🔻قهرمان فتح المبین که بود؟
❣قسمت اول
✍ عليرضا نوبخت در تاريخ ٢٢ شهريور ۱٣٣٣ در محله همت آباد شهرستان بابلسر به دنيا آمد. در دوران كودكى قرآن و دعا را از پدر بزرگِ مادرى خود فرا گرفت و به موضوعات قرآنى با جان و دل علاقه نشان مى داد. در مهر ماه سال ۱٣٣٩ دوره تحصيل ابتدايى را آغاز كرد. دو سال از دوران تحصیلی در مقطع ابتدائی علیرضا، در زادگاهـش «بابلسر» گذشت؛ اما او به دلیل مهاجرت پدر به «آستانه اشرفیه»، سالهای پایانی این مقطع را در این دیار از سرگذراند.
دیپلم که گرفت، وارد دانشگاه شد. با پایان یافتن تحصیلات دانشگاهی در دانشکده تربیت معلم، در مدرسه ای در بابل مشغول به تدریس شد. دو سال بعد از شروع به تدریس، مدیریت آنجا را به عهده گرفت. این فرزند نیک سیرت که پرورش یافته یک تربیت دینی بود، هماره در ادای فرائض واجب و مستحب میکوشید و از انجام محرمات، امتناع میورزید. علاوه بر آن، با الگو پذیری از سیره اهل بیت(ع)، سعی در کسب کمال معنوی و انسانی داشت...
#شهید_علیرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻قهرمان فتح المبین که بود؟
❣قسمت دوم
✍ با بیداری امت در نخستین روزهای شکوفایی انقلاب، او نیز همچون قطرهای، به سیل خروشان انقلابیون پیوست. تکثیر و توزیع اعلامیه با همکاری آقای مهدی جو یکی از روحانیون مبارز بابلسر از اَهم اقدامات وی در آن ایام به شمار میرود. با شركت در فعاليتهاى سياسى عليه رژيم طاغوت و درگيرى با يكى از عمال رژيم، به شش ماه حبس محكوم شد. همزمان با آغاز نهضت اسلامى در تكثير و پخش اعلاميه ها و نوارهاى سخنرانى حضرت امام (ره) كوشش مى كرد و جوانان مذهبى را گِرد هم مى آورد و براى آنان محفل مذهبى تشكيل مى داد. در راهپيمايی ها و اجتماعات مردمى تهران و بابلسر حضور داشت.
بعد از پیروزی انقلاب، علیرضا به عنوان یکی از بانیان تشکیل بسیـج در بابلسر و موسس پایگاه شهدای همتآباد، فعالیتهای چشمگیری در قالب برپایی کلاس قرآن و ایجاد فضای فرهنگی ـ مطالعاتی در راستای ارتقای سطح فکری جوانان، به عرضه ظهور رساند.
با فرمان امام مبنى بر تشكيل جهاد سازندگى در سال ۱٣۵٨ همراه با گروهى از جوانان فعال بابلسر اردويى تحت عنوان جهاد سازندگى تشكيل داد و خود مسئوليت آن را بر عهده گرفت. به همراه شهيد قصابيان و برادر خود شهيد حميدرضا نوبخت «بسيـج ملى جوانان» شهر را سازماندهى كرد. در اين ايام جوّ عمومى محمودآباد تا حدودى به نفع گروهک هاى ضدانقلاب و منافقان بود. عليرضا در اين شرايط با هماهنگى سپاه بابلسر و همكارى گروهى از بسيجيان و مردم، جوّ شهر را به نفع انقلاب تغيير داد و سپاه پاسداران محمودآباد را تشکیل و سازماندهى كرد...
#شهید_علیرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻قهرمان فتح المبین که بود؟
❣قسمت آخر
✍ با شروع جنگ تحميلى نخستين بار در سن بيست و شش سالگى به جبهه هاى غرب كشور اعزام شد. پس از بازگشت از جبهه در اول مهرماه ۱٣۵٩ به عنوان نيروى رسمى به سپاه بابلسر پيوست و با سِمت مسئول واحد عمليات سپاه مشغول فعاليت شد. سپس با حفظ سمت، قائم مقام سپاه بابلسر شد.
در تاريخ ۵ اسفند ۱٣۶۰ به جبهه هاى جنوب اعزام شد در حالى كه قائم مقام سپاه و همچنين فرمانده اطلاعات عمليات سپاه اين شهرستان بود، در همان روز به عنوان فرماندهى یک گروهان از گردان رزمى قرارگاه خاتم الانبياء (ص) در اهواز برگزيده شد.
سرانجام چهل روز پس از آغاز زندگى مشترک خود، دوم فروردین ماه ۱٣۶۱ حدود ساعت يازده صبح در منطقه عمومى دشت عباس، جبهه رقابيه در عمليات فتح المبين پس از رشادتهای بسیار به فیض عظیم شهادت نائل آمد. در اين عمليات پس از زخمى شدن به اسارت عراقى ها در آمد و آنها قنداق تفنگ بر دهان و لبهاى او كوبيدند و سينه اش را به رگبار گلوله بستند تا به شهادت رسيد.
٨ فروردين ۱٣۶۱ پيكر او در گلزار شهدا بر روی دستان مردم قدرشناس بابلسر، تشییع و به آغوش خاک سپرده شد.
#شهید_علیرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻فاتح میادین دشوار که بود؟
❣قسمت اول
✍ حمیدرضا نوبخت، بیستم خرداد ماه سال ۱٣٣٨ در شهرستان بابلسر به دنیا آمد. دوره ی ابتدایی را در بابلسر با موفقیت سپری کرد و سپس به اتفاق خانواده به تهران مهاجرت نموده و در تعمیرگاه ماشین آلات سنگین مشغول به کار شد. وی پس از مدت کوتاهی تا سطح استادکار ماهر رشد کرد. در سال ۵٧ به خدمت سربازی فراخوانده شد، امّا بیش از ٨ ماه خدمت نکرده بود که به فرمان امام (ره) مبنی بر ترک کردن پادگان ها و با تشویق برادرش علیرضا، از پادگان گریخت. وی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در تمامی صحنه های مبارزه با رژیم ستمشاهی حضوری فعال داشت و اعلامیه های امام (ره) را تکثیر و پخش می کرد. او با کمک برادرش علیرضا پس از پیروزی انقلاب، هسته بسیج ملی جوانان را پایه گذاری کرد و با تشکیل گروه های جوانان و نوجوانان، آموزش های عقیدتی، سیاسی و نظامی به آنان می داد. همین گروه ها در مقابل تحرکات مذبوحانه ی ضد انقلاب و منافقین در جریان اشغال دانشگاه بابلسر، مقاومت و ایستادگی و فضای دانشگاه را از لوث وجود گروه های ملّی و مخالف نظام پاک کردند. حمیدرضا در تاریخ ۵٩/۴/۱ به اتفاق برادرش علیرضا، سپاه محمودآباد را تشکیل دادند. او در این مقطع مسؤل بسیج سپاه محمودآباد شد...
#روایت_فاتح_میدان
#شهید_حمیدرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻فاتح میادین دشوار که بود؟
❣قسمت دوم
✍ او از اولین گروه پاسدارانی بود که جهت سرکوبی اشرار و ضدانقلاب به کردستان اعزام شد و بعد از آن با شروع جنگ تحمیلی به جبـهه های نبرد حق علیه باطل شتافت و در عملیات «ذوالفقـار» در منطقه «میمک» بعنوان فرمانده گردان مشترک ارتش و سپـاه انتخاب شد و مردانه در مقابل بعثی ها ایستادگی کرد و رشادت ها و حماسه ها از خود به نمایش گذاشت.
حمیدرضا دهم اردیبهشت سال ۶۱ در عملیات بیت المقدس بعنوان فرمانده گردان در حماسه آزادسازی خرمشهر، رشادت ها نشان داد. در سال ۶٢ در عملیات والفجر ۶، به سمت معاونت تیپ در آمد که به دلیل زخمی شدن یکی از فرماندهان، مسولیت یک گردان را نیز تا پایان عملیات برعهده گرفت. عملیات بدر در سال ۶٣، فرمانده یگان دریایی لشکر ویژه شد، ولی همچون سربازی فداکار در قلب آتش و خون غوطه ور بود. خنثی کردن ضد حمله دشمن در عملیات قدس در سال ۶۴ بعنـوان برگ زرّینی است که در کارنامه دفاعی او بعنوان یکی از فرمانده گردان های لشکر ویژه ٢۵ کربلا می درخشد...
#روایت_فاتح_میدان
#شهید_حمیدرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻فاتح میادین دشوار که بود؟
❣قسمت سوم
✍ در عمليات والفجر ٨ فرمانده گردان مالک اشتر بود و در تصرف و پاكسازی شهر فاو نقش بسزايی داشت و در ادامه همين عمليات در جريان آزادسازی كارخانه نمک با انهدام بيش از ٢۰ دستگاه تانک در مقابل پاتک های مكرر دشمن مردانه ايستادگی كرد و علی رغم اينكه بر اثر كثرت شليك آر پی جی از گوش های وی خون می چكيد، با درايت و شجاعت، گردان خود را هدايت می كرد. او در حين پاسخگويی به پاتک دشمن به بازسازی گروهان های تحت امر، لحظه ای صحنه نبرد را ترک ننمود. قبل از عمليات كربلای ۴ به فرماندهی تيپ سوم لشکر ٢۵ كربلا منصوب شد. در اين عمليات به مديريت قوی و فرماندهی مقتدرانه خود، گردان های تحت امر او موفق شدند، جزيره ام الرصاص و ام البابی (در خاک عراق) را تصرف نمايند.
بعد از شب عملیات کربلای ۴ از سوی سردار قربانی که در قرارگاه حضور داشت، به سنگر فراخوانده شد تا بیاید و هدایت لشکر و نیروهای آن طرف آب را برعهده بگیرد. رزمندگان غيور لشکر و تیپ سوم كربلا به فرماندهی او در غرب كانال پرورش ماهی موفق شدند در هنگام پاكسازی و تصرف قرارگاه، فرمانده لشکر گارد ارتش عراق را به اسارت در آوردند و تنی چند از فرماندهان و نيروهای عراقی و تعداد قابل توجهی از ادوات دشمن را منهدم كنند. با استقرار رزمندگان غيور لشکر در پشت كانال ياد شده، تيپ سوم كربلا به فرماندهی او موفق شد تا كانال زوجی عراق در اين منطقه پيشروی نمايند...
#روایت_فاتح_میدان
#شهید_حمیدرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🔻فاتح میادین دشوار که بود؟
❣قسمت آخر
✍ وی بارها در میدان نبرد مجروح شد، ولی او که دل به شهادت بسته بود با این جراحات از رفتن به جبهه انصراف نمی داد و پس از بهبودی نسبی به منطقه بر می گشت. همیشه در مورد شهادت می گفت: خدایا بگذار شهید شوم، ولی آخرین نفری باشم که جنازه ام در شهر خودمان تشییع شود. دوستانش از این دعا تعجب کرده و می گفـتند : «چرا چنین دعایی می کنی ؟!» می گفت: اگر این توفیق نصیب من نشود و لیاقت آن را نداشته باشم، باید یک عمر خجالت بکشم و شرمنده باشم که فرمانده این همه شهید بودم. از طرفی می خواهم آخرین نفر باشم تا وقتی جنــازه ام تشییع می شود، خانواده ی شهیدی چشم انتظار پیکـر فرزندش نباشد.
سرانجام این سردار شجاع،برای انجام عملیات کربلای ٨ به همراه تنی چنـد از فرماندهـان از جملـه محمدحســن طوسی و سید منصور نبـوی به منطقه ای نزدیک دژ المهدی، برای شناسایی رفته بودند در حالی که ۱٩ روز از بهار سال ۶۶ می گذشت، شهد شیرین شهادت را نوشیدند.
پیکر این شهید بزرگوار به مدت ٨ سال بر خاک شلمچه ماند و پس از آن توسط گروه تفحص شناسایی و بر دستان پر مِهر مردان و زنان بابلســری تشییع و در گلزار شهدای امامزاده ابراهیم (ع) بابلسر تا زمان ظهور مولایش به خاک سپرده شد.
#روایت_فاتح_میدان
#شهید_حمیدرضا_نوبخت
#زندگی_نامه
اینجا دعوتِ فـاتحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir