برید ،خون گلوش به صورت حسین پاشید”و هو فی حِجرِ عمِّه الحسین”روی سینۀ امام حسین جون داد… ◾️این تنها شهید کربلاس که مقتلش با امام حسین یکیِ،تنها شهیدیِ هم خودش در آغوش امامش جون داده؛هم امامش کنارش جون داده …آخرین شهید بنی هاشمه که داغشُ به دل حسین گذاشتن،برا همین وقتی حسین آمد قتلگاه،صدا زد:“بِابِی المَهموم حتّی قَضا…”پدرم فدایِ اون کسی که غمگین بود تا جون داد
⬛️سه نکته دربارۀ دفاع از دین ◼️1.دفاع از دین واجب است، گاهی با جهاد، گاهی با امر به معروف، گاهی با کارهای فرهنگی و تشکیل هیئات مذهبی و گاهی با تشکیل حکومت اسلامی. ◾️2. دفاع از اسلام در برابر دشمنی که اساس آن را تهدید می کند واجب است. ▪️3. یکی از اهداف نهضت امام حسین (علیه السلام) احیای واجبات و دفاع از دین بود. امام حسین (علیه السلام) فرمود: اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعلَمُ أَنَّهُ لَم یَکُن مَا کاَنَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلطَانٍ وَ لَا التِمَاساً مِن فُضُولِ الحُطَامِ وَ لَکِن لَنُرِیَ المَعَالِمَ مِن دِینِکَ وَ نُظهِرَ الإِصلَاحَ فِی بِلَادِکَ وَ یَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبَادِکَ وَ یُعمَلَ بِفَرَائِضِکَ وَ سُنَنِکَ وَ أَحکَامِک خداوندا! تو آگاهی که آنچه (از جنبش و نهضت بر ضد مفاسد و منکرات) به دست ما صورت گرفت نه در طمع پادشاهی و جاه بود، نه در طلب ثروت و مال، ما خواستیم تا نشانه های راه دینت را ارائه دهیم، (مفاسد را) در شهرهای تو اصلاح کنیم، باشد که بندگان مظلوم تو روی آسایش و امنیت را ببینند و آسوده خاطر به طاعت تو برخیزند، ما می خواهیم فرائض اسلام و سنن (پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و احکام تو را اجرا کنیم. ✔️و به فرمودۀ امام خمینی (ره): تکلیف ما را حضرت سید الشهداء معلوم کرد. 📚( احکام دو دقیقه ای (ویژه مناسبت ها)، صفحه 107 )
06.mp3
22.91M
🎙سخنرانی استاد عالی در ارتباط با جذبه های الهی دعوت امام حسین (ع) جلسه ششم
⚫️شب شبِ سختیِ ، برای امام زمان دعا کنید، آثار شکستگی در چهره حسین بن علی نمایان می شه .. آخ بمیرم، یه سیزده ساله ای رو هم می شناسم که شبِ عاشورا وقتی عمویِ عزیزش به همه وعده ی شهدات داد، دید داره عقب می مونه به همه گفت شهید می شید ، رفت پیش عمو، گفت عمو منم شهید میشم یا نه؟ ای برادرزاده!کیف الموت عندک ؟ مرگ در ذائقه ی تو چگونه است؟! صدا زد:اَحْلیٰ مِنَ العَسَل .. عمو از عسل شیرین تره! ◾️آدم اگه معلمش ، اگه مربیش امام حسین باشه جز این انتظاری نیست! ما هم از بچگی تو هیئتِ تو بزرگ شدیم، ما هم هرجوری شده خودمون رو به تو وصل کردیم. این بچه ی سیزده ساله مشتاقِ شهادتِ ... عصر عاشورا شد ، دیگه آروم آروم تنهایی شروع شد، دیگه خیمه هاش خیلی خلوت بود . فقط زن و بچه هاش مونده بودن، برادرش موند .. ◾️آمد مقابل عمو ایستاد ، اجازه خواست. گفت: اجازه نمی دهم! برگرد .. (عمو دیشب خودت وعده دادی!! عمو نذار من خجالت بکشم؛ من جلو بابام خجالت می کشم! عمو من اگه شهید نشم می میرم!) یه کاری کرد، فَلَم یَزَلِ الغُلام یُقَبُِلُ یَدَیه و رِجلَیه .. شروع کرد دستایِ امام حسینُ بوسیدن، دید فایده نداره! افتاد به پاهایِ عمو! اون لحظه امام حسین چه حسی داشت؟! چجور به یادگارِ برادرش خیره شده بود؟ عمو بذار برم میدون ، عمو من طاقت غارت خیمه ها رو ندارم، من طاقت سیلی ندارم، من غیرتی ام، من حسنی ام ◾️برات بمیرم، زره اندازت پیدا نشد؟!.. قاسم اجازه شو گرفت. اینجا را راوی لشکر دشمن روایت کرده؛ فقط آمد سمت لشکر، اشکاش رو گونه هاش روان بود آمد مقابل لشکر ایستاد، شروع کرد رجز خوندن، إن تُنکِرونی فأنا فَرعُ الحسنِ ! اگه منو نمیشناسید بدونید من از ریشه ی حسن بن علی ام! ◾️مقتل نوشته: مثل باز شکاری رسید بالای سر قاسم، میگه وقتی آقا رسید بالای سرش، دید این نوجوان داره جون میده ... هی این پاهارو رو زمین میکشه .. جان به گلوگاهش رسیده .. عمو بالا سرشه ، ولی خدا بالا سرش ایستاده ..صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله ..وقتی خنجر به گلوی مبارکش گذاشت ، وقتی خون فواره زد ، پا به زمین می کشید .. خاک هایِ کربلا رو با پا جابجا میکرد .. اینجا بود یه وقت آسمان تیره و تار شد .. مادرش زهرا بالای سرش ناله میزد ، منادی از آسمان صدا میزد ، ألا یا أهلَ العالم قُتِلَ الحسین بکربلا عَطشانا...
⬛️حضرت عباس (علیه السلام) در احکام در احکام شرعی مواردی وجود دارد که به نحوی با حضرت عباس (علیه السلام) تناسب دارد: ◾️1.زیارت امامزادگان نوعاً مأثور نیست و نماز زیارت ندارد ولی حضرت عباس (علیه السلام) این دو ویژگی را داراست. ◾️2. دفاع از دین واجب است و در یکی از رجزهای حضرت عباس (علیه السلام) آمده که فرمود: (( اِنّی اُحامِی اَبَداً عَن دِینی؛ من دائماً از دین دفاع می کنم )) ◾️3. آب رسانی مستحب است، به طوری که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: أَفضَلُ الصَّدَقَةِ سَقیُ المَاءِ بهترین صدقه، نوشاندن آب است. ◾️4. مستحب است در جهاد، پرچم برافراشته شود و حضرت عباس (علیه السلام) پرچمدار نهضت امام حسین (علیه السلام) بود. ( احکام دو دقیقه ای ( ویژه مناسبت ها )، صفحه 90 )
⬛️امتیازات امام حسین (علیه السلام) در احکام ◾️1.زیارت امام حسین (علیه السلام) در بیشتر مناسبت ها وارد شده است. ◾️2. گریه و بی تابی کردن در مصائب امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت (علیهم السلام) سفارش شده است، در فرازی از دعای ندبه آمده است: فالیبک الباکون و الیصرخ الصارخون و ... ◾️3. بهترین مهر نماز، تربت امام حسین (علیه السلام) است. ◾️4. نجس کردن تربت امام حسین (علیه السلام) حرام و تطهیر آن واجب است. ◾️5. مستحب است کام طفل را با تربت امام حسین (علیه السلام) و آب فرات باز کنند. ◾️6. تهیۀ تسبیح از جنس تربت امام حسین (علیه السلام) و گفتن ذکر به ویژه تسبیحات حضرت زهرا (علیهما السلام) با آن مستحب است. ◾️7. قرار دادن تربت امام حسین (علیه السلام) همراه میت مستحب است. ◾️8. اربعین برای هیچ کسی به جز امام حسین (علیه السلام) وارد نشده است. ◾️9. بعد از آشامیدن آب، مستحب است امام حسین (علیه السلام) و اهل بیت او را یاد کنند و قاتلان آنان را لعن نمایند. ◾️10. گریه بر امام حسین (علیه السلام) در حال نماز، طبق نظر برخی از مراجع، از مبطلات نماز محسوب نمی شود. ( احکام دو دقیقه ای (ویژه مناسبت ها)، صفحه 56 )
⬛️چند پرسش دربارۀ زیارت عاشورا 🔻پرسش: آیا می توان در لعن و سلام در زیارت عاشورا تنها به جملۀ (( مِأةَ مِرّة )) اکتفا نمود؟ 🔺پاسخ: در صورت ضرورت، یک بار می توان خواند. 🔻پرسش: آیا زنان در زمان عادت، می توانند زیارت عاشورا بخوانند و سجدۀ آن را انجام دهند؟ 🔺پاسخ: مانعی ندارد. 🔻پرسش: آیا کسی که نذر کرده زیارت عاشورا بخواند، لازم است که آن را با صد لعن و صد سلام بخواند؟ 🔺پاسخ: بستگی به نوع نذر او دارد. ( احکام دو دقیقه ای (ویژه مناسبت ها)، صفحه 57 )
07.mp3
19.75M
🎙سخنرانی استاد عالی در ارتباط با جذبه های الهی دعوت امام حسین (ع) جلسه هفتم
⚫️بچه رو روی دست گرفته ابی عبدالله،ان لم ترحمونی،به من رحم نمی کنید، فارحموا هذا الطفل،به این بچه رحم کنید، إما تَروُنَهُ کیفَ یَتَلَظّی عَطَشاً،باید معنی کنم،معنی کنم بعد دادت دربیاد،گفت:ماهی رو از آب بیرون میندازید،تا اون موقعی که جون داره،خودش رو هی از رو زمین بلند میکنه،بالا و پایین خودش رو میندازه،دیگه جونی براش نمی مونه،این لب هاش رو بهم می زنه،عرب این لحظه رو می گه تلضی،ابی عبدالله نشون داد بچه رو،سر رو شونه می افتاد،فرمود:ببینید داره تلظی میکنه،یعنی اگه آبم بهش برسونید شاید جون بده،بعضی از پیر مردهای سپاه،گفتند:حسین راست میگه،ما که با بچه جنگ نداریم،ابی عبدالله ،علی اصغر رو آورد تو دل میدون،لباس پیغمبر رو پوشید، بین لشکر،خیلی ها از پیرمردها بلند شدن گفتند:راست میگه حسین،بچه رو بگیرید سیراب کنید ◾️ابن سعد ملعون،دید وضع سپاه داره بهم می ریزه،یه نگاه به حرمله نانجیب کرد،امتحانش رو پس داده،او چشم ابالفضلم هدف گرفته،گفت:چرا جوابش رو نمیدی،نانجیب گفت:بابارو نشونه بگیرم یا بچه رو،گفت:مگه سفیدی زیر گلوی علی رو نمی بینی،هنوز حرف های حسین تموم نشده،یه وقت دید علی داره بال بال می زنه ◾️امشب کسی نباشه چشمش گریان نباشه برا علی،گفت:سنگ دل ترین رو آورد بیرون مختار،گفت:جایی شد دل تو هم بسوزه بحال حسین،گفت:یک جا،همه جا هلهله می کردم،کف می زدم،خوشحال بودم،یه جا دل من سوخت،دیدم حسین بچه رو زیر عبا گرفت،بین میدون متحیر بود،نمی دونست کجا بره،یه قدم می رفت سمت خیمه ها باز برمی گشت،گفت:خلاصه چیکار کرد ابی عبدالله رفت سمت خیمه ها،گفت:نه امیر،دیدم اومد پشت خیمه ها نشست روی خاک ها،با غلاف شمشیر یه قبر کوچولویی کند.
08.mp3
19.01M
🔉 سخرانی استاد عالی در ارتباط با جذبه های الهی دعوت امام حسین (ع) جلسه هشتم
⚫ مرحوم مفید نقل می کنه: "این روضه رو بی بی سكینه خونده... "میگه تو خیمه بابام نگران و مضطرب هی دستاشو به هم فشار می داد، هی میرفت بیرون می اومد تو، هی محاسنش رو میگرفت هی میدون رو نگاه میکرد، یک مرتبه دیدم صدای داداشم از وسط میدون بلند شد. صدا زد "ابتاه..." میگه دیدم رنگ چهره ی بابام پرید. چشماش سفید شد. وای وای وای... خدا رحمت کنه مرحوم دشتی رو، مفسر نهج البلاغه، اون اینجوری روضه میخونده، بدون مطالعه حرف نمی زده، مفسر بوده، محقق بوده. می گفت: تا ابی عبدالله صدای علی رو شنید به سرعت اومد سوار اسبش بشه برسه میدان، رکابو گم کرد. هی میخواست سوار شه، دست و پاشو گم کرد. صدا بچه ام از وسط میدون میاد. ان شاءالله هیچ وقت عزیزت وسط نامردا گیر نکنه،سوار اسب شد. ◾ این یه تیکه رو خیلی میخوام ناله بزنی شب هشتمِ، باید ماهم مثل حسین ناله بزنیم، نوشتند ابی عبدالله کنار بدن "وَ رَفَعَ الْحُسَینُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء" بلند بلند گریه میکرد. ... رسید کنار بدن،عبارت اینِ ، شیخ عباس قمی در نفس المهموم،اینجوری می نویسه،میگه: تا رسید بالا سر علی، ننوشته: "فَنَزَلَ مِنَ الفَرَس" ننوشتند: "نَزَل" یعنی پایین آمد. نوشتند "فَسَقَطَ مِنَ الفَرَس" ارباب ما با صورت خودشو انداخت رو خاک... هی اومد بلند شه، هی خورد زمین،بابا... ◾ آخ... نشست حسین روی خاك ها... "فَجَلَسَ عَلَی التُّرَاب" ، قدیمی ها این جوری روضه می خونن: سر علی رو به زانو گذاشت،آروم نشد. سر علی رو به سینه چسباند، آروم نشد. چه جوری آروم بشه؟ سینه ی علی رو به سینه چسباند. آروم نشد. "وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ" صورت رو روی صورت علی گذاشت...
09.mp3
19.5M
🔉 سخنرانی استاد عالی در ارتباط با جذبه های الهی دعوت امام حسین (ع)
⚫ رسید کنار شریعه ، دست برد زیر آب *عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن* ◾ *عبارت میگه ورمل الماء علی الماء .. سوال دارم ، چرا نفرموده چرا نمیگه ابی عبدالله آبُ ریخت رو آب؟! ورمل الماء علی الماء یعنی آبُ آورد بالا محکم زد رو آب به قول یه اهل دلی میگفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزنه ◾ یکی از القاب اباالفضل ،اَبَاالقِربَه ست .. چرا به عباس میگن اَبَاالقِربَه ، یعنی پدر مشک چرا به عباس میگن پدر مشک ؟! چون وقتی دستاشُ زدن مثه پدری که بچشُ بغل میکنه مشکُ داد تو شکمش خودشُ انداخت رو مشک همه‌ی حواسش به مشکِ مبادا این مشک پاره بشه .. نوشتن چهار هزار تیر انداز نه تیرانداز معمولی نه سرباز معمولی .. موکلین شریعه چهارهزار تیرانداز آموزش دیده بودن .. رو کنده ی زانو همه یه هدف داشتن .. الله اکبر .. ◾ اون شمر ملعونُ اون شبث ملعون گفتن نباید این آب به خیمه ها برسه .. هرکی هر کاری میتونه بکنه .. کار به جایی رسید من این یه جمله‌ی مقتل بیچارم میکنه یه مرتبه دیدن فَوَقف العَباس مُتَحیِرا .. دیدن عباس متحیر ایستاد .. چرا متحیر؟! یک نگاه کرد دید مشک آبُ زدن .. آب داره رو خاک میریزه .. دیگه جلوتر نرفت نمیتونه برگرده دست نداره مشک نداره نمیتونه جلو بره چه کنه متحیر شد .. ◾ وقتی ابی‌عبدالله رسید یک دقیقه منو نگاه کنی من حرفمو زدم هر شهیدی که میومد بالاسرش با یک دست سر رو از روی خاک برمیداشت اما رسید کنار عباس آروم شمشیرشُ گذاشت زمین سرُ گذاشت رویِ زانوهاش .. یک نگاه کرد دید یک چشم با تیر از بین رفته .. تیر رو آروم از چشم زخمی در آوورد .. با گوشه‌ی آستین خون هارو پاک کرد .. دید چشم سالم داره گریه میکنه صدا زد تو چرا گریه میکنی من بی برادر شدم ؟! (من باید گریه کنم تو چرا گریه میکنی) ◾ یه جمله گفته منو بیچاره کرده گفت حسین دارم برای شما گریه میکنم چرا برای من ؟! آخه الان شما سر منو از روی خاک برداشتی .. اما یک ساعت دیگه .. هیچکس نیست سر شما رو برداره ….حسین … عباس جان حق داشتی گریه کنی آقا حق داشتی گریه کنی هیچکس نبود سر حسینتُ برداره .. یه خواهر داشت زینب اومد برسه سر رو برداره ، اما دیر رسید به گودال .. وقتی رسید که سری به نیزه بلند است در مقابل زینب
⚫ سیدبن طاووس نوشته“وجلس الحسین یُصلح سیفه”آقا یک گوشه ای نشسته بود شمشیرش رو اصلاح میکرد،یه اشعاری زیر لب زمزمه میکرد:“یَا دَهْرُ أُفٍّ لَکَ مِنْ خَلِیلٍ‏”ای روزگار اف بر دوستی تو باد“کَمْ لَکَ بِالْإِشْرَاقِ وَ الْأَصِیلِ””مِنْ طَالِبٍ وَ صَاحِبٍ قَتِیلٍ””وَ الدَّهْرُ لَا یَقْنَعُ بِالْبَدِیلِ“ ای روز گار اف بر تو باد چقدر شب و روز،دوستان رو کشتی، بین دوستان جدایی انداختی“وَ کُلُّ حَیٍّ سَالِکٌ سَبِیلِ“هر زنده ای آخرش باید این راه رو طی کنه“مَا أَقْرَبَ الْوَعْدَ مِنَ الرَّحِیلِ“زمان کوچ کردن از دنیا چقدر نزدیک شده ◾ “وَ إِنَّمَا الْأَمْرُ إِلَى الْجَلِیلِ” *وقتی آقا این اشعار رو خوندند*“فسَمِعَت زینب بنت فاطمه ذلک”زینب این حرفارو شنید،اومد خدمت برادر،“فقالَت یااخی هذا کلامُ مَن اَیقَنُ بالقتل” این حرف مال کسیه که یقین به کشته شدن داره،“قال نعم یا اختاه” *حالا زینب شب عاشورا رو ببین،زینب فرداشبم ببین،یه زینب دیگه شد* “فَقَالَتْ زَیْنَبُ وَا ثُکْلَاهْ یَنْعَى الْحُسَیْنُ إِلَیَّ نَفْسَهُ” ◾ وای بر من! برادرم داره خبر کشته شدن خودش رو به من میده.*اینجا سیدبن طاووس میگه:*“وَ بَکَى النِّسْوَهُ “زنان حرم شروع کردند به گریه کردن“وَ لَطَمْنَ الْخُدُودَ “ به صورت ها لطمه زدند“وَ شَقَقْنَ الْجُیُوبَ”گریبان چاک کردند*شب عاشورا به صورت سیلی زدند،صبح عاشورا وقتی آقا خطبه میخوند به صورت ها لطمه زدند،اینجا اباعبدالله هست،ابالفضل هست،علی اکبر هست،زن ها رو آروم میکردند،اما شدیدترین لطمه ها رو فردا عصر به صورت ها زدند؛یکی زمانیکه بدن اربا اربای علی اکبرو خیمه ها آوردن،یکی اون ساعتی که ابالفضل کنار علقمه افتاد،اما بیشترین لطمه ها رو کجا زدند؟من اززبون امام زمان میگم، ترجمه هم نمیکنم:” فَلَمّا رَأَیْنَ النِّـسآءُ جَوادَک َ مَخْزِیّاً “ دیدند زین ذوالجناح واژگون شده” وَ نَظَرْنَ سَرْجَک َ عَلَیْهِ مَلْوِیّاً ، بَرَزْنَ مِنَ الْخُدُورِ ، ناشِراتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ ، لاطِماتِ الْوُجُوهِ سافِرات ، وَ بِالْعَویلِ داعِیات ، وَ بَعْدَالْعِزِّ مُذَلَّلات، وَ إِلى مَصْرَعِک َ مُبادِرات“ ◾ همه از خیمه ها بیرون دویدند،چه لحظه ای؟امام زمان فرمودند:*” وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، وَ مُولِـغٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ ،قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ