🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای نادر اسدالله نتاج
✍ در مورد ولايت پذيری ايشان بايد عرض كنم كه آن هم اينكه وقتی من برای خدمت رفتم به عنوان پيک بودم، ايشان از من سوال كردند موتور سواری بلندی؟ گفتم بله. با موتور دوری زديم و با هم تمرين كرديم. عرض كنم كه آقای نوبخت در همان روزها، استفتاعی از حضرت امام خواندن بودند. گويا از جبهه از حضرت امام سوال کرده بودند كه آيا در منطقه جنگی می توان بدون گواهينامه رانندگی كرد كه امام ظاهراً گفته بودند كه اين كار اشكال دارد. برای همين آقای نوبخت برگشتند و به من گفتند فلانی گواهینامه داری؟ گفتم نه ندارم! گفت اين كار حرام است و ديگه نبايد سوار موتور بشوی، بايد گواهینامه داشته باشی تا بعداً به شما وسيله نقليه بدهيم. گفتم حالا با اين وضعيت توی اين منطقه حتماً گواهینامه لازم است؟ گفت بله حتماً بايد گواهينامهات را بگيری. بعد مرا به لشكر معرفی كرد و بعد به راهنمايی و رانندگی اهواز رفتم و گواهينامه گرفتم. بعد از اينكه گواهینامه را گرفتم، موتور را به من تحويل داد. بايد بگويم ايشان تا اينقدر مسائل شرعی را رعايت می كرد.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
✍ پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حمیدرضا با ارشاد، کمک و رهبری علیرضا، نوجوانان و جوانان انقلابی را در قالب گروه "دوی سحر" تشکیل داد و در زمینه های ورزشی، رزمی، عقیدتی و نظامی بخشی از تعلیم آنان را بعهده گرفت. و با به کارگیری همین گروه از جوانان در برابر فعالیتهای گروهک های چپ و منافق بخصوص در جریان اشغال دانشگاه مازندران ایستادگی کرد و در طی انقلاب فرهنگی در پاکسازی عناصر ضد انقلاب از محیط دانشگاه حضوری فعالانه داشت.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای قربان حسن تبار
✍ از زمانی که دست به فعالیت زد، ابتدا از فعالیت مردمی شروع کرد و بعد از آن، زمانی که بسیج تشکیل شد به همان نسبت و با همان تشکیلات داخل سپاه آمدند. در سپاه فعالیت های خوبی داشتند و تلاش های زیادی می کردند. در همان زمان قبل از تشکیل سپاه، علیرضا و حمیدرضا حتی از خانواده شان و دوستانی که در همین رابطه با آنها همکاری می کردند، تحت عنوان جهاد سازندگی فعالیت می کردند. سال های ۵۸ ، ۵۹ تحت عنوان جهاد که بعدها جهاد سازندگی کاملا شکل گرفته بود، در شالیزارهای مردم با آن ها همکاری می کردند، در خانه سازی ها کمک می کردند. این همکاری ایشان، خانواده و دوستانشان با جهاد بود. وقتی که حضرت امام (ره) پیام داده بود، شروع شکل گیری بسیج (سپاه) در بابلسر اولین بار با علیرضا و حمیدرضا بود، همان بچه هایی که در اوایل انقلاب به صورت گروه ها و دسته جات با نظم خاصی که در سطح شهر فعالیت می کرد و کارهای مانوری انجام می دادند را عضو بسیج کرده بودند و به تعبیر دیگر، زیر بنای شکل گیری بسیج در شهر بابلسر به عقیده ی من از همان گروه هایی که دور و بر حمیدرضا، شهید قصابیان و علیرضا بودند، تشکیل شده است.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 به روایت آقای عبدالرحیم آقاپور کاظمی
✍ پس از تأسیس سپاه پاسداران به فرمان امام و در تیرماه سال ۵۹، علیرضا که رهبری گروه "دو سحر" را به عهده داشت اعلام کرد که پاسدار می شود. به دنبالش او و بخش اعظم گروه به سپاه بابلسر پیوستند. چند روز بعد به اتفاق همین گروه به شهرستان محمودآباد رفته و آن شهر را از لوث وجود کمونیست ها، منافقین و گروه های معاند پاکسازی کرده و سپاه محمودآباد را تشکیل دادند. او بعنوان مسئول بسیج، خدمات مربوط به این حوزه را با درایت بالا انجام می داد و به آموزش نظامی بسیجیان می پرداخت.
سردار #شهید_علیرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 فاتح میدان به روایت آقای عبدالرحیم آقاپور کاظمی
✍ سال ۵٧ بود که به خدمت سربازی در تهران فراخوانده شد. پس از عضویت در گارد شاهنشاهی، به دلیل قابلیتهای نظامی که از خود نشان داد، فرماندهی دسته به او سپرده شد. جسارت زیادی در امور نظامی داشت و مورد توجه فرماندهانش بود. پرداختن به ورزشهای رزمی و کشتی کج، جزء برنامه های او در پادگان بود. فرمان امام خمینی مبنی بر ترک پادگان ها که صادر شد با مشورت علیرضا، پادگان را ترک کرد و به جرگه انقلابیون پیوست. در فعالیت های انقلابی حضور بیشتری پیدا کرد و بعد از آن در تمامی صحنه های مبارزه با رژیم ستمشاهی پهلوی، حضور فعالی داشت. به اتفاق علیرضا در جریان تسخیر جام جم تهران توسط انقلابیون حضور پیدا کرد و پس از آن فعالیتهای انقلابی و مبارزاتی خود را در شهرستان بابلسر پیگیری و به تکثیر و پخش اعلامیه های حضرت امام، بحث و گفتگو با مخالفان انقلاب در جهت روشنگری آنها و تبیین لزوم و ماهیت انقلاب و برگزاری تظاهرات ها پرداخت. در کلاس فکری و عقیدتی علیرضا که در مسجد محلهشان تشکیل می شد شرکت می کرد و جوانان دیگر را هم تشویق به حضور در این جلسات می کرد.
#روایت_فاتح_میدان
سردار #شهید_حمیدرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir
🇮🇷 به روایت آقای طاهر طاهایی
✍ در جلساتی که با حضور مسئولین شهری برگزار می شد همیشه حاضر بود و با اشراف کامل نسبت به اوضاع شهر صحبت می کرد و مسائل موجود شهر را به زیبایی تحلیل می کرد و اغلب هم طرح دهنده بود برای بهبود وضعیت شهر. در یکی از جلسات پیشنهاد داده بود که شهرداری دیوارهای شهر را پاکسازی و زیبا سازی کند تا هم چهره شهر، زیبا شود و هم دیوار نوشته ها و پوستر های تبلیغی منافقین از بین برود. از توان مدیریتی بالایی برخوردار بود؛ از آنجایی که دیگر شهربانی و ژاندارمری وجود نداشت، سپاه محل مراجعات مردم برای حل اختلافات و نزاعهای شهری و خانوادگی بود و در همهی این موارد او به عنوان مسئول عملیات با متانت و سعهی صدر به راهنمایی و حل اختلافات مردم می پرداخت. آنقدر شیوا، منطقی و با خلوص نیت صحبت می کرد که همگان از نصایح ارزشمندش بهره می بردند و تأثیر می پذیرفتند.
سردار #شهید_علیرضا_نوبخت🕊
ناشــــر معــــارف شهـــــــــــــدا باشیم🇮🇷
اینجا دعوتِ فاتـحِ میــدان هستید👇
@nubakht_ir